Marti Noxon Re-“Vamps” FRIGHT NIGHT – انحصاری 1:1

نویسنده: دبی لین الیاس

یکی از فیلم‌های کلاسیک کالت «آشام‌آمیز» در تمام دوران، «شب وحشت» محصول ۱۹۸۵ تام هالند است. با یک ویلیام راگزدیل بسیار جوان که در نقش جنگنده خون آشام چارلی بروستر بازی می کند، و با رادی مک داوال ارجمند در نقش پیتر وینسنت متحد می شوند، این دو علیه نیروهای تاریکی - خون آشامی به نام جری - جنگ کردند. اما، مانند همه چیزهای خوب، بازسازی‌ها، راه‌اندازی‌های مجدد، تجدید قوا به ظاهر اجتناب‌ناپذیر است و FRIGHT NIGHT تفاوتی ندارد... با چند استثنا، از فیلمنامه‌نویس Marti Noxon شروع می‌شود. ناکسون که احتمالاً بیشتر به خاطر کارش در فیلم طولانی مدت جاس ویدون «Buffy the Vampire Slayer» و سپس اسپین آف آن «Angel» شناخته می‌شود، وقتی صحبت از خون‌آشام‌ها و کشتار می‌شود، تازه کار نیست. بنابراین طبیعی به نظر می رسد که Noxon کسی باشد که برای بازسازی FRIGHT NIGHT برای قرن بیست و یکم استفاده می کند. و او این کار را اصلاح می کند زیرا FRIGHT NIGHT 2011 قاتل است! Noxon با فراخواندن کالین فارل برای برهنه کردن جذابیت و نیش‌هایش، دیوید تنانت در نقش جادوگر پیتر وینسنت و آنتون یلچین به عنوان پسر معمولی قاتل خون‌آشام همسایه‌تان، معنای جدیدی به لذیذ خون آشام می‌دهد.

من همیشه یکی از موضوعات مورد علاقه من در مصاحبه بودم، امروز این فرصت را داشتم که با مارتی در مورد FRIGHT NIGHT...و از همه چیز، لاس وگاس صحبت کنم.

اول از همه باید به شما به خاطر کاری که با FRIGHT NIGHT انجام دادید تبریک بگویم. من با ترس زیادی وارد این کار شدم زیرا با نسخه اصلی و در واقع سر صحنه فیلمبرداری آشنا بودم. بنابراین، برای اینکه ببینم کسی با آن چه می کند، خوب بود….. اما من فکر می کردم که در دستان شما خوب است.

متشکرم!

دست های خیلی خوبی

[خنده]

ترسناک-پوستر-فارلچگونه یک کلاسیک محبوب را که به یک کلاسیک کالت تبدیل شده است، بازسازی کردید؟

گاهی اوقات بازسازی‌ها تا حدی بدبینانه هستند زیرا کسی عنوانی می‌گیرد و فکر می‌کند، خوب این پولساز نیست. اما این مورد برای FRIGHT NIGHT نیست. دلیل اینکه ما فیلم را دوباره ساختیم، چرا Dreamworks می‌خواست، و چرا من می‌خواستم و چرا کریگ می‌خواست، این بود که ما خیلی به فیلم اصلی علاقه داشتیم. این واقعاً یک کار عاشقانه بود در مقابل «بیایید یک عنوان بزرگ قدیمی که هیچ کس دوباره آن را تقویت نکرده است، پول نقد کنیم». به این ترتیب، من چیزهای زیادی داشتم که قبلاً وجود داشت و همچنین می‌خواستم در روابطی که قبلاً وجود داشت کاوش کنم، بنابراین آن را به یک چالش تبدیل می‌کردم، اما در عین حال برای من واقعاً هیجان‌زده بودم.

شخصاً فکر می کنم هیچ کس بهتر از شما دنیای خون آشام ها را نمی شناسد. و مطمئناً دنیای خون آشام های نوجوان را بهتر از شما نمی شناسند.

[خنده] این درست است. یک چیز خوب در مورد دائمی بودن وجود دارد… رشد من متوقف شده است – از نظر ذهنی من هنوز حدود 14 سال دارم…

من از همه مراجع بزرگ Sunnydale که شما دارید، Scooby Gang و هر چیز دیگری که دارید قدردانی می کنم. من در اولین نمایش مطبوعاتی بودم و همه با صدای بلند خندیدند. همه متوجه شدند

آه، این خیلی عالیه! کمی فریاد بزن!

یکی از کارهایی که شما انجام دادید، که هیچ کس دیگری در حال حاضر در دنیای خون آشام انجام نمی دهد، این است که شما واقعاً حس خون آشام اهریمنی، شرارت، و تکه تکه کردن آنها را بازگردانید. هیچ کدام از این درخشش در مواد پوستی تیره، براق و درخشان نیست.

درست.

شما عقب نشینی می کنید و حتی بسیاری از اسطوره های واقعی کنت ولاد را با آژیرهایی که به آرامی خون را می مکند و چیزهای دیگر را در خود جای می دهید.

درسته. من طرفدار سنت رمانتیک خون آشام هستم. من یک 'مشنده' عاشقانه محکوم به فنا هستم. آنجل و بافی مطمئناً در این دسته قرار می گیرند. اما من اسپایک را در بدترین حالتش نیز دوست داشتم - وقتی روحش از بین می رود و «آنجا» به جز جذابیت و روشی که می توانست قربانیانش را جذب کند، وجود نداشت. و من احساس می کردم که وقت آن رسیده است که فقط یک شکارچی عضلانی قدیمی به سبک آمریکایی داشته باشم. آنها در اوایل به من گفتند: 'ما این مرد را مانند کوسه در 'آرواره ها' تصور می کنیم. من قبلاً در همان صفحه بودم. من قبلاً امیدوار بودم که آنها اینگونه فکر می کردند. بنابراین این چیزی است که آشکارا با نسخه اصلی متفاوت است، زیرا در نسخه اصلی، جری نوعی وابستگی عاشقانه به امی دارد و در این یکی شخصیت بسیار تیره‌تری است.

و خیلی بهتر عمل می کند.

من هم اینچنین فکر میکنم. و من فکر می‌کنم کالین از آن لذت می‌برد و واقعاً آن بخش از آن را در آغوش می‌کشد. درنده بودن شخصیت، بدنی بودن و لذت بردن از بازی با غذای او اساسا. او دوست دارد تفریح ​​کند اما هیچ وابستگی به انسان های فیلم ندارد. دوره زمانی.

یکی از کارهایی که شما خیلی خوب انجام می دهید و دوباره آن را به خوبی در اینجا انجام می دهید، و بازیگرانی دارید که می توانند حرف های شما را دنبال کنند، خط ظریفی است که در آن کمدی به عنوان جدی تلقی می شود و آنها همچنان به خط می روند و به کمدی ضربه می زنند. یادداشت ها در حالی که لبه تیره تر را حفظ می کنند اما هرگز به یک تقلید تبدیل نمی شوند.

متشکرم. من باید به کریگ [گیلسپی] اعتبار زیادی بدهم، زیرا اغلب احساس می‌کنم که وقتی چیزی می‌نویسم، می‌تواند به هر جهت پیش برود. بنابراین بستگی به اجرا دارد. و کسی که سعی می کند با کمدی به عنوان یک کمدی در چیزی شبیه به این و شوخی های زمینی برخورد کند، کار نمی کند. باید طوری رفتار کرد که 'اینها افراد با شوخ طبعی در موقعیتی وحشتناک هستند.' و باید نوعی احساس پایه ای داشته باشد که در آن ممکن است فکر کنید، 'ممکن است این را بگویم یا در موقعیت انجام دهم.' اما شما چیزی را فقط برای خنده دار بودن به تنهایی نمی سازید. باید از شخصیت سرچشمه بگیرد و همچنین باید به نوعی در پرواز ارائه شود. شما نباید برای شوخی توقف کنید و کریگ این را به خوبی درک می کند. من خیلی به او مدیون هستم، زیرا اگر این اشتباه را متوجه شوید، می تواند بین همان صحنه کار کردن در صفحه یا احساس واقعا احمقانه و کم کاری تفاوت ایجاد کند.

این چیزی است که باید از کریگ تمجید کنم. او بازیگران را بیش از حد تمرین نمی‌کرد، زیرا به راحتی می‌توانست به نتیجه برسد و عبارت واقعاً ظریفی را که شما در صفحه مطرح کرده‌اید از بین می‌برد.

این واقعاً خیلی خوشحال کننده بود، زیرا بدون بی احترامی به چیزهای دیگری که روی آنها کار کرده ام، اما گاهی اوقات احساس می کنم که خیلی خسته کننده است زیرا می دانید که منظورتان از چیزی چیست و بعد آن طور نیست. در هر مرحله با این یکی، سر صحنه می‌رسیدم و تزیینات دکور را می‌دیدم و دقیقاً همان‌طور که امیدوار بودم یا بهتر بود. و سپس آنها بازیگرانی دارند که بسیار فراتر از وحشیانه ترین رویاهای من هستند. دیوید تنانت و کالین فارل و آنتون [یلچین] و تونی [کولت] و ایموژن [پوتس] و کریس [پلاسه]، همگی اجراکنندگان ظریف و جالبی هستند. آنها واقعاً مشترک را در این مورد طبقه بندی کردند.

چیزی که واقعاً آن را طبقه بندی کرد، بازنویسی کامل شما از شخصیت پیتر وینسنت است.

[با خنده] اوه، خیلی ممنون.

ترسناک-پوستر-مستاجر

شما رادی مک داوال را به عنوان یک کشیش انتخاب می کنید و او را به دیوید تنانت بزرگتر در نقش پیتر وینسنت تبدیل می کنید.

و پسر آیا با آن سرگرم شد! این خنده دار است زیرا کمی شایعه در دنیای بین وب وجود دارد که او زیاد در فیلم حضور ندارد یا مشکلی پیش آمده است. خیلی برعکس اونه بسیاری از مردم احساس می کنند که این یک مبارزه واقعی با شخصیت هایی است که با فیلم کنار می روند. و دیوید تنانت بسیار خوشمزه است، از لحظه ای که ظاهر می شود نمی توانید منتظر بازگشت او باشید.

باید بگویم او شخصیت مورد علاقه من در این فیلم است.

من این را باور نمی کنم! من واقعا درک میکنم

چه چیزی باعث ایجاد این پیتر وینسنت جدید شد؟

کمی مهندسی معکوس بود که من با ایده ساخت فیلم این بار در وگاس وارد شدم. این از زمانی است که من در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در آنجا گذراندم. من برای اوباما تلاش می کردم. من در شهرستان کلارک در منطقه حومه ای اطراف نوار بودم. این یک مکان خالی از سکنه است، زیرا توسعه بسیار زیادی وجود داشت که پس از آن به محاصره رفتند، بسیاری از خانواده ها به آنجا نقل مکان کردند، که پس از آن نتوانستند بمانند و آنجا را ترک کردند. بنابراین احساس می‌کردم که برای یک هیولا، به‌ویژه یک خون‌آشام، چه زمینه‌های بسیار خوبی وجود دارد، زیرا شهری است که شب‌ها زندگی می‌کند و روزها می‌خوابد. بنابراین من قبلاً به وگاس فکر می کردم و سپس به نوعی عاشق وگاس هستم. من قمارباز یا مشروب‌خور نیستم، اما کیفیت بالای مکان را دوست دارم و دیده بودم که یک نمایش صحنه ای به نام «نیش» وجود داشت که همه دختران خون آشام سکسی بودند. من همیشه مشتاق رفتن بودم، اما هرگز موفق نشدم. امیدوارم هنوز در حال پخش باشد زیرا من قبلاً عاشق آن دنیا بودم و کسی به من یادآوری کرد که Penn of Penn & Teller موزه بزرگی از اشیاء پنهانی دارد. او یک دروغ‌شناس است، همه این چیزها را جمع‌آوری می‌کند. بنابراین، با تصور یک شعبده باز روی نوار، غوطه ور در این شماره گوت که همچنین یک کلکسیونر و علاقه مند به جهان است، همه چیز در جای خود قرار گرفت. بحث هایی در مورد اینکه آیا این راه درستی بود وجود داشت، اما من بسیار خوشحالم که این کار را انجام دادیم.

و من می دانم که آنها در یک دقیقه مرا اینجا اخراج می کنند زیرا شما در برنامه فشرده ای هستید، اما آخرین سوال، شما شخصاً چه چیزی را از این تجربه کم کردید؟

باید بگویم، از ابتدا تا انتها، این مثبت‌ترین تجربه‌ای بوده است که از زمان کار بر روی «بافی» داشته‌ام، فقط از این نظر که همه در یک صفحه بودند. همه برای یک فیلم تلاش می کردند. همه یک فیلم را دیدند بنابراین، من حدس می زنم، امید زنده است. واقعاً باعث خوشحالی من شد که دوباره در این حرفه نویسنده شوم. وقتی کار می کند بسیار سرگرم کننده است و به خواست خدا این کار انجام شد.

به من اعتماد کن. انجام داد! ده برابر کار کرد، مارتی. با این کار عالی کردی آیا قرار است دنباله آن را ببینیم؟

از دهان تو به گوش خدا! دوست دارم دوباره پیتر وینسنت و چارلی بروستر را بنویسم. من واقعا این کار را خواهم کرد.

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما