نویسنده: دبی لین الیاس
ایکاش اینجا بودم یک فیلم جالب از زک براف به عنوان فیلم دوم اوست، به خصوص وقتی در نظر بگیریم که بازیگران از جمله یک میمون پرنده، یک عروسک چینی و یک آدم برفی سخنگو تشکیل شده اند. آخرین باری که براف نویسنده/کارگردان را دیدیم، با ویژگی برجستهاش، «Garden State» بود که به فقدان خانواده و موضوعات از منظر یک ذهن 20 ساله میپردازد. اکنون، با WISH I WAS HERE، براف نگاهی به زندگی، از دست دادن، خانواده، بحران میانسالی و مسئولیت از نگاه یک جوان 35 ساله دارد. و اگرچه از نظر عناصر موضوعی ناهمواری در داستان وجود دارد، براف به برخی از احساسات اوج می رسد، اما واقعاً نه تنها با انتخاب بازیگران خود، بلکه با عناصر و ملاحظات فنی، به ویژه فیلمبرداری لارنس شر، عالی است.
آیدان بلوم یک هنرپیشه در حال مبارزه است. یکی از آنهایی که «نمیتواند شغل واقعی پیدا کند درصورتیکه تماس بازیگری وارد شود» را میگوید، چیزی که برای همسر، دو فرزند و وام مسکن خوب نیست. ازدواج با سارا همیشه حامی، که نه تنها نان آور خانواده است، بلکه مادر تمام وقت در پایان کار 9-5 خود است، آنها دو فرزند دارند. گریس پیش از نوجوانی زودرس و وسواسی و تاکر 6 ساله معمولی که روی صندلی شلوارش پرواز می کند. آیدان که به خاطر خاطرات بد خود از آموزش عمومی میترسد، بچهها را در یک مدرسه یشیوا با قیمت گزاف ثبت نام میکند، شهریهای که پدر آیدان، گیب، با کمال میل آن را پرداخت میکند تا بتواند نوههایش را به دین بازگرداند. پدرشان را رها کرد متأسفانه گیب با عود سرطان مواجه است و در آخرین تلاش برای طولانی کردن عمر خود، پس انداز زندگی خود را برای پرداخت هزینه یک درمان پزشکی آزمایشی گرفته است. در نتیجه، او دیگر نمی تواند شهریه تاکر و گریس را پرداخت کند.
با توجه به اینکه آیدان بیشتر از پدرش نگران خودش است، گریس از ترک دوستانش و رفتن به مدرسه عمومی عصبانی می شود، آیدان از رفتن بچه هایش به مدرسه دولتی امتناع می ورزد، سارا به خاطر یک ازدواج بی مزه و شغل فلاکت بار به پایان می رسد، و جنگ های خانوادگی در حال شدت گرفتن است. در مورد پول، خانواده در آشفتگی کامل است. به خصوص زمانی که آیدان تصمیم می گیرد به مدرسه گریس و تاکر برود.
در سراسر آرزوی من اینجا بودم، نمیتوان این احساس را داشت که زک براف سعی میکرد ری رومانو باشد. نه این که چیز بدی است، اما احساس می کرد کهنه، تازه یا اصلی نیست و او آن را از بین نبرد. براف با بهرهبرداری از ایدههای داستان اجباری مبنی بر اینکه هر چیزی که میتواند اشتباه پیش برود، اشتباه میرود، آیدان را در دو سوم ابتدایی فیلم پر از منفیبافی و فانتزی خودخواهانه میکند، تقریباً تا حدی که مخاطب را از خود دور میکند. با این حال، در مرحله سوم، در حالی که رابطه پدر و فرزند 'به سن بلوغ می رسد' و رشد می کند، براف لحن اجرای خود را به چیزی دوست داشتنی، دلگرم کننده و امیدوارکننده تغییر می دهد و شبح عذاب را از بین می برد.
برجسته واقعی، جوی کینگ، صداپیشگی «اوز بزرگ و قدرتمند» براف است. در نقش گریس، کینگ واقعیترین و پیچیدهترین شخصیت را به نمایش میگذارد که به فداکاری مذهبی سخت گریس و در کاوش یک دختر ۱۲ ساله که خودش را پیدا میکند، ضربه میزند. King’s Grace داستان را روشن می کند و زمینه بالغ تری را فراهم می کند که آیدان براف فاقد آن است. شادی مهیبی که او پس از تراشیدن سرکش، خریدن کلاه گیس های رنگارنگش، پرواز در استخر یا ایستادن بر بالای کوهی در بیابان برای گریس به ارمغان می آورد، تنها با تماشای او روح را به اوج می برد. این کینگ است که سنگ محک تماشاگران است. اگرچه آیدان براف به عنوان یک مرد، یک تامین کننده، یک پدر و مادر، یک بزرگسال و خود کودک در حال گذر از بحران وجدان خود است، گریس شخصیتی است که ترسیم و درک رشد او آسان تر است.
درباره یک شگفتی بزرگ صحبت کنید - کیت هادسون. او در واقع در این فیلم بازی میکند و فقط چهرهای ضخیم و لبخند آفتابی خود را که نسلها قابل تشخیص است نمیسازد. به عنوان سارا، هادسون به عنوان یک همسر، مادر و نان آور خانه ناامید طنین انداز می شود و از همان احساساتی استفاده می کند که بسیاری از زنان امروزی دارند. یکی از صحنه های بیمارستانی بین سارا و گیب، به ویژه موثر و گویا است. هادسون و مندی پتینکین به اندازهای از صمیم قلب ابراز احساسات میکنند و به یکی از خطوط قدرتمندتر فیلم درباره سارا بهعنوان مادرسالار خانواده اهمیت میدهند. اجراهای هادسون مظهر اصل این اصطلاح است.
از آنجایی که آیدان بسیار عجیب و غریب اما نابغه برادر نوح است که مشکلات پدری بیشتری نسبت به آیدان دارد، جاش گاد در حالی که هیچ چیز استثنایی نیست، بیش از اندازه کافی اضطراب رقابت خواهر و برادر و طرفداری والدین را فراهم می کند، در حالی که به ما مردی با قلب کبود نشان می دهد و غم و اندوه و رنجش را می پوشاند. با تلنگری و کناره گیری به چیزی که به او شادی و آرامش می بخشد.
متأسفانه، مندی پتینکین در کل این بازیگران کاملاً بیموقع است. با این حال، علیرغم آن گسست گسسته، پتینکین جوهرهای عاطفی و تقریباً شاعرانه را به گیب القا میکند و همراه با جوی کینگ، بافت پیوندی نسلها و ایمان آنها را فراهم میکند. شیمی روی صفحه بین این دو شدید، لطیف و دوست داشتنی است. صحنه های متعددی بین پاتینکین و هادسون به همان اندازه تلخ است.
و باید بگویم که من عاشق پیرس گانیون هستم. او صحنه ها و قلب شما را به عنوان تاکر می دزدد. از عذاب کشیدن گریس گرفته تا انجام هر کاری ابلهانه و بالقوه بدی که یک کودک 6 ساله می تواند انجام دهد – به خصوص با مته برقی – گانیون به طرز شگفت انگیزی هیستریک است! و پوزخندی که آسمان را با شیطنت روشن می کند. اگر می خواهید یک کودک 6 ساله داشته باشید، این همان چیزی است که باید داشته باشید.
کامیوهای کوچک زیبا نیز از جیمز اوری، جیم پارسونز، دونالد فیسون می آیند.
نوشتهی براف و برادرش آدام، عناصر داستان و سازهی «آرزو اینجا بودم» ضربه خورده است. در حالی که دیدن آسان داستان یک داستان بسیار شخصی است، پسران براف با جنبه مذهبی فیلم بیش از حد پیش می روند تا جایی که تقریباً بیش از حد در چهره شما قرار می گیرند و احساس سبک تر ایمان آوردن به فیلم را بدون ضربه زدن به تماشاگر از دست می دهند. بالای سر با آن فاجعه بار این است که براف تقریباً خاخام بزرگ را مسخره می کند.
در حالی که من درک می کنم که والدین/کودکی در هر لحظه از روز حجم زیادی از شعبده بازی را فراهم می کند، و بیش از سوخت کافی برای علوفه در یک فیلمنامه را فراهم می کند، داستان و موانع زندگی آیدان در چارچوب 'کاش اینجا بودم' احساس می کند. هیچ جهتی نداشت که منجر به ضربه زدن به داستان گویی شود. آیا در مورد دین صحبت می کنیم، آیا در مورد مرگ و مرگ و میر صحبت می کنیم، آیا در مورد خواهر و برادر، والدین-فرزند، مدرسه، پول، کار، بازیگری، ناامیدی، عدم زندگی جنسی صحبت می کنیم؟ بله، زندگی هر کس بشقاب پر است که حتی خاله مامه هم در برقراری تعادل همه چیز با مشکل مواجه می شود، اما برای اهداف داستانی و فیلم، فیلمنامه باید دقیق تر و دقیق تر می شد و تمرکز بیشتری را برای مخاطب به جای آنچه اغلب احساس می کند، فراهم می کرد. یک آشفتگی اتفاقی مانند خود آیدان بلوم، حضور و در لحظه بودن دلیلی است برای آرزوی من اینجا بودم. در سراسر فیلم نیز سکانسهای فانتزی مربوط به آیدان وجود دارد که اگرچه تأثیرگذار است، اما باید از نظر تعداد کمتر و عاقلانهتر میبود تا ضربانهای احساسی را مختل نکند.
معرفی یک طرح فرعی از آزار جنسی برای سارا در محل کار مانند یک بادکنک سربی می افتد. از ناکجاآباد می آید. و اگرچه براف با پیامی ناچیز در پایان آن را کامل می آورد، اما با پویایی خانواده یا فیلم سازگاری ندارد. راه های دیگری هم وجود دارد که او می توانست به همین نتیجه برسد. این فقط یکی دیگر از عناصر فیلمنامه است که پراکنده به نظر می رسد. همچنین کوتاه و بریده بریده، کل موضوع مدرسه در خانه است. در این روزگار که انتخابهای آموزشی ضعیف و سیستم آموزشی ضعیف وجود دارد، در حالی که برخی از خانوادهها ممکن است فکر کنند آموزش در خانه راه حل است، این به این سادگی نیست که بگوییم «من فرزندم را در خانه درس میخوانم» و این کار به خوبی انجام شده است. کمی عمق بیشتر میتوانست به عنوان یک داستاننویس راه مسئولیتپذیرتری داشته باشد. با این حال، بیتردید برخی از نکات برجسته «آرزو من اینجا بودم» یکی از نکات برجسته فیلم از نظر ساختار داستانی و جلوههای بصری این است که پرستار بچه نوح، گریس و تاکر را به صندلی میچسباند.
جایی که براف واقعاً برتر است، از نقطه نظر کارگردانی فنی، به ویژه با فیلمبردارش لارنس شر است. تصاویر واضح، اشباع شده، رنگارنگ هستند. کادربندی همیشه کمی خارج از مرکز است و به عنوان یک استعاره فوق العاده از زندگی آیدان که کمی کج است عمل می کند. صحنه های صحرای غروب آفتاب و اسکله سانتا مونیکا در شب بسیار زیبا هستند. نماهای پولی فیلم که هر کدام زیباتر و اثیری تر از قبلی هستند. ویرایش سخت است. قدم زدن به خوبی زمان بندی شده و نسبتاً یکنواخت است. من فیلم را فقط برای جلوه های بصری (و جوی کینگ و پیرس گانیون) دوباره تماشا می کنم!
نمونه اش مینیمال امتیازدهی راب سیمونسن است که به خوبی با تک تک قطعاتی که فیلم را جذاب می کند ترکیب شده است.
به کارگردانی زک براف
نوشته زاک براف و آدام براف
بازیگران: زک براف، کیت هادسون، جوی کینگ، جاش گاد، مندی پتینکین، پیرس گانیون
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB