غارت اوباش

نویسنده: دبی لین الیاس

غارت اوباش - 11

توماس 'تامی' اووا زندگی جنایتکارانه ای داشت. کارهای کوچک در کوئینز، نیویورک در زمانی که شهر توسط خانواده های جنایتکار گامبینو و بونانو اداره می شد، انجام شد. و اگرچه سیب زمینی های کوچک در مقایسه با مافیا، آنها جنایاتی بودند و جنایاتی که تامی را در پشت میله های زندان به ارمغان آورد. دوست دختر و عشق زندگی او، رزماری 'رزی' نیز به لطف مواد مخدر و الکل، چند برس با قانون داشت. پس از آخرین آزادی تامی از زندان در می 1992، علیرغم بهترین نیت او برای ادامه زندگی و یافتن یک زندگی زناشویی با سعادت با رزی، بازار کار بد بود - به خصوص برای یک شریک سابق غیر ماهر - و این زوج برای زندگی به پول نیاز داشتند. و بنابراین در سن 28 سالگی، او به یک نقشه به ظاهر ناموفق دست زد - کلوپ‌های اجتماعی مافیایی پراکنده در مناطق شهر نیویورک، باشگاه‌هایی که متعلق به گامبینوس‌ها و بونانوس‌ها بودند. اعضای باشگاه عمدتاً پیرمردهای پیری بودند که ورق بازی می کردند و داستان های روزهای گذشته را تعریف می کردند. MO این زوج به خوبی توسط شاهدان مستند شده بود: رزی فرمان ماشین فرار را در دست می گرفت در حالی که تامی، مسلح به یک مسلسل یوزی، پول و جواهرات مشتریان و کارکنان باشگاه را از دست می داد در حالی که مردان را وادار می کرد از تن بیرون بیایند و شلوارشان را بیاندازند. . اسلحه به ندرت در محل یافت می شد زیرا این باشگاه ها 'مشروع' بودند. و با داشتن اوباش، اگر باشگاه ها سرقت می شد، چه می کردند؟ تماس گرفتن با پلیس؟

تامی و رزی وارد یک ولگردی و ولگردی جنایی امروزی با نام a la Bonnie and Clyde شدند، ولگردی و ولگردی جنایی که برای ماه‌ها در سراسر اخبار ملی پخش می‌شد و به‌عنوان یکی از داستان‌های زبانی‌تر در سبک زندگی به جای اینکه جنایت را شکست دهد. از این گذشته، بسیار خنده دار است که کسی واقعاً می تواند 'اوباش را غارت کند'. متأسفانه، گامبینوها و بونانوس ها شوخ طبعی را در این موقعیت ندیدند و یک 'قرارداد باز' با تامی و رزی بستند.

در شب کریسمس 1992، تامی و رزی توسط کاپو خانواده گامبینو به ضرب گلوله کشته شدند.

غارت اوباش - 8

ROB THE MOB داستان آنهاست. یکی از پر سر و صداترین داستان هایی که از لایه های زیرین مافیا می آید. روایتی که ده ها سال طول کشید تا زمانی که فیلمنامه نویس جاناتان فرناندز به آن برخورد کرد. من این داستان را در اوایل دهه 90 شنیده بودم، و پس از آن، بیش از یک دهه بعد، دادگاهی برای افرادی برگزار شد که در نهایت به خاطر قتل توماس و رزماری محکوم شدند. و بنابراین، مانند شخصیت مایکل پیت [تامی اووا]، من واقعاً به دادگاه رفتم و واقعاً با روزنامه‌نگاران نشستم، و واقعاً خانواده‌های مافیایی آن‌ها را تماشا می‌کردند. من واقعاً به باشگاه‌های اجتماعی مافیا رفتم.» و این زمانی بود که لامپ روشن شد همانطور که فرناندز فکر کرد، 'وای، این چیزی متفاوت است. ما هرگز مافیا را در حال افول ندیده ایم. ما هرگز آن را ندیده‌ایم.»

من همیشه به زندگی واقعی اوباش و داستان های جنایی وابسته هستم، ROB THE MOB برجسته است. در حالی که مجوز ادبی با برخی از حقایقی که در طول محاکمه بعدی برای قتل اوواس آشکار شد، گرفته شده است، حقایق اساسی و افراد دخیل در آن باقی می‌مانند، به استثنای معدودی، به‌عنوان مثال، حقایق اولیه و افراد دخیل در آن، به استثنای معدود موارد استثنایی، یعنی ایلخانی اوباش «بیگ آل». اندی گارسیا، بازیگر/تهیه کننده، با یادآوری اینکه او برخی از ایده ها را با فرناندز فیلمنامه نویس و کارگردان ریموند دیفلیتا «تفک می کند»، به سرعت به تلاش مشترک در خلق شخصیت خود، Big Al اشاره می کند. ما این مفهوم را با ایده‌های همه درباره اینکه این مرد در داستان چه کسی می‌تواند باشد، توسعه دادیم. یکی از چیزهایی که به یاد دارم پیشنهاد دادم این بود که نام او را تغییر دهم، زیرا مرد واقعی همان پسر واقعی است و اکنون ما در حال ایجاد یک پسر هستیم، بنابراین بگذارید الهام بخش این افراد باشد.' فراتر از تغییر نام دان، دفلیتا «می‌خواست کاری انجام دهد که جدایی بود، و ما بیشتر به او به عنوان یک آشپز و به عنوان پدربزرگ علاقه مند بودیم تا اینکه به عنوان یک رئیس اوباش. این کاری بود که او انجام داد، اما چگونه به آنجا رسید؟ فکر می‌کنم شخصیت اصلی یک کامیون غذا داشت و به این ترتیب شروع کرد و درگیر اوباش شد. جاناتان بیشتر از من تحقیق کرد زیرا او نویسنده اصلی بود. . ما شروع به ساختن این آرک برای این شخصیت کردیم و این همیشه زیبایی این همکاری است.' نتیجه یک اجرای مستحکم، مهربان و باوقار است که در آن طبیعت آرامی که گارسیا برای شخصیت به ارمغان می‌آورد، گویاتر و قانع‌کننده‌تر از این است که بیگ آل یک «بزرگ برو یا به خانه برو» نسبت به گانگستر برتر ادوارد جی رابینسون باشد. با تمرکز بر غذا و خانواده، صحنه های بین بیگ آل به عنوان یک پدربزرگ با نوه اش عشق خالصی است که مطمئناً در بین همه طنین انداز می شود. و به دلیل ماهیت اجرای گارسیا، وقتی او از عصبانیت منفجر می شود، ما در شوک غافلگیر می شویم.

غارت اوباش - 1

یافتن راهی جدید برای نشان دادن نه تنها Big Al، بلکه اوباش به عنوان یک کل، برای DeFelitta چالش برانگیز بود. «فکر نمی‌کنم این ایده خوبی باشد که هیچ کارگردانی تصمیم به ساخت فیلمی برای اوباش بگیرد. انجام شده است. شما در صدر Goodfellas قرار نخواهید داشت. شما قرار نیست در صدر The Sopranos قرار بگیرید. . . باید یه چروک دیگه پیدا کنی بنابراین، وقتی فیلمنامه جاناتان را خواندم، دیدم که این اوباش به عنوان یک دسته قربانی هستند. انگار این بچه های فرسوده هستند و نمی دانند چگونه با این بچه عجیب با یوزی کنار بیایند. هر انتخابی که از آن نقطه به بعد شروع کردیم بر اساس چیزی بود که در یک فیلم اوباش ندیده بودید. چه چیزی این را متفاوت می کند؟ و بعد، زمانی که با اندی درباره نقش صحبت کردیم، این بود: «رئیس اوباش که ندیده‌اید کیست؟» ایده‌ای که در نهایت به آن رسیدیم، رئیس اوباش پدربزرگ غذاخور بود که در اوایل یک خطای مهلک مرتکب شد. اجازه دادن به مرگ پسرش در دستور ندادن او به آن دو در زمانی که باید ضربه بزند. این باعث شد که داستان او تمام کارهای بزرگی را که ما می‌خواستیم در فیلم انجام دهیم را نیز شامل شود، که فقط داستانی را برای شما تعریف می‌کرد که امیدواریم قبلاً آن را دیده باشید.»

برای گارسیا، داستان پس زمینه برای داستان و شخصیت امروزی بیگ آل مهم بود. 'این یک قوس غم انگیز بود و زیبا بود زیرا او به طور تصادفی درگیر آن شد. یک پیک وجود دارد و [بیگ آل] شروع به پول درآوردن می کند و برای پسرش دوچرخه می خرد. . فقط به خاطر اینکه او چه کسی است، او در سلسله مراتب آن سازمان رشد می کند، و به جایی می رسد که چون او مرد قدرتمندی است و پسرش ذاتاً با او درگیر می شود، باید برای آن هزینه بپردازد. آن را با بهای پسر خودش، مرگ پسر خودش. او برای محافظت و تأمین معاش خانواده اش دست به کار می شود. . آن انتخاب چیز بسیار قدرتمندی بود و حالا او با نوه اش مانده است. تنها کاری که او می‌خواهد انجام دهد این است که وقت خود را با نوه‌اش بگذراند و برای او غذا بپزد و با اوباش سروکار نداشته باشد، اما او همچنان رئیس اوباش است. همه اینها عوارضی بود که ما سعی می کردیم به آنها برسیم.»

غارت اوباش - 7

مایکل پیت با ایفای نقش تامی اووا مرا شگفت زده کرد. آفتاب پرست، غوطه ور، رانندگی، برقی. سیخ می کند. او در نقش تامی به صفحه نمایش فرمان می‌دهد که در مواقعی معصومیتی پرشور را به او می‌دهد که ناشی از شجاعت و ترس است. عمل متعادل کننده راپیتر احساسات. و نینا آریاندا که پیت را تغذیه می کند اما الکتریسیته دینامیکی خود را ایجاد می کند. اگر بازی او در نقش رزی او را در نقشه هر بازیگری که در آنجا وجود دارد قرار ندهد، هیچ چیز این کار را نخواهد کرد. او با زندگی و شور و نشاطی که با ایمان و عشق کورکورانه تغذیه می شود از صفحه می پرد.

دفلیتا با انتخاب بازیگران نمادین به نفع خود، گروه بازیگران خود را با بازیگران کهنه کار «اوباش» مانند مایکل ریسپولی (همیشه یکی از محبوب‌های من)، برت یانگ، آیدا تورتورو، جان تورمی، گری پاستوره و البته کتی پر کرد. موریاریته. همان‌طور که دیفلیتا می‌گوید، «زمانی که ما ظاهر فیلم را تصور می‌کردیم، نگاه بازیگران به من نیز شبیه است. این واقعاً تبدیل به یک بازی سالن کوچک شد، مانند «چه کسی از کدام فیلم ایتالیایی-آمریکایی نمادین یا فیلم اوباش ایتالیایی-آمریکایی می‌توانیم برای همه چیز بگیریم؟» متا فیلم این فیلمی است که شما به آن نگاه می کنید، «برت یانگ اینجاست». ما درروزی روزگاری در آمریکابرای یک دقیقه. اینجا کتی موریارتی است. شما درگاو خشمگینبرای یک دقیقه. اینجا اندی است و شما برای یک دقیقه در همه چیز هستید.»

غارت اوباش - 4

اما ما ری رومانو و گریفین دان را داریم. دان در نقش دیو لاول، کارفرمای تامی و رزی، مالک آژانس کلکسیونی قانونی سابق، یک لذت سرگیجه‌آور خوشمزه است. به اندازه کافی خنده دار به عنوان یک رئیس، هنگامی که دیو شروع به رفتن به دادگاه با تامی و رزی برای گوش دادن به یک محاکمه مافیایی می کند، دان در صحنه های تماشاگران دادگاه تبدیل به یک شادی بیش از حد مشتاق، آرام و هیستریک می شود.

غارت اوباش - 5

از سوی دیگر، ری رومانو در نقش کاردوزا روزنامه‌نگار غیرقابل باور است. در حالی که به شخصیت رومانو به‌عنوان یک ورزش‌نویس در همه ریموند را دوست دارند، به عنوان کاردوزا، رومانو به شخصیت رومانو می‌افزاید و به عنوان مردی که داستان را روایت می‌کند، حسی قابل ربط و «زندگی‌شده» به او می‌دهد. تامی و اووا در ستون روزنامه‌اش، شگفتی این زوج را آشکار می‌کنند، به‌ویژه رزی، که بیشتر شبیه بچه‌هایی هستند که از والدین خود خوشحال می‌شوند تا اینکه متوجه عواقب دزدی از اوباش شوند. کاردوزا که به عنوان «وجدان فیلم و امیدوارم وجدان مخاطب» عمل می‌کند، وسیله‌ای است که قوس کامل داستان در آن آشکار می‌شود. از طریق کاردوزا است که نه تنها داستان تامی و رزی روایت می‌شود، بلکه نحوه تلاقی آن با اوباش و بازیکنانش، و در نهایت «این واقعاً چه می‌شود»، این داستان ROB THE MOB. رومانو به‌عنوان کاردوزا، این مسئله قدیمی را که روزنامه‌نگاران روزانه با آن مواجه می‌شوند، آشکار می‌کند: «آیا من بخشی از داستان خود هستم؟ قرار نیست من باشم، اما چطور می‌توانی گاهی نباشی و آن خطی که می‌گذری کجاست؟» رومانو جذابیت های زیادی را برای نقش به ارمغان می آورد و همچنین با کنجکاوی خودمان در مورد چگونگی پایان داستان طنین انداز می کند.

غارت اوباش - 6

فیلمبرداری کریس نور و دیفلیتا به زیبایی اجرا شده است. استفاده موثری از جریان نور خورشید وجود دارد که 'فوزهای' کوچک پرتوهای خورشید را از طریق یک پنجره هنگام نگاه کردن به دزدان، رزی و تامی، به تصویر می‌کشد، و این حس استعاری را ارائه می‌دهد که رزی نه تنها ایده جنایت را گرم می‌کند، بلکه تامی را نیز پذیرفته است. داشت با رزی گرم می شد. چوب‌های تیره و پنجره‌های بسته کلوپ‌های کارتی، بافت‌های فرسوده، فرسوده و سایه‌دار را به لطف برخی رنگ‌های قرمز از طریق شیشه‌های رنگی تنها یک پنجره و سپس چراغ‌های رومیزی قدیمی مدرسه قدیمی ایجاد می‌کنند که درخششی درخشان بر روی میزها و میله‌ها می‌تابانند. خانه Big Al نه تنها دارای نور و لنز زیبایی است و نه تنها با یک خانه به خوبی تقسیم شده و آراسته شده که ذائقه و پول را نشان می دهد، اما نه پول زیادی، بلکه شفافیت تصویری را که بیگ آل در تلاش بود به عنوان صاحب اغذیه فروشی/رستوران ساده منعکس کند. تمیز، شفاف و شفاف. تعادل تونالیستی خوبی در سراسر فیلم منعکس شده است که از نور و سایه برای بهترین مزیت داستان سرایی خود استفاده می کند.

صحنه پایانی ازدواج تامی و رزی و یک روز ایده‌آل آنها، یک سکانس مستقل کامل است – آرام، رنگ‌های اشباع، مونتاژ، رنگ‌های قرمز رنگی که در لحظه‌ای عالی منفجر می‌شوند. تضاد بسیار خوبی با صحنه بلافاصله قبل از یک روز سرد و خاکستری فولادی که در آن رنگ پریدگی مرگ در هوا آویزان است در حالی که کاردوزا سعی می کند آنها را وادار کند که بلیط و پول را از او بگیرند و بروند. این نه تنها از نظر بصری به یاد ماندنی است، بلکه قدرت عاطفی تصویرسازی و موسیقی بدون دیالوگ، قلب را با شادی و غم قابل لمس پر می کند.

غارت اوباش - 9

فیلمنامه فرناندز دارای اعتبار و تاریخچه ای است که نه تنها جنایت واقعی را در بر می گیرد، بلکه ریشه در خانواده و اهمیت خانواده دارد - چه مافیا باشد و چه تامی و رزی که به عنوان یک خانواده شروع کردند. فرناندز هرگز از هسته اصلی دور نمی‌شود و دفلیتا بر خلاف آنچه که می‌توانست ضربه‌های مافیایی با ضربه بنگ بنگ باشد، به توپ نگاه می‌کند و روی داستان تمرکز می‌کند. آنها به انسانیت مردم و موقعیت ها وفادار می مانند.

همانطور که اندی گارسیا معتقد است، 'ما به عنوان بازیگر، به دنبال آن لحظاتی هستیم که برای ما به تجربه های عالی تبدیل می شوند، جایی که شما در شخصیت هستید و شخصیت به جای خودش صحبت می کند.' در اینجا، بازیگران و بازی هایشان به شیوایی برای تامی و رزی اووا صحبت می کنند.

به کارگردانی ریموند دیفلیتا

نوشته جاناتان فرناندز

بازیگران: اندی گارسیا، مایکل پیت، نینا آریاندا، ری رومن

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما