پیام رسان

نویسنده: دبی لین الیاس

مسنجر_پوستر

با توجه به حادثه اخیر در Ft. با توجه به اینکه در روز کهنه سربازان می نشینم و هفته نقد داستانی خود را می نویسم، برای من غیرممکن است که یکی از قدرتمندترین و تکان دهنده ترین فیلم های زمانه ما، «پیام رسان» اورن موورمن را به نمایش نگذارم.2009-12-17_123626

افسر اعلام تلفات این عبارت برای هر کسی که در ارتش یا با یکی از اعضای خانواده خود در ارتش است وحشت ایجاد می کند، زیرا این CNO است که وظیفه دارد شخصاً به شما اطلاع دهد که یکی از عزیزان در خط نبرد گم شده است. در طول سال ها، اطلاع رسانی تلفات تغییر کرده است. زمانی این کار از طریق تلگرام و با افسران خبر انجام می شد. در ویتنام، با اولین حمله سواره نظام و خسارات عظیمی که سربازان آمریکایی متحمل شدند، ارتش بسیار غرق در اعلام تلفات در فونت شد. بنینگ، جورجیا که تلگراف‌هایی که به نزدیکانشان اطلاع می‌دهند، در واقع توسط شرکت‌های تاکسی محلی ارسال شده است. در حال حاضر مدتهاست که در تمام شعب خدمات اجباری شده است که اطلاع رسانی مصدوم به صورت حضوری انجام شود. در حالی که جراحات ممکن است از طریق تلفن گزارش شود، اطلاع رسانی مرگ شخصا انجام می شود. به گفته سرهنگ دیوید اسمیت، کشیش سابق فرماندهی نیروی ضربت جنوب اروپای ارتش ایالات متحده، اعلان های مرگ همیشه توسط تیمی متشکل از حداقل دو سرباز که 'در روش های اطلاع رسانی و سوگ و سوگ آموزش دیده اند، شخصاً به نزدیکان ارسال می شود. ” با اطلاع رسانی بین ساعت 6:00 صبح تا 10:00 شب. و ظرف چهار ساعت پس از اطلاع به CNO از مرگ.

تکلیف یکی از مهم ترین وظایف است و بر سایر وظایف اولویت دارد. بر اساس راهنمای اعلان تلفات صادر شده توسط ارتش ایالات متحده: CNO ها 'یونیفورم کلاس A را خواهند پوشید و در هنگام اطلاع رسانی ظاهری نظامی نشان خواهند داد. . تا آنجا که می توانید درباره مصدوم، NOK و شرایط مربوط به حادثه بیاموزید... نام و شماره تلفن بیمارستان محلی، خدمات آمبولانس محلی و جوخه امداد آتش نشانی را در اختیار داشته باشید... حرکات بیش از حد دلسوزانه را که نشان می دهد بیان نکنید. ممکن است راه اشتباه گرفته شود با رد کردن جزئیات خجالت آور یا شرم آور قضاوت خوبی داشته باشید... به هیچ وجه به NOK دست نزنید مگر اینکه شوک یا غش وجود داشته باشد. در صورت لزوم فورا کمک پزشکی را احضار کنید.» این روش روشی و مکانیکی است که هیچ احساسی را در ارتش یا CNO ها ایجاد نمی کند.

2009-12-17_123738

کاپیتان تونی استون یک سرباز خشن است. یک زندانی مادام العمر ارتش بی احساس. از طریق کتاب. مردی مغرور با خلقی ناپایدار. یک الکلی در حال بهبودی، شیاطین گذشته‌اش مرتباً او را تعقیب می‌کنند. مدت طولانی CNO در پایگاهی که در آن مستقر است (که برای اهداف این فیلم، اتفاقاً فورت دیکس، نیوجرسی است.)، او به زودی خود را با گروهبان کارکنان ویل مونتگومری شریک می‌یابد. مونتگومری که در حین انجام وظیفه در هنگام نجات یکی از برادران اسلحه خود در عراق با شلیک تک تیرانداز مجروح شد، عملی که برای قهرمانی به او نشان داده شد، به دلیل جراحت چشمش قادر به بازگشت به وظیفه نیست. با اضافه کردن توهین به جراحت، بازگشت مونتگومری به ایالت با از دست دادن دوست دخترش که تصمیم گرفت در زمانی که مونتگومری در خارج از کشور بود با دیگری نامزد کند، خدشه دار می شود. در حالی که سه ماه از قرارداد ارتشش باقی مانده است، مونتگومری به عنوان افسر اعلان تلفات منصوب می شود. با همکاری کاپیتان استون، کتاب راهنمای CNO خود را به او می‌دهند (نسخه‌های چاپی آن در اینترنت برای علاقه‌مندان موجود است) و به او دستور داده می‌شود که فیلم‌های همراه لازم را که نحوه و روش دقیق اطلاع‌رسانی مصدوم را توضیح می‌دهند، تماشا کند.2009-12-17_123756

چند ساعت پس از انتصاب، مونتگومری توسط استون به وظیفه احضار می شود و او شاهد اولین اطلاع رسانی خود است. از آنجایی که هیچ احساسات غافلگیرکننده ای زیاد نمی شود و اعلان فرآیند روانی نیست. اما برای مونتگومری، یک سرباز خوب، پیروی از روش و نشان دادن هیچ احساسی سخت تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. رنج کشیدن تیرها و تیرهای از دست دادن هر یک از بستگان، زهر کلامی و حتی فیزیکی و نفرت در استون و مونتگومری مورد حمله قرار می گیرد، به استثنای یک زن جوان به نام اولیویا. با رواقی و قدرت باورنکردنی، وقتی از مرگ شوهرش خبر می‌دهد، انتظارات را زیر پا می‌گذارد، ویژگی‌ای که مونتگومری را به زندگی و قلب اولیویا می‌کشاند.

2009-12-17_123806

این اجرای حرفه ای وودی هارلسون است. شدت او شگفت انگیز است. اما این عمق عاطفی است که او به استون می آورد و کاتارسیسی که ما می بینیم در حال آشکار شدن است که طلسم کننده است. به گفته هارلسون، با پیشروی شش اعلان تلفات در فیلم، «تخیل من بر واقعیت تجربه تسلط پیدا کرد. یادم نمی‌آید تا این حد تحت تأثیر نقشی قرار گرفته باشم.» در مورد بن فاستر، تنها چیزی که می توانم بگویم عجب است! او شگفت انگیز بود. یک پرتره روانشناختی پویا و جذاب از یک مرد نجیب متضاد. رشد ویل و تونی به عنوان شخصیت‌ها و سفر روانشناختی شخصی و روان‌شناختی که هر کدام در طول فیلم طی می‌کنند، دیدنی بسیار زیبایی است. هر کدام با شیاطین هر کدام با ترس هر کدام متفاوت است. با این حال، به طرز شگفت انگیزی یکسان است. اجرای واقعاً یک تور دو نیرو از هارلسون و فاستر، که هر دو شایسته تقدیر در این فصل جوایز هستند.

2009-12-17_123643

به عنوان اولیویا، سامانتا مورتون نه تنها یک لطف ملایم، بلکه سطحی از جذابیت و دیدگاه متفاوت را به فیلم می آورد. مادری با یک فرزند خردسال که نمی‌خواهد رخت‌شویخانه‌های خانواده‌اش را برای دیدن محله به هوا ببرد، اما کاملاً از این واقعیت آگاه است که هر زن در خانه‌های نظامی می‌داند که با ظاهر شدن دو سرباز با لباس کلاس A چه اتفاقی می‌افتد. . اجرای بسیار تاثیرگذار اجرای استیو بوشمی، هیلی فیفر و کوین اوهاگن به پیچیدگی‌های بافتی اطلاع‌رسانی مصدوم اضافه می‌شود. هر شخصیت یک 'بستگان بعدی' است و هر کدام به طور متفاوتی به اعلان پاسخ می دهند. دیدگاه‌ها و احساسات آنها زمانی است که عموم به ندرت در مورد مردان و زنان در ارتش و به ویژه در زمان جنگ در نظر می‌گیرند و تماشای هر یک از آنها در اینجا جذاب است. بوشمی، به ویژه، یک احساس خام است.

به گفته فاستر و هارلسون، این تجربه ای است که آنها هرگز فراموش نخواهند کرد، به ویژه بازدید آنها از تأسیسات والتر رید که در آن با سربازان تعامل داشتند. برای فاستر، آن دیدار دیدگاه او را در مورد زندگی و این فیلم تغییر داد. فاستر در ارتباط با یکی از سربازان بشدت مجروح که ضربه شدیدی به سرش در عراق و همچنین از دست دادن پای خود متحمل شد و هنوز مشخص نیست پای دیگرش را از دست داده است، به عنوان ادای احترام به او، فاستر درخواست کرد نام شخصیت خود را از نام اصلی که نوشته شده بود، درک، تغییر دهند. به ویل، لحیم کاری که با او دوست شد. در مورد هارلسون، انتخاب شگفت‌انگیزی برای بازی در نقش یک سرباز با توجه به حمایت شخصی‌اش از صلح، این تجربه «دلم را برای ملاقات با این افراد باورنکردنی، این جنگجویان باز کرد. من برای آنها احترام عمیقی ایجاد کردم.'

اورن موورمن، نویسنده/کارگردان، فیلمی نه در مورد تلفات جنگ یا جنگ، بلکه صرفاً در یک محیط زمان جنگ، جنبه‌ای از زندگی و ارتش را لمس می‌کند که کمتر کسی آن را تصدیق می‌کند، چه رسد به اینکه در فیلم به آن بپردازد - جنبه اطلاع رسانی تلفات و کسانی که باقی مانده‌اند. پشت سر به مقابله با زندگی پس از مرگ. شخصیت ها به خوبی توسعه یافته اند و روابط بین استون / مونتگومری و مونتگومری / اولیویا کاملاً شکل گرفته است و با سرعت عاطفی قابل باوری دنبال می شود. شخصیت های فرعی، با کمترین دیالوگ، صحنه های خود را با احساساتی دلخراش حمل می کنند. طراحی تولید و توجه به جزئیات، تمام آنچه را که به عنوان یک پس‌زمینه بصری برای هر یک از شش اعلان‌های تلفات نیاز داریم، در اختیار ما قرار می‌دهد تا ما را با زندگی و از دست دادن هر کدام مرتبط کند. داستان با درایت، محترمانه و با ظرافت بیان شده است، خود داستان برای عموم مردم عادی و قلب متوسط ​​روشنگر است. با همکاری کامل ارتش ایالات متحده، که برای موورمن غافلگیرکننده بود، نه تنها مشاور نظامی پل سینور در صحت فیلم نقش داشت، بلکه جانبازان جنگ عراق نیز از صحنه فیلم دیدن کردند و حتی در روند ساخت فیلم شرکت کردند.

بابی بوکوفسکی، فیلمبردار، زیبایی جرسی جنوبی و طبیعت گرایی منطقه و پایگاه را با سبکی مستند به تصویر می کشد. فیلمبرداری در فورت دیکس و جوامع اطراف نیوجرسی در مناطق وایتینگ و براونز میلز و سایرین که همگی تحت تاثیر ارتش قرار دارند و به آن متکی هستند، واقعیت و احساسات بیشتری را به فیلم اضافه می کند. من به خوبی با فورت دیکس و منطقه جرسی جنوبی آشنا هستم و نمی‌توانم به شما بگویم که در طول سال‌ها چند بار با رانندگی از طریق خانه‌های پایه مسکونی در مورد مردم در خانه‌ها، لباس‌های آویزان شده روی خطوط و... اسباب بازی هایی که در اطراف حیاط ها پخش شده اند. پیام رسان از آنچه مردم تصور می کنند به زندگی نزدیکتر است.

وزیر ارتش از من خواسته است که تاسف عمیق خود را از این که (رابطه؛ پسر، رابرت یا شوهر، ادوارد و غیره) شما (در (کشور/ایالت) در (تاریخ) (درگذشت/کشته شد) را ابراز کنم. (شرایط ارائه شده توسط فرماندهی منطقه تلفات را بیان کنید.) وزیر عمیق ترین همدردی خود را با شما و خانواده شما در فقدان غم انگیز شما ابراز می دارد.

از تاریکی نوری بزرگ و امیدی بزرگ می آید. پیام آور بسیار صمیمانه با حقیقتی ناگفته آغشته شده است که نتیجه آن فیلمی دراماتیک با فیلمنامه ای روشنگر و نشاط آور است که بر شکنندگی و انعطاف پذیری شرایط انسانی تمرکز دارد.

کاپیتان تونی استون - وودی هارلسون

گروهبان ویل مونتگومری - بن فاستر

اولیویا – سامانتا مورتون

به کارگردانی اورن موورمن. نوشته شده توسط اورن موورمن و الساندرو کامون.

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما