ایده های بزرگ! رویاهای بزرگ! ری کروک مظهر هر دو بود. همیشه مردی سخت‌کوش و با بینش، وقتی با برادران دیک و مک‌دونالد در سن برناردینو، کالیفرنیا به منظور تأیید سفارش دستگاه‌های میلک شیک ملاقات کرد، هیچ چیز بالاتر از بزرگ‌ترین دیدگاه او نبود. کروک فقط فروش را انجام نداد، بلکه با استفاده از همبرگر، سیب زمینی سرخ کرده (400 درجه تا کمی طلایی)، ترشی، میلک شیک و ایده فست فود و فرانچایز، زمینه را برای دستیابی به رویای اصلی آمریکایی فراهم کرد. در حالی که بسیاری کروک را به‌خاطر «بنیان‌گذار» مک‌دونالدز یا مالک سابق تیم بیسبال سن دیگو پادرس یا به‌خاطر فعالیت‌های بشردوستانه خود و همسر سوم جوآن می‌شناسند، چیزی که اکثرا نمی‌دانند این است که کراک فروشنده دوره‌ای چگونه به این سمت رفت. جهان را همانطور که می شناسیم تغییر دهید و در این فرآیند میلیاردها همبرگر و دلار به دست آورید. دانشجویان بازرگانی و آن‌هایی که به اندازه کافی بزرگ هستند که زمان سرو کردن همبرگرهای 15 سنتی را در 30 ثانیه به یاد بیاورند. با او، تنها پس از آن 'کلاهبرداری' کنترل کسب و کار از آنها، در نتیجه ایجاد تاریخ خود ستایشگر خود را به عنوان موسس. بنیانگذار آن داستان است.

بنیانگذار - 2

The FOUNDER به کارگردانی جان لی هنکاک و نویسندگی رابرت سیگل، داستان «بیگ مک» در تاریخ کارآفرینی است. با سرسختی شبیه راکی، برای ری کروک مهم این نبود که چقدر ضربه محکمی خورد، بلکه مهم این بود که چقدر می تواند ضربه بخورد، برگردد و به او ضربه بزند. و در حالی که کروک راه خود را به سمت قله فرانشیز می‌کرد، پاسخ داد چون کروک هم فرشته و هم شیطان، قهرمان و شرور بود. به لطف فیلمنامه خوش ساخت سیگل، تحقیقات گسترده و مهارت مثال زدنی توسط طراح تولید مایکل کورنبلیت و طراح لباس دانیل اورلاندی، THE FOUNDER ویترینی برای کیفیت و برتری هم در پشت لنز و هم در جلو است، دومی به لطف اجراهای خیره کننده رهبری توسط مایکل کیتون

چیزی که مؤسس را به چنین خوراکی خوشمزه تبدیل می‌کند این است که هنکوک، سیگل و کیتون در آن خط قهرمان و شرور قدم می‌زنند و تعادلی را در کروک پیدا می‌کنند که هوش تجاری و ایدئولوژی‌های او را تجلیل می‌کند و در عین حال جنبه‌های کمتر خوش طعم صعود خود را به قله ارائه می‌کند. به گونه ای که به مخاطب اجازه می دهد تا نظر خود را درباره مرد شکل دهد. کروک نه تجلیل می‌شود و نه تحقیر می‌شود. سیگل تا حد زیادی بر مک و دیک مک دونالد تمرکز می کند، که خود تجسم رویای آمریکایی هستند، اما از کروک به عنوان مدخل ما در آغاز فروتنانه مک دونالد و تعهد برادران به کیفیت و مفهوم انقلابی 'سیستم سریع' پس از جنگ جهانی دوم استفاده می کند. ، امروزه همچنان پابرجاست و سنگ بنای صنعت فست فود است.

کروک پسر مهاجران چک است. او که در شیکاگو بزرگ شده است، تمام زندگی خود را سخت کار کرده است. با داشتن 'رویاها' یکی پس از دیگری، هر کدام شکست می‌خورند، اما کروک هرگز امید خود را برای گرفتن حلقه برنجی از دست نمی‌دهد، در حالی که سنگفرش‌ها را می‌کوبد و در حال عبور از کشور با رکاب زدن مولتی میکسرهای پنج دوکی برای تهیه میلک شیک است. به لطف دستور برادران مک‌دونالد است که کروک به سن برناردینو می‌رود، زیرا نمی‌تواند باور کند که منشی او دستور شش میکسر را درست شنیده است. هیچ کس نمی خواهد یا به شش مولتی میکسر پنج اسپیندل نیاز ندارد. و او درست می‌گفت، چون در ملاقات با مک‌دونالدز، سفارش هشت نفر است.

با توجه به جریان ثابت مشتریان و طراحی/کارایی رستوران، کروک یک تور با راهنما از دیک مک‌دونالد دریافت می‌کند و راز موفقیت آنها را می‌آموزد. آیتم های محدود منو (پرفروش ترین ها)، اندازه گیری های دقیق برای پخت و پز و مونتاژ، و روش های 'سیستم سریع' به کار گرفته شده با ماشین آلات طراحی شده و ساخته شده توسط مک دونالد. در یک صحنه کلیدی فلاش بک، کروک و تماشاگران به ابتدای مک‌دونالد و یک زمین تنیس خالی بازگردانده می‌شوند، جایی که دیک و مک آشپزخانه خود را با گچ بیرون آوردند تا آشپزخانه‌ای عالی را برای کارایی تولید طراحی کنند، و از کارگرانشان خواستند تا مراحل را طی کنند. طرح گچی چیزی که این سکانس را از سایرین متمایز می کند، فیلمبرداری جان شوارتزمن است که رقص دوربین خیره کننده ای را در مک دونالدز ساخته شده برای THE FOUNDER طراحی کرد که به وضوح رقص ظریف مفهوم فست فود/سیستم سریع را در حالی که مک دونالد و کروک در آشپزخانه واقعی حرکت می کنند نشان می دهد. .

به هر دلیلی، مک‌دونالدز تمام اسرار خود را به کروک می‌فرستاد، کاری که با دیگرانی که مجذوب ایده امتیاز دادن به برند و مفهوم مک‌دونالد بودند، از جمله ایده دیک برای «طاق‌های طلایی» انجام شده بود. آن‌ها هرگز فکر نمی‌کردند کروک تنها کسی باشد که آن را عملی کند.

بنیانگذار - 15

کروک با رهن دادن خانه‌اش بدون اینکه به همسرش اتل بگوید، که از زمان طولانی مدت کراک از خانه در جاده‌ها رنج می‌برد و زندگی اجتماعی‌اش را در کلوپ کانتری دلتنگ شده، بدبخت است، اولین فرنچایز خود را شروع می‌کند. وارد کردن اتل به عنوان ابزاری برای ایجاد ایده فرنچایز برای خانواده، همه چیز با ایده‌های بزرگ روزافزون کروک، نوشیدن بیش از حد الکل، و در نهایت توجه به جوآن اسمیت، همسر بچه گربه جنسی خشمگین یکی از فرنچایزهای کروک، بدتر می‌شود. که اتفاقاً سر خوبی برای تجارت دارد. همانطور که جوآن کروک را به میلک شیک فوری به عنوان راهی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها تبدیل می‌کند، کروک اتل و مک‌دونالد را خاموش می‌کند، مک‌دونالدها که به کاهش هزینه‌ها به قربانی کردن کیفیت اعتقاد ندارند. اتل به طور طبیعی خواهان طلاق است - پس از کنار گذاشتن نمک سر میز شام، به شما توجه کنید.

در این مقطع زمانی است که کراک به مشاور مالی هری جی. سونبورن معرفی می شود که در یک مونولوگ طولانی و جذاب توسط بی جی نواک در نقش سونبورن، ایده های سرمایه داری و قدرت را خلاصه می کند، گوشت و سیب زمینی اخلاق و درستکاری وارد بازی می شود. از املاک و مستغلات در آن لحظه، مک‌دونالدز از تجارت فست فود به سمت املاک و مستغلات می‌رود، ایده این است که زمینی را که رستوران‌ها در آن قرار دارند، در اختیار داشته باشند و در نتیجه زمین را به فرنچایزها اجاره دهند و به علاوه درصد حق رای را از تجارت واقعی دریافت کنند. (مک دونالد یکی از بزرگترین دارندگان املاک و مستغلات در جهان امروز است.) و با این تغییر نهایی، همکاری بین مک دونالد و ری کروک به پایان می رسد، زیرا کروک قصد دارد جهان را تسخیر کند.

مایکل کیتون در نقش Ray Kroc اجرای تور دو نیرو را ارائه می دهد. به لطف لباس‌های دنیل اورلاندی، وقتی کروک حریص‌تر می‌شود، کت و شلوار دو سرژی سخت‌کوش که در خانه کار می‌کند و کروک می‌پوشد، جذاب‌تر و طراحی‌شده‌تر می‌شود. و ما این تغییر را نه تنها در ظاهر فیزیکی کروک، بلکه در رفتار او می‌بینیم، زیرا او بداخلاق، خودخواه و از برخی جهات شلخته می‌شود. کیتون مجذوب خود می‌شود، ما را بیش از پیش به ذهنیت سخت‌گیرانه ری کروک می‌کشاند، در حالی که حمایت از بازیکنان کمک می‌کند تا ترازو او را به یک شرور کامل تبدیل نکند. هر چه تنش و ملاحظات اخلاقی بیشتر شود، کیتون بیشتر غر می‌زند.

بنیانگذار - 1

برخی از این بازیکنان حامی عبارتند از منشی کروک و دست راست ضروری او، جون مارتینو. وفاداری مارتینو با بازی کیت نکیلند (که در زندگی واقعی توسط کروک به خوبی با موقعیت، قدرت و پول پاداش داده شد) تزلزل ناپذیر است که به تثبیت شخصیت کروک کمک می کند و به طور ضمنی به مخاطب یادآوری می کند که در درون او چیزی ذاتاً خوب وجود دارد.

و در حالی که ژوئن مارتینو ممکن است فرشته روی شانه ری کروک باشد، این هری سونبورن است که به عنوان شیطان روی شانه دیگرش می نشیند و حرص و آز و بی احساسی کروک را هدایت می کند. بی جی نواک در نقش سونبورن بی عیب و نقص است.

دوئل برای محبت های کروک، همسر اول اتل (کروک 3 همسر داشت اما برای اهداف فیلمنامه، همسر شماره 2 حذف شده است) و همسر سوم جوآن. به عنوان اتل، لورا درن عملکرد قابل قبولی را ارائه می دهد، که تجسم ذهنیت اجتماعی پس از جنگ جهانی دوم، دهه 1950 و 1960 در شیوه و ظاهر است. از سوی دیگر، لیندا کاردلینی با برداشتی که از جوآن دارد جذابیت جنسی و هوشمندی را به نمایش می گذارد.

اما این نیک آفرمن و جان کارول لینچ هستند که قلب و روح THE FOUDER هستند. به ترتیب، به عنوان دیک و مک مک دونالد، این دو بسیار با هم هماهنگ هستند، گویی دو بخش از یک کل یکپارچه هستند و دیک نیمه‌ی بی‌تجربه‌گرایانه است و مک فرد مردمی. صمیمیت و حساسیتی که آفرمن و لینچ به نقش‌هایشان وارد می‌کنند، متاثر کننده است و قلب شما برای برادران مک‌دونالد در صحنه و خارج از آن به درد می‌آید، زیرا می‌بینیم که رویای آمریکایی آنها توسط کروک درهم شکسته می‌شود، وقتی او نام آنها را برای شرکت فعلی‌اش می‌برد. ما می‌بینیم که مک‌دونالدها به تمام معنا به موفقیت‌های ری کروک رسیدند. ایده آنها از موفقیت فقط متفاوت بود.

همانطور که در بالا ذکر شد، مهارت فنی THE FOUDER به لطف سه گانه فیلمبردار جان شوارتزمن، طراح تولید مایکل کورنبلیت و طراح لباس دانیل اورلاندی، برجسته است. هر سه تا مدت‌ها بخشی از تیم کارگردان هنکاک هستند، در طراحی و اجرای فیلم هم افزایی وجود دارد که گواهی بر این مردان است. لنز شوارتزمن سبک، روشن و با حرکات دوربین به زیبایی طراحی شده در رستوران های مک دونالد ساخته شده برای فیلم است. به لطف کورنبلیت، او نقشه‌های مک‌دونالد اصلی را کشف کرد و دو تا از رستوران‌ها برای فیلم ساخته شدند، با آشپزخانه کارآمد و «سیستم سریع» در جای خود. اورلاندی نیز شرکتی را پیدا کرد که کلاه‌های کاغذی کوچک و یونیفرم‌های اولیه را که کارمندان مک‌دونالد در آن روز می‌پوشیدند، می‌ساخت، و به این ترتیب عنصر دیگری از اصالت را به روند دادرسی اضافه می‌کند.

بنیانگذار - 12

جان لی هنکاک چیزی جز ستایش از تیم در زنده کردن THE FOUDER ندارد. 'این یک تیم عالی است و هر چه بیشتر روی چیزها کار کنید، و همه ما طرز فکرهای مشابهی در مورد چیزها داریم، بنابراین هرچه بیشتر در مورد آنها صحبت کنیم و هرچه بیشتر به هم متصل شویم، برنامه بسیار فشرده ای مانند این را راحت تر پیش می برد. و همچنین می‌توانید سؤالات واقعاً مهم را در زمان تولید بپرسید، به جای این که «ما روی اینجا بودن این دیوار حساب نکردیم. جابجایی آن دو ساعت طول می‌کشد.» چنین چیزهایی اتفاق نمی افتد. علاوه بر این، همه آنها هنرمند هستند و قبل از هر چیز، آنها قصه گو هستند. وقتی با دانیل اورلاندی درباره یک لباس صحبت می‌کنید، فقط این نیست که «خب، این زیباست یا این دوره است و جالب است». این است: 'این احساس می کند که در کمد لباس او باشد و من می توانم او را در حال خرید آن تصور کنم.' من فکر می‌کنم وقتی چنین حمایتی دریافت می‌کنید، این موضوع برای بازیگران نیز طنین‌انداز می‌شود. با مایکل [کورنبلیت]، او از نظر تولید فیزیکی ما، کارهای سنگین را انجام داد، مجبور شد با بودجه محدود دو مک‌دونالد مستقل مستقل بسازد که نه تنها مجموعه‌ها، بلکه آشپزخانه‌هایی بودند که ما در آن آشپزی می‌کردیم. دشواری آن. با پنجره‌های گیج‌شده و شیشه‌های متحرک و مجوزهای ساختمانی و هر چیز دیگری شگفت‌انگیز بود. . .برنامه داشتیم که طاق های طلایی یک تاق طلایی زیاد بشه گفتیم غیر از پس زمینه سی جی چیکار کنیم. و کاری که می‌توانستید انجام دهید این بود که ما می‌توانستیم انتخاب کنیم، و این به خاطر جان شوارتزمن است، ما محورهای مختلفی را برای شلیک انتخاب می‌کنیم، زیرا از هر طرف متفاوت به نظر می‌رسد. بنابراین ما از چندین محور برای آن چیزها استفاده کردیم و علاوه بر آن، طرح پارکینگ را تغییر دادیم زیرا تمام پارکینگ های مک دونالد یکسان نبود. گاهی اوقات به این صورت و گاهی اوقات در امتداد کنار، و فقط پارک کردن ماشین‌ها با پیکربندی متفاوت کمک می‌کند کمی چشم را فریب دهید تا بتوانید از پس‌زمینه دور شوید. اما جان یک داستان نویس هم هست. همه چیز در مورد شخصیت است. ما دائماً به یکدیگر یادآوری می‌کردیم که داستان چیست، شخصیت می‌خواهد چه کاری انجام دهد و دارد انجام می‌دهد، و این یک مکان عالی است. اما هیچ کس سعی نمی کند خودنمایی کند. همه تلاش می‌کنند به داستان خدمت کنند.»

با توضیح درباره هنکاک، خود کیتون به سرعت تمجیدهای خود را برای تیم فنی بیان می کند. «من همیشه گفته‌ام که وقتی شروع به ساختن فیلم می‌کنید، خیلی زود یاد می‌گیرید. ابتدا فکر می کنید که بخش آن شخص است، این شخص می خواهد کار خود را انجام دهد، این کار اوست. من نمی گویم نادر است، در واقع نادر نیست. افرادی هستند که به این فکر می کنند که داستان چیست، شغل من چیست، چگونه داستان را پیش ببرم. و مرد، این بچه ها رویداد اساسی در آن هستند.»

بنیانگذار - 9

رابرت فرازن سردبیری را نادیده گرفت که تنش‌های اخلاقی را با قطع‌های سریع‌تر مبادلات تلفنی بین مک‌دونالدز و کروک، و همچنین در برخی مونتاژهای خوب امپراتوری رو به رشد کروک، ایجاد و حفظ می‌کند. فرازن ایده های اخلاقی، حرص و طمع و 'موفقیت به چه قیمت' را در ذهن ما نگه می دارد. کلاه بر سر ویرایشگر صدا، جان جانسون و تیمش که تجربه صوتی بسیار ظریفی را ایجاد کرده‌اند که اجازه می‌دهد صدای همبرگر روی گریل شنیده شود.

مزه نهایی از کارتر بورول می آید که امتیاز التقاطی او شور و نشاط اولیه کروک، قلب مک دونالد، هیجان و ناراحتی از حق رای دادن و غم و اندوه آبی متضاد شکست و تعالی پیروزی را به تصویر می کشد.

علاوه بر سرگرم کننده بودن، THE FOUNDER خوراکی برای تفکر ارائه می کند که مدت ها پس از بسته شدن آشپزخانه در کام اخلاقی باقی می ماند.

به کارگردانی جان لی هنکاک
نوشته رابرت سیگل

بازیگران: مایکل کیتون، نیک آفرمن، جان کارول لینچ، بی جی نواک، لیندا کاردلینی، لورا درن

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما