نویسنده: دبی لین الیاس
یکی از بیست فیلم برتر من در تمام دورانها، «اجازه بدهید درست» اثر توماس آلفردسون است. این داستان که توسط جان لیندکویست بر اساس این رمان پرفروش به همین نام نوشته شده است، داستان اسکار، پسری بداخلاق و قلدر با جنبه تاریک کمی کنجکاو و پیچیده است که با الی، جوانی مسحورکننده، معصومیت عشق را کشف می کند و می یابد. دختری که اغلب بوی خندهدار میدهد، نمیتواند خورشید یا نور را تحمل کند و همانطور که اسکار میآموزد، در واقع یک موجود شب است. آیا عشق او می تواند تشنگی الی برای خون را نادیده بگیرد؟ داستانی طلسمکننده و فیلمی عالی اجرا شده در حومه استکهلم بلکبرگ در سال 1982، زمانی که من دو سال پیش درست قبل از اکران فیلم در ایالات متحده با اندرسون مصاحبه میکردم، یک اقتباس انگلیسی زبان هالیوود از قبل در دست ساخت بود. با توجه به عالی بودن داستان و ادعای انتقادی و استقبال تماشاگران از فیلم آلفردسون در خارج از کشور، به راحتی میتوان فهمید که چرا یک نفر روی بازسازی میپرد. اما این سوال پیش می آید که چگونه می توانید در کمال پیشرفت کنید.
نویسنده/کارگردان مت ریوز که توضیح می دهد چگونه LET THE RIGHT ONE در زیر چشم و قلم خود به LET ME IN تبدیل شد. هنگامی که برای اولین بار به او نزدیک شد، 'این دلهره آور بود. اما هرچه پیش میرفت، دلهرهآورتر میشد، زیرا وقتی برای اولین بار درگیر شدم، در ابتدا تقریباً یک سال قبل از اکران فیلم، آن را برایم آوردند. بنابراین من هرگز در مورد آن نشنیده بودم. به من نشان دادند. اولین پاسخ من با دیدن آن این بود که به آنها گفتم که واقعاً نمیدانم که باید آن را بازسازی کنند زیرا فوق العاده بود. من فکر می کنم شگفت انگیز است. من واقعاً در سطح شخصی با آن ارتباط برقرار می کنم. فوق العاده است من را می ترساند که بخواهند آن را بازسازی کنند. و سپس من رمان را خواندم و آن نیز مرا غافلگیر کرد. به انواع جزئیات مربوط به دوران کودکی اسکار پرداخت. من واقعاً با آن ارتباط برقرار کردم زیرا مربوط به دوران کودکی لیندکویست بود که در دهه 80 بزرگ شد. و من در همان زمان در ایالات متحده بزرگ شدم. ناگهان شروع کردم به این فکر که شاید راهش این باشد که آن را به یک زمینه آمریکایی ترجمه کنم که از دوران رشد به یاد دارم تا این ایده به هیچ وجه تلاشی برای پا گذاشتن روی انگشتان فیلم آلفردسون که یک شاهکار است، نباشد. فقط نسخه خودمان از داستان را انجام دهیم. اما این همه قبل از اکران فیلم بود. من با لیندکویست ارتباط برقرار کردم و او بسیار حمایت کرد. برای احترام به آن داستان و یافتن راهی برای شخصی سازی آن احساس فشار و مسئولیت می کردم. اما بعد از اینکه پیش نویس اول را تمام کردم، فیلم سوئدی با تحسین فوق العاده ای روبرو شد و بعد از آن دلهره آورتر شد. فکر کردم: 'اوه خدای من. چه کاری را آغاز کرده ام.» آنچه ریوز شروع کرد، اجازه دهید وارد شوم، یک «کار عاشقانه» بود که «بهترین شانس را برای انجام کاری ارزشمند به او داد».
ابی دختر 12 ساله بور و چشم آبی متوسط شماست. او با نقل مکان به یک مجتمع آپارتمانی کوچک در یک شهر کوچک و شلوغ نیومکزیکو، بلافاصله چشم همسایهاش، اوون، هم سن و سال خود را به خود جلب میکند. اوون با اقامت اسرارآمیز ابی که با جابجایی او در اواخر یک شب برفی زمستانی آغاز می شود، گرفته می شود. دو مرد و یک صندوق عقب با او هستند. از طریق تلسکوپ خود (که از آن برای جاسوسی از همه همسایه ها استفاده می کند) می بیند که اولین چیزی که همسایه های جدید می خواهند پوشاندن پنجره ها با مقوا و نوار چسب است. او آن را جالب و کنجکاو می یابد. در مورد اوون، او تنهاست. کمی عجیب است، او در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می گیرد و تنها آرامش او از جاسوسی از همسایگان، بازی های ویدیویی در بازی های رایانه ای و اکنون، تعجب در مورد این دختر است.
اوون که شبها در قسمت مشترک مجتمع آپارتمانی آویزان است، مدام به پنجرههای سرپوشیده دختر جدید خیره میشود، تا اینکه لحظهای فرا میرسد که دختری پابرهنه که حتی اکنون در زمستان سرد نمیشود و ... بوی خندهداری میدهد، یک شب به او روی میز پیک نیک ورزشگاه جنگلی پوشیده از برف میپیوندد.
کنجکاو در مورد یکدیگر، با ترس بسیار، یک پیوند آزمایشی بین آن دو شروع می شود، پیوندی که به سرعت به عشق توله سگ شکوفا می شود و اوون از ابی شجاعت می گیرد و ابی در دنیای تنهایی خود دوستی پیدا می کند. اما در حالی که اوون و ابی به هم نزدیک تر می شوند، اتفاقات عجیبی در شهر زمانی آرام در حال رخ دادن است. قتل های وحشتناک غیرقابل توضیح مردی که خودسوزی به صورت و بدنش میسوزد، همسایهای که پس از حمله در حیاط آتش میگیرد. و ابی، خوب، معلوم شد ابی یک خون آشام است.
کلویی مورتز در نقش ابی مسحور کننده است. من از تماشای رشد کلویی در طی چندین سال گذشته از بازی خیرهکنندهاش در «خانه پوکر» لوری پتی تا «کیکآس» امسال و اکنون، اجازه دهید وارد شوم، لذت بردهام. به بیان ساده، مورتز بهتر و بهتر می شود. او معصومیت و آسیب پذیری بزرگی را برای ابی به ارمغان می آورد که باعث می شود فقط او را دوست داشته باشید و نگران او باشید. خجالتی آزمایشی که او از خود بروز می دهد جذاب است، پس از آن می تواند یک سکه را به موجودی وحشی شب تبدیل کند.
Kodi Smit-McPhee در نقش اوون شکنجه شده برجسته است. او با چشمانی گشاد شده از شگفتی و بی حوصلگی، معصومیت و خلوص بزرگی را برای اوون به ارمغان می آورد و عناصر خیر و شر را متعادل می کند و احساسات بسیار تاریک و تاریک ناشی از احساس درماندگی اوون را برمی انگیزد. هرگز احساس اجبار نمی کند، احساسی که او به ارمغان می آورد بسیار طبیعی و انسانی است. (در کتاب، شخصیت اسکار/اوون در واقع مجذوب انتقام، قتل و قاتلان زنجیره ای است.)
و سپس مورتز و اسمیت-مک فی را کنار هم قرار دهید و شیمی به سادگی مسحور کننده است. عشق جوان، عشق توله سگ…..خیلی خیلی شیرین. تماشای تعامل این دو و فقط تغذیه از یکدیگر لذت بخش است.
ریچارد جنکینز، نامزد اسکار، در نقش «پدر»، مرد بزرگی که به سفر میرود و از ابی مراقبت میکند، نقش برجستهای را بازی میکند. با آوردن سطح متفاوتی از احساسات به شخصیت و صحنه های او با مورتز، نتیجه جذاب است و سؤالاتی را در مورد اینکه او واقعاً کیست ایجاد می کند. قابل توجه صحنه ای است که در آن کل تاریخ ابی و پدر در کسری از ثانیه وقتی دستش را روی گونه او می گذارد و او دستش را روی بازویش می گذارد، ثبت می شود. بسیار قدرتمند و گویا. جنکینز با انجام کارهای بدلکاری خود، حتی خود را با کشیدن اجساد از میان برف، بالا کشیدن آنها به شکل قرقره، سقوط از تپه ها و در دره های کوچک شگفت زده کرد.
نوبت الیاس کوتاس به عنوان یک کارآگاه پلیس ناشناس است که در حال تحقیق در مورد افزایش ناگهانی مرگ در منطقه است. از نگاه او است که داستان شکل می گیرد و داستان شروع به بازگشایی می کند. کوتیاس آرام و تسلیم ناپذیر، عمق ضمنی را به فیلم می بخشد.
ریوز در واقع به هدف خود برای انجام کاری ارزشمند دست یافته است. ریوز با نگاهی به این پروژه با نگاهی به 'چه کاری می توانم انجام دهم تا آن را شخصی سازی کنم و آن را در دنیایی که می فهمیدم زمینه سازی کنم'، زیبایی و وحشت کتاب لیندکویست را حفظ کرد که 'جزئیات بسیار زیادی در مورد بزرگ شدن در سوئد دارد. آن زمان.' اما پس از آن او مضامین جهانی را که لیندکویست با چنین مشخصه ای برای یک پسر سوئدی مطرح کرده بود، در نظر گرفت و همان جزئیات را برای پسری در ایالات متحده در همان دوره زمانی به فیلم آورد.
با کنار گذاشتن تحسین و هیبت خودم برای LET THE RIGHT ONE IN و خطاب به LET ME IN به عنوان یک فیلم مستقل، LET ME IN یک فیلم هیجان انگیز فوق العاده از یک عامل ترس روانی است. جالب، شدید با لحظاتی واقعاً ترسناک و وحشتناک. جلوههای ویژه بسیار کم هستند، اما وقتی استفاده میشوند، شگفتانگیز هستند، بهویژه زمانی که مورتز به یک «موجود شب» زشت تحریفشده تبدیل میشود. احساسات چند بافتی و لایهبندی شده با معصومیت و ساده لوحی کنجکاو و بیخطر. ریوز همچنین پس از یکی از حملات خون آشام ابی که او را غرق در خون کرد، صحنه ای عالی ارائه می دهد. در لحظه ای از مهربانی، اوون را می بوسد. او بی حرکت است اما در چشمانش دسیسه می بینید. سایتی دلخراش که باعث ایجاد سوال می شود و شما را طلسم می کند.
با این حال، علیرغم عالی بودن کلی، مشکلاتی وجود دارد، که کمترین آنها بدترین برف 'جعلی' است که تا به حال در زندگی خود دیده ام. بیشتر فیلم در حیاط آپارتمان با اوون و ابی اتفاق می افتد و آنها را درگیر میز ورزشگاه/پیک نیک جنگل می نشیند. من معتقدم که این بدترین نمونه برف تقلبی روی یک سطح صاف است که تا به حال دیده ام. حتی وقتی روی آن نشستند غرق نشد و برف تقلبی پاشیده شده آنقدر بی کیفیت بود که می توانستید ببینید پلاستیکی است. همچنین مشکل این است که برای چندین صحنه شبانه که قرار است سرد باشد، در هوای سرد شب در طول مکالمه بین شخصیت ها، نفس گرمی قابل مشاهده نیست. خون نیز بسیار قرمز با قوام ضعیف به نظر می رسد. کسی به آلفرد هیچکاک 101 در مورد خون توجه نکرد.
اگرچه گريگ فريزر، فيلمبردار در بيشتر فيلم، طرفدار زيادي از پتيناي زرد زرد رنگ نيست، اما در مجموع، گريگ فريزر، فيلمبردار، پالت بصري جالبي خلق ميكند و سپس آن را با قاببندي بيعيب و نقص تحسین میكند.
من واقعاً قدردانی میکنم که ریوز و جان لیندکویست، نویسندهاش، به داستان اصلی و مفهومسازی بصری وفادار ماندند، حتی دیالوگهایی که در کتاب و در LET THE RIGHT ONE IN وجود داشت. بسیار مینیمالیستی. خیلی عمدی بله، LET ME IN حس «آمریکایی» دارد، اما همانطور که هر طرفدار فیلم یا کتاب اصلی متوجه می شود، اتفاقات اساساً مشابه هستند، با چند حذف و تغییرات، شدت احساسی شخصیت ها و اجراها. هنوز وجود دارد، زیبایی این عاشقانه 'بی گناه' و معصومیت کودکی که بسیار باز است و بدون اینکه ترسیده باشد یا خسته باشد، پذیرای چیزی مانند خون آشام ها است. اما چیزی که من را ناامید می کند جزئیات فنی مانند صدا، هوای گرم قابل مشاهده در برابر سرما است. وقتی روی لبه صندلی خود نشسته اید و به این فکر می کنید که قرار است چه اتفاقی بیفتد، آن چیزهای کوچک فقط تنش و ترس را تشدید می کنند و آنها در اینجا گم شده بودند.
اکنون، با گفتن موارد بالا، و با توجه به تحسین من از LET THE RIGHT ONE IN، اجازه دهید این را بگویم: من نسخه آلفردسون را کمی به LET ME IN ریوز ترجیح می دهم. در اصل، تصویرسازی و فیلمبرداری واضح تر و شدیدتر است. سفیدی برف، مایع جوهری سیاه شب. خون قرمز روی سفید یا سیاه پاشید. از نظر بصری بیشتر تکان دهنده و تحریک کننده است. رنگ های واقعی، رنگ های غنی (یا فقدان غنی رنگ). هنگام برخورد با خون آشام ها و ترس بسیار مؤثرتر است. این واقعیت که آنها در سوئد در زمستان فیلمبرداری کردند، بدیهی است که با توجه به اینکه بر شدت روانی فیلم افزوده بود، کمک کرد. هر قدم یا قطرهای از ریزش دانههای برف روی برف را شنیدی. در فیلم اصلی و عناصر طبیعت هیچ افزایش صدایی وجود نداشت - به ویژه ضربه زدن به یک شاخه، کوبیدن برف تازه یا برف پوشیده از یخ، عناصر حسی شنیداری اضافی ترس را به فیلم اضافه می کند. که در اینجا کمبود دارد. بازی های مورتز و اسمیت-مکفی به همان اندازه برجسته هستند که لینا لندرسون و کاره هادبرانت، اگرچه مورتز کمی برجسته تر است. قابل توجه این است که در نسخه اصلی، الی خون آشام کوچک ما با موهای مشکی و اسکار، سوئدی کوچک چشم آبی بلوند است. من فکر می کنم یکی از دلایل برتری مورتز در اینجا به عنوان ابی به دلیل نگاه معصومانه و شیرینی چشم آبی بور است. هیچ نشانه ای از تاریکی در او وجود ندارد (به جز پاهای بسیار کثیف). شما هرگز انتظار ندارید که او یک خون آشام باشد.
چیزی که من واقعاً قدردانی می کنم این است که ریوز و جان لیندکویست (که رمان و نسخه اصلی را نیز نوشت) به داستان اصلی و مفهوم سازی بصری وفادار ماندند. حتی دیالوگ هم اساساً یکسان است. بسیار مینیمالیستی. بله، LET ME IN یک حس «آمریکایی» دارد، اما اتفاقات با چند حذف و تغییرات اساساً یکسان است، شدت احساسی شخصیت ها و اجراها همچنان وجود دارد. زیبایی این عاشقانه 'معصوم' و معصومیت کودکی که بسیار باز است و به چیزی مانند خون آشام ها می پذیرد بدون اینکه ترسیده باشد یا خسته شود. اما چیزی که من را ناامید می کند جزئیات فنی مانند صدا، هوای گرم قابل مشاهده در برابر سرما است. وقتی روی لبه صندلی خود نشسته اید و به این فکر می کنید که قرار است چه اتفاقی بیفتد، آن چیزهای کوچک فقط تنش و ترس را تشدید می کنند و آنها در اینجا گم شده بودند.
همانطور که جای تعجب ندارد، مایکل جیاکینو، برنده اسکار، موسیقی متن زیبایی را ساخته است که به خوبی به فیلم کمک می کند. افزودن عمق و تمجید به ترکیب، استفاده جیاکینو از سلست است که کیفیتی زنگ مانند به کار ارائه می دهد. با آمدن به پروژه به عنوان دوست دیرینه ریوز، رویای آنها مدتهاست که با هم کار کنند و LET ME IN اولین فرصت آنها بود. او آهنگساز بسیار با استعدادی است. او ترکیبی از لحن ها را درک می کند و می تواند تمام این جنبه های مختلف فیلم هایی را که روی آنها کار می کند استخراج کند. او چیزهای زیادی در مورد داستان و شخصیت میفهمد و به شیوهای که او مینویسد به دست میآید.» ساختن Giacchino به آهنگساز عالی برای LET ME IN همچنین توانایی او برای «پیدا کردن راهی برای انعکاس نوع آسیب پذیری و فضای کودکانه بود. سلست از آن به وجود آمد. ایده آوردن صدای یک گروه کر پسران جوان تماماً جیانوچیو بود. از یک طرف او واقعاً تاریکی را استخراج می کند و واقعاً نوعی موسیقی ترسناک و آزاردهنده وجود دارد. همچنین موسیقی واقعاً لطیفی وجود دارد و میدانستم که او قادر به انجام آن خواهد بود.» جالب اینجاست که جیاکینو از فیلم های ترسناک به حدی می ترسد که چشمانش را بپوشاند یا از قسمت های ترسناک یا ترسناک آن دور شود.
آیا ریوز ترس ایجاد می کند؟ آره. شما را بترسانم؟ آره. شما را شیفته؟ بله بله. شبکه ای ببافید که طلسم کننده و جذاب باشد؟ کاملا. اجازه می دهید بیشتر بخواهید؟ آره!! آنقدر که من مشتاقانه منتظر ادامه آن هستم تا ببینم این پسر و خون آشام چگونه در جهان سفر می کنند و زنده می مانند و عشق آنها چگونه زنده می ماند.
این آخر هفته، مطمئن شوید که خود را به نزدیکترین سالن تئاتر برای اجازه دهید وارد شوید.
ابی – کلویی مورتز
اوون – کودی اسمیت-مک فی
پدر - ریچارد جنکینز
پلیس – الیاس کوتیس
به کارگردانی مت ریوز. نوشته مت ریوز و جان آجوید لیندکویست بر اساس فیلمنامه و رمان لیندکویست Lat den Ratte Komma In (اجازه دهید درست وارد شود)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB