هیچ چیز جز حقیقت

نویسنده: دبی لین الیاس

هیچی_پوسترهر زمان که پروژه‌ای را می‌بینم که راد لوری به آن متصل شده است، نمی‌توانم به اندازه کافی سریع به نمایش فیلم برسم. نوشته‌های او همیشه هوشمندانه، قاطع، تأمل برانگیز، به‌موقع و موضوعی، با داستانی است که صداقت، اخلاق، اخلاق و وجدان اجتماعی را در بر می‌گیرد. هدایت او همیشه با تردی نظامی، تیز و تمیز است. انتخاب بازیگران او بی عیب و نقص است و شخصیت‌هایش انسان‌هایی با ساختار چند بافتی و شکسته‌اند که آتشی در اطراف خود دارند که تماشاگر را هرچه بیشتر به داستان و فیلم می‌کشاند. با 'آخرین قلعه'، من تحت تاثیر قرار گرفتم زیرا لوری با شور و اعتقاد داستان اشکم را درآورد. او با «احیای قهرمان» بار دیگر یک درام انسانی قانع‌کننده را با جوهره و جنب و جوشی دقیق به صحنه آورد. اما اکنون، او با پرچین چیزی جز حقیقت، به ارتفاعات بالاتری دست می یابد. قهرمانی در عدالت و بهای گزاف صداقت، اعتقاد و اصول، صفحه ای از عناوین امروز را حذف می کند و آن را از آن خود می کند.

ریچل آرمسترانگ یک گزارشگر سیاسی درجه یک برای کاپیتول سان تایمز دی سی است. راشل که همیشه به دنبال آن اثر برنده پولیتزر است، می‌داند که داستانی ممکن است در هر گوشه، در هر کافی‌شاپ، در هر گردهمایی در کمین باشد. فقط باید چشم و گوشش را باز نگه دارد. و یکی از این داستان ها در راه راشل پس از سوء قصد به رئیس جمهور ایالات متحده اتفاق می افتد. راشل با این تصور که چیزی در مورد سوءقصد درست نیست، هوشیار می‌شود، به‌ویژه زمانی که ایالات متحده حمله نظامی به ونزوئلا را تحت این پوشش که یک رهبر ناشناس ونزوئلا مغز متفکر این سوءقصد بوده است، آغاز می‌کند. هیچ مدرکی برای حمایت از این حمله ارائه نشده است، اما دولت با آن اداره می شود. با این حال، راشل به زودی متوجه می‌شود که اریکا ون دورن، مأمور مخفی سیا در ونزوئلا بوده و گزارش داده است که هیچ‌کس در دولت ونزوئلا در این سوءقصد نقش نداشته است. راشل با حمایت کامل از سردبیرش اجازه نمی‌دهد چیزی به این داغ پشت سر هم بنشیند. اما مطمئناً زمانی که فرزندان شما به یک مدرسه می روند و شما هر دو «مادر خانه» هستید، کمک می کند و تحت پوشش پیوند والدین در زمین فوتبال، هر چیزی ممکن است. با ناآرامی‌تر کردن اوضاع، شوهر ون دورن، سفیر سابق ایالات متحده در ونزوئلا، از سمت خود در دولت کناره‌گیری می‌کند، نه اینکه همسرش را به خاطر «تخطی» از بیرون گذاشتن ترک کرد.

هیچ چیز-حقیقت-06

زندگی ون دورن از هم پاشیده می شود و او ناامیدانه برای محافظت از جان خود، صداقت و صداقت خود، و نه از دخترش می جنگد. اما انگار که زندگی ون دورن به اندازه کافی بد نیست، زندگی راشل زیر و رو می شود زمانی که دادستان ویژه پاتون دوبوآ به این پرونده به عنوان وسیله ای برای وادار کردن ریچل به افشای منبع خود منصوب می شود. راشل که قوی و مصمم است از منبع خود و حقوق متمم اول خود محافظت کند، با حمایت سردبیرش، و همچنین شوهر بد دهن‌اش و وکیل مدافع روزنامه، با دندان و ناخن دوبوآ مبارزه می‌کند. متأسفانه این دعوا به قیمت آزادی او تمام شد، زمانی که او را در اهانت به دادگاه پیدا کرد و توسط تالار قاضی دادگاه منطقه ای ایالات متحده به زندان محکوم شد. او که پایبند به اصول خود ایستاده و مصمم است که منبع خود را فاش نکند، اخلاق و درستکاری خود بدترین دشمن او با گذشت زمان و نشستن در زندان است، او شاهد فروپاشی ازدواج خود است، پسرش چند سال بزرگتر می شود و در نهایت به آنچه به نظر می رسد دچار می شود. مانند تنها یک نفر در گوشه او، وکیل آلبرت برنساید، مردی که پرونده راشل را تا انتها به دادگاه عالی می پردازد و این سوال را مطرح می کند که منبع راشل کیست و چرا او اینقدر مصمم و متعهد است که برای محافظت از آن این همه فداکاری کند؟

هیچ چیز-حقیقت-04

کیت بکینسیل در نقش ریچل آرمسترانگ مسحور کننده است. با توجه به سکانس‌های شدید زندان، نقشی که از نظر فیزیکی سخت است، در مقایسه با شدت احساسی و قدرتی که روی پرده به نمایش می‌گذارد، قوای جسمانی او کم رنگ می‌شود. او مانند یک حیوان در قفس، هر حرکت، هر عمل، هر عکس العملی را با خشونتی درونی محاسبه می کند که هر صحنه را شعله ور می کند. ورا فارمیگا در نقش اریکا ون دورن به همان اندازه شگفت انگیز است. زمانی که فارمیگا را به عنوان یک مادر فداکار و دوست داشتنی در جنگ جهانی دوم در «پسر با لباس خواب راه راه» دیدم، از بازی سخت او مثل میخ‌ها و بازی هسته‌ای سخت او در نقش ون دورن که او با لبه‌های مادرانه‌ای به دقت متعادل می‌کرد، شگفت‌زده شدم. عملی برابر با شمشیر دو لبه مادری بکینسیل.

هیچ چیز-حقیقت-03

گویی زنان دلیل کافی برای قرار گرفتن در لبه صندلی شما با فیلمنامه فشرده لوری نیستند، نوآ ویلی، مت دیلون و آلن آلدا را وارد کنید. نوآ ویلی یک انتخاب غافلگیرکننده برای بازیگری در نقش آوریل آرونسون بود، اما او یک وکیل دیوانه وار و آتشین کاملاً عصبی است - به یک تی. اما سپس کمی از یک لکه نفتی قانونی به شکل مت دیلون به عنوان دادستان پاتون دوبوآس بچشید و به طور تصاعدی بالا می رود. به عنوان دوبوآ، دیلون سطوح جدیدی از تکبر و خودبزرگ بینی را برای درک وکلا به ارمغان می آورد (و به من اعتماد کنید، بسیاری از آنها بسیار متکبر هستند) که جرقه شیمی پویایی را بین او و بکینسیل ایجاد می کند. و سپس آلن آلدا وجود دارد. آلدا که همیشه برای هر فیلمی و به ویژه فیلم راد لوری مورد استقبال قرار می گیرد، صدای عقل و وجدان فیلم است. او صدایی مستدل به شخصیت راشل می دهد و نه بیشتر از یکی از پرشورترین و قدرتمندترین مونولوگ های خطاب به دادگاه عالی. این استدلال بسیار عالی نوشته شده و تحویل آلدا فوق العاده است. این وجدان اجتماعی و جوهره اساسی فیلم است. قدرتمند و بی‌ارزش، شیوایی آن با توصیف مخالفت می‌کند.

هیچ چیز-حقیقت-02

خود لوری حتی می‌گوید: «فکر می‌کنم کیت در فیلم فوق‌العاده است، ورا و آلن. '

برای من، یک کودتای واقعی انتخاب یکی از وکلای متمم اول قانون اساسی در ایالات متحده، فلوید آبرامز بود، که نه تنها برای ایفای نقش قاضی هال، بلکه به عنوان مشاور فنی در فیلم نیز حضور داشت. گاهی اوقات او در وسط فیلمبرداری می ایستد و می گفت 'این اشتباه است' که لوری به او می گفت: 'تو بازی می کنی، درست بازی کن.'

هیچ چیز-حقیقت-01

راد لوری با هر روزنامه نگار دیگری تفاوتی ندارد. ایده های او از مکان های زیادی است. برای NBTT، «من این سریال تلویزیونی به نام «فرمانده کل» را داشتم و این ایده را درباره خبرنگاری داشتم که درباره شخصیت جینا دیویس کتاب می‌نویسد. انواع اطلاعات طبقه بندی شده در آنجا وجود دارد. بنابراین او را به خاطر فاش نکردن منابع خود به زندان می‌فرستند و پیچیدگی این بود که جینا دیویس می‌خواست او را عفو کند، زیرا اگرچه مطالب بدی در مورد [شخصیت] او نوشته شده بود، اما این کشور روزنامه‌نگاران خود را به زندان خواهد انداخت. نباید من واقعا این مفهوم را دوست داشتم. من روزنامه نگار بودم. من فکر می‌کنم این یک حرفه نجیب باورنکردنی است که به درستی انجام شود و فکر می‌کنم رفتن به زندان برای محافظت از یک منبع نجیب است. خیلی اصولی است.» اما پس از آن زندگی به تقلید از ایده لوری قدم گذاشت و در حالی که این به هیچ وجه داستان جودی میلر نیست، شرایط مشابهی است. 'من شروع به تعجب کردم که اگر خبرنگار بچه داشته باشد و مامور سیا بچه داشته باشد چه؟'

جزئیات دقیق ساختار نوشتاری با کارگردانی دقیق لوری برابری می کند. با پرداخت استعاری به مسائل فیلم از طریق نور و بافت، جنبه بصری فیلم به اندازه دیالوگ جذاب است. با این حال، چیزی که بیش از همه مرا جلب می‌کند، سرنخ‌های پیچیده‌ای است که منجر به پایان اوج غافلگیرکننده می‌شود، جایی که در نهایت پاسخ اعتقادات شخصی راشل را می‌آموزیم. ذهن شما را منفجر خواهد کرد.

هوشمندانه نوشته شده است. اجراهای قدرتمند داستان فوق العاده جذاب فیلمی اصولی که هوشیارانه و با شور و شوق در مورد دفاع از اصول صحبت می کند. چه مادر فوتبالیست، چه مامور سیا یا گزارشگر. وقتی همه چیز گفته شود و انجام شود، چیزی جز حقیقت وجود ندارد.

ریچل آرمسترانگ – کیت بکینسیل اریکا ون دورن – ورا فارمیگا آلبرت برنساید – آلن آلدا پاتون دوبوا – مت دیلون

نویسنده و کارگردان راد لوری.

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما