نویسنده: دبی لین الیاس
آدام رپ، کارگردان تئاتر، اولین فیلم کارگردانی خود را با «Winter Passing» رقم زد. اگرچه در حال گذار به فیلم است، اما ریشه های تئاتر رپ به وضوح با نمایشنامه ای سه پرده به علاوه پایانی با سه مجموعه اصلی آشکار می شود. همچنین توسط رپ نوشته شده است، داستان به شدت بر شخصیت پردازی فردی تکیه دارد. اما جایی که رپ به وضوح به فیلم تبدیل میشود و از آن استفاده میکند، تصاویری استثنایی است که به خودی خود لحن کل کار را تعیین میکند.
ریس هولدن یک هنرپیشه نامتعارف است. او که از چک تا چک در شهر نیویورک زندگی میکند، درآمد ناچیز تئاتر را با درآمدی که از بارتن به دست میآورد، تکمیل میکند - یا حداقل آن پولی را که برای حمایت از چیزی که به نظر میرسد یک عادت مصرف کوکائین گاه به گاه است، خرج نمیکند. ریس عصبانی و تنها، تماس انسانی بسیار کمی از خود نشان میدهد و به نظر میرسد که احساسات خود را در پشت کوه یخی سردتر از آن چیزی که تایتانیک را سرنگون کرد، منجمد کرده است. او همیشه در بیرون است که به درون نگاه می کند و به آن نگاه می کند و هرگز شرکت نمی کند یا تعلق ندارد. تنها احساس شخصی او ناشی از دلبستگی او به بچه گربه کوچک بیمارش است (که او همچنین از او به عنوان بهانه ای برای تنهایی خود استفاده می کند) یا زمانی که دستش را در کشوها می کوبد و دردی را به خود وارد می کند تا گریه کند.
ریس محصول نویسندگان مشهور جهانی برنده جوایز، دان و مری هولدن است. ریس که چندین سال از خانواده اش دور بود، حتی به مراسم خاکسپاری مادرش هم نرفت. موضوعی که او ترجیح میدهد در مورد آن صحبت نکند، خانوادهاش در نهایت به کانون زندگیاش تبدیل میشود، وقتی که یک ویراستار کتاب به ریس نزدیک میشود و پیشنهاد میکند برای مجموعهای از نامههایی که بین والدینش هنگام خواستگاری نوشته شده بود، 100000 دلار بپردازد. مری در وصیت نامه خود نامه ها را به ریس واگذار کرد.
با بسته شدن آخرین برنامه، کمدهای خالی و دوست پسر معتاد شلخته، ریس در نهایت موافقت می کند که به میشیگان برگردد و هدف اصلی آن گرفتن نامه ها و فرار است. اما چیزی که او در بدو ورود می یابد آن چیزی نیست که او انتظار داشت. او با ملاقات یک راکر مسیحی تبدیل به نجار به نام کوربیت که در خانه دوران کودکی خود زندگی می کرد، متوجه می شود که زن جوانی به نام شلی نیز در آنجا وجود دارد. پدرش که زمانی مردی خوش تیپ و مغرور بود، از زمان مرگ همسرش مری به جهنم شخصی خود فرود آمده است. ژولیده و اصلاح نشده، نابغه عجیب و غریب اکنون در یک گاراژ زندگی می کند، خودش پشت پنجره های شکسته و تخته های فرسوده آب و هوایی پنهان شده است. این سه نفر واحد خانواده ای را تشکیل می دهند که ریس معتقد است هرگز آن را نداشته اما همیشه می خواسته است.
ریس که حتی بیشتر شبیه یک غریبه در خانه خود احساس می کند، به دنبال عناصر آشنا از زندگی خود در نیویورک است که به او کمک کرد فرار کند و پنهان شود و احساس نکند. وقتی خالی می آید، کم کم به کنجکاوی و امنیت در میان این غریبه ها کشیده می شود که اکنون خانه اش را به خانه تبدیل کرده است.
Zooey Deschanel قلب این فیلم است. عملکرد ظریف او در نقش ریس گویای همه چیز است. از نظر فیزیکی بیانگر، کوچکترین اعمال او احساسات نانوشته ای را منتقل می کند و در بسیاری از موارد، لحن کل صحنه را تعیین می کند. شیمی او با ویل فرل، که با او در 'Elf' همبازی بود غیرقابل انکار است، و تعامل آنها در اینجا تقریباً شبیه به 'Elf' است. فرل به عنوان کوربیت، طنز زیادی را در فیلم برمی انگیزد، اما این کاملاً به دلیل معصومیت کودکانه او است که از دیدگاه مینیمالیستی، ابتدایی، 1-2-3 او ناشی می شود که لحن والدینی را از دشانل برمی انگیزد. فرل در نقش کوربیت، به ما و ریس، شگفتی دوران کودکی و خانواده ای را که او واقعاً هرگز نداشت، نشان می دهد. آملیا وارنر از جعبه بیرون میآید و دو نگاه بسیار متفاوت به شلی به ما میدهد - هم به عنوان یک مادر و هم دوست. غریزه مادری او در صحنههای اولیه تا لحظهای مهم با ریس که تغییر بسیار آشکاری در نقشها وجود دارد، غالب است. به طور ضمنی موثر. و اد هریس نقش بسیار متفاوتی را در نقش دان هولدن ایفا می کند. به عنوان هولدن عجیب و غریب و به ظاهر فرسوده، او شما را مجبور می کند که هر حرکتی را تماشا کنید و به هر هجا گوش دهید، گویی به دنبال حقیقت هستید.
نوشتن فوق العاده قوی، دیالوگ های رپ کلید موفقیت این پروژه است. به عبارت دیگر، این یک فیلم نشستن و توجه است و یک بار در دی وی دی، من تضمین می کنم شما خود را در حال تکرار صحنه ها و دیالوگ ها بارها و بارها خواهید دید. در جایی که در اوایل فیلم همه چیز نامناسب به نظر میرسید و یک برداشت را ایجاد میکرد، با دقت گوش کنید و بعداً ارجاعی پیدا کنید که صحنههای اولیه بر اساس آنها ساخته شدهاند که اکنون معنای جدید و منسجمی پیدا میکنند. نمونههای اصلی شامل نامههای ریس، بچه گربهاش و مادرش میشود، بدون اینکه به نظرات شلی در مورد ناتوانی هولدن در نوشتن اشاره کنیم، اما ریس او را در حال چکش زدن به کلیدها میبیند. در کل کار یک اصالت وجود دارد که اجتناب ناپذیر است.
من به ویژه تحت تاثیر استفاده مداوم رپ از تصاویر آینه ای و انعکاسی که از پنجره ها و آینه ها گرفته شده بود، قرار گرفتم. نمادگرایی موضوعی را نباید از دست کسی گرفت. و توجه او به جزئیات خاص - بهداشت شخصیت هایش و چگونگی پیشرفت آن با رشد و تکامل شخصیت. استفاده از رنگ با لباسها و آرایش ریس، عکسهای بیرونی از خاکستری غمانگیز که با آرامش و زیبایی غروب زمستانی بر فراز دریاچه در هم آمیخته شده است - کمال محض. کار دوربین درجه یک بود و چیزی بیشتر از اپراتور استیدیکم جورج بیانچینی نبود.
اگرچه در نقاطی خسته کننده است، 'Winter Passing' از ابتدا تا انتها پویایی خانوادگی قدرتمندی دارد. سوال پرسیده می شود و پاسخ داده می شود و زندگی به دور کامل می رسد. زمستان می گذرد و سپس بهار می آید. همه چیز همیشه در بهار روشن تر به نظر می رسد.
ریس: زوئی دشانل کوربیت: ویل فرل شلی: آملیا وارنر دان: اد هریس
به نویسندگی و کارگردانی آدام رپ. دارای رتبه R. (99 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB