ماری آنتوانت

نویسنده: دبی لین الیاس

احتمالاً بیشتر به دلیل اظهار نظر نابخردانه‌اش «بگذارید کیک بخورند» که فرانسوی‌ها در اطراف او گرسنه می‌ماندند، شناخته می‌شود، ممکن است کسی این باور را داشته باشد که این پادشاه بی‌احساس معروف به ماری آنتوانت سزاوار این است که سرش را بریده و سپس به نمایش بگذارند. در یک بشقاب به Populus فرانسوی. اما، به لطف نویسنده/کارگردان روشن‌فکر و شادی‌بخش، سوفیا کاپولا، ما دریچه جدیدی داریم که زندگی ماری آنتوانت از آن باز می‌شود - جنبه‌ای خصوصی، جنبه‌ای شخصی که همه با آگاهی همیشه گفته می‌شود که این دختر چیزی بیش از این نیست. 15 ساله که با لویی شانزدهم نامزدی کرد. سن چه فرقی می کند.

از طریق یک درس کوتاه تاریخ، ماری آنتوانت از خانواده سلطنتی اتریش بود. در سن ۱۴ سالگی با وارث فرانسوی لوئیس شانزدهم به یک ازدواج بدون عشق فروخته شد، این روش مادرش برای حفظ خانواده، ثروت و طرح های خودش برای شهرت و ثروت بود. (بدیهی است که این همان چیزی است که این تئوری را برای نسل‌های مادر شروع کرد که آنها مجبور بودند دخترانشان را به خاطر پول ازدواج کنند و خداییش باید برای پول باشد. خوشبختانه مال من هرگز این عقیده را نداشت.) در ابتدا ماری به وجد آمده بود. او جوان بود. او زیبا بود. او بارگیری شده بود. تنها هدف او در زندگی 14 سالگی و خوش گذرانی بود. شایستگی؟ قوانین؟ منع رفت و آمد؟ برای او اعمال نشد چرا اگر تلفن های همراه اختراع می شد، اولین الماسی بود که با جواهرساز سلطنتی روی شماره گیری سریع پوشانده شده بود. مانند بسیاری از نوجوانان قرن بیست و یکم، در سن 14 سالگی، زمانی برای رویاپردازی، مسخره کردن، گپ زدن با دوست دخترتان در مورد آدم های هالیوودی و دلسوزی ها، صحبت در مورد لباس ها و پسران و نوشتن روی دفترچه های گشادتان در مدرسه رویایی، غریب و بدون مسئولیت. دنیایی به رنگ آب نبات پنبه ای پر از شامپاین، شکر و هر چیز خوب. اما متأسفانه برای ماری، این وجود پودری شادمانه دوام نیاورد.

با درگذشت پدرشوهرش، پادشاه لویی پانزدهم، لویی شانزدهم تاج و تخت را به دست گرفت و زندگی ماری برای همیشه تغییر کرد. به یکباره وظایف و قوانین و پروتکلی وجود داشت، چه رسد به فشار مداوم برای ایجاد وارث تاج و تخت. ماری که مجبور به بندگی خود-ادراکی شده است، زندگی دیگر متعلق به او نیست زیرا سختی ها و مسئولیت های اداره یک پادشاهی در مرکز صحنه قرار می گیرند. و سعی کنید که او کودک بی‌خیالی از اتریش باشد که با سگ پاگ کوچک در چمن غلت می‌زند، به زودی مشخص می‌شود که ماری آنتوانت در ترجمه از کودکی به بزرگسالی گم شده است.

کریستن دانست در نقش ماری آنتوانت زیبا درخشان است. او با شور و شوق بی شرمانه، بزرگتر از زندگی است، با شور و شوق شادی آور جوانی. تصویر پرشور او از ماری هم طراوت و هم دلگرم کننده است. دانست در ایجاد نبرد شخصی در درون ماری متضاد - خواسته ها و خواسته های او در مقابل وظیفه و مسئولیت و اوایل بزرگسالی برتری دارد. او نیازی به عذرخواهی برای تحقق دیدگاه کاپولا یا تفسیر مجدد تصورات نادرست در مورد این بانوی تاریخی ندارد. جیسون شوارتزمن نیز بی‌تفاوت نیست و رفتار لویی شانزدهم را با قاطعیت سلطنتی به خود می‌گیرد. سفتی او بهترین تعریف برای نشان دادن دوگانگی بین این دو شخصیت است. او همچنین برای پادشاه جوان جذابیت و جذابیت به ارمغان می آورد، به ویژه در صحنه ای که ماری و لویی سرانجام رابطه خود را به پایان رساندند.

ریپ تورن بار دیگر تنوع خود را نشان می‌دهد و نقش شاه لویی پانزدهم را برعهده می‌گیرد و اعتماد به نفس و کنترلی ضمنی در شخصیت و کنترل و درک شخصیت از وضعیت جهان دارد. با این حال، من به ویژه تحت تأثیر جودی دیویس در نقش Comtesse de Noailles هستم. حرص و خجالت سرد او گویای رابطه بین خانواده سلطنتی و طبقه بالا و برداشت آنها از ماری است. دیویس کامل است. و آسیا آرجنتو در نقش مادام دو بری نقش آفرینی می کند. او B را در B-e-a-t-c-h قرار می دهد. مدت‌هاست که کمتر از آن رتبه‌بندی شده و عمدتاً به خاطر کارش در سینمای بین‌المللی شناخته می‌شود، برای نگاهی کاملا متفاوت به آرجنتو، او را در «ترانسیلوانیا» ببینید که اولین حضورش در آمریکا در جشنواره AFI در ماه نوامبر است. با مقایسه این دو اجرا به تنهایی، آرجنتو تنوع خود را نشان می‌دهد و ثابت می‌کند که نیروی بزرگی در عرصه بازیگری است. چرخش خنده‌دار مولی شانون در نقش خاله ویکتور که به عنوان یکی از خانم‌های منتظر ماری خدمت می‌کند، قابل نادیده نیست.

با ماری آنتوانت، سوفیا کاپولا ثابت می‌کند که اصلاً در حال حاضر نیست و «گمشده در ترجمه» اتفاقی نبوده است. (کاملا رک و پوست کنده، من دیدگاه‌های بیانگر بصری منحصربه‌فرد سوفیا را در فیلم به دیدگاه‌های پدرش فرانسیس فورد کاپولا ترجیح می‌دهم.) در نظر گرفتن وظیفه‌ی دلهره‌آور ایجاد یک چرخش تازه بر روی شخصیت‌های تاریخی و پشت سر گذاشتن نقاب بدون تخریب کامل تاریخ، هرگز آسان نیست، و کاپولا به زیبایی انجام می دهد با آنچه که در حال تبدیل شدن به چشم انداز رویایی قهرمان اصلی او است، داستان با خلق و خوی ماری مطابقت دارد. زمانی که ماری خوشحال و بی خیال است، شاد و سریع است. آهسته تر، روشمندتر و حتی با احترام به تاریخ، زمانی که مسئولیت و بزرگسالی سر زشت خود را بالا می برد. با گذراندن ماری در سن 30 سالگی، کاپولا بر احساسات و دیدگاه عاطفی ماری متمرکز می‌ماند و دامنه همه چیز را پوشش می‌دهد، از دوران جوانی او از تشویق کردن در یک 'کنسرت' گرفته تا رابطه با یک مرد نظامی بسیار خوش‌تیپ تا ناامیدی و سرخوردگی. شوهر سلطنتی او که از نظر جنسی بی علاقه بود. اگرچه بخشی از فیلم است، اما زمان کمی صرف فجایعی که مردم فرانسه در طول سلطنت لوئیس متحمل شدند، می‌شود، که نشان دهنده توانایی کاپولا برای ماندن در نقطه و تمرکز بر محوریت فیلم است. ماری کودکی است که در یک فروشگاه شیرینی‌فروشی فعالیت می‌کند. او می داند چه می خواهد و دنبال آن می رود.

از نظر بصری فیلم فراتر از سرزنش است. با روکش قندی رنگی پنبه ای، شکوه و عظمت را در بهترین حالت خود تجلیل می کند. بسیار زیبا. از ورود طلایی ماری به فرانسه قرن هجدهم و خلع او از هر آنچه اتریشی است تا غوطه ور شدن او در انحطاط نفسانی که ثروت و موقعیت تازه یافته اش برای او فراهم می کند، ما با مجموعه ای از تصاویر بصری که به اندازه کافی برای شیطان-شاید تنظیم شده اند رفتار می کنیم. آهنگ های مراقبت و آهنگ های دهه 1980.

کاپولا دوباره با کیت بارت، طراح تولید «گمشده در ترجمه» همکاری می‌کند و ورونیک مرلری را به‌عنوان دکورکننده صحنه می‌آورد. فیلمبردار لنس آکورد نیز با کاپولا دوباره کار می کند و یک هوس بصری مسحورکننده و مسحورکننده را ارائه می دهد که غرق در بینش کاپولا است. برای زیبایی این فیلم، کارگردانی هنری Anne Seibel و لباس نفیس Milena Canonero است. به دنبال اسکار باشید که در ماه فوریه درب خانه های آنها را بزند!

و البته، نادیده می‌گیرم که به موسیقی متن فوق‌العاده آن اشاره نکنم. کاپولا با اقتباس از یک قطعه موفق دیگر دوره موسیقی مدرن، (داستان یک شوالیه)، برتری بصری خود را با همه چیز، از گروه های دهه 80 Siouxsie & the Banshees گرفته تا Cure تا New Order و سپس آهنگساز کلاسیک، Rameau، تحسین می کند. نتیجه فوق‌العاده است و کل این تجربه را برای سیر کردن تمام حواس تبدیل می‌کند.

MAIRE ANTOINETTE لذت انحطاطی است. ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه!

ماری آنتوانت: کرستن دانست

لویی شانزدهم: جیسون شوارتزمن

لویی پانزدهم: ریپ ترن

مادام دو بری: آسیا آرجنتو

عمه ویکتوری: مولی شانون

نویسنده و کارگردان سوفیا کوپولا. دارای رتبه PG-13. (123 دقیقه)

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما