نویسنده: دبی لین الیاس
سه قسمت «ایندیانا جونز» را بردارید، دو قسمت «مومیایی» را اضافه کنید، مقداری «گنجینه ملی» را با هم مخلوط کنید و سپس کمی هری پاتر، لرد ولدمورت و حتی کمی آناکین اسکای واکر را در آن بریزید، و خود را شاهزاده ایرانی خواهید داشت. - ترن هوایی برای اعصار!! بر اساس بازی ویدئویی بسیار موفق جردن مچنر در سال 1989، 'شاهزاده ایرانی'، تولید کننده اوبر، جری بروکهایمر، صنعتگران فنی برجسته در صنعت امروز را جمع آوری کرده است.
بازیگران الاغ، داستانی افسانهای تخیلی پر از اکشن و ماجراجویی، عرفان، برادری و خیانت، مکانهای عجیب و غریب، اسبها، شترمرغها و شیرین کاریهای بسیار خطرناک، که همگی برای یکی دیگر از سواریهای هیجانانگیز اکتان بالای ثبت شده او ترکیب میشوند. تنها چیزی که از دست می دهد یک فرش جادویی است. PRINCE OF PERSIA یکی از سفرهای بلیت الکترونیکی است که نمیخواهید از دست بدهید.
امپراتوری ایران یکی از بزرگترین امپراتوری های شناخته شده بود. تاریخ آن که قرن ها در سراسر جهان است، غنی و افسانه ای است، هم در حقیقت و هم افسانه. همانطور که داستان ما باز می شود، با دستان، یک جوجه تیغی خیابانی جوان با غرایز شدید، شجاعت و وفاداری شدید آشنا می شویم. شاه شارامان که در چنین سنی دلیرانه نشان می دهد، چیز قابل توجهی در پسر می بیند و او را به فرزندی قبول می کند و این گدا را به یک شاهزاده تبدیل می کند.
15 سال یا بیشتر به جلو می رویم و ما دستان را می بینیم که اکنون شاهزاده ای به فرزندخواندگی است، هنوز هم مثل همیشه زبردست، سرکش و به شدت وفادار، اما همچنین یک مبارز خیابانی ماهر که بیش از حد خود را حفظ می کند. تصویری که از یک پادشاه آینده انتظار نمی رود. دستان که به پدرش فداکار است، اما با احساس سنگینی رقابت بزرگ خواهر و برادر با دو برادر بزرگترش، گارسیو و طوس، دوست دارد فرصت ها را از برادرانش غنیمت شمرده، به وضوح به قصد خشنود کردن پدرش و همچنین ایجاد نامی برای خود در میان برادرانش. خانواده و مردمش اطلاعاتی به شارامان رسیده است که ساکنان الموت برای قیام علیه شاه سلاح می سازند و در بازار سیاه می فروشند. شارامان با قرار دادن پسر بزرگش طوس بر خلاف توصیه های آرامتر دستان، دستور حمله به الموت را می دهد. به لطف حیله گری دستان (و در سرپیچی از دستورات برادرش)، طوس و گارسیو می توانند نه تنها شهر را تصرف کنند، بلکه با شاهزاده خانم تمینا، زنی با تبار مقدس که به زودی متوجه می شویم، می توانند شهر را تصرف کنند و اتحاد ببندند. ، وظیفه حفظ سرنوشت بشر را بر عهده دارد.
اما با هر پیروزی ضرری به همراه دارد و در این مورد، قتل شاه شارامان با شاهزاده دستان به عنوان مظنون اصلی است. دستان با علم به اینکه باید نام خود را پاک کند و قاتل واقعی را پیدا کند، از الموت فرار می کند. اما پرنسس تمینا که علاقه عجیبی به خنجر کریستالی دارد که داستون در یک مبارزه به دست آورد، داغ است.
در حالی که برادرش توس اکنون پادشاه است و گارسیو و ارتشش دستان را در سراسر صحرای سوزان تعقیب می کنند، از طریق شوخ طبعی، حیله گری، عزم و صلابت درونی شگفت انگیز است که دستان و تمینا، با برنامه های فردی خود نیز در حال بازی، با موانع و ماجراجویی مواجه می شوند. و مرگ تقریباً قطعی در هر لحظه. در میان شیوخ، بردگان، نژادهای شترمرغ، حسنین عرفانی، طوفان شن، مارها و حتی سفر در زمان، دستان و تمینا همیشه به جلو می روند، که منجر به اتحادهای بازی تغییر می کند، دوستی های غیر معمول، خیانت هایی که زندگی را تغییر می دهد و دستان کشف می کند که چیزی مهمتر از حتی وجود دارد. اثبات بی گناهی خودش
اعتراف می کنم، با رفتن به شاهزاده ایرانی، تردیدهای زیادی در مورد انتخاب جیک جیلنهال به عنوان شاهزاده دستان داشتم. من هرگز فکر نمی کنم که او یک نوع جنگجوی ورزشکار است، حالا که عملکرد او را دیده است، اجازه دهید بگویم، او مرا شرمنده می کند. عملکرد او باورنکردنی است. او استعداد کمدی فوق العاده ای دارد و زمان بندی او با یک لاینر بی عیب و نقص است. و در مورد عملکرد سوارکاری و بدلکاری او، که بسیاری از آنها را میتوانستم ببینم که خودش انجام میدهد - او فقط مرا غافلگیر کرد! برای آماده شدن برای فیلم، جیلنهال مجبور شد پارکور، شمشیربازی و اسب سواری را مطالعه کند، که مایک نیول، کارگردان این فیلم، «انگار به پشت آن چسبیده است». جیلنهال با برتری فیزیکی و شخصیت پردازی دستان، غیرانگلیسی بودن بازیگران اصلی، حتی باید یاد می گرفت که با لهجه استاندارد بریتانیایی صحبت کند که در کمال تعجب و خوشحالی من، او به طور مداوم در طول فیلم آن را حفظ کرد. با این حال، یکی از ناکامیهای جیلنهال این است که موقعیتهایی وجود دارد که او آنقدر روی فیزیکی بودن نقش و اجرای بدلکاری سرمایهگذاری میکند که از نوعی گسست احساسی قابل مشاهده با شخصیت داستان رنج میبرد.
در مورد سر بن کینگزلی چه می توان گفت؟ آیا نقشی وجود دارد که او در آن شخصیت برتری نداشته باشد، شخصیت را در آغوش نگیرد؟ من اینطور فکر نمی کنم. همانطور که نظام، برادر شاه شارامان، کینگزلی تمام افسانه ها و افسانه ها و 'شب های عربی' را در تمدن غرب به عنوان 'شیطان' تجسم می بخشد، با این حال این مهربانی را متعادل می کند که ما در نهایت متوجه ماهیت واقعی نظام می شویم. با اضافه کردن خط چشم مشکی که روی کینگزلی زده می شود، از شروع فیلم با کنجکاوی برای این شخصیت، مکث می شود.
جما آرترتون یک ناشناخته مجازی، به عنوان پرنسس تامینا، با جیلنهال خود را حفظ می کند. و باید بگویم، این همان زنی است که مردم باید به عنوان جایگزین مگان فاکس در «ترانسفورمرز 3» با او صحبت کنند. مصمم، صمیمانه، عاطفی، سرسخت، با اراده و توانا بود که وزن خود را با فیزیک بدنی که نقش تمینا می طلبد، بکشد، غافلگیرکننده ای بود. و شیمی و بازی رودررو او با جیلنهال خشم و جرقه ای دارد که با اکشن فیلم مطابقت دارد. او من را به یاد کار راشل وایز در 'مومیایی' می اندازد.
هر کسی که ریچارد کویل را انتخاب کرد، از شما متشکرم. از زمانی که «آزادی» او را ندیده بودم، از دیدن او در نقش توس شگفتزده شدم. یک حضور قدرتمند در صفحه نمایش، او هم فرمانده و هم ملایم است. همتای فوق العاده کویل توبی کبل در نقش گارسیو برادر توس است. Kebbel شدت توپ شلیک را به نقش ارائه می دهد که یک جنگ خانوادگی بزرگ را فراهم می کند. استیو توسیانت در نقش یکی از پیروان آمار، سسو، یکی از بازیگران نقشآفرینی فوقالعاده است. Toussiant یک جنبه عاطفی به Seso و فیلم به عنوان یک کل می آورد. جنبهای از داستان که به نظر میرسد در پشت صحنه عمل قرار میگیرد.
گوهر واقعی آلفرد مولینا در نقش شیخ عمار است. او هیستریک است! با دزدیدن هر صحنه، شخصیت او فوق العاده نوشته شده است. مولینا با بازی عمار در نقش کمیک با ویژگیهای شخصیتی «مرد مالیاتی و دولت» و عشق او به نژادهای غیرقانونی شترمرغ، من را به یاد جو پسی در «سلاح مرگبار 2» میاندازد که اجرایش بسیار فوقالعاده بود و بسیار مورد استقبال قرار گرفت. ، او به یک 'سلاح مرگبار' تبدیل شد. اگر دیزنی و بروکهایمر تصمیم بگیرند دنبالهای را بسازند، در مورد مولینا هم همین را میبینم (و من به طور جدی امیدوارم که انجام دهند). دوست داشتم بیشتر او را ببینم.
این داستان توسط بواز یاکین، داگ میرو و کارلو برنارد بر اساس داستان جردن مچنر نوشته شده است و به راحتی می توان آن را با شخصیت های سرگرم کننده، کمی فانتزی و اکشن فراوان دنبال کرد که موضوع اصلی خنجر عرفانی، سفر در زمان و فاجعه را تقویت می کند. یاکین (که باید او را برای «رقص کثیف: شبهای هاوانا» ببخشم) و تیمش، بهویژه میرو که فیلمنامه درام شدید «حمله بزرگ» را نوشته است، دنیایی را ایجاد کردهاند که تضمین شده برای همه سنین سرگرم کننده است.
کارگردان مایک نیول، که احتمالاً برای «هری پاتر و جام آتش» بیشتر شناخته شده است، واقعاً یک برنده دیگر را با شاهزاده ایرانی گرد هم آورده است. پیچیدگی فنی این فیلم حیرتانگیز است و نیوول به وضوح تمام آن را با چشماندازی نهایی که همیشه در معرض دید قرار گرفته است، هدایت کرده است. تیراندازی در مکانهای مختلف مراکش (از جمله شهرهای باستانی و مناطق دورافتاده در شمال آفریقا) در ماههای ژوئیه و آگوست در دمای سه رقمی، بازیگران و خدمه نه تنها با سختیهای عکسبرداری بسیار فیزیکی، بلکه طبیعت مادر مواجه شدند. طوفان های شن و گرمای شدید، بلای جان سیل فیلمبردار بود. اما علیرغم چالش ها، فیلمبرداری سیل مثل همیشه زیباست. کار جادوی خودش و کلیدی برای سرعت هیجان انگیز فیلم، تدوین مایکل کان، تدوینگر قدیمی اسپیلبرگ و تیمش از میک آدزلی و مارتین والش است. ترکیب رویایی که آنها با این فیلم ایجاد می کنند مسحور کننده است. من اسکار را در افق این تیم می بینم زیرا درخشش خالص است و فقط اکشن و خشم داستان را افزایش می دهد.
من بیش از حد شیفته تسلیحات ایرانی هستم که ساخته شد - بیش از 3500 قطعه بر اساس ادغام طراحی قرن ششم و فانتزی که بیشتر آنها توسط صنعتگران محلی مراکشی ساخته شده است. همینطور برای طراحی صحنه و لباس و ساخت و تولید. بسیاری از شهرهای 'باستانی' از ابتدا برای این تولید ساخته شده اند.
و البته، در فیلمی مانند این، چگونه می توانم به کار بدلکاری خیره کننده ای که توسط هماهنگ کننده های بدلکاری جورج آگیلار، گرگ پاول و استفان پوپ، هماهنگ کننده های مبارزه توماس دوپون و بن کوک، دیوید بل و تیم های مربوطه آن ها، رقص پارکور انجام می شود، اشاره نکنم. هر صحنه شیرین کاری و مبارزه با بسیاری از بازیگران اصلی که بخش بزرگی از شیرین کاری های خود را انجام می دهند، دیدنی تر از صحنه های قبلی است. علاوه بر چالشهای ترکیب مهارتهای مختلف اسبسواری، مبارزه تن به تن، سلاحهای چند رشتهای، شمشیربازی و پارکور (پریدن از ساختمانها، بالا رفتن از ساختمانها با پای پیاده با استفاده از انرژی بدن به عنوان نیروی رانش)، با چالشهای دلهرهآوری مواجه شدند. انجام وظیفه در ارتفاع 8000 فوتی از سطح دریا، ارتفاعی که اکسیژن را محدود می کند.
در حالی که یک پادشاه واقعی ممکن است از توصیه های شورای خود پیروی کند، اما به قلب او گوش دهد، یک عاشق واقعی سینما به توصیه های منتقد فیلم خود گوش می دهد. با PRINCE OF PERSIA: SANDS OF TIME به موقع جارو شوید. یادم نمیآید چه زمانی از تماشای یک فیلم اینقدر لذت بردم.
شاهزاده دستان – جیک جیلنهال
پرنسس تمینا – جما آرترتون
نظام – سر بن کینگزلی
شیخ عمار – آلفرد مولینا
به کارگردانی مایک نیول. نوشته بواز یاکین، داگ میرو و کارلو برنارد بر اساس داستانی از جردن مچنر.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB