نویسنده: دبی لین الیاس
همه ما در مورد رقابت خواهر و برادر شنیده ایم، اما در مورد عدم رقابت خواهر و برادر چه می شود. وقتی صحبت از مارک و جی دوپلاس به میان میآید، دومی عبارتی است که بهعنوان واحد منسجمتر از خواهر و برادرهایی است که پیدا کردن آنها سخت است. جی دوپلاس که خود را به عنوان برادران 'فوق العاده نزدیک' و 'به طور منحصر به فرد غیررقابتی' توصیف می کند، این همان پایه ای است که فیلم های برادران دوپلاس را چه در جلو و چه در پشت دوربین به چیزی فوق العاده خاص تبدیل می کند. «[ما] خود را به یک استاندارد بسیار بالا، بالا نگه میداریم. ما به عنوان یکی عمل می کنیم. بسیاری از مردم فکر می کنند که این یک نقطه ضعف است، اما در واقع قدرت آن دو برابر است. مارک کمی بیشتر از من شتاب و اعتماد به نفس دارد. و احتمالاً در مورد برخی چیزها کمی وسواس و تشخیص بیشتری دارم. بنابراین، ما برای آن به یکدیگر تکیه می کنیم. ما روی آن حساب می کنیم.» بنابراین، با توجه به این یگانگی، برادران دوپلاس چگونه جادوی یک فیلم دوپلاس را توضیح می دهند؟
به گفته مارک، در حالی که امید او این است که این جادو «یک چیز تجربی و مطلق است که در جهان وجود دارد، اگر بخواهم چیزی را که فکر میکنم در فیلمهای ما «بینظیر» است، مشخص کنم این است که اگر موفق باشیم. اصلاً این است که ما حس و لحن آنچه را که در مستند دوست داریم ایجاد می کنیم. این است که این احساسات افراد واقعی است که شبیه من هستند. این مشکل یک جورج کلونی نیست، بلکه پسری است که احساس می کند همسایه همسایه من است و همچنین یک دختر. اما ما آن را در یک روایت بسیار ساختارمند قرار می دهیم تا بتواند در دقیقه 90 حرکت کند و شما را به اوج برساند.'
جی که از دوران کودکی با هم خوب کار میکردند، به خاطر میآورد که «ما در گروههایی با هم بودهایم. ما با مهره های Mardi Gras شیشه های رنگی ساخته ایم. این فقط [کاری است که] ما همیشه انجام داده ایم. ما فقط دو غارنشین هستیم که فقط چیزهایی درست می کنیم.» با این حال، اینکه آیا همه کارهای آنها واجد شرایط 'خوب' است یا خیر داستان دیگری است. ما هرگز نمی دانستیم و حتی فکر نمی کردیم که می توانیم خوب باشیم. اوایل در فیلمسازی خیلی شکست خوردیم. ما مانند برخی از فیلمسازان بزرگی که پیش از ما آمده بودند، فیلم های جوان پیشگویانه نداشتیم. زمان زیادی طول کشید تا صدای خود را پیدا کنیم و این کار منحصر به فرد خاصی را که در فیلم انجام می دهیم، پیدا کنیم. . . فقط یاد می گیریم که چگونه به خودمان ایمان داشته باشیم و به آنچه احساس می کنیم به طور منحصر به فرد باید به دنیا ارائه دهیم وفادار بمانیم. اما، ما همیشه به دنبال یافتن چیز بعدی هستیم و تا حد مرگ می ترسیم که در طول راه آن را به هم بزنیم.'
جی بیشتر توضیح میدهد که مارک بهطور قاطع سرش را به نشانه موافقت تکان میدهد. 'به روشی عجیب ما خودمان را مجبور می کنیم که به افراد دیگر اشاره نکنیم. نه اینکه بگوییم یک میلیون مرجع نداریم. همیشه ناخودآگاه در آنجا نفوذ می کند. در هر صورت، من و مارک با هم مستند تماشا میکنیم و به این دلیل که در حقیقت وسواس داریم و این احساس را داریم که هر چیزی ممکن است در این لحظه اینجا اتفاق بیفتد، و این چیزی است که ما سعی داریم در فیلمهایمان القا کنیم. به همین دلیل است که ما بداههپردازی را در سبک فیلمبرداری مستند به کار میگیریم، زیرا احساس میکنیم که حس هرج و مرج و حس کنترلناپذیری، نحوه تجربه ما از زندگی است و میخواهیم شخصیتها و مخاطبانمان فیلمهایمان را تجربه کنند.»
مارک بدون از دست دادن به سرعت به این نکته اشاره میکند که «در حال حاضر بستر بسیار قویای وجود دارد که چگونه فیلم میسازیم. خیلی مشخصه ما واقعاً به این روند اعتقاد داریم. بنابراین ما در حال حاضر کمی در «فرقه برادران دوپلاس» هستیم، اما شما همیشه از هر مجموعهای که در آن حضور دارید، کمی چیزی را حذف میکنید. وقتی جی به تنهایی یک مستند بسازد، چیزی را وارد میکند. من خواهم بودلیگو من اینطور خواهم بود، 'اوه. من این ترفند کوچک دوربین را دیدم که آنها سه دوربین انجام دادند و در واقع آن را از پشت روشن کردند و به نظر می رسید.» بنابراین، نکات کوچک کوچکی که ما دائماً از مردم می دزدیم، اما هسته اصلی ما تقریباً یکسان است.
اما بازیگرانی که بخشی از پروسه دوپلاس هستند چه می شود. چگونه آنها در مخلوط مخلوط می شوند؟ در روز مطبوعات اخیر برایDO-DECA PENTATLON، ستاره های فیلم با افکار خود وزنه زدند.
مارک کلی، تازه وارد دنیای Duplass، متوجه شد که «خیلی باورنکردنی است. بیان آن در چند کلمه سخت است. این چیزی است که هرگز فراموش نخواهم کرد و امیدوارم فرصت های بیشتری به دست بیاورم زیرا واقعاً رویای بازیگران است. دلیل آن این است که آنها به یک اثر هنری بر اساس داستان و صداقت نگاه می کنند. این از عملکرد ناشی میشود، بنابراین آنها واقعاً میخواهند آن را در کل راه پرورش دهند. آنها تا زمانی که به آنچه می خواهند دست پیدا نکنند، حرکت نمی کنند. شما احساس امنیت می کنید. بیشتر می توانید ریسک هایی را که معمولاً در پروژه های دیگر انجام می دهید بپذیرید.»
در مورد استیو زیسیس که بخشی جدایی ناپذیر از هر فیلم دوپلاس تا به امروز است و امیدوارم برای هر فیلم دوپلاس آینده، او دریافته است که «آنها هم فوق العاده حساس و هم دلسوز هستند. مارک خودش یک بازیگر است. جی مدتی بازیگری خواند. به عنوان یک بازیگر، شما واقعا از این حساسیت سر صحنه قدردانی می کنید زیرا به شما احساس امنیت می دهد. شما احساس اعتماد می کنید. . . احساس می کنید می توانید ریسک کنید. در چنین فیلمی نتیجه می دهد. شما این ریسک ها را می کنید و گاهی اوقات طلا پیدا می کنید.
دیدگاه جالبی به دست جنیفر لافلور میآید، که همچنین یک کهنهکار دوپلاس است، که این تجمل را دارد که میتواند سبک بداههپردازی و صمیمی دوپلاس را با فیلمهای مقرون به صرفه، تلویزیون، اپراهای صابون و دیگر پروژههای مستقل مقایسه کند. وقتی روی پروژههای بزرگتر کار میکنید، فشار زیادی برای ماندن در برنامه، انجام آن در اولین بار و حرکت سریع وجود دارد. فکر میکنم تولیدات زیادی وجود دارند که دوست دارند هر پلان در یک برداشت انجام شود و به جلو حرکت کند. این می تواند برای یک بازیگر واقعاً ترسناک باشد، حداقل برای من، جایی که شما احساس می کنید باید بار اول آن را درست انجام دهید. که نمی توانید در آن آرام بگیرید. مارک و جی به شما اجازه می دهند یک هفته کامل - در صورت نیاز - برای یک لحظه وقت داشته باشید و خوشبختانه ما معمولاً به یک هفته کامل نیاز نداریم. درست می فهمند.»
بنابراین چگونه می توانید به این ترکیب جادویی دست یابید؟ همانطور که مارک دوپلاس اغلب گفته است، این حمایت با حمایت، به ویژه حمایت خانوادگی همراه است، و در مورد مارک و جی، این حمایت پدرشان بود. اگرچه آن چیزی نیست که به عنوان یک حامی هنر توصیف شود، آقای دوپلاس ارشد آن را به عنوان یک پدر حامی جبران کرد. «باید از جایی بیاید. من معتقدم که چون لحظهای است که فکر میکنم هنرمندان در حال مبارزه هستند و سعی میکنند بفهمند چه کسی هستند. و اگر آنها 45 ساعت در هفته کار داشته باشند، 95 درصد از شانس آنها برای شکستن و کشف اینکه چه کسی هستند از بین می رود. پدر ما اساساً مقدار بسیار کمی پول به ما داد، اما به اندازه ای بود که بتوانیم در آن دوره زندگی کنیم تا نتوانیم انرژی خوب خود را در میزهای انتظار هدر دهیم، اما بتوانیم انرژی خوب خود را برای ساختن هنرهای مزخرف هدر دهیم تا زمانی که بفهمیم چیزهای خوب چیست. . بنابراین این دوره 2-3 ساله از 22-25 یا هر آنچه در زندگی شما وجود دارد، بسیار بسیار مهم است.
با پنج فیلم در شش سال به عنوان نویسنده/کارگردان، پسران «نوعی فیلمنامه تمام شده اند. خوشبختانه، وقتی شروع به چراغ سبز شدن کردیم، بارگیری کردیم. در حال حاضر ما واقعاً در مرحله نوشتن هستیم. ما هر دو با هم زیاد می نویسیم و فقط روی ایده ها کار می کنیم و مشخص می کنیم که در آینده چه کاری می خواهیم انجام دهیم. . و ساختن پنج فیلم بعدی.'
#
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB