نویسنده: دبی لین الیاس
از قدیم گفته اند که همه چیزهای خوب نصیب کسانی می شود که صبر می کنند. خوب، ما 19 سال منتظر بودیم تا هریسون فورد فدورا خود را بپوشد و شلاقش را بشکند و اجازه دهید به شما بگویم، فورد و شرکت بیش از اثبات این موضوع بودند که ایندیانا جونز و پادشاهی جمجمه کریستالی ارزش هر انتظاری را داشت!! هریسون فورد هنوز هم همان ماجراجوی خیره کننده، خودپسند، شوخ، سکسی، ورزشی و باستان شناسی است که همه ما حدود 27 سال پیش عاشقش شدیم. و اگرچه اکنون فورد به جای نازی ها با روس ها می جنگد، اما بارها و بارها ثابت می کند که مانند یک شراب خوب، همه چیز با افزایش سن بهتر می شود و او نیز از این قاعده مستثنی نیست. همانطور که کمدهای فیلم گواهی می دهند، فورد واقعاً بی سن است و هنوز هم در کاوش های ایندی از آخرین ماجراجویی خود در 19 سال پیش جای می گیرد و نیاز به سوزن و نخ برای خیاطی دارد.
داستانی که تا زمان اکران فیلم ها مخفی نگه داشته شده است، به لطف امنیت بهتری که پنتاگون یا امنیت داخلی می توانند ارائه دهند، به اندازه فیلم های قبلی خیالی و سرگرم کننده است. زمان 1957 است. هیتلر مرده است. جنگ سرد در جریان است. اما داغ ترین موضوع مکالمه مربوط به خود ایالات متحده است، منطقه 51 (که به این معنی است که اگر دیدیم E.T به خانه تلفن می زند، تعجب نکنید). 51 در رازول، نیومکزیکو (هوم، چطور روسها وارد منطقه 51 شدند؟)، دکتر جونز به سبک همیشگیاش، به راحتی به شغل نیمه وقت خود در آکادمیک به تدریس باستانشناسی در کالج مارشال میپردازد. می پرسی آنها در منطقه 51 چه می کردند؟ به نظر می رسد که شوروی ها علاقه مند به دریافت کمک دکتر جونز برای یافتن یک شی مرموز هستند که ظاهراً در منطقه 51 قرار دارد.
اما، زمانی که مارلون براندو/جیمز دین دوچرخهسوار دوستداشتنی «وحشی» مت ویلیامز به او نزدیک میشوند، هرگز برای زندگی آرام، جونز این شانس را پیدا میکند که در تلاش دیگری درگیر شود. در واقع یک زوج یکی، جستوجوی جمجمه کریستالی که گفته میشود از «شهر طلا» مایاها، الدورادو، در پرو به سرقت رفته است و طبق افسانه هرکسی که جمجمه را بازیابی کرده و به شهر بازگرداند، خودش قدرت و ثروتی بیسابقه خواهد داشت. که توضیح می دهد که چرا ایرینا اسپالکو نیز به دنبال جمجمه است. و از ایندی کمک خواست، اما اکنون هر کاری که لازم باشد برای گرفتن جمجمه قبل از ایندی انجام خواهد داد. اما، مثل اینکه مجبور کردن اسپالکو در این مسابقه با زمان کافی نیست، ایندیانا و موت همچنین باید ماریون ریونوود ربوده شده را که ممکن است به یاد بیاورید شعله قدیمی ایندیانا بود را نجات دهند (و به نظر می رسد شعله هنوز هم می سوزد. ) و که اتفاقاً مادر مات است. همچنین همکار ایندی، پروفسور آکسلی، به نجات آنها نیاز دارد.
همانطور که انتظار می رود، در مد معمولی هند، تعقیب و گریز، انفجارها و ماجراهای پر اکشن فراوانی وجود دارد که همگی به خوبی با یک لحن و پایانی خانوادگی (که فاش نمی کنم) به هم گره خورده اند که فقط می گویم برای همه خوشحال کننده خواهد بود. (به عبارت دیگر، از اعتبارات بمانید.)
هیچ کس روی کره زمین نیست که بتواند نقش ایندیانا جونز را بازی کند جز برای هریسون فورد. اگرچه 19 سال بزرگتر است، اما او هنوز مقاومت ناپذیر است، بسیار خوش تیپ، چابک و ورزشکار مثل همیشه و هنوز هم اکثر بدلکاری های خودش را انجام می دهد. برای هر یک از شما که فکر می کنید فورد فقط برای این فیلم خوب به نظر می رسد، دوباره فکر کنید. من شخصاً می توانم این واقعیت را تضمین کنم که او همیشه به این خوبی به نظر می رسد. و برای آنهایی از شما که فکر میکنید او برای این نقش خیلی پیر است، puh-lease! این مرد در بدنش استخوان ترقی ندارد (یا حداقل چیزی که من حتی در هنگام ایستادن یا نشستن کنارش در یک رستوران محلی نشنیده ام) و با همان راه رفتن و سرعت یک جوان ایندی یا هان سولو حرکت می کند. نشان دهنده فیزیک و توانایی فورد، با تماشای فیلمهای قبلی ایندی و مقایسه آنها با جمجمه کریستالی، حتی استیون اسپیلبرگ نیز مجبور شد اظهارنظر کند که نمیتواند تفاوت فرم و سبک فورد را از 26 سال پیش تا امروز تشخیص دهد! فورد به راحتی یک دوست قدیمی وارد آن فدورا می شود و مثل همیشه شلاق می خورد. زمان بندی کمدی او بی عیب و نقص است، شوخ طبعی مانند همیشه خشک است. شیمی او با کارن آلن غیرقابل انکار است و رابطه او با شیا لابوف تند، سرگرم کننده، راحت و باورپذیر است. چیزی که بسیاری از افراد از قبل درباره LaBeouf به آن مشکوک هستند - اگر تا به حال فیلمی وجود داشته باشد که افسار سوپراستار ماجراجویی اکشن را به نسل بعدی واگذار کند، این همان فیلم است. و در حالی که فکر نمیکنم فورد هنوز آماده باشد که کلاهش را بالا بیاندازد (هنوز امکان ساخت قسمت پنجم وجود دارد)، خوب است بدانیم که وارثی برای تاج و تخت فورد وجود دارد.
شاید به خاطر بیاورید که من چقدر تحت تأثیر لابوف در «ترانسفورمرز» قرار گرفتم و چگونه او نه تنها به عنوان یک شخص، بلکه در عملکردش در طول سال ها به بلوغ رسیده است. کار او در مقایسه با نوبت او به عنوان موت ویلیامز هیچ چیز دیگری ندارد. LaBeouf با پذیرفتن نقش بدون خواندن این قسمت، به وضوح نقشه شغلی خود را به خوبی ترسیم کرده است، زیرا او از شهرت بچه دیزنی به قهرمان اکشن بزرگسالان تبدیل می شود. لابوف که به لطف تشویق استیون اسپیلبرگ در قالب یادداشتهای بهخوبی در فیلمنامهاش و 3 «فیلم باید دید» برای تصویرسازی شخصیتها (از جمله «وحشی») شخصیت را تجسم بخشید، نه تنها برای این نقش بزرگ شد، بلکه نمایش میدهد. بلوغ و گستاخی گستاخانه ای که بیش از آن در برابر هریسون فورد ایستادگی می کند. به همان اندازه که ظاهر فیزیکی و عملکرد او (او همچنین اکثر بدلکاری های خود را انجام می داد) عملکرد و زمان بندی او نیز قوی است، نه اینکه به رفاقت با فورد اشاره کنیم. لابوف که به یک خطا دوست دارد، بیشتر از میراث ایندیانا جونز زندگی می کند.
شخصیتی که در حال بازگشت است، عشق اول ایندی، ماریون ریون وود است، و با خوشحالی، کارن آلن دوباره این نقش را بازی می کند. او و فورد هنوز هم طعم و مزه و همان مهمانی آتشینی را دارند که 26 سال پیش از آن لذت بردیم.
یکی دیگر از تازه واردان این مجموعه، کیت بلانشت است که به عنوان دانشمند روسی خشن و در عین حال سرد مانند ایرینا اسپالکو، کمپ کتاب های مصور اضافه می کند. اوایل امسال در مراسم اهدای جوایز اسپیریت این فرصت را داشتم که با بلانشت صحبت کنم و در حالی که او در مورد جزئیات فیلم مادر بود، فاش کرد که این فیلم 'محرمانه ترین فیلمی بود که در یک فیلم داشتم.' او به طرز شیطانی خوشمزه است.
مشکل یافتن فیلمنامه مناسب برای ساخت این فیلم برای سالها شناخته شده در شهر است. من از برخی از جزئیات برخی از آثار قبلی که توسط چندین نویسنده در حال انجام بود، مطلع بودم، برخی از آنها، به عنوان یک طرفدار ایندی، اگر اسپیلبرگ و لوکاس این مسیر را می رفتند، برای من ناامید کننده بزرگی بود. از شانس ما، سرنوشت به دیوید کوپ با استعداد لبخند زد. ترکیب عناصر یک محیط جنگ سرد با طبیعت ماجراجویانه جنگل پرو، بیگانگان، منطقه 51 و جمجمه های کریستالی افسانه ای، با دیالوگ های تند و غالباً تحقیرآمیز (برای ادای احترام به یکی دیگر از شخصیت های معروف فورد برای لذت واقعی گوش کنید) Koepp با رنگ خانوادگی دوست داشتنی انرژی و انتظار را بالا نگه می دارد. اما زمانی که کارگردان استیون اسپیلبرگ پشت دوربین می رود، این انرژی بالا به شادی تبدیل می شود.
اسپیلبرگ با هدف حفظ ظاهر و احساس اصلی فیلمهای اصلی، به جای CGI، از بدلکاریهای واقعی و عملکرد فیزیکی استفاده میکند. با این حال، به لطف پیشرفت های فناوری در 19 سال گذشته، ارزش تولید بسیار بالا است. اسپیلبرگ با استفاده از تکنیک ثبت اختراع ایندی که هر سکانس را به تدریج هیجانانگیزتر از قبلی میکند، ناامید نمیکند و یکی پس از دیگری هیجانهای شگفتانگیز و تپنده قلب را ارائه میکند. اسپیلبرگ با بوم وسیعی از نماهای میانی و فشرده، که به طرز هوشمندانه ای توسط مایکل کان ویرایش شده است، شدت پرچسب و سرگرم کننده را به صفحه نمایش می آورد. برای جشن گرفتن حق رای دادن، به دنبال ارجاعات نوستالژیک هنری جونز، مارکوس برودی، ویلی، صندوق عهد و البته مارها باشید.
همانقدر که من کار فیلمبردار داگلاس اسلوکامب را که روی سه فیلم قبلی ایندی کار کرده بود تحسین میکنم، بسیار خوشحالم که یانوش کامینسکی، همکار قدیمی اسپیلبرگ، در پرتو بازنشستگی اسلوکامب به کار گرفته شد. کامینسکی که ظاهر و سبک خود را به خطر انداخته بود تا از سبک های عکاسی و کمیک فیلم های قبلی پیروی کند، نه تنها مجبور شد سه فیلم قبلی را تماشا کند، بلکه او و اسپیلبرگ که از زمان 'فهرست شیندلر' روی هر فیلم اسپیلبرگ با هم کار کرده اند. '، باید به ریشه های اسپیلبرگ برمی گشت تا ماهیت واقعی ایندیانا جونز را به تصویر بکشد و منتقل کند. من شک دارم که اگر نتیجه نهایی در دستان کسی غیر از کامینسکی بود به همان اندازه باشکوه بود.
اسپیلبرگ و شریک جورج لوکاس، با احتیاط بی بند و باری به باد، شادی گیجکننده و مرگی که شادی و حتی عرفان بیگانه را به چالش میکشد، جادوی سریال پاپ کورن دهه 30 و 40 میلادی را بزرگتر از بلیط الکترونیکی زندگی به ارمغان میآورند. فیلم هایی با ایندیانا جونز و پادشاهی جمجمه کریستالی. و گویی این کافی نیست، چند هفته پیش این فرصت را داشتم که از هریسون فورد بپرسم که آیا یک دلیل برای دیدن CRYSTAL SKULL وجود دارد، آن چه خواهد بود. بدون از دست دادن یک ضربه، به سبک واقعی ایندی، با آن پوزخند شیطانی و ابروهای بالا رفته و خنده های خفیف، او یک پاسخ بسیار ساده داشت: «البته من!» البته واقعاً!
ایندیانا جونز – هریسون فورد
موت ویلیامز – شیا لبوف
ماریون ریونوود – کارن آلن
ایرینا اسپالکو – کیت بلانشت
به کارگردانی استیون اسپیلبرگ. نوشته دیوید کوپ بر اساس داستانی از جورج لوکاس و جف ناتانسون. دارای رتبه Pg-13. (124 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB