رومئو و ژولیت (2013)

نویسنده: دبی لین الیاس

با بیش از 150 اقتباس و تخیل از آنچه که شاید مشهورترین و قطعاً اقتباس شده ترین اثر شکسپیر روی پرده است، فیلم جدید ROMEO & JULIET کارگردان کارلو کارلی، در یک کلام، استادانه است. زنده کردن عظمت و عظمت شکسپیر و داستان افسانه ای عشق متقاطع ستاره در این نسخه درخشان چیزی کمتر از طلایی نیست - مانند طلای اسکار.

rj - 11 - بالکن

با دیدن بیش از 100 تجسم داستان، از جمله کوتاه‌هایی که فقط صحنه‌های خاص را به نمایش می‌گذارند، این ROMEO & JULIET نمایش مورد علاقه شخصی من است و از نسخه تحسین‌شده زفیرلی در سال 1968 و همچنین برداشت جورج کوکور در سال 1936 با بازی نورما شیرر در نقش ژولیت پیشی می‌گیرد. یکی از کوتاه های مورد علاقه من نسخه ایتالیایی 1908 است که توسط ماریو کاسرینی انجام شده است، در حالی که اولین تلاش برای اقتباس از کل نمایشنامه برای فیلم در سال 1911 توسط کارگردان بری اونیل، تلاش شجاعانه ای است که شکست خورده است و باعث می شود که فرد فیلمبرداری نمایشنامه را ترجیح دهد. مانند صحنه بالکن سال 1924 در Regent Theatre که «اولین فیلم» جان گیلگود را رقم زد. (با این حال، فقط برای خنده و قهقهه خالص، اگر فرصتی برای دیدن فیلم کوتاه فرانسوی 1909 که به عنوان کمدی پخش می شود را داشته باشید، دیدنی است.) مینی سریال پنج قسمتی خارج از لندن در سال 1994 یک نسخه نمونه است (ترک کنید. آن را به انگلیسی ها) در حالی که مدرن سازی لئوناردو دی کاپریو در سال 1996 باز لورمن یکی از مواردی است که باید از آن گذشت.

در حالی که نسخه جورج کوکور از نظر هزینه بسیار زیاد بود، ارزش تولید نهایی همیشه کمبود داشته است. به طور مشابه، در حالی که فیلم زفیرلی به طور یکسان مورد استقبال تماشاگران و منتقدان قرار گرفت، وقتی فشار وارد می‌شود، اولیویا هاسی آنقدرها هم ژولیت تماشایی نیست. چیزی که فیلم را فروخت این واقعیت بود که او در واقع یکی از معدود بازیگرانی بود که از نظر سنی به شخصیتی که شکسپیر نوشته بود نزدیک‌تر بود. یعنی او 25 یا 30 ساله نبود که سعی می کرد 15 ساله شود. اما اکنون هایلی استاینفلد را داریم که دارای چنان معصومیت و اشتیاق کروبی مناسب برای سن است که باعث می شود شما دیگران را فراموش کنید. و ما یک فیلمنامه اقتباسی از جولیان فلووز داریم که یک رومئو و ژولیت را ارائه می‌کند که در عین اینکه به گفته‌های بارد صادق است، به لطف برخی صحنه‌ها، غزل و جریان زیبایی دارد و این را به یک رومئو و ژولیت برای قرن بیست و یکم تبدیل می‌کند.

RJ - 2

بازیگری بهترین و مناسب ترین چیزی است که تا به حال برای تولید فیلم/تلویزیون ROMEO & JULIET دیده ام. نکته اصلی این است که عاشقان جوان با بازی هایلی استاینفلد و داگلاس بوث مناسب سن هستند و ترکیب شیمیایی آنها مانند عطارد مایع است. سیال، مسحورکننده، جذاب، درخشان. استاینفلد نه تنها اسیر معصومیت شکوفا می شود، بلکه به ژولیت اعتماد به نفس، قدرت، اعتقاد و هوش می بخشد. بوث در عشق رومئو به ژولیت، بلوغ دانشگاهی را با طراوت، سرگرم کننده و تحسین برانگیز اضافه می کند. تحسین واقعی ای که دوربین در چشمان استاینفلد هنگام خیره شدن به رومئوی بوث می گیرد، به طرز شگفت انگیزی لطیف و نفیس است. اما چالشی که برای استاینفلد پذیرفته شد، درک سخنان شکسپیر بود. قطعاً یادگیری آن متن و گذراندن و ترجمه هر چیز یک فرآیند بود. فیلمنامه من مملو از نوشته های کوچک و ترجمه هر سطر بود.»

RJ - 3

به عنوان بهترین دوست رومئو، Benvolio، Kodi Smit-McPhee در اولین نقش 'بالغ' خود آن را از پارک بیرون می اندازد. کوبنده، جذاب، صمیمانه. اد وست ویک فقط تایبالت را با عصبانیت و غرور میخکوب می کند. موهای مشکی آلن ریکمن/«پروفسور اسنیپ» عنصری قاتل در کل نگاه اوست، مویی که در گفتار و کردار با سمی زهرآگینی که تایبالت بیرون می‌ریزد مطابقت دارد. و آیا می‌توانیم خوب صحبت کنیم با مردان خوش ظاهر؟ کریستین کوک کجا پنهان شده است؟ بیایید داستان را بازنویسی کنیم تا مرکوتیو نمرد فقط برای اینکه بتوانیم بیشتر از کوک ببینیم.

هیچ کلمه ای برای برتری پل جیاماتی وجود ندارد، اما برای این موارد: نامزدی اسکار بهترین مکمل در حال حاضر! جیاماتی در نقش پدر لارنس، سبکی خوشایند به ارمغان می آورد و لحظات تاریک داستان را جبران می کند. لزلی منویل در نقش پرستار ژولیت به جادوی او افزوده است. جیاماتی و منویل را کنار هم قرار دهید و نتیجه آن مبادلات خنده‌آمیز است. لذت دیدن این دو!

rj - 5

هاله ای است که استلان اسکارسگارد به شاهزاده ورونا می دهد، به طور مناسب فرمانده و در عین حال آرام است. اما پس از آن، ما با دامیان لوئیس که با تهدید به انکار و اخراج ژولیت در صورتی که با پاریس ازدواج نکند، تغییری کاملاً متفاوت داریم. که یک وحشی است و به طور موثر تام ویزدام را به این شکل بازی می کند). لوئیس شما را وادار می کند که در یک استراحت ظاهراً روانی روی صندلی خود تکان دهید.

در این تجسم جدید از Carlei، ما نه تنها از نظر بصری، بلکه از نظر احساسی عظمت و سرسبزی فراگیر داریم. نکته کلیدی این است که کارلی و فلووس داستان را 100 سال به عقب برانند و به جای پایان عصر تاریکی در فیلم دیگر، آن را در دوران سلطنت پسران تنظیم کنند تا از ساختمان‌های زیبا و پالت رنگی استادان فیلم استفاده کنند. سلطنت پسران.» با این تغییر زمانی، و به لطف تخصص فیلمبردار، دیوید تاترسال، هر فریم مانند یک نقاشی به نظر می رسد که صحنه اولیه بالکن به شکلی تماشایی قاب و لنز گرفته شده است. در حالی که رومئو به سمت عشقش می آید، یک حرکت آهسته به سمت بالا زوم می کند. ما نه تنها در آن صحنه، بلکه در هر صحنه ای غرق هستیم. استفاده تاترسال از نور و سایه نفس گیر است. راهروی دخمه‌ی کاپولت با دیوارکوب‌های شعله‌ور که درخشش طلایی گرمی را بر روی دیوارهای نقاشی‌شده و ترک خورده می‌تاباند نه تنها خیره‌کننده، بلکه گرم‌کننده است، و به طور استعاری به ما نشان می‌دهد که در مرگ هنوز زندگی وجود دارد. Masque Ball صفحه را با حرکت 360 درجه پر می کند و مخاطب را در لحظه جارو می کند. سپیده دم پس از شب عروسی عاشقان جوان، سفید، روشن، پاک، معصوم، نرم است. ژولیت استاینفلد همیشه به آرامی روشن می شود، تقریباً انگار در دهه 1930 در اثر 'پنیر' در ستایش انگیزترین لحظات او. فیلمبرداری تاترسال برای نامزدی اسکار فریاد می زند.

rj - 8 - شاهزاده

کارلی که از منظر بصری قابل توجه است، احساس سینمایی را که خود داستان دارد در آغوش می‌کشد و از گستردگی بصری تجلیل می‌کند و آن حس کلاستروفوبیا را که اغلب با داستان مرتبط است حذف می‌کند. ایجاد وسعت از طریق معماری نفس گیر قلعه ها و خود روستا، گرفتن نماهای گسترده ای که نه تنها افق های بصری ما را گسترش می دهد، بلکه به طور استعاری، افق های احساسی را که این داستان و هسته عشق معصومانه اش را می برد، به آسمان ها می برد.

ساختار طراحی هم از نظر بصری و هم از نظر احساسی عالی است. توجه داشته باشید که وقتی راه پله های طولانی درگیر است، همه همیشه از آن ها پایین می آیند، نه هرگز بالا. تنها حرکت واقعی به سمت بالا توسط یک بازیگر توسط رومئوی بوث است که او از پرده به سمت بالکن بالا می رود – و باز هم تحسین تاترسال و کارلی برای تیراندازی با یک بازویی که ما دقیقاً با حرکت رومئو در آنجا هستیم – نه فقط تماشاچیان یا ناظران از دور وقتی او بالا می رود و قلبش با هیجان یک عشق جدید می تپد، تنگی نفس مضطرب را تجربه می کنیم.

rj - 6

تضاد استعاری وسعت اتاق‌ها و سقف‌ها و ارتفاع سقف‌هایی که به آسمان می‌رسد (دوباره پیشگوی مرگ و بهشت ​​برای عاشقان و صعود روبه‌روی عشق جوان) در محصور شدن کوچه‌ها با شمشیر بازی و تقابل قرار می‌گیرد. پهنای باند آهنگی و احساسی فیلم را بیشتر می کند و لایه ناگفته دیگری از وضوح به سخنان شکسپیر می دهد.

با این حال، یک نقص، شمشیر بازی است. اگرچه به گفته بوث و اسمیت-مک فی «تمرینات [شمشیر] بسیار زیادی وجود داشت، اما نتیجه نهایی در اجرای آن فقط «عادلانه» است، که باعث می‌شود فرد باور کند که شاید به آموزش شمشیر بیشتری نیاز باشد. با این حال، به نفع Carlei، لنز زاویه ای و ویرایش برخی از نارسایی ها را پوشش می دهد.

rj - 7

به گفته فیلووز، فیلمنامه نویس، «ما بسیار مشتاق بودیم که مخاطبی فراتر از مخاطبان دانشمندان شکسپیر را جذب کنیم. ما نمی‌خواستیم داستانی ارائه کنیم که برای درک آن باید شاگرد شکسپیر باشید. . ما می خواستیم این احساس را در آنجا حفظ کنیم، نیت شکسپیر را حفظ کنیم و زبان او را حفظ کنیم. . [E] با اینکه 80 درصد فیلم شکسپیر است، اما آنچه هست، قطع شده است. این صحنه شاید با این صحنه و بقیه اش قرار می گیرد. بنابراین ما چنین دستور کار دوگانه ای داشتیم که این بود که داستان را برای تماشاگرانی که شاید هر جمعه شب در هفته به نمایشنامه شکسپیر نرفته اند، لذت ببرند، اما در عین حال، به نمایشنامه وفادار باشند.»

نویسنده ای که از جنبه های بصری یک فیلم بسیار آگاه است، Fellowes توضیح می دهد. «مزیت بزرگ یک فیلم زمانی که می‌خواهید این کار را انجام دهید این است که می‌توانید با روایت بصری باقی بمانید. شما مجبور نیستید مخالف شکسپیر باشید، از تعریف او پیروی می کنید - شما در خانه کاپولت ها هستید، در کاخ شاهزاده، میدان بازار، هر چه که باشد - زیرا او مکان های خود را مانند یک فیلمساز انتخاب می کند. . برای او، شما یک درخت را پشت صحنه می نشینید و در پارک هستید. شما یک تخت در پشت می چسبانید و در اتاق تخت هستید. مثل یک نمایش مدرن نیست که بخواهید از آن اتاق نشیمن با یک مبل و دو صندلی دور شوید که باعث می شود وقتی پرده بالا می رود بخواهید گلوی خود را ببرید. بنابراین، این مزیتی بود که برای من، کارلو واقعاً با هر دو دست آن را گرفت و آن را باز کرد، و در انتخاب مکان شکسپیر ماندگار شد اما آنها را واقعی ساخت.»

RJ - 4

خود کارلی پس از خواندن فیلمنامه Fellowes با کارگردانی ROMEO & JULIET موافقت کرد. '. . [من] زیباترین فیلمنامه‌ای بود که در عمرم خوانده‌ام. ترفندی که این آقا [فلوز] به کار برد این بود که با ارائه توضیحات بسیار کم، توجه و قلب من را تنها از طریق باز اقتباس یا بازآفرینی باورنکردنی [دیالوگ] به خود جلب کرد. مسحور کننده بود. موضوع بی وقفه بود. گاهی اوقات برای توصیف یک صحنه اکشن توضیحات زیادی لازم است و تمرکز خود را از دست می دهید، از توضیحات خسته می شوید. این مثل یک فیلم اکشن بود و شما کاملاً متحیر شدید.»

به همان اندازه که طراحی لباس کارلو پوجیولی و طراحی تولید نفس گیر تونینو زرا خیره کننده است، موسیقی مجلل و مجلل آهنگساز لهستانی آبل کورزنیوسکی است که به ROMEO & JULIET بال می بخشد. در حالی که برای برخی غریبه نیست، با گلزنی «یک مرد مجرد» و «W.E.» مدونا، رومئو و ژولیت بدون شک افتخارآمیز کارنامه کورزنیوسکی است. پارتیشن بسیار شخصیتی در فیلم است، ما را همراهی می‌کند، ما را همگام نگه می‌دارد و بدون گیر افتادن یا گم شدن در پنج‌متر شکسپیر حرکت می‌کند. پارتیشن سرسبز و روان، موضوعی است، بسیار شبیه به آهنگ برنارد هرمان یا ماکس اشتاینر یا حتی آرون زیگمن، معاصر کورزنیوسکی. امتیاز دهی - یکی دیگر از جنبه های فنی تولید که توجه آکادمی را به خود جلب می کند.

Rj - 10 - مرگ

دست در دست زیبایی موسیقی، طراحی صدا است که از موسیقی در آنچه که یک ساختار عمدی در طراحی احساس می شود، استفاده می کند. وقتی پل جیاماتی صحبت می کند، موسیقی از بین می رود. وقتی اسکارسگارد (که یک شخصیت پست سلطنتی را می‌برد) صحبت می‌کند، صدایش بلند می‌شود و موسیقی وجود ندارد. وقتی لسلی منویل به عنوان پرستار مهربان و دوست داشتنی صحبت می کند، موسیقی وجود ندارد. با این حال، زمانی که نوازندگان جوان‌تری مانند استاینفلد یا بوث صحبت می‌کنند، اغلب موسیقی بالا می‌رود، تقریباً انگار می‌خواهد هر لغزشی را در ارائه دیالوگ پنج‌گانه‌شان بپوشاند. یک عنصر در هم تنیده عاقلانه از تولید که جریان غنایی را حفظ می کند.

چه نوری از آن طرف می شکند؟ برای رومئو و ژولیت، امیدوارم درخشش طلای اسکار.

به کارگردانی کارلو کارلی

فیلمنامه جولیان فلوز بر اساس نمایشنامه ویلیام شکسپیر

بازیگران: هایلی استاینفلد، داگلاس بوث، اد وست ویک، پل جیاماتی، دامیان لوئیس، استلان اسکارسگارد، کودی اسمیت-مک فی، لسلی منویل، تام ویزدام، کریستین کوک

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما