نویسنده: دبی لین الیاس
از قدیم گفته اند، بار سوم جذابیت دارد. متأسفانه، این عبارت اغلب برای فرنچایزهای فیلم صدق نمی کند. زمانی که فیلم دنباله سوم نقشهایی را ایفا میکند، شخصیتها معمولاً هکر، پیر، خسته و به شدت فاقد اشتیاق و اصالت هستند. با این حال، با مردان سیاه پوش 3، پس از ده سال غیبت، ویل اسمیت و تامی لی جونز با لیزرها و نورالایزرهای شعله ور دوباره به زین بیگانه می پرند و ماموران J و K را برای ما به ارمغان می آورند.یک فیلم پرفروش تابستانی کهاز این دنیا خارج است. در حالی که ما بیشتر از بیگانگان مورد نیاز خود را ملاقات می کنیم، داستانی وجود دارد که نه تنها سرگرم کننده است، بلکه مملو از قلب و طنز است.
بوریس حیوان یکی از شنیع ترین جنایتکاران جهان است. آخرین نفر از Bogladites، به لطف مامور K، او 40 سال گذشته را در Lunar Max، یک زندان با امنیت بالا در ماه گذرانده است. بوریس و همراهانش در زمان دستگیری، یک نفر مسلح (به لطف K) در مسیر نابودی (روز استقلال) بودند تا به تمام سیارههای جهان حمله کرده و نابود کنند و زمین در لیست بعدی قرار دارد. در یک اقدام افسانه ای قهرمانانه، در جریان یک مسابقه در کیپ کاناورال، یک مامور بسیار جوان K، بوریس را خلع سلاح کرد و در همان زمان یک سیستم امنیتی به نام «شبکه قوس» را به عنوان وسیله ای برای محافظت از زمین طراحی و وارد بازی کرد. از تهاجم... همه در 16 ژوئیه 1969، روزی که آپولو 11 به سمت ماه بلند شد. جالب اینجاست که هیچ یک از اینها هرگز برای شریک وفادار K، جی.
اما 40 سال در حداکثر امنیت با یک بازوی باقی مانده اش که در یک ژاکت مستقیم فولادی قرار دارد (دست او خانه یک موجود کوچک زشت است که میخ ها را شلیک می کند و قربانیان ناخواسته را می کشد) و بدن، گردن و سایر اندام های بدنش که به یک دیوار بتنی زنجیر شده اند، می تواند یک نفر را بیش از یک ذره بداخلاق کند، البته به او زمان زیادی برای انتقام و فرار بدهد. و بوریس این کار را انجام داده است. نقشه او: فرار، سر به زمین، سفر در زمان به سال 1969 و کشتن K قبل از اینکه K بتواند بازو و آزادی او را بگیرد.
در حالی که بوریس در حال طرح ریزی نقشه کوچک خود است، جی و کی در حال انجام کاری هستند که به بهترین وجه انجام می دهند - کنترل جمعیت بیگانه و مبارزه با جنایات بین کهکشانی در نیویورک در حالی که با خارها معامله می کنند و مانند یک زوج متاهل قدیمی با هم دعوا می کنند. و پس از گذشت این همه سال، جی هنوز میداند که چگونه به زیر پوست K وارد شود، به خصوص زمانی که سعی میکند اسرار جهان را که K فکر میکند همیشه باید گفته شود، کشف کند، رازهایی که با گذشته K سروکار دارند.
بدون هشدار، اتفاق ناخوشایندی رخ می دهد و تغییر قابل توجهی در جهان اتفاق می افتد. جی که برای گرفتن K به آنجا می رود، متوجه می شود که آپارتمان K آپارتمان او نیست و K وجود ندارد. و MIB اکنون توسط مامور O اداره می شود که برای فرونشاندن هراسی که در J به دلیل ناتوانی در یافتن K وجود دارد، به او اطلاع می دهد که K 40 سال است که مرده است و توسط بوریس حیوان در یک مسابقه در کیپ کاناورال کشته شده است. اما این چیزی نیست که اتفاق افتاده است! یا آن؟
به سرعت متوجه میشود که زمان واقعاً تغییر کرده است، جی میداند چه کاری باید انجام دهد - به سال 1969 سفر کند تا K و زمین را نجات دهد و کاری را انجام دهد که از ابتدا باید انجام میشد، کشتن بوریس.
با مواجهه با یک مامور NICE بسیار خوشایند، این دو وارد خطرناکترین و آشکارترین ماموریتهای خود میشوند - K را نجات دهید، جهان را نجات دهید و دریابید که چه چیزی باعث شده K از شیرینی پای به کیک تبدیل شود.
اسمیت و جونز در کاری که انجام می دهند بهترین هستند. به عنوان J و K، هیچ کس بهتر از آنها از صلح بین کهکشانی محافظت نمی کند. با حفظ حساسیتهای تثبیتشدهشان با ویل اسمیت و تامی لی جونز بهعنوان جِی با چرخهای آزاد، آلکی هوشمند و استویک، خشن، پوستهدار، ناری با لبخندی که K را ترک میکند، ما با آشنایی راحت و سرگرمکنندهای مواجه میشویم. ما آنها را می شناسیم و همچنان دوستشان داریم. اما پس از آن بری سوننفلد، کارگردان و اتان کوهن، کاتب، تغییری به ما می دهند. با تشکر از لذت سفر در زمان، با حسن نیت از جاش برولین، با یک K جوان و بی روح آشنا می شویم. آیا می توانیم فقط بگوییم - doppleganger !!!!
برولین کمال است! در حالی که برولین همیشه شباهت زیادی به جونز دارد (به چند عکس دانشگاهی از جونز نگاهی بیندازید و سپس برولین را نگاه کنید)، او را داخل یک کت و شلوار مشکی بپوشانید، موها را صاف کنید، و اجازه دهید تا آهنگ نابجای جونز را بکوبد. K صحبت کن» و بله، ما واقعاً به گذشته برگشتهایم. انتخاب بازیگران و اجرای برولین نابغه محض است. برولین هرگز K را کاریکاتور یا تقلیدی از کار جونز نمی سازد، با ظاهر بیرونی شروع می کند و سپس تفسیر خود را توسعه می دهد که ادای احترامی عاشقانه به یک شخصیت محبوب است.
جمین کلمنت، «پرواز کنکوردها»، یکی از ترسناکترین اجراهای بیگانه که در سالهای متمادی به نمایش درمیآیند، به مبارزه میپردازد. به لطف کار دست خالق مخلوق، ریک بیکر، کلمنت، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر احساسی، تا حدی تغییر شکل مییابد که به سطحی خزنده تبدیل میشود، در حالی که همچنان کیفیت و ظاهر «ایزی رایدر» «خاکی» دهه 1960 را حفظ میکند. فرمانده، جالب و هیجان انگیز، کلمنت یک فیزیکال قوی به نقش می آورد که فراتر از سرگرمی است.
اما تامپسون در پوشیدن کت و شلوار مشکی، البته کت و شلواری با دامن (که عمداً توسط مشتریان برای نشان دادن پاهایش انجام شده است)، به عنوان رئیس جدید MIB، مامور O. و تامپسون کمی رمز و راز خود را دارد. بر. با ترکیب موفقیت آمیز رازداری، ارائه سریع گفتگوی آتش و شوخ طبعی هوشمندانه برای رقابت با ویل اسمیت، در صورت وجود MIB4، من صمیمانه امیدوارم که ما شاهد O تامپسون باشیم. به عنوان بخشی از چرخش سفر در زمان، آلیس ایو نقش یک جوان را بازی می کند. ای که بیش از حد شیفته K جوان است، و بر خلاف K که همه ما می شناسیم، بیش از حد مورد ضرب و شتم بلوند کوچک خوش قیافه است. اگرچه ایو کاملاً ظاهر دهه 60 را تجسم می کند (به لطف بخش آرایش و لباس عالی)، همانطور که با بازی های اخیر ایو در 'ATM' و 'Raven' نیز اشاره کردم، متاسفانه، او دوباره به یاد ماندنی نیست.
یک ستاره واقعی در بهشت، یک چرخش شیرین توسط مایکل استولبارگ در نقش گریفین است، یک بیگانه دوست داشتنی که نه تنها آینده را پیش بینی می کند، بلکه این کار را در سطح چند برنامه ای انجام می دهد. Stuhlbarg نه تنها بسیاری از صحنه های اسمیت و جونز، بلکه قلب شما را نیز می دزدد. گریفین Stuhlbarg برای MIB3 همان چیزی است که جو پسی به دینامیک ریگز- مورتاگ «سلاح مرگبار» آورد. بازی هیستریک بیل هدر در نقش اندی وارهول را نباید از دست داد. فراتر از خنده دار. خود وارهول بدون شک تشویق خواهد شد!
نوشته ایتان کوهن، نه تنها عمیقتر به شخصیتها و رابطه لایهای جذاب آنها میپردازیم (بدون ذکر اهمیت پای)، بلکه با سفر در زمان ما را به دهه ۱۹۶۰ نیویورک میبرد و عناصر موضوعی آپولو ۱۱ و اولین انسان را در بر میگیرد. ماموریت سرنشین دار به ماه، یک فروشگاه شیرینی برای افراد خلاق است. کوهن و کارگردان سوننفلد، از دیالوگ های سریع فرهنگی گرفته تا مضامین بصری جشن، به ما این احساس را می دهند که انگار ما نیز به سال 1969 بازگشته ایم. بافت ها!
تشویق، تشویق سوننفلد و تیم برای استفاده خیره کننده از فناوری سه بعدی. حالا این همان چیزی است که 3D برای آن است! به هیچ وجه بیهوده نیست، از سه بعدی هوشمندانه، عاقلانه و با بالاترین قابلیتهای خود استفاده میشود و عمق حسی لمسی را از نظر بصری و احساسی اضافه میکند و فیلم و تجربه تماشا را بهبود میبخشد. استعدادهای کن رالستون و جی رد در FX تحسین برانگیز سه بعدی هستند، که برتری آنها تنها با VFX سونی Picture Imageworks ترکیب شده است. چندین صحنه آنقدر 'سرسام آور' هستند که حتی من از زیبایی و تعجب نفس می زدم. و البته، ریک بیکر جادوی خود را با آرایش و خلق موجودات انجام می دهد - در مجموع بیش از 100 بیگانه جدید، از جمله خودش در یک صحنه کوچک. همچنین جذابترین ابزارها و ابزارهایی هستند که تاکنون دیدهایم. و مطمئن شوید که به طراحی تولید برای سال 1969 توجه کرده اید. بانک های کامپیوتر Univac، تجهیزات مدرسه قدیمی، تلفن، اسلحه (با گلوله)، و حتی قدیمی مدرسه هنوز، فن آوری بالا، نورالایزر به اندازه اتاق و سلاح با قابلیت و حساسیت آینده نگرانه ، شما را وادار خواهد کرد، بدون در نظر گرفتن ادغام و بازسازی پرتاب آپولو 11.
قطعه پایانی این پازل، موسیقی بسیار جذاب دنی الفمن است.
MEN IN BLACK 3 - خارج از این دنیاست!
مامور جی - ویل اسمیت
مامور K – تامی لی جونز
مامور جوان K – جاش برولین
مامور O – اما تامپسون
بوریس حیوان - جمین کلمنت
گریفین – مایکل استهلبرگ
مامور جوان O – آلیس ایو
به کارگردانی بری سوننفلد. نوشته شده توسط ایتان کوهن.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB