پس از کار سال گذشتهاش در «زمان خارج از ذهن» اثر اورن موورمن، هیچکس فکر نمیکرد ریچارد گیر بتواند از لحاظ احساسی و هیجانانگیز نقش آفرینی کند، اما این دقیقاً همان کاری است که او با شخصیتی از نوع متفاوت در «نورمن: میانهرو» انجام میدهد. ظهور و سقوط غم انگیز یک تعمیرکار نیویورک. نورمن می تواند نقشی باشد که در نهایت آن اسکار دست نیافتنی را به گیر تحویل دهد.
نورمن به نویسندگی و کارگردانی جوزف سدار، و با حضور موورمن به عنوان یکی از تهیه کنندگان، اولین فیلم انگلیسی زبان سدار و ادامه فیلم تحسین شده «پانوشت» است. این نه تنها اولین فیلم انگلیسی زبان اوست، بلکه اولین فیلمی است که او در خارج از اسرائیل در حالی که نورمان در نیویورک می گذرد، می گذرد. شخصیت نورمن در ریشه ها و میراث خود، اساساً همان چیزی است که مدت ها از آن به عنوان «یهودی دربار» یاد می شد، مشاوری که همراه با فرد دیگری که اکنون قدرتمند است در رتبه های اجتماعی قرار گرفت و تنها قربانی آن شد. و به دست حسادت تبدیل می شود. نورمان که در دنیای امروز به عنوان «تثبیت کننده» یا «اتصال کننده» نیز شناخته می شود، شخصیتی بسیار آشنا برای سدار و همچنین برای بسیاری از ما است. همه ما 'نورمن ها' را می شناسیم و گاهی خودمان احساس می کنیم 'نورمن' هستیم. نورمنها دوست دارند مورد نیاز باشند، نیاز دارند، و به دلیل این نیاز، دستهایشان را در هر گلدانی دارند و بیش از آنچه که فکرش را میکند، توپهای بیشتری را در هوا بازی میکنند. نورمن اوپنهایمر یکی از این افراد است.
در ملاقات با نورمن، ما شخصاً اطلاعات کمی در مورد او داریم، اما مطمئناً در مورد همه افراد حلقه او و همه افرادی که او امیدوار است وارد آن حلقه شود، می دانیم. از اغراقها گرفته تا نامگذاری، در ظاهر، این حس به دست میآید که یا نورمن همه را میشناسد و همه او را میشناسند، یا او بزرگترین تامینکننده گاوهای نر در جهان است. تقریباً بیش از حد دوستانه برای ایجاد یک حضور ناخوشایند، تنش روی صفحه قابل لمس است در دقیقه ای که نورمن وارد اتاق می شود یا تلفن همراهش را می گیرد، که دومی به او اجازه می دهد تا به راحتی خود را در بی شمار زندگی ها و موقعیت ها قرار دهد. و احسان! آه، او چقدر دوست دارد در حق شما لطف کند. اما مراقب باشید، زیرا روزی فرا خواهد رسید که نورمن بخواهد این محبت ها بازپرداخت شود و ممکن است قیمت بازپرداخت بیش از توان پرداخت شود.
همچنین یک دمدمی مزاجی دوستداشتنی برای نورمن وجود دارد که از تنهایی او ناشی میشود، که در چند لحظه پس از یک نگاه به چهره ی تار افتادهاش، زمانی که شخصی در حین یک تماس تلفنی او را قطع میکند، آشکار میشود. اما اگر به زیر روکش «مفید» و تنها نگاه کنید، دیدن یک مرد بسیار صمیمی با قلب خوب دشوار نیست، مردی که نمیخواهد دیگران احساس تنهایی کنند.
آخرین طرح نورمن شامل برادرزادهاش، یک شرکت حقوقی، برخی از سیاستمداران و سرمایهداران قدرتمند، و معاون وزیر اسرائیل میکا اشل است که برای یک هفته در نیویورک است. پس از کشمکشها و کشمکشهای زیاد، نورمن موفق میشود با استفاده از معاون وزیر که هنوز ملاقات نکرده است، به عنوان مهمان معتبری که میخواهد برای شام بیاورد، دعوتنامهای برای یک گردهمایی مهم به دست آورد. نورمن در حالت استاکر مانند، اشل را پیدا میکند و سپس در یک فروشگاه لباس مردانه مجلل با او آشنا میشود و در نهایت اشل را متقاعد میکند که به یک کت و شلوار جدید و یک جفت کفش جدید نیاز دارد. در حالی که نورمن سخاوتمندانه پیشنهاد خرید کت و شلوار و کفش را به عنوان هدیه می دهد، اشل مؤدبانه این حرکت را رد می کند، اما نورمن در نهایت او را وادار می کند که حداقل آن جفت کفش را به عنوان هدیه بپذیرد. یک جفت کفش 1200 دلاری که می تواند آن شب برای شام با نورمن بپوشد. متأسفانه، علیرغم سخاوت نورمن، اشل در شامی که نورمن قول حضور او را داده بود، حاضر نمیشود و نورمن را به معنای واقعی و مجازی در سرما بیرون میگذارد.
چند سالی است که اشل به عنوان نخست وزیر اسرائیل انتخاب شده و قرار است از نیویورک دیدن کند. آیا او نورمن را به خاطر می آورد؟ از شانس و اقبال، پس از مدت زمانی که تماشاگران در لبه صندلی جمعی خود متعجب خواهند شد، اشل این کار را انجام می دهد (و در واقع هنوز کفش هایی را می پوشد که نورمن برای او خریده است) و نورمن تنها با یک دست دادن عمومی و در آغوش گرفتن در این عملکرد استادانه، به مقام «یهودی دربار» ارتقا می یابد. او نور چشم همه است. او با مردی با قدرت زیاد در داخل مسیر قرار دارد که در نتیجه به نورمن قدرت زیادی می دهد. اما او با این قدرت چه خواهد کرد. و مهمتر از آن، اشل با قدرت خود در طرح بزرگ کارها و جایی که به نورمن مربوط می شود، چه خواهد کرد.
با برقراری ارتباط مجدد نورمن و اشل، نورمن خود را مورد اعتماد و دست راست اشل می بیند که این حق را دارد که از نام اشل به عنوان مدخلی برای افراد دیگر استفاده کند. اما تماسهای روزانه نورمن با اشل، گاهی چند بار، در نهایت توسط دستیاران اشل مسدود میشود که نورمن را دوباره در سرما و بالای سرش رها میکنند، بهویژه زمانی که او به تمرین خود برای صحبت کردن با هر کسی و همه درباره همه چیز ادامه میدهد و یکی از آن افراد است. یک مقام سفارت در حال تحقیق در مورد فساد مربوط به اشل، رشوه و یک 'مرد ناشناس'. آن مرد نورمن است. و همه آن لطف هایی که نورمن انجام داده است، از جمله هدیه دادن یک جفت کفش 1200 دلاری، رشوه محسوب می شود.
به عنوان نورمن، ریچارد گیر مسحور می شود. با شخصیتی که همیشه در خیابانها پرسه میزند یا در زیرزمین کنیسه محلی میچرخد، تجسم نورمن توسط گیر حسی از بیموقعیت او یا فقط این طرف بیخانمان بودن را ارائه میدهد. از نظر فیزیکی، گیر هنگام چرخیدن در خیابان های زمستانی نیویورک به نورمن خمیده ای مانند گدا می دهد، اما با استفاده از تور کاریزماتیک گیر، نتیجه فروتنی و صداقت است. کمد لباس نورمن متشکل از یک کت، روسری و کلاه موی شتری است که ظاهری موخوره دارد. با برداشتن کلاه، موها نامرتب هستند و ظاهر «خنده دار» هنری گیبسون را می دهند. کفش ها به خوبی پوشیده شده اند، اما جلا داده شده اند. اما پس از آن، بیان فیزیکی، چشمان پایین، جدیت در صدای او از طریق تلفن، هیجان سریع در حالی که نورمن داستان را پشت سر هم میچرخاند و تلاش میکند تا بچرخد و حرف بزند، وجود دارد. احساس نیاز به زنده ماندن و نیاز به تعلق وجود دارد که به لطف ظرافت های گیر به وجود می آید. و همیشه فقط یک چشمک کوچک و تکان دادن سر در قدم یا صدای گیر وجود دارد که به مخاطب اجازه می دهد تا برنامه های نورمن را درک کند. خود سدار اعتراف میکند که در نتیجه ماهها بحثی که با گیر برای شکل دادن به نورمان داشت، مجبور شد «یک صحنه را دوباره بنویسد و گاهی اوقات فقط توضیحی بیابد که در غیر این صورت فکر نمیکردم به آن نیاز داشته باشم. توضیح دهید که چرا یک عمل خاص اتفاق می افتد.
بازیکنان فرعی با یکی از بازیگران برجسته اسرائیل، لیور اشکنازی شروع میشوند. نقش میچا اشل که در «پاورقی» سدار برجسته بود، به صراحت برای اشکنازی نوشته شده بود. همانطور که سدار توصیف می کند، «لیور همانقدر نزدیک است که اسرائیل به یک مرد برجسته کلاسیک نزدیک است. او یک اسرائیلی متوسط است، اما کمی بهتر، یا کمی کاریزماتیکتر یا شاید بسیار کاریزماتیکتر. او برای من یک موزه است.» اشکنازی نیز مانند گیر جذاب است زیرا ما شاهد تغییر قابل توجهی در حضور و شخصیت اشل پس از رسیدن به مقام نخست وزیری هستیم. او کمی بلندتر می ایستد، با گامی قوی تر راه می رود. بازوها در پشت او و با دست های آزاد در زیر کمر او قرار دارند. ظاهر انسان را می سازد.
مایکل شین در نقش برادرزاده جاه طلب نورمن، فیلیپ کوهن، به گیر و اشکنازی می پیوندند. دن استیونز در نقش بیل کاویش، دستیار سرسخت جو ویلف ثروتمند هریس یولین؛ استیو بوشمی با تصویری پاک نشدنی از خاخام بلومنتال. و شارلوت گینزبورگ به عنوان مقام بی ادعای سفارت الکس که در مورد رسوایی رشوه خواری اشل تحقیق می کند. همچنین مواظب یک فیلم بامزه توسط یکی از تهیه کنندگان فیلم، میراندا بیلی باشید، که مطمئناً او را به عنوان دستیار بیرون می کشد که نورمن را از یک مهمانی شام حذف می کند. و هنک آزاریا در نقش سوم به عنوان یک 'تعیین کننده' سطح پایین تر ظاهر می شود که با نورمن تلاقی می کند، و به زیبایی به عنوان یادآوری از جایی که نورمن قبل از درگیری بی رحمانه اش با اشل آمده بود، ظاهر می شود.
ارزش های تولید با شکوه است. صیقلی، تیز و واضح، همه چیز با فیلمبرداری یارون شارف شروع می شود. صحنههای بصری موازی به دوران تقسیمبندی راس هانتر برمیگردد، اما در اینجا بهگونهای ترکیب شدهاند که انگار یکی هستند. طراحی شده برای ایجاد توهم دائمی حمله نورمن به فضای شخص دیگری، مجرای بصری جالب تری برای استفاده مداوم نورمن از تلفن همراه خود ایجاد می کند. نماهای بالای سر و زوایای باز به عنوان استعاره ای از تنهایی نورمن حتی در میان صدها نفر عمل می کند. کار شارف که به زیبایی اجرا شده است، کار طراحان تولید کالینا ایوانوف و آراد ساوات را به نمایش می گذارد. فوارهای از سنگ سفید در صحنهای که اشل و نورمن از میان چشمه و یک کمد دیواری تیرهدار در حال عبور از یکدیگر هستند، بسیار زیباست.
برایان کیتس ویرایش خوبی ارائه می کند، به خصوص در صحنه که ما نمی دانیم آیا اشل نورمن و هدیه 1200 دلاری او را به یاد می آورد یا خیر.
تکمیل دنیای NORMAN امتیاز جون میاکه است. غرق در صداهای موسیقی فولکلور سنتی یهودی، کمی هوس و هوس وجود دارد که منعکس کننده هوسبازی های نورمن است. شبیه به «اپرای سهپانی» ویل، میاکه یک رقتانگیز خلق میکند، اما با یک چشمک و تکان سر که به ما اجازه میدهد بفهمیم که موسیقی خیلی خودش را جدی نمیگیرد.
نورمن به خوبی می تواند برای ریچارد گیر طلایی باشد. مطمئناً برای هر کسی که نورمان را ببیند طلایی خواهد بود.
نویسنده و کارگردان: جوزف سدار
بازیگران: ریچارد گیر، مایکل شین، لیور اشکنازی، استیو بوشمی، هنک آزاریا، دن استیونز، شارلوت گینزبورگ
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB