نویسنده: دبی لین الیاس
هر کسی که من را می شناسد، از تحسین شدید من برای داستین هافمن می داند. او هم روی صفحه و هم در خارج از صفحه دوست داشتنی است، دوست داشتنی، جذاب، سرگرم کننده و همیشه غافلگیرکننده است (که باعث می شود بیش از پیش منتظر مکالمات گاه به گاه ما در ساختمان اداری خود باشم)، و با افزایش سن بهتر شده است. به طور مشابه، شما همیشه می توانید روی اما تامپسون برای لبخند، خنده و بیشتر از بیهودگی، طنز نسبتاً بد حساب کنید. این دو را کنار هم بگذارید و لذتبخشترین و کاریزماتیکترین زوج بالغ را خواهید داشت که در طول یک سال به صفحه نمایش زیبایی میدهند. در یک داستان پف آلود پر از عاشقانه، کمدی، گرما و سرگرمی، شیرین ترین کمدی رمانتیک کوچک را برای افتتاح سال جدید برای خود بدست آورید - LAST CHANCE HARVEY.
هاروی شاین زمانی یک ستاره درخشان در تجارت تبلیغات بود. اما متأسفانه، آن روزهایی که هاروی پادشاه جنگلهای تبلیغاتی بود، از بین رفته است، زیرا فناوری و جوانان به سختی بر او غلبه کردهاند. هاروی طلاق گرفته، تنها، سن خود را احساس می کند و دوران اوج خود را پشت سر گذاشته است، مشتاقانه منتظر سفرش به انگلستان برای عروسی دخترش سوزان است. نیرویی دوباره. احیا کردن. خانواده رو ببین یه کمی سرگرمی داشتن. متأسفانه، رئیس او وقتی به هاروی اولتیماتوم میدهد، نقشههای هاروی را چروک میکند - او بیرون است و بیکار است، مگر اینکه خودش و نوشتههای جنگلیاش را به جدیدترین مشتری آژانس بفروشد. افسرده و ترسناک، وقتی هاروی به لندن میآید، همه چیز برای هاروی بد به بدتر میشود. سوزان تصمیم گرفته است که ناپدری اش او را در راهرو ببرد. اما، با این تصور غلط که اوضاع بدتر نمیشود، طولی نمیکشد که هاروی متوجه میشود که هنوز به آخر نرسیده است. نه، این شادی وقتی هواپیمایش را که به ایالات متحده بازمیگردد از دست میدهد (بعد از اینکه تصمیم میگیرد عروسی را رد کند)، مشتری جدید را از دست میدهد و اخراج میشود.
پس وقتی زندگی به شما لیمو می دهد چه می کنید؟ البته چرا در بار فرودگاه بنشینید و بنوشید. اما زمانی بهتر است که فردی به جذابیت کیت واکر را در کنار شما داشته باشید. هاروی متواضع، فروتن و نسبتاً افسرده، با شناخت کیت به عنوان مهماندار هواپیما که روز قبل از او خوشایند نبود، از رفتار قبلی خود عذرخواهی می کند، حرکتی که قلب کیت عاشق را باز می کند. همانطور که می نشینند و صحبت می کنند و می نوشند، جذابیت فزاینده آنها برای یکدیگر مشهود است و تأثیر مثبت آنها بر یکدیگر آشکار می شود و افسردگی و غم تبدیل به خنده و لبخند می شود. به طور طبیعی، طولی نمی کشد که هاروی کیت را از روی پاهایش جارو می کند و او را به مراسم عروسی دخترش دعوت می کند، جایی که احساسات آنها نسبت به یکدیگر شکوفا می شود.
اما از آنجایی که مسن تر و عاقل تر است، شک سر زشت خود را بالا می برد. آیا آنها مسخره هستند؟ آیا آنها می توانند این اواخر در زندگی عشق پیدا کنند؟ آیا این واقعی است یا فقط یک پرواز فرودگاهی است؟ آیا این رابطه بیشتر از آنچه به چشم می آید وجود دارد؟
داستین هافمن مردی است که هر زن بالای 40 سال امیدوار است در جایی از نوشیدنیاش غافل شود - باهوش، عاقل در دنیا، بالغ، شیرین، خوش بیان و مودب تنها با لمس یک پسر کوچک غمگین که به مراقبت محبت آمیز کوچک او من را به عنوان هاروی از صحنه افتتاحیه فروخت. سن واقعی او را فراموش کنید، زیرا هافمن مانند فردی حداقل 20 سال جوانتر به نظر می رسد و رفتار می کند، و جالب است که با این نقش، واقعاً آن قد و قامت 'مرد پیشرو عاشقانه' را دارد اما با بلوغ زندگی پشت سرش. و در مورد جذابیت صحبت کنید! من هرگز هافمن را جذاب تر از نقش هاروی شاین ندیده ام. اما تامپسون طبق معمول خود را به کیت واکر تبدیل می کند. تامپسون برای شخصیتی که هرگز آن را «آسیبپذیر» توصیف نمیکنم، آسیبپذیری گرم و دوستداشتنی را برای این شخصیت به ارمغان میآورد که آینه پسر کوچک در هاروی هافمن است. جفت شدن هافمن و تامپسون نمونه ای از شیمی کامل است. انفجاری نیست، بلکه کاملاً ترکیب شده، آسان و راحت است که انگار 20 سال گذشته را با هم گذرانده اند. تماشای تعامل آنها با یکدیگر به سادگی زیباست.
اگرچه برای داستان 2 غیرقابل توضیح و غیر ضروری است، اما یک بازیگر همیشه مورد استقبال، آیلین اتکینز در نقش مادر مداخله گر کیت است. متأسفانه، طرح فرعی بیمعنی که اتکینز را وارد داستان میکند، نه تنها اتلاف وقت نمایشگر است، بلکه اتلاف استعداد خارقالعاده اتکینز است. با این وجود، حتی در این نقش کوچک، اتکینز از آن نهایت استفاده را میکند و خندههای زیادی را به همراه دارد. به همین ترتیب، جیمز برولین و کتی بیکر در نقش ناپدری و مادر سوزان بازیهای خوبی ارائه میکنند اما با شخصیتهای محدود و توسعهیافته تلف میشوند.
به نویسندگی و کارگردانی جوئل هاپکینز، داستان و کارگردانی او سبک و کف آلود است. خلوصی در آن هست که طراوت بخش است. پایان قابل پیش بینی است. برخوردهای کمدی بسیار مورد انتظار است و هیچ چیز شگفت انگیز یا جدیدی ندارد. اما این اشکالی ندارد. این فیلمی است که رفتار ملایمی دارد. جنتل. راحت. لذت بخش قدم زدن معمولی و بدون عجله است و سهولت رابطه و شیمی بین هافمن و تامپسون را تحسین می کند. تماشای این دو در خیابانهای لندن که به راحتی معاشقه میکنند، چیز بسیار دوستداشتنی دارد. قابل توجه توجهی است که هاپکینز در توسعه هاروی و کیت انجام می دهد، زیرا او تجربیات زندگی را که با بلوغ به دست می آید، ترکیب می کند، و با دقت آن را با ناآشنایی و شرمساری های اجتناب ناپذیر یک عاشقانه جدید ترکیب می کند. به دنبال جلوه های ویژه یا زوایای جذاب دوربین نباشید. هاپکینز همه چیز را ساده و شیرین نگه می دارد.
همانطور که برای من تعجب آور نیست، هاپکینز با یکی از بهترین فیلمبرداران در مورد عاشقانه و روابط - جان دی بورمن - رفت. همانطور که او بارها و بارها در فیلم هایی مانند 'Serendipity'، 'Shall We Dance' و اخیرا 'Miss Pettigrew Lives for a Day' نشان داده است، دی بورمن برای نورپردازی و لنزهای عاشقانه زندگی استعدادی دارد و این کار را انجام می دهد. اینجا به زیبایی
شیرین. لذت بخش دوست داشتني. رومانتیک. خنده دار. امیدوار. با LAST CHANCE HARVEY از فرصت استفاده کنید. باعث لبخند دلت می شود.
هاروی شاین – داستین هافمن
کیت واکر – اما تامپسون
مگی واکر – آیلین اتکینز
کتی بیکر – ژان
جیمز برولین – برایان
نویسندگی و کارگردانی جوئل هاپکینز.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB