نویسنده: دبی لین الیاس
به نظر می رسد همین دیروز بود که چیزی که به نظر یک ژانر کاملاً جدید از فیلم به نظر می رسید ما را فرا گرفت. با فیلم کوچکی به نام «ماجراجویی پوزئیدون»، در سال 1972، فاجعه عجیب و غریب اتفاق افتاد و دنیای فیلمسازی و تجربه فیلمسازی را برای همیشه تغییر داد. و حالا فقط یک سال مانده به سی و پنجمین سالگرد این فیلم برجسته، ولفگانگ پترسون، کارگردان نابخردانه، احتیاط را به باد می دهد و «پوزیدون» را به ما می دهد. بیش از یک بهروزرسانی یا «بازسازی» نسخه اصلی اروین وینکلر، «پوزیدون» دوباره اختراع شده است، در واقع توربوی قرن 21 است که تماماً زندگی خود را دارد. کسی که به به روز رسانی، بازسازی، انجام مجدد یا اختراع مجدد اعتقاد ندارد، صادقانه می توانم بگویم که این یک «بازسازی» است که از هر نظر از نسخه اصلی پیشی می گیرد. (خوب، جین هکمن تنها مزیت دیگری بود.)
پترسون به اندازه ای که خدای پوزئیدون بر هفت دریا حکمرانی می کند، در ساخت فیلمی قدرتمند نقش می بندد. پیترسون و یکی از بهترین چهره های صنعتگران و استعدادهای فنی در تجارت امروزی، نه تنها برای فیلم اصلی سال 1972، بلکه تقریباً برای هر فیلم فاجعه ای که از آن زمان تاکنون بسیار عالی است، از هر ترفندی در کتاب و سپس برخی از ترفندها برای به تصویر کشیدن عظمت و عظمت واقعی استفاده می کند. کشتی و داستان او، یک کالیدوسکوپ حسی بی پایان از هیجان، ماجراجویی و، بیایید با آن روبرو شویم - سرگرم کننده در اختیار ما قرار می دهد. (بفرمایید، آیا تا به حال خود را قهرمان یا قهرمان یک فیلم فاجعه آمیز تصور نکرده اید؟ می دانم که دارید!)
من فکر میکنم میتوان گفت که همه ما داستان را میدانیم، اما برای کسانی که نمیدانند – – – – شب سال نو در S.S. Poseidon.، یک کشتی لوکس که تقریباً میتواند به خاطر ظرافت مجللش با تایتانیک رقابت کند. 20 طبقه با 13 عرشه - عظمت آن به خودی خود صحبت می کند. تحت فرمان کاپیتان مایکل برادفورد، دریاها ممکن است آرام باشند، اما مسافران چیزی جز این هستند. همه به بهترین شکل خود تزئین شده اند، هر کدام به روش فردی خود مشتاقانه منتظر شادی تعطیلات هستند. با رسیدن به جشن، رابرت رمزی و دخترش جنیفر را ملاقات می کنیم. رمزی، آتش نشان سابق و شهردار سابق نیویورک، به نظر می رسد بیش از لذت بردن از سفر دریایی یا مهمانی، درگیر کارهایی است که دخترش در کشتی با دوست پسرش کریستین انجام می دهد. دیلن جونز، قمارباز حرفه ای، وقتی به مادر مجرد مگی جیمز که با پسر کوچکش کانر سفر می کند، بیش از کارت ها توجه دارد. سپس ریچارد نلسون، یک معمار تنها است که از قلب شکستهای پرستاری میکند و پس از رها شدن توسط دوست پسرش، در فکر خودکشی است. و بیایید لاکی لری، مست رسمی کشتی را با صدای بلند و نفرت انگیز فراموش نکنیم. انبوهی از سرورها، مسافران پسزمینه رنگارنگ، یک راهرو و البته ارکستر و خواننده مقیم را پرتاب کنید، و ما خود را برای فاجعه آماده کردهایم. و فاجعه می آید.
بدون هشدار، یک موج 'سرکش' به ارتفاع 150 فوت پوزئیدون را کوبیده و او را در آب های یخی اقیانوس اطلس شمالی واژگون می کند. با بدن، مبلمان، وسایل و شامپاین در حال پرواز، سقوط، منجنیق، غرق شدن، و برق گرفتگی هجوم محرک های بصری، جنون و ضرب و شتم فراوان است. با کلمات ساعت مرگ و خطر، گروه کوچکی از مسافران به اصطلاح برای هوا می آیند. وارونه با بالا اکنون پایین و پایین اکنون بالا، دو جناح آشکار می شود. یکی از حدود 200 نفر به رهبری کاپیتان برادفورد، تصمیم می گیرد در سالن رقص با تکیه بر ماهواره های جی پی اس منتظر بماند تا امدادگران را به سمت آنها راهنمایی کند، در حالی که یک گروه 10 نفره به رهبری جونز و رمزی تصمیم می گیرند که پاسخ این است که بالا بروند - بالا. پایین کشتی
کرت راسل، قطعاً در فهرست ده بازیگر برتر من، یک بار دیگر ثابت میکند که چرا در 40 سال گذشته مرد مورد علاقهاش بوده است. او که با آن جذابیت پسرانه بداخلاق خوش تیپ است، اعتماد به نفسی آسان و ضمنی دارد که در هر نقشی طنین انداز و اطمینان می دهد. یکی از دو نقش آفرینی قوی در این فیلم، یک بازیکن حمایت کننده برای کشتی (همانطور که همه بازیگران هستند) در نقش رمزی او یکی از دو بازی قوی فیلم است. ترکیبی از Snake Plissken، Gabe Cash، David Grant، Stephen McCaffrey و Herb Brooks، تنها یک نگاه به راسل و کلمه 'قهرمان' به ذهن متبادر می شود. اگر من در آن کشتی بودم، این مردی است که دنبالش میکردم. جاش لوکاس با برداشتی که از دیلن جونز انجام میدهد، کمکم نیست. لوکاس که در ابتدا یک منزوی خودمحور بود، در واقع به جونز قلب میبخشد و او را در یک دگردیسی شخصی میبرد و شخصیت او را به بهترین شخصیت تبدیل میکند. با این حال، آتش بازی واقعی زمانی است که لوکاس و راسل با هم روی پرده هستند. شیمی آنها پویا است و با تستوسترون مملو از جونز، 'رهبر' گروه، و رمزی به طور مداوم برای موقعیت مرد آلفا رقابت می کنند. سپس ریچارد دریفوس است. به عنوان نلسون مأیوس، شخص همدردی و هم برای قلب درگیرش احساس همدردی می کند. با دیالوگهای محدود (مانند همه شخصیتها)، لازم است فردی با استعداد دریفوس قدرت و پشتکار درونی شخصیت او را نشان دهد، کاری که او با ذکاوت انجام میدهد. و البته امی راسوم. او که در یک فیلم فاجعهآمیز دیگر (با آب) روی صحنه میآید و سپس قلبهای ما را در نقش کریستین فانتوم (دوباره با آب) تسخیر میکند، با بازی جنیفر رمزی، جوانی جدی و قانعکنندهای ایجاد میکند. و هنگام خیس شدن با ریمل آبریزش بد به نظر نمی رسد!
اما ستاره واقعی در اینجا کشتی است و به لطف فیلمنامه فشرده مارک پروتوسویچ این چیزی است که ما دریافت می کنیم. پروتوسویچ با دور انداختن شخصیتهای قدیمی و نوشتن جدید، داستانهای پسزمینه را اصلاح میکند، داستانهای هق هق شخصی را کاهش میدهد، هر نشانهای از دیالوگ «اردوگاه» 1972 را از بین میبرد و در 20 دقیقه اول کاملاً به صحنه عمل و فاجعه میرود.
برخلاف داستانهای قبلیاش در مورد دریا، پیترسون در اینجا به وضعیت فاجعهبار و در تقابل با وضعیت انسانی توجه دارد. او همیشه کلید یک فیلم موفق است، مخاطب خود را می شناسد، میراث فیلم را ارج می نهد و سپس به سمت شکست می رود. با بودجه 160 میلیون دلاری، عناصر تولید فیزیکی استادانه هستند. ایجاد دو فضای داخلی کاملاً متفاوت از کشتی در دو مرحله صوتی، یکی از سمت راست به بالا و دیگری به صورت وارونه ساخته شده است که دومی روی مخزن آب ساخته شده است تا امکان سیل و تخلیه سریع را فراهم کند. به لطف تخصص فیلمبردار جان سیل، دوربینهای متعدد هر عنصر ممکن تولید را ثبت میکنند و تصاویری واضح و مهیج خلق میکنند. ویراستار، جان هانس، در حالی که نماها را با ویرایشی منسجم، متقن و یکپارچه کنار هم میکشد، میدرخشد و تنش و فوریتی را ایجاد میکند که از ابتدا تا انتها ادامه دارد. یکی از اجزای موفقیت این فیلم طراحی تولید ویلیام سندل است. اما نمیتوانم به کل تیمهای CGI و جلوههای ویژه اشاره نکنم. برای فیلم و دیدگاه پیترسون ضروری است، بسیاری از جلوه های بصری انتقادی (و نمی گویم کدام یک) به لطف این افراد است.
ولفگانگ پترسون که میتواند داستانی را بپذیرد و آن را تا ابتداییترین عناصرش ساده کند، دید خود را بشناسد و آن را با مصلحتهای مؤثر پیش ببرد، و باورنکردنیترین محرکهای حسی ممکن را برای دادن فضای عاطفی به فیلم ارائه کند، بدون ذکر چند شگفتی، یک بار این کار را انجام داده است. دوباره ثابت کرد که چرا در کار خود استاد است. «پوزیدون» از 12 مه وارد سینماها میشود. همین حالا مسیر خود را رزرو کنید.
رابرت رمزی: کرت راسل دیلن جانز: جاش لوکاس ریچارد نلسون: ریچارد دریفوس جنیفر رمزی: امی راسوم
به کارگردانی ولفگانگ پیترسون. نوشته مارک پروتوسویچ بر اساس رمانی از پل گالیکو. نسخه ای از برادران وارنر دارای رتبه PG-13. (99 دقیقه)
عکس ها 2006 – کلیه حقوق محفوظ است
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB