خاطرات فردا

نویسنده: دبی لین الیاس

یکی از فوق‌العاده زیباترین و احساسی‌ترین فیلم‌هایی که در مدتی طولانی دیده‌ام، خاطرات فردا فصل جدیدی را برای کن واتانابه نامزد اسکار رقم می‌زند، زیرا او نه تنها به عنوان تهیه‌کننده اجرایی فیلم عمل می‌کند، بلکه نقش ماسایوکی سائیکی را در یک مناقصه بر عهده می‌گیرد. ، تصویری عاشقانه از مردی 49 ساله در اوج زندگی خود که متوجه می شود آلزایمر اولیه دارد. این نقشی است که واتانابه قرار بود بازی کند.

خاطرات-01

سائکی که یک مدیر تبلیغاتی سرسخت و سرسخت است، همیشه در صدر بازی خود قرار دارد. یک نیروی محرکه در شرکت او، اگرچه مهره ای سخت است، اما کمال دقیق او بی نظیر است. دقیق و دقیق تا جزئی ترین جزئیات، او به توانایی خود در حفظ دانش و حتی شناخت سیستم جاده های توکیو به عقب و جلو می بالد. در خانه، او همان انگیزه، سرسختی و تقاضای کمال را دارد، اما با صبر و تحمل کمتری نسبت به دختر باردار نامحرمش، ری و داماد آینده‌اش، نسبت به کارمندانش.

خاطرات-02

اما وقتی ساکی شروع به فراموش کردن چیزها می کند، همه چیز جلوه دیگری پیدا می کند. اول، چیزی به اندازه نام لئوناردو دی کاپریو بی اهمیت است (خوب که ممکن است برای بسیاری از زنان در سراسر جهان بی اهمیت نباشد). سپس خروجی بزرگراه را از دست بدهید یا زمان را فراموش کنید.

خاطرات-03

اما وقتی او در یک محله آشنا گم می شود و سپس یک جلسه کاری را فراموش می کند، شراره های قرمز شروع به پخش شدن می کنند. همسر محبوبش Emiko از او می خواهد که به یک دکتر مراجعه کند که البته آخرین کاری است که سائیکی می خواهد انجام دهد. با این وجود، او فقط با یک حقیقت وحشتناک روبرو می شود - او از مراحل اولیه آلزایمر رنج می برد.

از آنجایی که سائیکی تشخیص را باور نمی کند، ما از رابطه عاشقانه و فداکارانه بین او و ایمیکو آگاه هستیم. با سکوت مه، او یادداشت های کوچکی را در ناهار او با یادآوری یا دستورالعمل می ریزد. به زودی، می بینیم که یادداشت ها در خانه ظاهر می شوند. ساعت های کوچک کشیده شده اند. تایمر تنظیم شده است. و با گذشت زمان، نت‌ها افزایش می‌یابند، اما در تمام مدت، Emiko در خارج از خانه کار می‌کند و به Saeki اجازه می‌دهد تا همچنان خودکفا باشد. او با دستانش سفال می سازد. او دوست دارد با دستانش کار کند.

او هنوز هم می تواند خلق کند. اما متأسفانه، این داستان ما را به جایی می برد که هیچ بیمار آلزایمری هرگز نمی خواهد با آن روبرو شود.

با پیوندهای استعاری قوی انسان با طبیعت، سائیکی را تماشا می کنیم که با زیباترین خاطراتش به درون خود می رود. روزی که از ایمیکو خواستگاری کرد. روزی که دخترش به دنیا آمد. روزی که نام او را انتخاب کرد. و در حالی که سائیکی ممکن است در درون زنده باشد، از بیرون سرد و برهنه است، بسیار شبیه یک درخت در زمستان – همیشه ایستاده، هوشیار، جهان اطراف خود را جذب می کند اما به ظاهر مرده است. اما بعد از آن همیشه بهار می آید و با هوای گرم و آفتاب، برگ های یک درخت هم می آید. و با Saeki، آمدن نوه اش یا حتی یک عکس یا لمس، او را در همان نیروی زندگی برگ های درخت می پوشاند. امید هست. زندگی وجود دارد.

همانطور که هفته گذشته در طول مصاحبه خود به کن واتانابه گفتم، هرگز به او برای این نقش فکر نمی کردم. بازسازی «میدوی» - بله. اما ساکی نه. ما داریم از طلای اسکار صحبت می کنیم. احساسی که او به نقش و فیلم می آورد حساس است و هم دلگرم کننده و هم دلخراش. این بازیگری نیست این قلب اوست. وقتی از او پرسیدم که از چه چیزی نقاشی می کشد و عمق احساسات را در کجا پیدا کرده است، چند داستان برایم تعریف کرد. یکی اینکه با خواندن کتاب فقط خودش را فردی می دید که باید ساکی را بازی کند. تقریباً به همان سن، همان هیکل، همان انگیزه و روحیه تسلیم ناپذیر. مجبور بود این کار را انجام دهد. اما بعد در مورد پدر و مادرش صحبت کرد. پدرش سکته کرد و 30 سال فلج شد. روز به روز مادرش از او مراقبت می کرد. به نیازهایش توجه می کند، درست همانطور که ایمیکو در فیلم انجام می دهد. تا زمانی که فیلمبرداری تقریباً کامل شد، کن متوجه شد که رابطه، احساسات و شخصیت‌هایی که ارائه می‌کند، در واقع از تماشای والدین خودش است. کاناکو هیگوچی در نقش Emiko باشکوه است. با دقت و لطافتی که بر روی گلی تازه کاشته شده دوش می‌گیرد، با همان لمس ملایم معرفتی به سائیکی گرایش پیدا می‌کند.

دیدگاه یوکیهیکو تسوسومی که توسط واتانابه برای کارگردانی انتخاب شده، بی عیب و نقص و زیبا است. نماهای ساده و مختصر، او به داستان اجازه می دهد تا نمایش داده شود و به نمایش های هیجان انگیز اجازه می دهد تا صفحه را پر کنند. هاگارو سوناماتو و اویکو میورا بر اساس رمانی از هیروشی اوگاوارا، فیلمنامه نویسان، جوهر و شیوایی داستان اصلی را بدون از دست دادن اشکی به تصویر می کشند.

«خاطرات فردا» که از قبل برنده جایزه شده است، یکی از فیلم های سال است که باید دید. خشکی چشم در خانه وجود نخواهد داشت.

سائکی: کن واتانابه ایمیکو: کاناکو هیگوچی

کارگردانی یوکیهیکو تسوسومی نوشته هاگارو سوناماتو و اویکو میورا بر اساس رمان هیروشی اوگاوارا ژاپنی با زیرنویس انگلیسی (122 دقیقه)

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما