هنر شکست: چاک کانلی برای فروش نیست

نویسنده: دبی لین الیاس

فیلمی که کنجکاوی من را در جشنواره فیلم لس آنجلس 2008 برانگیخت و اکنون به صورت DVD در دسترس است، از فیلمسازی است که من او را بسیار تحسین می کنم - جف استیمل. استیمل که 15 سال کهنه کار تولید تلویزیون/فیلم بود، وارد دنیای شگفت انگیز هنر و دنیای وحشی و حواس پرت نابغه چاک کانلی شد تا هنر شکست را برای ما به ارمغان بیاورد: چاک کانلی برای فروش نیست.جوایز

در دهه 1980 چاک کانلی در صدر بازی خود بود. نقاش نئو اکسپرسیونیست مشهور جهان که اغلب توسط بسیاری از متخصصان دنیای هنر توصیف می‌شود به‌عنوان «ون‌گوگ تناسخ یافته» توصیف می‌شود. او با جولیان اشنابل (که اخیراً کارگردانی جایزه روح و برنده «زنگ غواصی و پروانه» را بر عهده داشت، در شهرت و ثروت قرار گرفت. با درآمدی بیش از یک میلیون دلار، آثار او در مجموعه ای دائمی در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شد. اما، متأسفانه برای کانلی، نفس و الکل سر زشت خود را پرورش دادند و تا سال 1990، کانلی یک چنین بود. بیگانه کردن تقریباً از هر دلال هنری در جهان که کار نئواکسپرسیونیستی را انجام می دهد، همانطور که بسیاری در طول این فیلم گفتند: 'کانلی بدترین دشمن خودش بود.' اما بوسه مرگ او زمانی اتفاق افتاد که او به مارتین اسکورسیزی بد دهن کرد که از آثار کانلی و استعدادهای کانلی در فیلمش «داستان های نیویورک» و بخش «درس های زندگی» با نیک نولتی استفاده کرد. اسکورسیزی که می‌توانست کانلی را در خانه‌ها و کلکسیون‌های خصوصی بازیکنان بزرگ هالیوود بگذارد، پس از ظلم کانلی علیه او، کانلی را از روی زانو برید. کانلی آنقدر متزلزل و متخاصم شد که حتی حامی مالی خود را که فوراً حقوق ماهیانه 2500 دلاری او را قطع کرد، بیگانه کرد.

وقتی نقاشی‌ها از فروش بازماندند، نمایش‌ها لغو شدند و هیچ‌کس نمی‌خواست با شیاطین کانلی سر و کار داشته باشد، مهم نیست که چقدر نقاش باهوشی بود، او به فیلادلفیا نقل مکان کرد، جایی که هنوز هم در آن زندگی می‌کند، خانه‌اش پر از تیرها با احتمالاً 2000 تابلوی فروخته نشده بود و جایی که او در آنجا بود. هنوز هم هر روز رنگ می کند او که فارغ‌التحصیل مدرسه هنر تایلر در فیلادلفیا بود، تا سال 1979 آثار خود را در نقش چاک کانلی و شخص دیگری به نام فرد اسکابودا در گالری‌های بزرگ به نمایش گذاشت، اما نه بیشتر. کانلی با عقب نشینی بیشتر در بطری و طرفدار «زندگی بهتر از طریق شیمی» همسرش را از دست داد و به لطف نوسانات و خصومت او، حتی حامی مالی خود را که فوراً حقوق ماهیانه 2500 دلاری او را قطع کرد، بیگانه کرد.

بدون نمایش از سال 1999، در نهایت جف استیمل وارد فیلم شد و فیلمبرداری کانلی را در سال 2002 آغاز کرد و این کار را تا اواخر سال 2007 ادامه داد. انزجار و انزجاری که کانلی نسبت به همه و همه چیز دارد، تصویری غم انگیز از جهنمی که این استعداد بزرگ در آن فرود آمده است را نشان می دهد.

با گرفتن بیش از 300 ساعت فیلم، ظاهراً کانلی امیدوار بود که او سوژه یک نمایش واقعی شود و بنابراین دوباره خود را تثبیت کند و دوباره درآمد ثابتی داشته باشد. این بدان معنا نیست که کانلی سعی نکرده آثارش را بفروشد و دوباره وارد دنیای هنر شود. او از طریق یک طرح بزرگ که استیمل در فیلمی ترسیم کرد، کانلی بازیگر دیوید نلسون را استخدام کرد تا فرد اسکابودا را در دهه های 70 و 80 به تصویر بکشد. (همانطور که کانلی می گوید، او در ابتدا ایده اسکابودا و 'نقطه سیاه' امضای خود را روی بوم در حالی که یک ضربه اسیدی روی چرخش به داخل یک تونل می راند، به ذهنش رسید.) جالب توجه است که نلسون در نقش اسکابودا داستان هایی در مورد پیدایش خلق کرد. از هر نقاشی اسکابودا در نمونه کارها، کانلی کنار هم قرار داد و از فروشنده ای به فروشنده دیگر سعی در «فروش» آثار اسکابودا داشت. بسیاری از دلالان ابراز علاقه کردند و برخی از نقاشی ها را از 5000 تا 6000 دلار ارزیابی کردند. متأسفانه، زمانی که دلال‌ها قرار بود نقاشی‌هایی را که به آن‌ها ابراز علاقه کرده بودند، ببینند، کانلی یک نقاشی سریع روی نلسون کشید و نقاشی‌های «جدید» را به نمایش گذاشت که او نیز در پشت آن را به‌عنوان چاک کانلی امضا کرد، نه فرد اسکابودا.

این فیلم پرتره ای جذاب از یک مرد پیچیده است. نکته جالب این است که کانلی پیچیدگی‌های خود را می‌داند، استعدادهای خود را می‌شناسد، اما شیاطین خود را نیز می‌شناسد و می‌داند که او باعث ایجاد مخمصه‌ی وحشتناکی شده است که در سال‌های گذشته با آن روبرو بوده است. البته این وضوح فقط در دوره‌های کوتاه هوشیاری که ما در صفحه نمایش از آن آگاه هستیم، به دست می‌آید.

فیلم نقاشی کانلی روشنگر است. او رساترین دست‌ها را دارد و دوربین استیمل هر حرکت روان، هر نکته ظریفی را ثبت کرده است. آن صحنه ها هم از سوی فیلمساز و هم از سوی سوژه، پیش از تسلط بود. به گفته کانلی، 'این الهام بخش تماشای من شد.'

کلید علاقه مندی فیلم، تدوین پل هردیا است که شامل نمایش اسلایدهای متعددی از آثار کانلی است، که برخی از آنها نفیس هستند و من حتی بدم نمی آید که آنها را داشته باشم. استیمل در مصاحبه اخیر خود گفت: 'یک چیزی که امیدوارم مردم از فیلم حذف کنند این است که چاک، علیرغم تمام ایرادات و ایراداتش، بسیار الهام بخش است.' تنها امیدی که دارم این است که فیلم استیمل افراد بیشتری را در معرض استعدادهای چاک کانلی قرار دهد و در نهایت این علاقه را احیا کند و او را به جایگاهی که زمانی در دنیای هنر داشت بازگرداند. در نقاشی های او زیبایی وجود دارد که زشتی روح او را رد می کند.

به کارگردانی جف استیمل.

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما