نویسنده: دبی لین الیاس
برای ساختن فیلمی مانند وارونه، هم به یک بیننده و هم تصویرگرا نیاز است. و این دقیقاً همان کسی است که خوان سولاناس است. سولاناس، نویسنده/کارگردانی با پیشینه بصری قوی در عکاسی و تاریخ هنر، به علاوه بیش از 10 سال کار به عنوان فیلمبردار، هرگز با رویکرد بیرون از جعبه زندگی اش شگفت زده نمی شود. با مفهوم سازی درخشان از ابتدا تا انتها، ترکیبی عالی از خلاقیت، محرک های فکری و عاطفی، و تصاویر خیره کننده، به ظاهر غیرممکن، واقعاً تنها یک مرد وجود دارد که می تواند به وارونه نفس بکشد - خوان سولاناس.
سولاناس با الهام از تصویری در ذهنش از مردی بر فراز کوهی که به سوی دنیایی وارونه میرسد، 7 سال را صرف خلق فیلم وارونه کرد. برخلاف هر چیزی که قبلا دیدهایم، UPSIDE DOWN ترکیبی زیبا از داستانهای علمی تخیلی، درام و عاشقانه است که مملو از استعاره و تمثیل اجتماعی است. در ابتدای فیلم، سولاناس با یک روایت تاریخی صحنه را برای ما آماده میکند و بلافاصله مخاطب را با دنیایی که ساخته است آشنا میکند. در جهان خود دو جهان وجود دارد که در کنار هم به دور خورشید می چرخند. جهان بالا (ثروتمندان) و جهان پایین (فقیر) و هرگز دو نفر به هم نخواهند رسید. با استفاده از علم میدانهای گرانشی متضاد، هر جهان بر اساس قوانین خاص خود زندگی میکند و برای دیگری «وارونه» به نظر میرسد، با تئوریهای گرانش معکوس و ماده معکوس در طول داستان. اما چه اتفاقی میافتد وقتی کسی سعی میکند به دنیای دیگر برود (غیر از این واقعیت که اگر قوانین معکوس ماده را به چالش بکشید، در عرض یک ساعت میسوختید)؟ و چه اتفاقی می افتد که عشق وارد آمیزه علم وجودی و عملی شود؟
وقتی آدم و ادن در کودکی روی قلههای کوه خود ملاقات میکنند، بهترین دوستان هستند. ادن در جهان بالا زندگی می کند و آدم در جهان پایین، یا برعکس بسته به اینکه به کدام سمت نگاه می کنید. اگرچه آنها دوران جوانی خود را با صحبت کردن با یکدیگر وارونه می گذرانند و ماجراهای دوران کودکی را به شیوه آینه ای به اشتراک می گذارند و دنیاها را از طریق طناب نوردی و سایر اقدامات مرتب در هم می آمیزند، اما این دوستی دوران کودکی در نهایت به عشق تبدیل می شود. و نوجوانان عاشق انکار نمی شوند. اما، در روند تلاش برای سرپیچی از جاذبههای مختلف برای با هم بودن، ادن با تعقیب پلیس مواجه میشود و سعی میکند نوجوانان را به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین و اختلاط دستگیر کند. آدام با تماشای سقوط عدن، احتمالاً به مرگ او، امید خود را به انسانیت، زندگی، رویاها و عشق از دست داده است. اینکه بگوییم این دو 'تقاطع ستاره ای' هستند، دست کم گرفته شده است.
سریع به جلو 10 سال. Eden بسیار زنده است و اکنون برای شرکت قدرتمند TransWorld کار می کند که تجارت اصلی آن استخراج نفت از نیمه پایین / جهان پایین و تبدیل آن به انرژی گران قیمت برای فروش مجدد به ساکنان جهان پایین است که البته نمی توانند آن را بپردازند. . (آیا گفتم این یک فیلم «آیندهنگر» است؟) اما انرژی تنها کار TransWorld نیست. علم و فناوری به گونهای توسعه یافته است که TransWorld میتواند ساکنان هر دو جهان بالا و پایین را استخدام کند، نه تنها برای نشان دادن «انصاف» خود، بلکه برای انحصار و کنترل هر دو جهان. هنوز هم باور دارید که ادن در پاییز 10 سال پیش از بین رفت، شوکه و شادی آدام را تصور کنید وقتی متوجه می شود که او بسیار زنده است و در TransWorld کار می کند. آدام که اکنون یک دانشمند است، تنها راه برای احیای عشقش را ورود به TransWorld و عدن خوب می داند. اما چگونه؟ این هرگز توسط کسی از 'دنیای پایین' انجام نشده است. آدام که با اختراع کرم ضد پیری از ژله صورتی زنبور عسل، کار بسیار مورد نیاز در TransWorld را به چالش می کشد، ممکن است آدام جلوی در باشد، اما در بالا نیست و همچنان باید راهی برای شکستن موانع گرانشی دو جهان پیدا کند تا بتواند وارد شود. به 'دنیای بالا'. پاسخ با ماده معکوس می آید.
آدام با نفوذ به 'دنیای بالا'، عدن محبوب خود را پیدا می کند. اما او هیچ خاطره ای از او، عشق آنها یا دنیای او ندارد. آدام که دلسرد نشده، قول میدهد که عشقش را بدون توجه به هزینهاش دوباره به دست آورد.
این واقعاً یک داستان عاشقانه از جهان است. به عنوان آدام و ادن، جیم استرجس و کرستن با هم جادویی هستند. ما می بینیم که معصومیت شیرین آنها رشد می کند و بالغ می شود در حالی که استرجس روز را با عشق و اراده جدی به پیش می برد. هر کدام نه تنها در پذیرش زیبایی و خلوص عاشقانه در یک دنیای علمی، بلکه در کشاندن ما به دنیای خود - جهان بالا، پایین و 'آنها' برتری دارند. هرگز به مادلین نمی رسید، یک روحیه مشارکتی سرگرم کننده و ماجراجویی وجود دارد که در دوره جوانی شخصیت های آنها نفوذ می کند و سپس 10 سال بعد دوباره در اشکال مختلف ظاهر می شود. اجراهای انفرادی و زوجی آنقدر از نظر احساسی معتبر هستند که نمیتوان حتی بیشتر از علم، روی عاشقانه سرمایهگذاری کرد.
یک لمس سرگرم کننده، تیموتی اسپال در نقش باب همکار آدام در «دنیای بالا» است. اسپال به عنوان باب، شور و شوق کشف و زندگی را به ارمغان می آورد که نه تنها آدم، بلکه مفهوم خلاقیت، اصالت، تخیل و کشف را به حرکت در می آورد. شادی و اشتیاق اسپال روی صفحه نمایش لذتی عفونی است.
به نویسندگی و کارگردانی خوان سولاناس، علم در خلق این جهانهای موازی با فلسفه وجودی ملاقات میکند، که هر کدام مملو از زیبایی و ویژگیهای تعیینکننده خود هستند، اما جایی که تصاویر بصری پرواز میکنند، در وسط رنگارنگ و پر از ابر بین دنیاها با خلوصی اثیری قرار دارند. از نور و کمال پهنای باند بصری آنقدر قدرتمند است که فقط با تماشای وارونه، ذهن خود را وارونه می کند، با این باور که احساسات و عشق می توانند علم را به چالش بکشند. کمتر کارگردانی وجود دارد که حتی بتوانم فیلمی مانند وارونه را ببینم، زیرا به شکل بسیار ویژه ای از تجسم «خارج از جعبه» نیاز دارد، چیزی که ویژگی مشخص سولاناس است. با این حال، حتی او نمی توانست بدون فیلمبردار پیر گیل و طراح VFX، فرانسوا دومولن، دیدگاه های خود را اجرا کند.
نکته کلیدی برای سولاناس این بود که بازیگران در واقع در مقابل یکدیگر «عمل می کنند». راضی نبودن به استفاده از صفحه سبز و 'توپ تنیس'، کامل کردن 'خط دید' برای فیلم ضروری بود تا نه تنها بازیگران بتوانند به شکلی باورپذیر به یکدیگر واکنش نشان دهند، بلکه خط چشم را با هر یک از آنها ایجاد و حفظ کنند. دیگر. پرتوهای لیزر با طراحی و به کارگیری یک روش کنترل حرکت برای عملکرد دوربین با استفاده از دوربینهای کنترلشده توسط رایانه و دوربینهای «رباتدار»، خطوط چشم را با مختصاتی که توسط رایانه به دوربینها تغذیه میشود، ردیف میکنند، بنابراین حرکت کامل دوربین را بین سمت راست به بالا تقلید میکنند. و جهان های وارونه، به POV ها اجازه می دهد بین دو جهان در نوسان باشند.
فیلمبرداری در سطوح بسیار زیادی خیره کننده است - از زوایای منحصر به فرد و خلاقانه دوربین گرفته تا نورپردازی متمایز که نه تنها هر جهان را ترسیم و تعریف می کند، بلکه کمال و رنگ و سبکی فضای میانی را که در آن احساس می شود آغاز و پایانی وجود ندارد، وجود دارد. به سادگی کمال آسمانی رنگ و نور جادویی هستند. جشن استفاده از نور پس زمینه در Dunst در بیشتر فیلم است که هاله ای تقریباً فرشته ای را به Eden اضافه می کند. TransWorld یک بافت سفید غیراشباع خوشمزه است که با بلوزهای یخی فوقالعاده اشباع شده است. جهان بالا پر است از رنگ های طلایی و طلایی تر. دنیای پایین، تیره، خاکستری، تاریکی اشباع شده.
مخصوصاً POV استرجس آدام مؤثر است. عکسهای با زاویه پایین که بیشتر داستان او را از زمین به سمت «دنیای بالا» میگیرد، منظره شهری پانوراما خیرهکنندهای را در آسمان ایجاد میکند.
به لطف شخصیت باب و اسپال، طراحی خلاقانه الکس مک داول، به خلاقیت و نبوغ اجازه میدهد تا در جنبههای علمی فیلم جهشی داشته باشد، بدون اینکه علم را به گلوی خود بزند. شخصیت باب اجازه می دهد تا برخی از جنبه های مهم علم به راحتی جریان یابد.
همانقدر که فرد آستر با روال «رقص روی سقف» در «عروسی سلطنتی» جهان را خیره کرد، جیم استرجس در چندین صحنه از «صحنههای وارونه به سمت راست بالا»، با تلنگرهای پشتی فراتر رفت. با استفاده از همان اصول چرخش اتاق مانند دوران آستر، اجرای فیزیکی بی عیب و نقص است و یکپارچگی دیفرانسیل های گرانشی را حفظ می کند.
شاید درخشان ترین صحنه فیلم شامل ماندن بیش از حد آدام در جهان بالا باشد و لباس ماده معکوس او که زیر لباس او پنهان شده بود شروع به سوختن می کند. هنگامی که از پلی به اقیانوس میرود، دوربینها با او به زیر آب میروند و او خود را خاموش میکند و سپس از طریق دو اتمسفر به دنیایش پرتاب میشود. یک شات به ظاهر یکپارچه که شخصیت و عینک بصری را در هم می آمیزد، نتیجه خیره کننده است.
با توجه به ماهیت ساختار فیزیکی و طراحی UPSIDE DOWN، با توجه به ماهیت ساختار فیزیکی و طراحی UPSIDE DOWN، با توجه به ماهیت ساختار فیزیکی و طراحی UPSIDE DOWN، به لطف سیم کشی گسترده برای Dunst و Sturgess، بدون اشاره به انحراف زاویه ای گردن با نگاه کردن 'بالا' یا 'پایین' به جهان های مربوطه. از بودجه فیلم صرف کایروپراکتیک ها شد، چیزی که استرجس به شوخی به یاد می آورد «تقریباً کافی نبود».
سولاناس با تمثیلی کاملاً مشخص از ظلم ثروتمندان به فقرا و تفسیر او در مورد پیری، در طراحی داستان لایهای و تفسیر اجتماعی خود به همان اندازه که در طراحی بصری خود آگاه است. با این حال، وقتی صحبت از بازیگران او به میان میآید، بداههپردازی نقش مهمی در ایجاد عشق و احساسات واقعی دارد.
یکی از اصیل ترین، خلاقانه ترین و از نظر فنی ترین فیلم های زمان ما، وارونه یک لذت خالص است. دنیایی که در آن رویاها واقعاً می توانند به حقیقت بپیوندند، جایی که زیبایی و خلوص عاشقانه در کنار خلوص علم قرار گرفته است، وارونه یک شاهکار رویایی است.
نویسنده و کارگردان: خوان سولاناس.
بازیگران: کرستن دانست، جیم استرجس، تیموتی اسپال
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB