توسط:دبی لین الیاس
استودیو انقلاب کپی رایت عکس
تامی لی جونز در حال نقش پرستار بچه برای تشویق کنندگان کالج؟ هالیوود چقدر ناامید است؟ یا به تعبیر کریس راک، تامی لی چقدر از دستمزد ناامید است؟ حالا اشتباه نکنید تامی لی جونز یکی از ده بازیگر مورد علاقه من در تمام دوران است. 'دختر معدنچی زغال سنگ' یا 'خطر دوگانه' یا 'مردان سیاهپوش' یا حتی 'آتشفشان' (بله، 'آتشفشان')، عملکرد او همیشه برجسته است. او شخصیت را در بر میگیرد و حتی در جدیترین فیلمها، زمانبندی کمدی بیحرکت او همیشه میدرخشد و به تماشاگران و تهیهکننده فیلم (که جونز یکی از آنهاست) بیش از ارزش پولشان میدهد. متأسفانه، در «مرد خانه» نه تنها ویل اسمیت یا اشلی جاد یا سیسی اسپیسک وجود ندارد که استعدادهای جونز را به نمایش بگذارد، بلکه فیلمنامهای است که بدون شروع، میانه یا پایان واقعی به شدت شکست میخورد و در نتیجه، جونز در فیلمی بسیار غیراصیل، بینظیر و بیش از خندهدار هدر میرود. این واقعیت که کلمبیا هیچ اکران منتقدی نداشت باید نشانگر بزرگی از محصول «تمام شده» باشد. بود.
رولند شارپ، معاون تگزاس، در حال تحقیق در مورد قتل مورگان بال، شاهد اصلی دادستانی در محاکمه یک قاچاقچی سرشناس مواد مخدر است. اولین مشکل او این است که هیچ سرنخی از هویت قاتل ندارد. مشکل دوم او این است که پنج تن از تشویقکنندههای دانشگاه تگزاس لانگهورنز شاهد قتل بودند، اگرچه آنها هیچ سرنخی دقیقاً ندارند. مشکل سوم او این است که او باید از تشویق کنندگان در برابر خطر بالقوه محافظت کند که منجر به بزرگترین مشکل او می شود - او باید با دختران به خانه جماعت نقل مکان کند و به عنوان مربی تشویق کننده آنها ظاهر شود در حالی که نه تنها تلاش می کند از آنها محافظت کند، بلکه قتل را حل کند. افراد بد را بگیرید و پلیس بدی را که درگیر تحقیقات است از بین ببرید. اوه، و بیایید ماجراجوییهای شخصی شارپ و عدم ارتباطش با دخترش اما که خودش درگیر معمای قتل میشود، و همچنین علاقه عاشقانهاش به یک استاد ادبیات که نمیداند چگونه به دادگاه بپردازد را فراموش نکنیم. البته این دری را به روی تصاویر کوچک زندگی باز می کند که دختران را به نکات دوستیابی شارپ می پردازد و شارپ بیشتر قرار ملاقات های دختران را رد می کند.
جونز با اشاره ای جعلی به نقش های «فراری» و با هوسبازی معمولی اش، در نقش رولند شارپ ایده آل است. جونز با تحویل ثبت اختراع و تسلیم جنجالی خود، بهترین بخش فیلم است. اما، اگرچه شارپ قابل باور است، اما به دلیل نداشتن یک شریک برای ضربات کلامی، از ضریب دوستپذیری کوتاهی میکند. جونز اینگونه بهترین کار را می کند. متأسفانه، بقیه بازیگران آنقدر از جونز فاصله دارند که به دلیل فیلمنامه و کارگردانی ضعیف، خلاء بیشتری را برای فیلم به ارمغان می آورد. کلی گارنر، ونسا فرلیتو، مونیکا کینا، کریستینا میلیان و پائولا گارسس بهعنوان تشویقکننده، بارب، هدر، ایوی، آن و ترزا وارد صحنه میشوند و اگرچه جرقههایی از سیناپسها وجود دارد، اما در مجموع آنها مظهر هر جوک تشویقکننده بیبیتی هستند که تاکنون نوشته شده است. با توجه به اینکه گارنر از «هوانورد» تازه کار است و با مارتین اسکورسیزی کار میکند، به شما اطمینان میدهم که او با بیمبت فاصله زیادی دارد، اما باز هم، فیلمنامه ضعیف حتی در مورد استعدادهای این دختران هم عدالت را رعایت نمیکند. آن آرچر در نقش پروفسور مولی مک کارتی بسیار خوشآمد اما مینیمال ظاهر میشود و به نظر میرسد که باز هم به دلیل کمبود فیلمنامه در حال شکست است. اما یک امتیاز بزرگ، کرتیس آرمسترانگ در نقش مورگان بال است. چه در نقش بوگر در «انتقام نردها»، «هربرت ویولا» در «مهتابی» یا «مورگان بال» در «مرد خانه»، کورتیس لذت تماشایی تضمینی است.
نوشته رابرت رمزی، متیو استون و جان جی مک لافلین، تنها می توان باور کرد که این فیلمنامه نمونه ای از انگشتان بیش از حد روی ماشین تحریر است. رمزی و استون قبلاً توانایی خود را با فیلم خندهدار «بیرحمی غیرقابل تحمل» نشان دادهاند که «مرد خانه» را حتی نابخشودنیتر میکند، زیرا برای یک استاد کمدی مرده دیگر، جورج کلونی نوشتهاند. اما شاید چیزی که آنها به آن نیاز دارند و در اینجا گم شده است، شوخ طبعی ها، تندخو و زبان گزنده است تا به عنوان چسبنده به داستان عمل کند. بدون حضور، ما پسرانی را داریم که سعی میکنند یک خط داستانی اجباری احساسی و احساسی بین شارپ و دختران ایجاد کنند و سپس بهطور تصادفی در چنین رابطهای اتفاقات طنزآمیزشان را به نمایش بگذارند. بیا، همه ما چند بار دیده ایم که پدر/برادر/دوست پسر در حال خرید تامپون shtick است؟ یا بچه های زایمان را زیر پا بگذارید؟ یا تاریخ ها را در مورد چه کسی، چه چیزی، چرا، چه زمانی، چگونه امتحان کنید؟ یا آیین های زیبایی زنانه را امتحان کنید؟ همه چیز شبیه برش و چسباندن طرح هایی از حدود 7 فیلم مختلف است. شاید ده مورد از توهینآمیزترین و عجیبترین لحظههای فیلم، تعارف سدریک سرگرمکننده در نقش واعظی باشد که با دختران «شادمانی/رقصیدن» میکند. متعجب؟ آیا سر تکان دادم و چیزی را از دست دادم؟ و بیایید سکانسهای مورد نیاز بنگ، بنگ، تیراندازی را فراموش نکنیم که به عنوان پیوندی با قتلی که منجر به کل وضعیت شد.
در نهایت، تقصیر این فیلم بر دوش کارگردان استفان هرک است و باز هم، تنها چیزی که میتوانم حدس بزنم این است که «او به چه چیزی فکر میکرد». از طرفداران پر و پا قرص هرک از زمان «ماجراجویی عالی بیل و تد» تا «سه تفنگدار»، «اردکهای توانا» و «ستاره راک»، از یافتن او در راس «مرد خانه» شگفتزده شدم. مرد کمدی بلد است. او درام را می شناسد. او مخاطب نوجوان، مخاطب کودک و مخاطب خانواده را می شناسد. فیلم های قبلی او همگی تداوم، انسجام و جریانی دارند که تماشاگر را به درون فیلم و شخصیت ها می کشاند. هیچکدام از اینها در اینجا وجود ندارد که منجر به زمین بایر سلولوئیدی می شود. با شروع به عنوان یک فیلم اکشن ماجراجویی، تغییر ناگهانی به کمدی نوجوانان و سپس ترکیبی از دو مفهوم وجود دارد.
«مرد خانه» اگرچه لحظات خود را دارد (هرچند اندک)، اما در درجه اول اتلاف وقت و اتلاف استعداد (در همه زمینه ها) است. من جونز را دوست دارم. من پیش فرض را دوست دارم. اما، 'مرد خانه' چیزی نیست که من حتی در خانه ام روی DVD بخواهم.
رولند شارپ: تامی لی جونز آن آرچر: مولی مک کارتی مورگان بال: کرتیس آرمسترانگ
به کارگردانی استفن هرک. نوشته رابرت رمزی، متیو استون و جان جی مک لافلین بر اساس داستانی از جان جی مک لافلین و اسکات لودبل. انتشار تصاویر کلمبیا دارای رتبه PG-13. (97 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB