نویسنده: دبی لین الیاس
زبان یک قلب شکسته. عنوان به تنهایی برای برانگیختن حس کنجکاوی و القای حس رفاقت در بین تماشاگران فیلم در همه جا کافی است. به هر حال، کدام یک از ما این همه درد، رنج، عصبانیت و اندوه یک قلب شکسته را تجربه نکرده است. هیچکس که من میشناسم جودی تالت را وارد کنید که نه تنها برای پرداختن به موضوع در این فیلم کوچک عجیب و جذاب، قلم روی کاغذ می گذارد، بلکه در نقش نیک، یک رمانتیک بدبخت و امیدوار با زندگی عاشقانه ناامیدکننده ایفای نقش می کند. با هدایت راکی پاول، کارگردانی که اولین بار آن را کارگردانی کرده است، و با نقش آفرینی های فوق العاده کیت فرنچ، و یکی از محبوب ترین های من، جولی وایت بازیگر کهنه کار شخصیت، زبان یک قلب شکسته طنین انداز عشق و خنده است و یک بار برای همیشه ثابت می کند که به ترتیب. برای شفا دادن، برای عشق ورزیدن، باید متنفر بودن را بلد باشید (مخصوصاً از آن سابقهای دلخراش).
نیک به نظر همه چیز را دارد. پرفروش ترین نویسنده داستانی 'یادداشت های عشق'، مردم او را گورو عشق می دانند. او در یک آپارتمان شیک زندگی می کند و یک دوست دختر اهل بریتانیا دارد که بیش از حد او را می ستاید. کلمات نوشته شده او زندگی ها را تغییر می دهد، عشق ها را تغییر می دهد، قلب ها را تغییر می دهد... حداقل برای همه به جز خودش. متأسفانه نیک، او همیشه از عشق کور بوده است. شروع در 5هفتمزمانی که ناامیدانه و دیوانهوار عاشق شد، اولین بوسهاش را دریافت کرد تا قلبش به باد بیفتد، وقتی یادداشتی را در کلاس که توسط دخترش برای پسر دیگری نوشته شده بود را قطع کرد، از آن لحظه نیک محکوم به فنا بود. محکوم است که تمام قلبش را ادامه دهد، تمام عشق، زمان و انرژی خود را (تا حد تعقیب کردن) به دختر اشتباهی بدهد، اما هر از گاهی از بین می رود. و حالا، یک بار دیگر، قلب نیک توسط ویولت ارجمند که «تایم اوت میخواهد» خرد میشود، تایمآوتی که به معنای عدم تماس با نیک است.
برای ناشر نیک، دور انداختن ویولت (بپذیریم - «تایم اوت» برابر با دور انداختن است) یک موهبت الهی است، وقتی نیک دلشکسته و بدبخت است، می نویسد، و در این میان پرفروش ها می نویسد. از سوی دیگر، وقتی او سعادتمند و شاد است و در عشق غرق می شود، در مورد کار بی ارزش است. ناشر او فکر می کند که نیک باید از شهر برود. درمانگر نیک، که خود مردی است که به هر هوس یک زن خم شده و اکنون طلاق دیگری را پشت سر می گذارد، فکر می کند مهمانی هر شب و جمع کردن زنان راه حل است. و نیک، همیشه بدبخت، مهم نیست چه باشد، نمی داند چه کاری انجام دهد یا به کدام سمت برگردد. او فقط می خواهد که ویولت او را دوست داشته باشد.
مانند بسیاری از پسران و دختران که معمولاً هنگام دلشکستگی و اندوه انجام می دهند، نیک به خانه راکفورد، ایلینویز نزد مادر می رود. اما آیا این آرامش مادر است که او به دنبال آن است یا فقط یک فرار؟ و انگار دلشکستگی نیک برای تحمل کافی نیست، او چمدان اشتباهی را در فرودگاه میگیرد و باید با بازیهای فکری زنی که ناخواسته کیفش را برداشت - اِما، دست به چمدان بزند. اما دمدمی مزاج، پرحرف، آزاده، غیرقابل دستکاری و، به قول شانس، کتاب دوست است، اما مانند هیچ زنی است که نیک تا به حال ندیده است. نیک با تماس گرفتن از بهترین دوست مادام العمر خود کوبی برای حمایت، به زودی متوجه می شود که شاید چیزی به نام عشق خالص، عشق کامل وجود نداشته باشد. نیک با فهمیدن اینکه ازدواج 'عالی' کابی در حال از هم پاشیدن است، شنیدن افشاگری های مادرش در مورد شریک قرار ملاقات، صحبت های طولانی با اما خوش صحبت و زیبا، تسکین عصبانیت و عذاب خود از دبیرستان، و حضور ویولت در خانه. یک زبان کاملاً جدید از یک قلب شکسته را یاد می گیرد.
جودی تالت چهره ای تازه در افق است. خوش قیافه، خوش برخورد و خوش برخورد با ویژگی های پسرانه برای او، او تمام ویژگی های یک مرد برجسته درموت مولرونی یا دیلن مک درموت را دارد. Talt به راحتی بی دست و پا بودن، بدبختی و وسواس عبوسی را به تصویر می کشد که نیک را در بیش از نیمی از فیلم مجسم می کند و وقتی با اما کیت فرنچ جفت می شود به همان راحتی شما را مجذوب خود می کند. با این حال، یکی از ناکامیهای تالت این است که او برای مدت طولانی در حالتی غمانگیز بدون هیچ نشانهای مبنی بر شکستن فانک پرواز میکند. دوره های کوتاه بدبختی قطعا کمک خواهد کرد.
من مدتهاست که جولی وایت را تحسین کرده ام. استعدادهای او به اندازه نقش هایش متنوع و متنوع است. صحنه، تلویزیون یا فیلم، هر زمان که او درگیر باشد، حداقل یک اجرای بی عیب و نقص حذف نشدنی را برای شما تضمین می کند. به عنوان مادر میمی، او یک نفس تازه است. باز، آزاد، و در عین حال وقتی فشار می آید، چنین مادری. کسی نمی تواند او را دوست نداشته باشد. و ظرافت کمدی او در کنار کیت فرنچ، تعادل کاملی است تا این فیلم را فراتر از حالت افسرده کننده نیک ارتقا دهد.
و بیایید در مورد کیت فرنچ صحبت کنیم. او صفحه را با انرژی و مثبتی روشن می کند که خوش آمد و گرم است. با اولین حضور او روی پرده، کل فیلم بالا می رود. شیمی او با تالت غیرقابل انکار است و لحظه ای که او روی صفحه ظاهر می شود، قلب شما برای پیدا کردن عشق با یکدیگر ریشه می گیرد. آیا آنها می خواهند یا نه، سؤال دیگری است.
لارا پولور به عنوان بنفش متضاد و آزاردهنده عالی است. او ویولت را تا حدی نامطلوب می کند که تحمل ناپذیر باشد. به حدی که میبینید میخواهید حتی به خاطر خواستن زن، کمی به شخصیت نیک سیلی بزنید. پولور در این نقش قانع کننده است. ناامید کننده اسکار نونز است. با توجه به استعداد طبیعی او در کمدی، به عنوان درمانگر آدام لبوویتز، عملکرد او به اندازه شوخی هایی که ارائه می کند، ضعیف می شود.
این داستان به نویسندگی Talt و کارگردانی راکی پاول، داستانی است که قبلا دیده و شنیده بودیم، اما به لطف صدا بر روی روایت و عناوین فصلهای انیمیشن چوبی شایان ستایش توسط Janimation همراه با موسیقی متن فوقالعاده، جذابیت و عجیبی بیشتری دریافت کردیم. که به سرعت بخشیدن و پیشبرد داستان کمک می کند. شرایط آشنا و قابل ربط است. شخصیت ها قابل باور هستند. و وقتی نوبت به اِما و میمی میرسد، صراحت، صراحت و دلتنگی آنها را تشویق میکنید و از آنها به دنیای خودتان استقبال میکنید. با این حال، فیلم در چندین نقطه کشیده میشود، که کاملاً به دلیل وضعیت افسردگی نیک است. ما آن را دریافت می کنیم. افسرده. نومید. بدبخت وسواس به بنفشه. اما می شود بیش از حد. چندین صحنه باید کوتاه شوند تا جریان بهتری داشته باشند و مخاطب را از دست ندهید زیرا به نقطه ای می رسد که نیک در صفحه نمایش یا خارج از آن همدردی نمی کند.
راکی پاول و استیو کوری، فیلمبردار اولین بار، با هم نوید بزرگی را نشان می دهند. آنها مفهوم بصری فوق العاده ای با استفاده از نور، سایه و جنبه های توناژ دارند، که در اوایل فیلم واقعاً صحنه را برای اعماق شخصیت و قلب شکسته نیک آماده می کند.
یک برنده واقعی در LANGUAGE OF A BROKEN HEART یک موسیقی متن التقاطی عالی است که مستقیماً با عناصر داستان در زمان مناسب صحبت می کند. به خصوص آهنگ اعتبار پایانی '40 سگ (مثل رومئو و ژولیت)' توسط باب اشنایدر قابل توجه است.
با وجود چند نقص، زبان یک قلب شکسته فیلمی است که مانند خود عشق سرشار از امید، وعده و شگفتی شیرین است.
نیک – جودی تالت
اما – کیت فرنچ
میمی – جولی وایت
به کارگردانی راکی پاول. نوشته شده توسط جودی تالت
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB