مارک وبر: فیلادلفیایی. نیکوکار. فیلمساز. پدر – انحصاری 1:1

نویسنده: دبی لین الیاس

مارک وبر - 1

صحبت کردن با یک فیلمساز فیلادلفیا و یک فیلمساز فیلادلفیا همیشه لذت بخش است. زمانی که آخرین فیلمش، پایان عشق، در ساندنس اکران شد، قبلاً توییت‌هایی را پشت سر هم می‌گذاشت. با پسر 2 ساله اش، آیزاک. همانطور که از روز اول به مارک گفتم، آیزاک فیلم و قلب را می دزدد.

یک داستان صمیمانه در مورد مبارزات پدری مجرد، مارک از تجربیات خودش که در شمال فیلادلفیا با مادر مجردش بزرگ شد، چیزهای زیادی به پایان عشق می کشد. او که اغلب بی خانمان است و خودش در حال مبارزه برای پول است، با ساختن داستان در زمان حال به عنوان یک پدر بیوه و یک بازیگر مبارز، بر این پایه احساسی و ملموس بنا می‌کند. او با آمیختن واقعیت با داستان، نه تنها ایزاک را انتخاب می کند، بلکه از رفقای هالیوودی می خواهد تا در بخش های زمان واقعی خودشان را بازی کنند و ما را به این دنیای یکپارچه «در حال بودن» ببرد.

مارک با استایلی واقعی، تصویری خلع سلاح، شیرین و تکان دهنده را ترسیم می کند و زیبایی خاموش و شکننده عشق پدری را که در کنار سختی زندگی با زخم های عاطفی که می تواند ایجاد کند، به تصویر می کشد. همانطور که قبلاً به او گفتم، احساس می کنید که مارک قلب شما را در دست گرفته است، این را نباید پایان عشق نامید. این در حقیقت و حقیقت داستان استعشق هرگز به پایان نمی رسد.

من The END OF LOVE را در VOD روزی که در دسترس قرار گرفت تماشا کردم. تو اشکم در آوردی دانستن پیشینه خود و نحوه بزرگ شدنتان در فیلی و اینکه ببینید الان کجا هستید، دیدن فیلمی شبیه به این و دیدن آن پس از بیرون آمدنبرای یک زمان خوب تماس بگیرید، به قلب من کمک می کند.

این خیلی شگفت انگیز است. خیلی باحاله.

و بعد می بینم که پایان عشق را می نویسی، کارگردانی می کنی و اجرا می کنی. در مورد یک جابجایی صحبت کنید! اتفاقا او کجاست؟ اسحاق کجاست؟

[با خنده] او در مدرسه است. او در حال حاضر در مدرسه است. او اکنون 4 1/2 است.

چند سالش بود که شلیک کردی؟

او تقریباً 2 1/2 سال داشت. این دیوانه است. من چند وقت پیش برای اولین بار فیلم را دیدم و این را داشتمcraaazyواکنش به آن این واقعاً اولین بار است که آن را در جایی می بینم که احساس می کنم کاملاً عینی هستم. من این تجربه بیرونی بدن را داشتم. این من نبودم که نگاه می کردم برای من جذاب بود. واقعا روی من تاثیر گذاشت. همچنین دیدن آیزاک در 2 سالگی بسیار دیوانه کننده بود زیرا اکنون او این مرد کوچک است و من می گویم 'اوه، خدا!'

و من شرط می بندم که او در حال حاضر حتی زودرس تر است.

او هست! او واقعاً همینطور است.احساس می کنم خوش شانس ترین پدر، خوش شانس ترین پسر. من با او خیلی خوش شانس بودم او عادل استیک پسر کوچک شگفت انگیز شیرین، متفکر و باهوش و او تمام دنیای من است. به همین دلیل بود که می‌گفتم: «این تمام دنیای من است و نوشتن برای من و فیلم‌سازی برای من این فرآیند اکتشافی است، این فرآیند درمانی کار کردن روی مضامین و چیزهای زندگی من. بیا با هم فیلم بسازیم بیایید فیلمی بسازیم که پدر و پسری را به شکلی واقعی و واقعی نشان دهد.»

برای من جالب است که با این فیلم شما بین واقعیت و تخیل یک تاری یکپارچه دارید. شما 'واقعیتی' دارید که در داستان تداخل دارد و تقریباً متوجه آن نیستید. افرادی که جیسون [ریتر] را که من او را دوست دارم، اوبری [پلازا]، مایکل [سرا]، جیک [جانسون] نمی شناسند مگر اینکه مردم آن ها را بشناسند، اینها فقط بازیگران دیگری هستند که نقش بازی می کنند. اما برای کسانی که بازیگران را می شناسند، به خصوص مخاطبان جوان تر، که فکر می کنم به دلیل بازیگران، کسانی هستند که شما جذب خواهید کرد، فکر می کنم این ترکیب یک داستان تخیلی با بازیگران خاصی که نقش بازی می کنند و سپس بازیگران دیگر خودشان هستند، مردم را متحیر خواهد کرد. کنجکاوی ها

من هم همینطور فکر می کنم. من قبلاً این را در برخی سطوح با مردم و واکنش آنها تجربه کرده ام. همه چیز و آن سکانس مهمانی و افرادی که آنجا بودند، واقعی بود. فیلمبرداری واقعاً سکانس جذابی بود. همه به سمت من آمدند و گفتند: 'مارک، متشکرم. این روشی که شما این کار را کردید بسیار جالب بود.» من فقط مردم را دعوت کردم و نقش دوربین را داشتم. قبل از شروع فیلمبرداری به همه گفتم که به عنوان یک شخصیت کجا هستم و چه کسی هستم و در تمام شب به صورت واقعی فیلمبرداری کردیم. البته وقتی با بازیگران واقعاً بزرگ دیگری کار می‌کنید که از وجود دوربین‌ها آگاه هستند و نمی‌توانند به آن فکر کنند، واقعاً عالی بود، واقعاً جذاب. داشتن چنین حمایتی از طرف همسالانم و افرادی که من واقعاً آنها را تحسین می کنم بسیار عالی بود و فقط مایل بودند در آنجا حضور یابند.

چگونه تصمیم گرفتید این تدبیر خاص را با این آمیخته از واقعیت و تخیل اتخاذ کنید؟

من همیشه به عنوان یک بازیگر وسواس طبیعت گرایی در فیلم را داشتم.

اولین فکر من وقتی فیلمنامه ای را دریافت می کنم این است: 'چگونه می توانم این صدا را واقعی کنم؟' فکر می‌کنم بیشتر بازیگران از آن عبور می‌کنند، اما فکر می‌کنم به جایی می‌روم که باید برایم خیلی واقعی باشد. در طول این سال‌ها فیلم‌های خاصی بوده‌اند که من دیده‌ام و آن‌ها هم همینطور هستندفراتر از رسانهبه این معنا که من فقط یک اجرای خوب را تماشا نمی کنم. من احساس می کنم 'این افراد چه کسانی هستند' و من کاملاً در آن دنیا غوطه ور هستم. این تلاش من برای تلاش و انجام آن بود. من خودم را به عنوان یک بازیگر و همچنین یک فیلمساز می بینم که واقعاً به آنجا می روم. یه جورایی دکورهای سنتی فیلم و مخصوصا بعد از این فیلم و رفتن و چند فیلم دیگه به ​​عنوان بازیگر برای من خیلی سخت بود چون الان این دنیای متفاوتی از انجام کارها رو باز کردم و یه جورایی می خواهند این کار را انجام دهند [با خنده] من نمی‌خواهم تخته سنگ، تریلر یا افرادی در اطراف داشته باشم.من فقط می‌خواهم این چیدمان‌های پیچیده را هماهنگ کنم و مردم در شخصیت‌ها زندگی کنند.

من مجذوب تمام این قالبی هستم که شما در حال اجرا هستید، زیرا اغلب آن را نمی بینید. و وقتی این کار را انجام می دهید، اغلب کار نمی کند. اما پایان عشق به زیبایی کار می کند. اینو تو چی شلیک کردی؟

متشکرم. درست؟ میدانم. منآن را با دوربین Canon 5D گرفته‌ام که گواهی بر DP من است [Patrice Cochet]. هدیه و نفرین فیلمسازی در حال حاضر این است که: «باشه. در اینجا این ابزارها هستند که هر کسی می تواند از آنها استفاده کند.' و آن دوربین ها محدودیت های شدیدی دارند. اما، ما نمی‌توانستیم این فیلم را حتی با یک دوربین بزرگتر بسازیم [زیرا] در صمیمیت اختلال ایجاد می‌کرد و آیزاک را از آن خارج می‌کرد. بنابراینما از محدودیت های دوربین استفاده کردیم و آن را به نقاط قوت آن تبدیل کردیم. ما سعی نکردیم با محدودیت ها مبارزه کنیم. ما آنها را در آغوش گرفتیم.این از نظر زیبایی شناسی بخشی از سبک شد و به همین دلیل است که هنوز هم بسیار سینمایی به نظر می رسد.

خیلی واقعیه و ظاهر، مخصوصاً در جاهایی که فلش بک هایی با فیلم های خانگی قدیمی دارید، بسیار یکپارچه است. کنتراست دیجیتالی شدید و فوق اشباع ندارید. بسیاری از مردم یک دیجیتال دیجیتال دریافت می‌کنند، خواه قرمز باشد یا Arria یا هر چیز دیگری، و از اینکه «چقدر می‌توانیم آن را با لیزر تیز کنیم» دیوانه می‌شوند. از من پرسیدی که آیا به عقب برگشتی و یک Super 8mm دستی بیرون آوردی.

میدانم.ما با آن 5 بعدی عکس گرفتیم و از لنزهای واقعا عالی استفاده کردیم و از نور بسیار آگاه بودیم. وقتی که من DI و رنگ را درست انجام دادم، برخی از فیلمسازان تمایل دارند تا زمانی که شما شروع به دیدن چقدر می توانید بازی کنید و واقعاً با اشباع بیش از حد و تردی دیوانه شوید، کمی از آن فراتر بروند. واقعاً آگاه است که آن را به زیبایی خام، نرم و ظریف و در عین حال خشن احساس کند. برخی از این دوربین ها شارپ هستند.

برای شخصیت شما در فیلم، چقدر آسان یا سخت بود که در کل پدر و مادری که دست و پنجه نرم می‌کردند، بی‌پول بمانید، واقعاً نمی‌توانید شخصیت خود را بپردازید؟ این چقدر برای شما یک کشش احساسی بود، زیرا اساساً در حال احیای گذشته خود هستید؟

کاملا. از برخی جهات، این زندگی امروزی من نیز بسیار است. من به عنوان کسی که عمدتاً فیلم مستقل می‌سازم، و تصمیم می‌گیرم فیلم خودم را بسازم، در یک برنامه تلویزیونی موفق دیوانه‌وار نیستم.

مانند او در فیلم، جیسون ریتر واقعاً باید به شما پول بدهد!

[با خنده] می دانم!به اندازه کافی آسان بود [بازیگری گذشته] اما چیزی که واقعاً در مورد آن دشوار بود فقط کمی شدیدتر و غمگین تر بودن در اطراف اسحاق بود.که، اگرچه ظریف و ظریف بود، به نحوی که من معمولاً اینطور نیستم. دیدن تأثیر آن بر او دشوار بود. به همین دلیل بود که ما در فواصل زمانی بسیار کوتاهی کار می‌کردیم، مثلاً 15 تا 20 دقیقه و تمام می‌شدیم و در زمین بازی بیرون می‌رفتیم و بازی می‌کردیم. این سخت بود.

مارک وبر - 3

آیا تا به حال اسحاق به شما نگاه کرده و گفته است: 'بابا، چه خبر است؟'

بله بیش از یک بار، قطعا. وقتی در قبرستان بودیم، دلیل گریه او این بود که احساس تنش و این چیزها می کرد. جالبه. اگر مردم می توانستند پشت صحنه را ببینند! با آن صحنه، به محض اینکه آن لحظه تمام می شد، او را بلند می کردم و «اووو!» را انجام می دادم، ما داریم بازی می کنیم، کمی دیوانه. اما، می دانم که وقتی آیزاک 10، 11، 12 سال دارد و من می نشینم و این فیلم را به او نشان می دهم، او این گونه خواهد گفت: «بابا، رفیق، متشکرم. این بسیار شگفت انگیز است. برای ساختن فیلمی با من در 2 متشکرم.» همه و همه لحظات گذرا 'چه خبر بابام؟' شسته خواهد شد زیرا ما این چیز بسیار جالب را با هم داریم.

اما او همچنین خواهد گفت: 'لطفا این را به دوستانم نشان ندهید.' شما این را می دانید، نه؟

[با خنده] او ممکن است! او کاملاً ممکن است! او کاملاً ممکن است! او احتمالا خواهد شد! و البته من می روم. من آن را به همه دوستانش نشان خواهم داد. اولین دوست دختر او، اولین عشق او، 'اینجا به این نگاه کن!'

مارک وبر - 2

از طریق این فرآیند با ساختن پایان عشق، چه چیزی در مورد خود یاد گرفتید؟

این «چیزی» را که فکر می‌کنم همه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، که من با آن دست و پنجه نرم می‌کنم، وجود نداشتن را تقویت کرد.تمام این فیلم برای من تمرینی برای ماندن بودحاضر زیرا همه چیز بهبود یافته است و فرزند من، آیزاک، فقط توانایی انجام این کار را دارد. اکثر بچه ها انجام می دهند. آنها فقط از یک لحظه به لحظه دیگر می روند. آنها واقعاً به گذشته یا آینده فکر نمی کنند. و وقتی این کار را انجام می‌دهند، واقعاً کوچک است و خیلی سریع از پس آن برمی‌آیند و درست به آنچه درست در مقابلشان می‌گذرد، بازمی‌گردند. من تمایل دارم به گذشته ام زیاد فکر کنم و به آینده ام فکر کنم. من را از لحظه بیرون می‌کشد و بعد تعجب می‌کنم، «چرا من آنقدر احساس خوبی ندارم؟ چه خبر است؟» و به این دلیل است که من اینجا هستم یا اینجا.به عنوان یک والدین، وقتی می‌توانید در کنار فرزندتان حضور داشته باشید، واقعاً والدین خوبی هستید. این واقعاً همه چیز والدین در هسته آن است. اگر در کنار فرزندتان باشید، با هر اتفاقی که در حال حاضر می‌گذرد، والدین بهتری خواهید بود. شما برای پاسخ دادن به 49 میلیون سؤال آنها یکی پس از دیگری وقت می گذارید، به داستان های آنها گوش می دهید و با آنها هستید و می توانید احساس واقعی آنها را درک کنید. برای من این یکی از تقویت‌کننده‌های بزرگ بود: «فقط حاضر باش.فقط حضور داشته باش لحظه به لحظه از آن استفاده کنید و خوشحال خواهید شد. شما پدر خوبی خواهید بود و کیفیت زندگی بالاتری خواهید داشت'

یک قهرمان واقعی بی خانمان ها در فیلادلفیا، آیا هنوز با آنها و سازمان ها در آنجا کار می کنید؟

اوه، کاملا. مادر من هنوز در نورث فیلی در نزدیکی لیهای است. او در واقع فقط برای معاونت رئیس جمهور با حزب سبز نامزد شد. او نامزد معاونت ریاست جمهوری حزب سبز بود. وجود من همینه

آیا گروه خاصی وجود دارد که شما با آن کار کنید تا بتوانم با آن به خوانندگان خود منتقل کنم؟

آره.کمپین حقوق بشر اقتصادی مردم فقیر. http://economichumanrights.org/

مارک وبر فیلادلفین. نیکوکار. فیلمساز. پدر یک ترکیب برنده مهم نیست که چگونه به آن نگاه کنید.

#

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما