جنیفر لارنس درباره فیلمنامه ها، کارگردانان، کتنیس و بازی های گرسنگی صحبت می کند

نویسنده: دبی لین الیاس

به درستی توسطدونالد ساترلندبه عنوان 'جنیفر لارنس اولیویه'، اولین بار جنیفر لارنس را در جشنواره فیلم لس آنجلس با اولین حضور دراماتیک او در نمایشنامه نیمه اتوبیوگرافیک لوری پتی ملاقات کردم.خانه پوکر، فیلمی که نه تنها کارنامه دراماتیک لارنس را ایجاد کرد، بلکه کلویی گریس مورتز را به همان اندازه به جلو سوق داد. لارنس در نقش دختر بزرگتر اگنس شگفت زده شد و ما را به شخصیت و داستان خود کشاند با سطحی از جاذبه که عموماً در یک فرد جوان و با پس زمینه کمدی یافت نمی شود. ذیلخانه پوکر،لارنس کانون توجه بین المللی و نامزدی جایزه اسکار را به سرقت بردWinter’s Boneو به دنبال آن چرخش های سرگرم کننده در اکشن ماجراجویی،مردان ایکس: درجه یکو کمدی تاریک جودی فاستر،بیش از حد.اما این همهمه مدتی است که دنیا در انتظار حضور او در نقش کتنیس اوردین در بازی های گرسنگی است. این انتظار اکنون به پایان رسیده است، زیرا بازی های گرسنگی در 23 مارس 2012 افتتاح می شود. برای آماده شدن برای روز بزرگ، لارنس مدتی را صرف صحبت با ما در خلال گردهمایی مطبوعاتی کرد و به کتنیس و آنچه که جنیفر لارنس را وادار می کند، روشن کرد.

وقتی به نقش‌های اصلی لارنس در پرده سینما نگاه می‌کنیم، به نظر می‌رسد که یک موضوع مشترک در ایفای نقش زنان جوان از نظر اقتصادی ضعیف که در مناطق روستایی و طبقه پایین زندگی می‌کنند و مجبور به ایفای زودهنگام نقش‌های مادرسالارانه در خانواده هستند، وجود دارد. وقتی از او پرسیدم که آیا این یک تصمیم آگاهانه است و چه چیزی در مورد این زنان که با او صحبت می کنند، لارنس متفکر بود. قبل از اینکه فیلمنامه ای را دریافت کنم، می گویم: 'آیا او جنگل را دوست دارد؟' آیا او خواهر و برادر کوچک‌تر دارد؟» من واقعاً نمی‌دانم چیست. جودی فاستر یک بار به من گفت که بیست سال بعد به شغلم نگاه خواهم کرد و الگویی را می بینم و می فهمم که چه ربطی به زندگی من دارد. حالا، من فقط مثل «نمی‌دانم.» من هم مثل بقیه متحیر هستم.»

یکی از مواردی که لارنس هنگام نگاه کردن به فیلمنامه به آن توجه می کند کارگردانی است. 'این چیزی است که من همیشه به آن نگاه کرده ام. برای من همیشه درباره فیلمنامه و کارگردان بوده است. کارگردان هایی هستند که می خواهم با آنها کار کنم و آنها را تحسین می کنم. شما می توانید یک فیلمنامه را دوست داشته باشید، اما اگر کارگردان خوبی نداشته باشد، آن فیلمنامه نخواهد بود.» لارنس در مورد تیراندازی نیز راحت عمل می کند. 'من دوست دارم خود را با شیوه کار کارگردان وفق دهم. من عاشق انجام آن هستم. هر کارگردانی بسیار متفاوت است و شما باید خود را با این روش جدید انجام دهید. این چیزی است که برای من شگفت انگیز است. به همین دلیل من کارگردان ها را دوست دارم. من نمی خواهم یک کارگردان مجبور باشد اطراف من کار کند. من فکر می کنم'برای من سرگرم کننده تر است که در مورد آنها وارد شوم.'

گرسنگی-بازی-05

مسلماً ایفای نقش شخصیت شناخته شده و محبوبی مانند کتنیس اوردین، دلهره آور است. «به طور معمول، وقتی با یک فیلم بیرون می آیید، هیچ کس قبلاً واقعاً شخصیت را ندیده است. شما فقط آن را به آنها می دهید. [با Katniss] من نقش شخصیتی را بازی می‌کنم که بیشتر مردم قبلاً در ذهن خود داشته‌اند و شنیده‌اند که او در ذهن خود صحبت می‌کند و او را دیده‌اند. این یک چیز ترسناک است که بدانیم، چون می‌دانیم افراد زیادی از قبل عکس یا ایده‌ای از شخصیت شما دارند.» و حتی خود لارنس نیز از جذابیت های از پیش ساخته شده کتنیس در امان نبود. 'آنچه خواندم و چگونه او را درک کردم و درک و درک من از او همان چیزی بود که او را در فیلم به تصویر کشیدم.' خود منبع بسیار مفید با THE HUNGER GAMES بود. داشتن کتاب به عنوان یک نقطه مرجع '[] چیز شگفت انگیزی است زیرا من می توانم دیالوگ درونی شخصیتم را داشته باشم، چیزی که هرگز اتفاق نمی افتد.' اما لارنس همیشه می‌دانست که «وقتی در حال ساختن یک فیلم هستید، کتاب ابزار بزرگی برای ساخت فیلمنامه است. هنگامی که شما اسکریپت، سپس شما'دوباره فیلم می‌سازی و باید کتاب را رها کنی. به عنوان یک بازیگر، من به دیالوگ درونی پایبند بودم. اما، وقتی شروع به ساختن فیلم کردید، باید کتاب را رها کنید.»

علاوه بر قدرت عاطفی کتنیس، قدرت جسمانی آن نیز مستلزم تمرینات شدید لارنس است. 'دویدن، دویدن آزاد - که برای چابکی است - تیراندازی با کمان، کوهنوردی، مبارزه و یوگا.' و البته بالا رفتن از درخت، که لارنس اذعان دارد که در آن کاملاً ماهر است، 'اگر من یک مهار داشته باشم.'

گرسنگی-بازی-07

تا اینجای کار، لارنس با کارگردانان بسیار قوی، کارگردانان زن بسیار قوی کار کرده است. بنابراین، گری راس از The HUNGER GAMES چگونه مقایسه می کند؟ او می تواند با تک تک بازیگران ارتباط برقرار کند. او می تواند هر کاری را انجام دهد. من با مسائل فنی بهتر هستم. فقط به من بگویید چه چیزی را دوست ندارید و من آن را درست می کنم. به من نگویید به [تصویرهای روش یا اگرهای خیالی] فکر کنم. این برای من کار نمی کند. فقط به من بگویید چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه است و فقط به من بگویید چه کار کنم. بنابراین، او با من بسیار فنی بود. اگر شخص دیگری به راهنمایی عاطفی بیشتری نیاز داشت، می‌توانست این کار را انجام دهد.» با توضیح درباره راس و با ستایش مشابهی که توسط همبازی اش دونالد ساترلند اعطا شد، «او می تواند با هر بازیگری کار کند. او می تواند در مورد نور و دوربین ارتباط برقرار کند. او یک نابغه است. او یکی از آن کارگردان‌هایی بود که دید شگفت‌انگیزی و دیدی بسیار خاص دارد، و هرگز یک بار هم از آن دست نکشید، که وقتی در حال ساخت یک فیلم استودیویی هستید سخت است. اما، به اعتبار استودیو، آنها نیز شگفت انگیز بودند. همه آنها طرفدار کتاب بودند. بنابراین، او قوی و درخشان است، اما به همه گوش می دهد. شما هرگز احساس نمی کنید تحت کنترل هستید. از نظر هنری بسیار آزادکننده بود.»

از نظر تولید واقعی، THE HUNGER GAMES به دوربین‌ها در همه زوایا و در برخی موارد، 360 درجه دور زدن شخصیت‌ها و اکشن نیاز داشت. لارنس همانطور که توسط مطبوعات بی‌تفاوت است، بر این باور است که «شما هرگز نمی‌توانید اجازه دهید که توسط دوربین‌ها پرتاب شوید. این هرگز برای یک بازیگر خوب نیست. این نیز اعتماد به کارگردان شماست. به همین دلیل است که وقتی در حال خواندن یک فیلمنامه هستید، کارگردانی را پیدا می‌کنید که می‌خواهید با او کار کنید و مطمئن شوید که کسی است که به او اعتماد دارید، به طوری که وقتی چیزی عجیب یا متفاوت می‌بینید، بدانید [در امان هستید. ]. میدونستم جای نگرانی نیست می دانستم دوربین پشت سرم است و این عجیب بود، اما این کار را کردم'دوبار به آن فکر نکن.»

hg 10

لارنس در حال یادآوری خاطرات فیلم، سریع در مورد صحنه مورد علاقه خود در فیلم صحبت می کند. صحنه با استنلی توچی، قبل از رفتن به بازی‌ها. این فقط خنده دار بود، دیدن آن. این همان لحظه ای بود که کتنیس متوجه شد که این یک بازی است و اگر می خواهد شانسی برای برنده شدن داشته باشد، باید با او بازی کند.' اما کار با توچی تنها خاطره خوش او نبود. وودی هارلسون که نقش مربی کتنیس، هیمیچ آبرناتی را بازی می‌کند، تأثیر زیادی بر لارنس گذاشت.

با توصیف خود به عنوان کسی که سعی می‌کند «اسفنج باشد و وقتی با چنین افرادی کار می‌کنم، تا آنجا که می‌توانم آب بخورم»، نمی‌توانم مقاومت کنم از او بپرسم که از هارلسون چه چیزی جذب کرده است. 'وودی خوب ترین فرد در کل جهان است. شما می دانید که او دقیقاً همان خواهد بود، صرف نظر از اینکه چه شغلی دارد یا چه کاری انجام می دهد. او هنوز آن مرد اهل تگزاس است. او می تواند با هر کسی صحبت کند. دیدن او در صحنه فیلم تقریباً عجیب به نظر می رسد. او یکی از باورنکردنی ترین بازیگران جهان است و تقریباً در صحنه فیلمبرداری جا نمی شود. او فقط خیلی آرام است. او هوای او را ندارد. او را در حال معاشرت می بینید و تقریباً مثل این است که کسی پسر عموی بسیار خوب خود را از تگزاس آورده است و ناگهان او جلوی دوربین می رود.' لارنس که ما را با «داستان وودی» مجذوب می کرد، تقریباً گیج شده بود. او بازیگری معکوس انجام می دهد. ما صحنه ای داشتیم که من چاقویی را از میان انگشتان او روی میز می کوبیدم و برای این کار باید همه کارها را به عقب انجام دهید و سپس آن را در پست جلو انداختند. بنابراین، [با نشان دادن یک چاقو در جدول] شروع می‌کردیم، و سپس، به آرامی، همه چیز [به عقب] می‌رفت. وودی می‌گوید: «من حتی بازیگری معکوس هم انجام می‌دهم. وقتی به اینجا می‌رسم، تمایلم به مربا را احساس می‌کنم.» او پر از جواهرات بود.

وقتی همه چیز گفته می شود و انجام می شود، لارنس نسبت به چیزهای بدیهی کور نیست. نقشی که به راحتی می‌توانست برای یک مرد نوشته شود (و عموماً هم همینطور است)، او به‌ویژه از زن بودن کتنیس به عنوان نشانه‌ای از زمانه مشتاق است. «من احساس می‌کنم نه تنها به جایی رسیده‌ایم که در آن نقش اول زن قوی داریم، مثل جیمز باند زن لارا کرافت، بلکه کسی را داریم که حتی جیمز باند زن نیست. او کسی است که به معنای واقعی کلمه واقعاً یک دختر جوان است که در این موقعیت قرار گرفته و نمی داند که آیا قرار است از آن جان سالم به در ببرد. این خیلی چیزها را می گوید.»

#

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما