چیزهایی که من نمی فهمم

نویسنده: دبی لین الیاس

چیزهایی که من نمی فهمم

هیچ چیز را بهتر از کشف یک جواهر مستقل از یک فیلم در اوایل سفرش در آسمان جشنواره و دیدن سر به فلک کشیدن آن در سراسر کشور و جذب تماشاگران بیشتر و بیشتر از جذابیت آن دوست ندارم. سال 2012 فقط با آن جواهر آغاز می شود - چیزهایی که من نمی فهمم دیوید اسپالترو. با حفظ حساسیت صمیمی که اغلب با فیلم‌های مستقل مرتبط است، اما با ارزش‌های تولید و اجراهای بالا همراه است، چیزهایی که نمی‌فهمم «لمس شخصی» دارد که با چیزی در هر یک از ما طنین‌انداز می‌شود.

زندگی ویولت کوبلیک آشفته است زیرا به ظاهر دست و پا می زند و با هر قدمی آب می پاشد. او با دو هم اتاقی بسیار التقاطی (و دوست داشتنی)، خود را در عرض دو ماه با یک اخراج مواجه می کند که با کمبود بودجه و فشارهای پایان نامه فارغ التحصیلی او که بر تجربیات نزدیک به مرگ است، تشدید می شود. تنها آرامش او از ساقی بسیار مخفی و درونگرا پارکر مک نیل می آید. بدیهی است که ویولت و پارکر بیش از آنکه با یکدیگر کوبیده شده باشند، پیوندی را ایجاد می کنند که ماهیت فکری و تقریباً معنوی دارد، با این حال هر دو به طور آزمایشی با هراس عاطفی ناگفته ای در اطراف یکدیگر قرار می گیرند.

با شمارش معکوس ساعت برای کریسمس، اخراج و موعد پایان نامه اش، زندگی ویولت شروع به تغییر مسیر می کند، زیرا او بیشتر درگیر پایان نامه خود می شود، یا به عبارت مناسب تر، یکی از موضوعات مصاحبه اش. ویولت با شرح تجربیات نزدیک به مرگ دیگران، با سارا، زن جوانی که در مرحله 4 سرطان در حال مرگ است، ارتباط برقرار می کند. از طریق سارا است که ویولت با سؤالات ناگفته‌ای مواجه می‌شود که او را آزار می‌دهد، در حالی که چیزی را که در زندگی‌اش کمبود داشته است - دوستی و عشق ایجاد می‌کند. اما ویولت در صورت وجود چه پاسخ هایی پیدا می کند؟ آیا او حتی می داند که دوستی و عشق چیست وقتی در عاطفی او را می زنند؟ و در مورد آن پایان نامه چطور؟

مولی رایمن درخشان است، بیش از آن که تحت تأثیر احساسات شکسته، اما درخشان و بسیار عملگرا، ویولت. رایمن با آنچه که می‌توانست به‌عنوان شخصیتی مملو از ناامیدی و بدبینی قابل مشاهده به تصویر کشیده شود، تجربه و عملکرد را با جستجوی ویولت برای یافتن پاسخ‌های جهان ارتقا می‌دهد، و آن را امیدوارکننده و الهام‌بخش می‌کند و با یک لبه شوخ‌طبعانه و دلهره‌آمیز انجام می‌شود که خوش‌آمیز است. و خلع سلاح زایمان او هم با زمان بندی و هم با آهنگ او به خوبی انجام می شود. رایمن به شما 'احساس' می دهد. و دوربین او را دوست دارد.

به عنوان سارا لو، گریس فولسوم یک فرد برجسته است. کاتالیزوری که از طریق آن به قلب و روح واقعی ویولت می‌بینیم، فولسوم با صحنه‌های به‌ویژه دلخراشی که نه تنها برای خط داستانی محوری هستند، بلکه فیلم را به جلو می‌برند، به سمت ژوگولار می‌رود. Folsom طنز محبت آمیزی را برای بیمار لاعلاج سارا به ارمغان می آورد.

زنان جهان سر به پای آرون ماتیاس و شخصیت او پارکر خواهند افتاد. او به طور ضمنی مراقب، ناهموار و خوش تیپ، مظهر چیزی است که زنان هنگام رفتن به بارهای محلی خود رویای آن را می بینند. او حضوری آرام اما فرمانبردار روی پرده دارد. و زمانی که رایمن ویولت با او صحبت می کند، ماتیاس در واقع به نظر می رسد که اهمیت می دهد و دارد گوش می دهد. یک تغییر خوشایند نسبت به آنچه که معمولاً روی صفحه نمایش و در زندگی واقعی می بینیم!

یک منظره خوش آمد، لیزا آیشهورن فوق العاده است. او به‌عنوان روان‌پزشک ویولت، دکتر بلانکنشیپ، داستان را در واقعیت پایه‌ریزی می‌کند و سوالاتی را مطرح می‌کند که صحنه‌هایی را رقم می‌زند و ترس‌های ناگفته ویولت را صدا می‌کند. همانطور که جای تعجب نیست، Eichhorn عالی است. میسا همپتون و هوگو دیلون به عنوان اتاق‌دارهای ویولت، گبی و رمی که در حقوق خود بسیار خوشمزه هستند، نباید نادیده گرفته شود.

چیزهایی که نمی فهمم 2

به نویسندگی و کارگردانی اسپالترو، چیزهایی که نمی‌فهمم، مضامین جهانی زندگی و مرگ، خانواده، خانه، سلامت و قلب را در کنار پس‌زمینه‌ای از کاوش ایمان در مقابل منطق ناشی از وسواس فکری ویولت و گذشته شکسته‌اش در هم می‌آمیزد. چیزی که می‌توانست ترکیبی از صحبت‌های دوگانه فلسفی باشد، در عوض یک تجربه روشنگرانه و جذاب فیلم‌بازی است. اسپالترو صدایی متمایز دارد که در تکنیک روایت منعکس می‌شود، همه عناصری را که زندگی ارائه می‌دهد تجلیل می‌کند، تعادلی آرام بین غم و شادی، تراژدی و کمدی پیدا می‌کند. استفاده مؤثر او از انتقال داستان از طریق تجربیات روزمره و تماس انسانی بدون ایجاد احساس اجباری یا غیرطبیعی، به ویژه قابل توجه است. با استفاده از دوستی سارا و ویولت، داستان باز می‌شود، به‌ویژه زمانی که به سؤال «آیا خدا وجود دارد؟»، به آنچه می‌توانست یک داستان متعارف باشد، دل می‌دهد. و قطعه اجرای «واژن» در فیلم را نباید از دست داد. هیستریک! شاید جذاب ترین رابطه ویولت-پارکر و رازهایی باشد که با صحنه اوج قدرتمندی بین این دو آشکار می شود که رایمن و ماتیاس به سادگی مالک آن هستند.

نکته اصلی این است که فیلم در یک یا دو اجرا بالا و پایین نمی‌رود. این قطعه واقعاً و مجموعه ای با شخصیت های فرعی است که واقعاً فیلم را بهبود می بخشد و به عنوان بلوک های سازنده آن عمل می کند. شخصیت‌ها، درست تا بارفلک‌ها، باورپذیر هستند و ریشه در واقعیت دارند. قطعات فرعی یکپارچه و یکپارچه هستند.

چیزهایی که نمی فهمم 3

زیبا، واضح، تمیز، از نظر تکنیکی فیلم بسیار صیقلی است که تجربه معمولی «کمبود بودجه/بدون بودجه» را دارد، چیزی که بدون شک مورد استقبال تماشاگران سینما قرار خواهد گرفت (و امیدواریم توزیع کننده را سریعتر جذب کند). Standout اثری از فیلمبردار گاس ساکس و طراح تولید، املین ویلکز-دوپویز است. و آفرین به اسپالترو که به راحتی ویرایش را انجام می دهد و به چیزهایی که من نمی فهمم یک دست ساده می دهد.

جمع کردن همه چیز با یک پاپیون قرمز بزرگ، امتیاز التقاطی و جذاب ویتا تانگا است.

چیزهایی که من نمی فهمم به شما اجازه می دهد تا یک واقعیت اساسی را در پایان روز درک کنید - دیوید اسپالترو یک داستان نویس و فیلمساز هولناک است.

ویولت – مولی رایمن

سارا – گریس فولسوم

پارکر – آرون ماتیاس

دکتر بلانکنشیپ-لیزا آیشهورن

گبی - ما همپتون هستیم

رمی – هوگو دیلون

نویسنده و کارگردان: دیوید اسپالترو.

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما