نویسنده: دبی لین الیاس
برخی از افسانهایترین هیولاهای هالیوود و تاریخ (و نه، اعضای خانواده من نیستند، اگرچه شباهتهای زیادی وجود دارد) در این داستان علمی تخیلی شکارچی خونآشام دکتر گابریل ون هلسینگ گرد هم میآیند. داستان این افسانه ون هلسینگ در اواخر قرن نوزدهم اروپای شرقی اتفاق میافتد و نه تنها با کنت دراکولا (که در تاریخ شایعه شده بود که ون هلسینگ او را تعقیب کرده است)، بلکه با هیولای فرانکنشتاین، مرد گرگ و حتی با کمی عکس روبرو میشود. دکتر جکیل/آقای هاید، همینطور.
کپی رایت عکس جهانی
دکتر فرانکنشتاین با برداشتن جایی که فیلم کلاسیک یونیورسال ۱۹۳۱ «فرانکنشتاین» به پایان رسید، هیولای خود را با تعریف و تمجید از مقدار ناگفتهای از الکتریسیته مهار شده در بدن این موجود زنده کرد. اما از آنجایی که مردم شهر آماده حمله به قلعه و آزمایشگاه فرانکشتاین هستند، وارد کنت دراکولا شوید. به نظر می رسد که کنت مراقب دکتر خوب بوده است و در صحنه حاضر می شود تا یادداشت ها، ماشین آلات و هیولای دکتر را از دستانش بردارد تا مبادا او توسط غوغاگران نابود شود. کسی که تسلیم فشار نمی شود، دکتر درخواست دراکولا را رد می کند، فقط در اثر نیش خون آشام تسلیم مرگ می شود. هیولا که از مرگ استادش غمگین است، جسد دکتر را به آسیاب بادی متروکه ای می برد که در نهایت توسط مردم شهر مانند نسخه اصلی 1931 به آتش کشیده می شود.
در همین حال، ما دکتر گابریل ون هلسینگ را داریم، مردی که زندگی خود را وقف تعقیب - و کشتن - هیولاها کرده است، در اعماق تحقیق درباره قتل وحشیانه یک زن جوان. ون هلسینگ با دیدن و حس کردن یک حضور شیطانی عظیم، در تعقیب شخصیت سایهدار از زمین بلند میشود و در نهایت متوجه میشود که او کسی نیست جز آقای هاید دکتر جکیل و شهرت آقای هاید. نبردی بین این دو، ای، سه در میگیرد، اما همه چیز آنطور که ون هلسینگ برنامهریزی کرده بود پیش نمیرود و عامل 'اوپس' سر زشت خود را بالا میبرد. اما زمانی که یکی از شکارچیان هیولا معروف است که قسم خورده است از بیگناهان محافظت کند و شر را به دستور یک جامعه مذهبی فوق سری نابود کند، درجاتی از بخشش وجود دارد و ون هلسینگ به زودی خود را برای مأموریت بعدی خود به واتیکان احضار می کند. - کنت دراکولا را نابود کنید. به نظر می رسد اگر او و عروس های خون آشامش بخواهند نسب خود را تداوم بخشند، کنت نیاز مبرمی به کشف اسرار حیات بخش هیولای فرانکنشتاین دارد. به هر حال، مرده بودن، به دنیا آوردن بچههای زنده را کمی دشوار میکند – که توضیح میدهد که کنت در آزمایشگاه فرانک چه میکرد. (آه، الان همه چیز منطقی است، اینطور نیست؟!)
در حال آماده شدن، ون هلسینگ به سرعت به ترانسیلوانیا با این دستیار معتمد «فریار کارل» حرکت میکند، جایی که گروهی فریاد میکشند و آسیاب بادی در حال سوختن را پیدا میکنند. ون هلسینگ برای نجات دکتر فرانکنشتاین خیلی دیر است اما هنوز در محاکمه یک هیولا در حال سوختن و شمارش در حال پرواز داغ است، ون هلسینگ نیز خود را طعمه جمعیت خشمگین میبیند. به لطف حمله سه خونآشام پرنده، حواس جمع پرت میشود و ون هلسینگ روز را با تعدادی سلاح با فناوری پیشرفته نجات میدهد و او را به ماموریتش میسپارد. اما یک دقیقه صبر کنید... گویی او به اندازه کافی برای مقابله با آن ندارد، به زودی خود را در کنار پرنسس آنا والریوس، آخرین نفر از خانوادهای که سوگند خورده است دراکولا را نابود کند، میبیند. هدایای ویژه برای مبارزه با هیولاها. و بنابراین، شکار ادامه دارد…….
هیو جکمن در نقش جذاب ترین ون هلسینگ که تا به حال روی پرده نمایش داده شده است. حتی تاثیرگذارتر از جذابیت جنسی طبیعی او، حضور بزرگتر از حد معمول در صفحه نمایش و فیزیک بدنی او است که مانع از تحت الشعاع قرار گرفتن شخصیت او توسط مقدار باورنکردنی CGI و اثرات هیولایی می شود. جکمن زبانی در اعتماد به نفس دارد که با هر شلیک شما را به سمت افسانه و مرد می کشاند. و در مورد کیت بکینزدیل! او نه تنها برای حضور فیزیکی و حضور در صفحه با جکمن رقابت میکند، بلکه بیش از آن که در برابر هر ذره شری که با آن روبرو میشود مقاومت کند، بدون اینکه حتی یک بار غیرقابل باور به نظر برسد. با این حال، یکی از اجراهای مورد علاقه من از ریچارد راکسبورو است که برداشتی طنزآمیز از کنت دراکولا دارد. و برای همهی شما طرفداران هری پاتر، بله، آن غول مهربان و غولپیکری که همه ما بهعنوان هاگرید دوستداشتنی، نگهبان کلیدها میشناسیم، در نقش دکتر جکیل/آقای اینجا به سمت تاریکی تغییر میکند. هاید. سختکردن شخصیتپردازی برای بازیگران این فیلم، حجم عظیم CGI و جلوههای ویژهای است که باید آنها را بازی کنند. با کمال تعجب، عملکرد بدی در این دسته وجود ندارد و هر شخصیت 'انسانی' با تفاوت های ظریف خود می درخشد. شالر هنسلی غیرقابل تشخیصی است که در نقش هیولای فرانکنشتاین نمایشی دلسوزانه ارائه می دهد.
استیون سامرز به نویسندگی و کارگردانی مردی که دو بازسازی دیگر یونیورسال را برای ما خرید، فیلم پرفروش 1999 «مومیایی» و 2001 «مومیایی بازگشته» است، استفان سامرز به وضوح میل خود را با فیلم های ترسناک یونیورسال در روزهای گذشته نشان می دهد. سامرز با برگرفتن تکههایی از «فرانکنشتاین»، «مرد گرگ»، «دراکولا» و غیره، با ترکیبی سخاوتمندانه از عناصر «جنگ ستارگان»، «ایندیانا جونز» و «جیمز باند»، همهی آنها را بهصورت ابتکاری در کنار هم قرار میدهد. از خود دکتر فرانکنشتاین مهارت بیشتری دارد. برند ثبت اختراع خود سامرز با انرژی بالا با بار الکتریکی را پرتاب کنید و یک اثر برنده خواهید داشت، مربا مملو از همه چیزهایی که طرفداران مشتاق فیلم، ترسناک، ماجراجویی اکشن (و دختر) می خواهند.
نمیتوانم به فیلمبرداری آلن داویو و طراحی تولید آلن کامرون اشاره نکنم. این دو برای ایجاد ظاهر و احساس فیلم ضروری بودند و زیبایی و درخشندگی را در میان وحشت و تاریکی به ما میدادند و در نتیجه نمایش بصری خیرهکنندهای به وجود میآمد که شما را به دنیای خارقالعاده منجنیق میبرد. امتیاز ضربان قلب توسط آلن سیلوستری را اضافه کنید و تصویر کامل می شود.
یونیورسال که از موفقیت «ون هلسینگ» مطمئن است، شهری را که فیلم در آن فیلمبرداری شده است، خرید/در حال حاضر اجاره میدهد تا دنبالهها و امتیازدهی فراوانی داشته باشند. با توجه به دکورهای باورنکردنی، ارزش تولید بالا، کارگردانی و فیلمنامه پرانرژی و مبتکرانه سامرز، به غیر از شکارچی هیولاهای هولناک، فکر میکنم آنها شرطهای خود را پوشش دادهاند. «ون هلسینگ» یک ماجراجویی خارقالعاده و تماشایی است که امیدواریم تنها اولین مورد از مجموعهای از هیولاهای کلاسیک جدید جهانی شود. و چه جهنمی - راه اندازی آن بسیار سرگرم کننده است!
گابریل ون هلسینگ: هیو جکمن آنا والریوس: کیت بکینسیل کنت دراکولا: هیولای ریچارد راکسبورگ فرانکنشتاین: شولر هنسلی آقای هاید: رابی کولترین
نویسنده و کارگردان استفن سامرز. انتشار یونیورسال پیکچرز. دارای رتبه PG-13. (131 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB