نویسنده: دبی لین الیاس
از یک آلفارومئو 1925 گرفته تا جکی ویور با الماس 2.9 میلیون دلاری تا لباس های قدیمی فرانسوی دهه 1920 تا ظرافت اثیری Cap d'Antibes و Mouans-Sartoux گرفته تا کالین فرث (*آهی قدیمی) وودسی همیشه باهوش. زیبایی جهان و زرق و برق کلاسیک با کمی هوی و هوس لمس شده و همه در جادو در نور ماه غرق شده است. آلن درخشان و چشمک زن مانند حباب های یک لیوان شامپاین صورتی یا رقصیدن مانند نقاط نور در پرتو ماه، با زیرمتن، طنز و عاشقانه، دنیایی عالی از افسون را خلق می کند. آلن با فراخوان عشق مادامالعمر خود به جادو و شیفتگی به جادو، ما را در دنیایی توهمی غوطهور میکند که مؤمنان و بیایمانها را به یکسان فرامیخواند، جشنها و مدیومهای دوران ظهور را جشن میگیرد و زمانی را جشن میگیرد که توهمگرایان مانند وودی آلن، اوهها و آهها را تداعی میکردند. با فیلم هایش می کند
استنلی کرافورد یکی از مشهورترین شعبده بازان جهان است. استنلی با هویت واقعی خود که فقط برای همنوعان این صنعت شناخته شده است، برای عموم دوستدارانش با نام وی لینگ سو، جاسوس چینی شناخته می شود. کرافورد با به کارگیری بسیاری از همان 'ترفندها' و اعمال محو هری هودینی، ویژگی دیگری را با استاد جادو به اشتراک می گذارد - شیفتگی به روشن بینی. اما در حالی که هودینی به زندگی پس از مرگ و توانایی برقراری ارتباط با کسانی که در ماورا هستند اعتقاد دارد، استنلی اینطور نیست، و از شهرت خود به عنوان ابزاری برای افشای رسانهها و سریالها بهعنوان جعلیهایی که معتقد است، استفاده میکند.
پس از پایان آخرین تور خود در اروپا، استنلی آماده استراحت است که توسط یک دوست قدیمی و جادوگر، هاوارد بورکان، نزدیک شود. به نظر می رسد هاوارد و برخی از دوستان دیگر به دنبال کمک استنلی از بیوه ثروتمند گریس کاتلج هستند. گریس ناامید است که با همسرش در دنیای ارواح ارتباط برقرار کند و یک روشن بین جوان آمریکایی به نام سوفی بیکر را به خانه خود در کوت دازور احضار کرده است تا به او در انجام این کار کمک کند. اگرچه بورکان و دیگران نمیتوانند هیچ ناسازگاری یا رشتهای در تواناییهای سوفی بیابند، اما امیدوارند استنلی بتواند. نه تنها گریس را از پرداخت هزاران و هزاران دلار به سوفی به خاطر شیطنتهای فریبندهاش ممانعت میکند، بلکه به عنوان وسیلهای برای بورکان برای نشان دادن استنلی به دیگر دوستانش و مطبوعات به عنوان افشای یک کلاهبرداری دیگر.
تحت پوشش دیگری، تاجر دوره گرد و آشنای بورکان و به بهانه دیدار عمه اش که در آن نزدیکی زندگی می کند، از استنلی دعوت می شود تا از عمارت کتلج دیدن کند تا با هم ترکیب شوند، با هم درآیند و در جادوی سانس های سوفی غرق شوند. در ملاقات با سوفی، استنلی به وضوح از زیبایی جوانی چشم آبی، مو قرمز و پوست چینی او غافلگیر شده است. با این حال، برای اینکه در مأموریت خود ناامید نباشد، طبیعت زیبای دختر را نادیده می گیرد و در صدا و رفتار لحنی جنگجو، کنایه آمیز و برتر می گیرد. لحنی که سوفی به راحتی با شوخ طبعی و شوخ طبعی تطبیق می دهد. اما شخص دیگری نیز به سوفی علاقه دارد. گریس در حال نواختن یوکلل، یکی از آهنگهای پسرش، بریس، که در اولین نگاه با سوفی ازدواج میکند، قسم میخورد.
هر چه استنلی سختتر تلاش میکند تا ثابت کند سوفی جعلی است، بیشتر از بینشهای عجیب او شگفتزده میشود - حتی وقتی او در طول یک جلسه با همسر متوفی گریس 'تماس میگیرد' خود را مات و مبهوت میبیند. و به همان اندازه که استنلی در ماموریت خود تلاش می کند، بریس سخت تر تلاش می کند تا سوفی را جلب کند و او سریعتر گوشش را کر می کند. اما در یک رانندگی هیجان انگیز پس از بازدید از عمه ونسا استنلی، غیرقابل تصور اتفاق می افتد. سوفی و استنلی که با یک ماشین خراب در یک طوفان باران گرفتار شده اند، به مخفیگاه دوران کودکی استنلی پناه می برند - رصدخانه نایس. و در آن لحظات کوتاه جادو در نور ماه، استنلی باید با امر اجتناب ناپذیر روبرو شود. او عاشق سوفی شده است.
کالین فرث. باهوش، بینظیر، مظهر قهرمان رمانتیک. هنوز، هنوز و همیشه محبوب ما 'آقای. دارسی»، چه او از جین آستین در سال 1813 یا هلن فیلدینگ در لندن در سال 2001 یا در اینجا به عنوان استنلی کرافورد، کالین فرث مردانگی و عاشقانه را در جادو در نور مهتاب قرار می دهد. فرث با تحقیر لذتبخش و سرمای غمانگیز و شادیآمیز که رمانتیک واقعی را در زیر میپوشاند، جادوگر چیره دست است که به آرامی اجازه میدهد نمای استنلی ترک بخورد و سپس بشکند. بله، لحظاتی وجود دارد که وقتی فرث طلسم خود را نه تنها بر فیلم و سوفی اما استون، بلکه بر تماشاگران نیز می زند، یک *آه* جمعی از تمام تماشاگران زن خواهید شنید. برجسته نه تنها مونولوگ های متعددی است که آلن فرث را اجرا می کند، بلکه در اصل، چندین تک گویی نیز دارد. به ندرت پیش می آید که استعدادهای صحنه فرث را مانند اینجا ببینیم. او با هر یک به کلمات، احساسات و صفحه فرمان می دهد، هرگز تزلزل نمی کند و هرگز شکست نمی خورد. صحنه های بین فرث و ایلین اتکینز در نقش عمه ونسا استنلی به خصوص جذاب است. بسیاری فرث و اتکینز را به عنوان مادر و پسر در «آنچه یک دختر میخواهد» به یاد میآورند. دیدن آن شیمی که در اینجا به عنوان خاله دوست داشتنی و برادرزاده دوست داشتنی مورد بررسی قرار می گیرد، فقط سنگ محک جادویی دوست داشتنی خود را به فیلم اضافه می کند.
اما استون خود پرانرژی و سرزنده همیشگی اوست. او و فیرث با دیالوگ های آلن خیره می شوند و لحن پرخاشگرانه و تند تند تند و تیز را به تصویر می کشند، کری گرانت و رز راسل. جالب توجه جسمانی است که استون برای سوفی به ارمغان می آورد. یک غلتک مقدس تقریباً المر گنتری با حرکات بیش از حد اغراق آمیز بازوها در زمانی که سوفی «بینایی دارد» اما سپس آن را با خلق و خوی متضاد از خلاقیت به آزادی زنان متضاد می کند. این یک دینامیک کنار هم قرار گرفته جالب است که اگرچه پر جنب و جوش است، اما پایه واقعی پیدا نمی کند.
سایمون مک برنی در نقش هاوارد بورکان مردی با راز است. چیزی که مکبورنی در آشکار کردن آن بسیار ماهرانه است، به لطف چشمهای رسا، دنبالهای ظریف از خردههای سوخاری را به ما میدهد تا دنبال کنیم و فکر کنیم. مک برنی یکی از ستارگان درخشان ناگفته در میان بازیکنان حامی است.
هامیش لینکلیتر تسکین کمیک بسیار سرگرمکنندهای ارائه میکند - از بازی یوکلل بریس (که برایس همیش معلمی را استخدام کرد تا به او نحوه بازی کردن را بیاموزد) گرفته تا چشمهای حنایی و سگ تولهسگ که در تحسین سوفی استون هستند. پویایی مادر و پسری بین لینکلیتر و جکی ویور نیز به همان اندازه لذت بخش است که البته جای تعجب ندارد، تبدیل شدنش به گریس کتلیج آفتاب پرست است. ویور در طول سکانسهای سکانسها کمی سادهتر میافزاید، زیرا «به فراتر» صحبت میکند. لذت غریب.
استعداد هدر رفته مارسیا گی هاردن در نقش مادر سوفی، خانم بیکر است. صحنههای او با چهرهای هرسشده، محاسبهگر و دستکاریکننده، مختصر هستند و به نظر میرسد که تنها به عنوان یک نوک چنگال عمل میکنند که پودر سوخاری خوشمزه مکبورنی را به ما میخورد.
همانطور که آلن به طرز ماهرانه ای این کار را انجام می دهد، او به طور موجز لحظات را در زمان ثبت می کند، آنها را با قلب و شوخ طبعی رمانتیک می کند، ما را در زمان و مکان غرق می کند، اما با مضمون های زیرمتنی بی زمانی، و همه آن ها بدون تله های خیمه ای با بودجه فوق العاده. او برای آگاهی دادن به شخصیتها و مخاطبان، به هوش سریع، حرفهای دوگانه، واژههای متمایز نقطه و کلاس و ساختار جملات روزهای گذشته تکیه میکند. اگرچه آلن در ساختار رام-کام تا حدودی فرمولی است، اما آلن از ماده واقعی فرمول برای دامن زدن به بحث استعاری پنهانی در مورد والدین و فرزندان، ثروت و فقر، واقعیت در مقابل داستان، حقوق زنان، مذهب در مقابل ماوراء طبیعی، ترفندها و ترفندها استفاده می کند. و البته عشق، با هر یک از آنها مانند نقاط نورانی در پرتو ماه. لوکیشنهایی که با دقت انتخاب شدهاند و توجه به لباسهای دورهای و تزیینات ظریف در طراحی مد و تولید، بلندتر از پرپر و اشباعترین قابهایی که اغلب از فیلمسازان دیگر میبینیم، بلندتر صحبت میکنند و اطلاعات بیشتری دارند. نتیجه موثر، غوطه ور و زیبا و با جادو در نور ماه، نکاتی از جورج برنارد شاو و پرستون استرجز، و روزهای گذشته از زرق و برق بزرگ Barrymores و 'The Grand Hotel' است. آلن موفق می شود که ما را در دهه 1920 احساس کند و هر لحظه امکان جادو را در اختیار دارد.
کلید بسیاری از فیلمهای آلن، و قطعاً اینجا، کار او با یکی از فیلمبرداران بازگشتهاش، در این مورد داریوش خنجی است. Khondji با تجلیل از نورهای طولی و فصلی Cote d’Azur و با لنز 35 میلی متری، یک پالت بصری درخشان و مجلل و در عین حال سبک ایجاد می کند. Khondji با رمانتیک کردن هنر دکو اروپایی آن دوره، تجربه را با استفاده از لنزهای Cinemascope قدیمی بیشتر کرد و تصاویر را نرمتر کرد. قابل توجه تصمیم آلن و خونجی به همراه ناظر رنگ پاسکال دانگین در مرحله پس از تولید برای رندر کردن فریم ها به گونه ای است که به فیلم رنگ اتوکروم دهه 1920 بدهد. به ویژه افزودن بیشتر به MAGIC IN THE MOONLIGHT، روش آلن برای ایجاد یک قاب و قرار دادن دوربین است. دوربین به ندرت با یک عکس حرکت می کند. نما قاب می شود و بازیگران درون کادر حرکت می کنند. تعداد کمی از آنها وجود دارد، در نتیجه پرتره کاملتری از شخصیتها و سیال بودن احساسات در یک صحنه ایجاد میشود.
سونای گرانده، بازیگر، در اینجا با طرحهای اورجینال قدیمی و طرحهای مد روز پیشی میگیرد که در صورت لزوم، با پارچهها و تزئینات مربوط به دهه 1920 برای فیلم ساخته شدند. اگرچه لینکلیتر چندان علاقهای به لباسهای لباسهای دورهمی نداشت ('آنها خیلی ناراحت بودند')، ویور از ظرافت نه تنها لباسهایش، بلکه از الماسهای 2.9 میلیون دلاری که در صحنه مهمانی میپوشد هیجان زده بود. همانطور که جای تعجب نیست، رنگ لباس کلید شخصیت ها و فلسفه های مربوط به آنها است. به عنوان مثال، استنلی Firth نه تنها در ابتدا در لباسهای سه تکه با ساختار سفت و سخت، بلکه در رنگهای تیره است. با پیشروی فیلم و با باز شدن ذهن استنلی به احتمالات زندگی و زندگی پس از آن، رنگ لباس او نیز مانند پارچه روشن می شود، زیرا به زودی او را با کتانی معمولی کرم رنگ می بینیم. گریس جکی ویور، که از ابتدا معتقد بود، همیشه در رنگهای پاستیل، سفید، نقرهای، حریر و ساتن با رنگ روشن است، در حالی که رنگهای قرمز و طلایی در طراحی استون سوفی رایج است.
طراحی تولید توسط Anne Seibel نفس گیر است و نه بیشتر از طراحی صحنه مهمانی که یک شکوه درخشان پر رنگ است که یادآور جشن سیاه و سفید چشمک زن حیاط خلوت Joss Whedon در 'Much Ado About Nothing' یا Max Reinhardt در سال 1935 'A Midsummer' است. رویای شب». با بهره گیری از مکان های سرسبز مانند Villa Eilenroc در Cap d'Antibes، Villa la Renardiere در Mouans-Sartoux و تاکستان Chateau du Rouet در Le Muy، شاید جادویی ترین و از نظر تاریخی الهام بخش، رصدخانه نیس با گنبدی طراحی شده توسط گوستاو ایفل باشد. (بله، آن ایفل). MAGIC IN THE MOONLIGHT سرشار از غنای تاریخی بصری است.
رمانتیسیسم کلاسیک که با طنز عجیب وودی آلن گفته می شود، جادو در نور مهتاب همان جادو است.
نویسنده و کارگردان وودی آلن
بازیگران: کالین فرث، اما استون، آیلین اتکینز، جکی ویور، سایمون مک برنی، مارسیا گی هاردن، همیش لینکلیتر
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB