آنچه یک دختر می خواهد

نویسنده: دبی لین الیاس

چه کسی تصور می کرد که آماندا باینز جوان، دوست داشتنی و با استعداد در این مرحله اولیه از کار خود درگیر یک جنجال سینمایی شود. قطعا این منتقد نیست. اما، با این وجود، اکران «نوجوانان» مورد انتظار «آنچه یک دختر می‌خواهد» که در روز جمعه 4 آوریل 2003 افتتاح شد، با توجه به جنگ کنونی در عراق دستخوش تغییرات تبلیغاتی عمده‌ای شده است. همه شما پوسترها را دیده اید. آماندا باینز بسیار بامزه با لباس قرمز-سفید و آبی با انگشتانش به نشانه صلح بالا رفته است. خب، به نظر می‌رسد برادران وارنر می‌ترسند که این ممکن است برخی از شما را آزار دهد و اکنون به صورت دیجیتالی عکس‌ها و پوسترهای تبلیغاتی را تغییر می‌دهند تا «V» را حذف کنند. (آیا هیچ کس آنقدر مسن نیست که به خاطر بیاورد که در طول جنگ جهانی دوم و کره همان 'V' توسط مقامات عمومی و سیاسی به طور یکسان مطرح شد تا نماد 'V' برای پیروزی باشد.) اما هی، چه راهی برای شروع اکران فیلم است. و این چه فیلم کوچک خوبی است.

این داستان یک نوجوان آمریکایی، دافنه رینولدز است که بر اساس نمایشنامه ویلیام داگلاس هوم 'بازیکن بی میل' و فیلمی به همین نام در سال 1958 با بازی رکس هریسون و ساندرا دی ساخته شده است. دافنه که توسط یک مادر مجرد بزرگ شده، همیشه یک چیز می‌خواست – اینکه پدرش از جلوی در وارد شود، او را در آغوشش بکشد و او را شاهزاده خانم کوچک خود کند – فانتزی در ذهن و قلب او بارها و بارها اجرا می‌شود. زندگی او. مشابه داستان «خاطرات شاهزاده خانم»، لیبی مادر دافنه حدود 17 سال قبل از آن با هنری داشوود، یک انگلیسی اشرافی که لیبی را خیلی معمولی و بیش از حد آزاد می‌دانستند، مجبور به ترک لیبی شد. تا همیشه همسر، مادر یا عضوی مناسب از اشراف داشوود باشد. اکنون 19 ساله، دافنه تصمیم می گیرد که اگر پدر نزد او نیاید، او پیش پدر می رود. بنابراین، او با یک هواپیما و جت به انگلستان در جستجوی او می رود. اما در مورد شگفتی ها صحبت کنید!
زمانی که دافنه در لندن می‌آید، متوجه می‌شود که پدرش در واقع یک لرد عالی رتبه با مسئولیت‌های خانوادگی، اجتماعی و سیاسی است. او خانواده ای برای خودش دارد و بدتر از آن، او حتی نمی داند که دافنه وجود دارد. لرد هنری علی‌رغم نگرانی‌های خانواده‌اش، به سرعت درها و قلبش را به روی دافنه باز می‌کند، اما بدون عواقب زندگی و حرفه‌اش. به نظر می رسد که نوجوانان آمریکایی با نوجوانان بریتانیایی - به ویژه آنهایی که از طبقه اشراف هستند - کاملاً متفاوت هستند و شور و نشاط و روحیه دافنه برای بریتانیایی های متزلزل و رواقی کمی بیش از حد است. با این حال، او که مشتاق تحت تأثیر قرار دادن پدر است، یک تغییر کامل انجام می دهد و خود را به کسی که نیست تبدیل می کند، که البته لزوماً چیز خوبی نیست. (خوب، آیا همه ما هنوز اخلاقیات داستان را می بینیم؟)

آماندا باینز که همیشه در حال جوشش است، در نقش دافنه بسیار لذت بخش است. به همان اندازه که من بازی او را در 'دروغگوی بزرگ چاق' تحسین کردم، اکنون پس از دیدن او در اینجا طرفدار بزرگتری هستم. لبخند و شور و نشاط او به طور مثبت مسری است و با گذشت سالها فقط در زمان بندی و کمدی فیزیکی ماهرتر می شود. کالین فرث، که همه ما را در «خاطرات بریجت جونز» مجذوب خود کرد، به سادگی در نقش لرد هنری داشوود نقش می بندد و هرگز بیشتر از زمانی که از جوانی اش تسکین می یابد و کراواتش را شل می کند، به اصطلاح، وقتی هنری و دافنه هر چه بیشتر به هم نزدیک می شوند. بدیهی است که در این نقش راحت است، فرث گزینه ایده آلی به عنوان یک بازیگر برای بازی در نقش یک بریتانیایی بسیار متین و آمریکایی بسیار 'شل' است. کلی پرستون در نقش لیبی مادر دافنه، مثل همیشه، عالی است، در حالی که ایلین اتکینز کهنه کار، به عنوان مادربزرگ کنتس دافنه، داشوود، ظرافت کاملی را به آن اضافه می کند و در ارائه شوخ طبعی بریتانیایی استاد است. ('من بریتانیایی هستم. ما فقط به سگ ها و اسب ها محبت نشان می دهیم.' با زایمان مستقیم اتکینز نمی توانید از خنده خودداری کنید.)

دنی گوردون تنها در دومین نمایش بزرگ در یک خط طولانی از تجربه کارگردانی تلویزیونی، کارگردانی این هیاهوی کوچک را در کنار حوض که همه چیز را سبک و حتی آرام نگه می دارد، تحسین برانگیز انجام می دهد. علیرغم ارزش‌های بسیار واضح تولید تلویزیونی در مقیاس بزرگ، گوردون با این وجود کار بسیار خوبی در نمایش باینز و حس ذاتی کمدی و تمایل او به اجرای پراتفال پشت سر هم انجام می‌دهد. این فیلم هرگز عقب نمی‌ماند، هرگز احساس ارزش خود را از دست نمی‌دهد، هرگز بیش از حد احساساتی یا هیجان‌انگیز نمی‌شود و هرگز خط داستانی را که به لطف فیلم‌نامه‌نویسان جنی بیکس و الیزابت چندلر، نسبتاً محکم به بازی اصلی ویلیام هوم می‌ماند، تکذیب نمی‌کند.

قابل پیش بینی؟ آره. احساساتی؟ آره. جذاب؟ آره. لذت بخش؟ بدون شک. خیلی ساده، این یک داستان سیندرلا از دختری است که فقط می‌خواهد چشمان پدرش باشد. اما پس، همه ما اینطور نیستیم.

#

دافنه: آماندا بینز
هنری: کالین فرث
لیبی: کلی پرستون

کارگردان: دنی گوردون

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما