مناظره کنندگان بزرگ

نویسنده: دبی لین الیاس

هنگام انتخاب بررسی نهایی سال من برای شما، کمی بر تصمیم من تأثیر داشت. برادرزاده 14 ساله ام. وقتی صحبت از خانواده من می شود، به نظر می رسد این ضرب المثل درست است که 'سیب از درخت دور نمی افتد' و بنابراین من بسیار خوش شانس هستم که چهار برادرزاده دارم که نه تنها به فیلم علاقه دارند، بلکه برخی از آنها ممکن است دنباله رو میراث خانوادگی در صنعت تلویزیون و فیلم تا حدی. در بحث درباره انتخاب‌های احتمالی فیلم برای برادرزاده‌ام برای دیدن در تعطیلات، برخی از عناوین واضح و فوری بودند، اما زمانی که به او از گروه مناظره‌گران بزرگ یاد کردم کاملاً متحیر شدم، زیرا او نه تنها کنجکاوی و علاقه‌مندی خود را ابراز کرد، پس از ارائه مختصری به او. در خلاصه فیلم، نظرات فوری او از 'باحال' تا 'وای' تا 'این یک داستان واقعی است؟' به «من می خواهم آن یکی را ببینم. جالب به نظر می رسد.' و بنابراین، اگر فقط چند کلمه کوتاه به یک نوجوان 14 ساله می تواند او را مشتاق دیدن این فیلم قدرتمند و الهام بخش دنزل واشنگتن کند، این تمام چیزی بود که لازم بود تا من را متقاعد کنم که این فیلمی بود که باید در آن سال بازبینی شود. گذشت و با امید و الهام به سال پیش رو به آینده نگاه کرد.

زمان 1935 است. با شروع ترم جدید و گروه جدیدی از مناظره گران بالقوه برای حضور در تیم مناظره پروفسور تولسون در کالج ویلی در مارشال، تگزاس، مشخص است که ریسک بالاست. مردی که به قدرت آموزش اعتقاد دارد، رقابت سخت است و فقط فداکارترین و با استعدادترین تیم چهار نفره را تشکیل می دهد. در میان رقبای برتر، همیلتون برگس کهنه کار که قبلاً خود را ثابت کرده است و معتقد است هیچ کس با مهارت های مناظره ای بالاتر از او وجود ندارد. اما آقای برگس بیشتر از آن متعجب می‌شود که هنری لو، باهوش، گستاخ، تیزبین و فوق‌العاده خوب، باسواد و شجاع، در مخالفت با اظهارات پروفسور تولسون ایستادگی می‌کند و خود را در تیم می‌بیند. بزرگترین شگفتی ها با این حال، با انتخاب افراد جایگزین، سامانتا بوک و جیمز فارمر، جونیور 14 ساله، پسر جیمز فارمر، واعظ برجسته و تحصیلکرده و همچنین استاد وایلی همراه شوید. جیمز، یک کودک با استعداد، برای توجه، پذیرش و عشق پدرش فریاد می زند و تیم مناظره ممکن است پاسخ او باشد.

با ناراحتی آقای لو، تکنیک پروفسور تولسون ساده است. تولسون موضوعات را انتخاب می‌کند و اگرچه تیم برای استدلال‌ها درباره واقعیت تحقیق می‌کند، تولسون استدلال‌ها را با افکار و سخنانش می‌نویسد تا آنها با هم بحث کنند. قابل توجه مهارت های تحقیقاتی جیمز جوان است که همراه با سامانتا برخی از اطلاعات را به عنوان مبنایی برای برنده شدن در استدلال کشف می کنند. اما در حالی که تیم به آرامی مسیر خود را در رقابت طی می کند و هر مدرسه ای را که با آن روبرو می شود شکست می دهد، سایر مسائل روز و زندگی که آماده بحث و گفتگو هستند در افق ظاهر می شوند - جیمز با اولین مورد عشق توله سگ به سامانتا روبرو می شود در حالی که سامانتا و هنری لو فقط به یکدیگر چشم دارند. پروفسور تولسون با خشم جنوب دهه 1930 روبرو می شود که سعی می کند به کشاورزان - اعم از سیاه و سفید - کمک کند تا اتحادیه کنند، که تأثیرات آن بسیار گسترده است زیرا جیمز جوان شاهد یورش به یک جلسه مخفیانه است و سپس باید با پدرش و عواقب آن روبرو شود. آنچه دیده است و نمی تواند بگوید، حتی به پدرش. مردم شهر و به ویژه کلانتر دوزیه، به دلیل «قیام» در میان کشاورزان و کارگران، به دنبال پنهان شدن تولسون هستند و او را به اتهام کمونیست بودن دستگیر می کنند، که البته باعث می شود آقای برگس پرمدعا از تیم مناظره استعفا دهد. و در راه یکی از بزرگترین رقابت های زندگی خود، تیم با وحشت نهایی روبرو می شود - شاهد لینچ مرد جوانی که نه تنها از یک عضو درخت آویزان شده، بلکه سوخته است.

این تیم با تکان‌های هسته‌ای سعی می‌کند آن را کنار هم نگه دارد و همانطور که نه تنها هالیوود، بلکه تاریخ شایسته است، وقتی به نظر می‌رسد که همه چیز برای تیم، مدرسه، تولسون و مناظره‌کنندگان از دست رفته است، معجزه رخ می‌دهد. در واقع، تولسون به همه دانشگاه های کشور نامه می نویسد و تیم با استعداد خود را تبلیغ می کند و هر یک را به بحث و گفتگو با ویلی دعوت می کند. اکثراً می‌گویند بله، اما یکی بارها و بارها «نه» گفته است، این تا کنون بوده است. سرانجام وایلی برای مناظره در هاروارد در هاروارد دعوت شد. اما چند مشکل وجود دارد. به دلیل دستگیری و شرایط آزادی، تولسون نمی تواند تیم را همراهی کند و آقای لو را مسئول سامانتا و جیمز بگذارد. و بدتر از آن، موضوعاتی که آنها برای آنها استدلال آماده کرده بودند، با ورودشان به هاروارد تغییر می کند و اکنون، برای اولین بار، تیم باید تحقیق کند، بنویسد و استدلال های خود را ارائه کند، که یکی از آنها توسط جیمز جوان در سال 2018 مورد بحث قرار خواهد گرفت. فقط دومین سخنرانی او و دیگری توسط سامانتا. دو آفریقایی-آمریکایی، یک پسر و یک زن جوان، در حال مناظره در هاروارد تمام سفید.

دنزل واشنگتن، ملوین تولسون است. اجرای پرشورتر که هرگز ندیده بودم. با هر سخنرانی، هر سخنرانی، سخنان او الهام بخش و تکان دهنده است. آنها کور رنگ هستند و با همه صحبت می کنند. آنچه را که فکر می کردید دنزل واشنگتن در بهترین حالتش بود را فراموش کنید زیرا هیچ چیز در گذشته او شما را برای قدرتی که او در اینجا از خود بیرون می دهد آماده نمی کند. فارست ویتاکر، با رفتار نرم و لطیف خود در نقش جیمز فارمر، پدر ایده‌آل است و جای تعجب نیست که فارمر را با احساسات ضمنی پر می‌کند که به شیوایی در مقابل چشمان ما آشکار می‌شود. کیمبرلی الیز فوق‌العاده، که به عنوان همسر واشنگتن در «جان کیو» برجسته بود، در اینجا صمیمیت مادرانه‌اش را به عنوان کشاورز مروارید ارائه می‌کند. و جان هرد در نقش کلانتر دوزیر متعصب و نژادپرست یک لذت شیطانی خالص است.

اما ستاره‌های واقعی در اینجا خود مناظره‌کنندگان هستند و هیچ‌کس بیشتر از دنزل ویتاکر که نقش جیمز فارمر جونیور را در نقش جیمز جونیور بازی می‌کند، جادوی خالص است. دزدیدن تمام صحنه‌ها از همبازی‌های باتجربه‌اش، تا زمانی که به مناظره اوج هاروارد می‌رسیم، فقط با دیدن او که به سمت تریبون راه می‌رود، موهای شما با انتظار سیخ می‌شود. هوش و تیزهوشی کلامی و مهارت روی پرده در بازیگری نکردن. این مرد جوان زیرک، مهیب و نیرویی است که می توان با او حساب کرد. تماشای دنزل کوچولو شگفت انگیز است که او از یک پسر جوان ترسیده به یک مرد جوان با اعتماد به نفس تبدیل می شود که نظرات خود را بیان می کند و آنها را از قلب خود با اعتقاد و شفافیت فکر می گوید. نیت پارکر در نقش هنری لو تمام قدرت و جذابیت یک دنزل واشنگتن جوان را دارد. فقط تصور کنید که واشنگتن در 'Crimson Tide' با جین هکمن روبه‌رو می‌شود و شما عکس لوو در مقابل تولسون را دارید. جورنی اسمولت، که اولین کسی بود که به عنوان یک مناظره کننده تست داد، مشتاق بود بخشی از این پروژه باشد. او که علاقه زیادی به کل پروژه داشت، مدتها قبل از اینکه تستی انجام دهد از فیلم و تاریخچه آن آگاه بود. به عنوان سامانتا، او با صدای بلند واضحی که در قلب افراد طنین انداز می شود، به جای هر زن آن دوران و فراتر از آن صحبت می کند.

او که توسط رابرت آیزل نوشته شده بود، برخی از شخصیت های تاریخی واقعی مانند تولسون، جیمز فارمر، پدر و جیمز فارمر، جونیور را حفظ کرد، اما پس از گذراندن تقریباً دو سال تحقیق و مصاحبه با مناظره کنندگان بازمانده ویلی، از جمله جیمز فارمر، جونیور. قبل از مرگش در سال 1999، او کامپوزیت هایی از هنری، سامانتا و وارن را بر اساس اعضای واقعی تیم وایلی از سال 1934 تا 1939 خلق کرد. سپس آیزل به کالج ویلی روی آورد و واقعیت تاریخی را در فیلمنامه داستانی گنجانید. یک چرخش کلیدی در تاریخ این است که اگرچه وایلی قهرمانان ملی آن روز - آن تروجان‌های دانشگاه کالیفرنیای جنوبی - را شکست داد - هیچ مدرک تاریخی وجود نداشت که آنها در مورد هاروارد بحث کرده باشند. با این حال، به منظور تأکید بر اهمیت تحصیل و دانشگاه به عنوان ابزاری برای موفقیت در زندگی، آیزل مجوز ادبی را با تجسم هاروارد دریافت کرد... و در اقدامی غافلگیرکننده، هاروارد موافقت کرد که فیلمبرداری در سالن بزرگ یادبود خود را در تئاتر Sanders موافقت کند. .

در ابتدا دنزل واشنگتن فقط برای کارگردانی به کار گرفته شد، اما همانطور که او گفت، 'بیشتر مطمئن می شدم که باید در هر صفحه نقش تولسون را بازی کنم. زمانی که خواندن فیلمنامه را تمام کردم، می دانستم که به عنوان کارگردان بر انتخاب این نقش اصرار دارم.» واشنگتن با اصرار بر اصالت، بازیگران جوان خود را به اردوی مناظره در دانشگاه تگزاس جنوبی فرستاد، جایی که آموزش های فشرده با تأکید ویژه بر بحث پارلمانی به آنها ارائه شد. این میل به اصالت به بازآفرینی مارشال 1935 منتقل شد و طراح تولید دیوید بومبا برای تسلط بر این جنبه از تولید فراخوانده شد. به همین ترتیب، لباس باید معتبر باشد. با کمال تعجب، پیدا کردن لباس‌های دهه 1930 چندان آسان نیست، بنابراین طراح لباس، شارن دیویس، لباس‌های شخصیت‌های اصلی را بر اساس الگوها و پارچه‌های روز طراحی کرد. با این حال، برادران بروکس لباس‌های شخصیت‌های واشنگتن و ویتاکر را با یک کودتا ساخت.

واشنگتن به‌عنوان کارگردان، فیلم را با سرعتی ثابت پیش می‌برد و تأثیر عاطفی نه تنها با خط داستانی اصلی، بلکه با زیرمتن و خطوط داستانی شامل فعالیت‌های فوق برنامه تولسون و به‌ویژه رشد و بلوغ جیمز فارمر جوان ایجاد می‌کند. بخش اعظم داستان از چشمان جوانان با چشمان گشاد دیده می‌شود و آشکار شدن وحشت‌های جهان که به این شکل دیده می‌شود، به شدت مسحورکننده است. به لطف صحنه‌های خوب بازی‌شده و زمان‌بندی، تا زمانی که بحث اوج می‌رسد، در لبه صندلی خود خواهید بود و با چنان شور و شوقی به دنبال وایلی می‌شوید که فکر می‌کنید این سوپر باول یا سری جهانی است، نه یک کالج. مناظره.

در مورد ملوین تولسون و تیمش، آنها ثابت کردند که تحصیلات عظمت را به وجود می آورد. کلمات جاودانه و جهانی هستند. آموزش موهبتی است که نباید آن را ساده انگاشت و آن را در آغوش گرفت. این یک احترام و عزت نفس را به همراه دارد. اینها درسهایی هستند که

ملوین تولسون و تیم مناظره اش به ما آموزش دادند. و اگر در مورد عظمت کار تولسون و این جوانان تردید دارید، نگاهی به میراث آنها بیندازید - جیمز فارمر جونیور رهبری Freedom Rides را بر عهده داشت و بنیانگذار کنگره برابری نژادی بود. یکی از مناظره کنندگان اصلی، هوبارت جارت، استاد زبان انگلیسی در کالج بروکلین شد. همیلتون بوسول، وزیر متدیست و ملوین تولسون، شاعر برنده جایزه، مدرس، شهردار چهار دوره و معلم.

بحث تمام شد. مناظره های بزرگ یکی از فیلم های بزرگ سال 2007 است.

ملوین بی تولسون – دنزل واشنگتن

جیمز فارمر، پدر - فارست ویتاکر

جیمز فارمرز، جونیور – دنزل ویتاکر

هنری لو - نیت پارکر

سامانتا بوک – جرنی اسمولت

کشاورز مروارید - کیمبرلی الیز

کلانتر دوزیر – جان هرد

به کارگردانی دنزل واشنگتن. نوشته رابرت آیزل بر اساس داستانی از ایزل و جفری پورو بر اساس مقاله ای توسط تونی شرمن. دارای رتبه PG-13. (123 دقیقه)

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما