در سرزمین خون و عسل

نویسنده: دبی لین الیاس

خون و عسل

هرگز فکر نمی کردم که این کلمات را بنویسم: من تحت تأثیر آنجلینا جولی به عنوان یک داستان نویس و کارگردان قرار ندارم. جولی که اولین بار به عنوان نویسنده و کارگردان با فیلم در سرزمین خون و عسل شروع شد، ما را پشت خطوط جنگ بوسنی که اروپا را در دهه 1990 ویران کرد، می برد. خونین‌ترین و مرگبارترین جنگ اروپا از زمان جنگ جهانی دوم، بسیاری از جهان به وحشیگری و جنایات جنگی پشت کردند. بسیاری از این جنایات شامل نسل کشی و خشونت جنسی علیه زنان منطقه بود. در پس زمینه جنگ، خشونت‌آمیز و گرافیکی و بدون عذرخواهی، در سرزمین خون و عسل، داستان عشق، درگیری و آسیب‌های عاطفی، اخلاقی، فیزیکی و اخلاقی است که نه تنها بر افراد وارد می‌شود، بلکه در کل مردم

خون و عسل 3

دانیجل افسر صرب بوسنی و آجلا هنرمند مسلمان بوسنیایی جوان و عاشق هستند. اما در خلال یک میان‌آهنگ عاشقانه در یک کافه، وقتی بمباران شروع می‌شود و یک جنگ قومی برای قلمرو و قدرت در منطقه منفجر می‌شود، همه چیز تغییر می‌کند. دانیجل و آجلا که به دلیل تفاوت‌های فرهنگی و «وظایفشان» از هم جدا شده‌اند، از هم جدا می‌شوند و احتمالاً دیگر هرگز با هم نیستند. اما شگفتی آنها را تصور کنید که ماه ها بعد دوباره در سخت ترین و فجیع ترین شرایط ملاقات می کنند.

دانیجل اکنون در ارتش صرب های بوسنی زیر نظر پدرش ژنرال ووکویویچ خدمت می کند. آجلا توسط نیروهای تحت فرمان دانیجل اسیر شده است. از آنجایی که زنان به سبک جوخه تیراندازی همسو می شوند، سربازان انتخاب می کنند که چه کسی زنده بماند، چه کسی بمیرد، چه کسی روی میز در سرمای یخبندان جلوی دیگر اسیران لواط و تجاوز کند. همانطور که آجلا برای دومی انتخاب می شود، دانیجل او را می بیند و با عشقی که هنوز در قلبش است، او را از این شکنجه نجات می دهد و ادعا می کند که او مال خودش است. اما آیا واقعاً نجات است.

با دانستن اینکه او باید علناً 'گنگ بازی' کند تا تحت حمایت دانیجل بماند، می بینید و احساس می کنید که زمانی عشق آنها را پر کرده است، اما با پیشروی زمان و جنگ، ابهام این رابطه افزایش می یابد زیرا دانیجل در اسیر شدن در حالی که آجلا گم می شود. فقط به نظر می رسد در جهنمی که روز به روز در حال افزایش است زنده بماند.

خون و عسل 6

و در حالی که آژلا با احتیاط با دانیجل قدم می زند، افکار او هرگز از خواهرش لژلا دور نیست، که بچه شیرخوارش توسط مردان دانیجل از بالکن به قتل رسید و این سوال را مطرح کرد که خون غلیظ تر از آب است.

بازیگران معروف کروات و بوسنیایی، زانا مریانوویچ در نقش آژلا و دانیل کریگ، گوران کوستیچ در نقش دانیجل، در صحنه حضور دارند. فیلمی کاملا شخصی نه تنها برای مارجانوویچ و کوستیچ، بلکه برای همه بازیگران، کوستیچ با پدری بزرگ شد که ژنرال ارتش صربستان بود، چیزی که او در نقش دانیجل از آن بهره برد. «پدر من یک افسر ارتش در ارتش صربستان است، اما این همان جایی است که شباهت ها به پایان می رسد. کارنامه او پاک است و او'بازنشسته است در همان زمان، آمدن از سارایوو در بوسنی و حضور در آنجا برای 20 سال اول زندگی، و داشتن پدری که شخصیت بسیار مسلط و قوی در خانواده ما بود، استفاده از آن تجربه از 20 سال اول آسان بود. سالهای زندگی من و بخشی از آن چشم انداز احساسی را به اجرای من دانیجل منتقل کردم. نگرانی من این بود که او را خالص و سبک ببینیم و سپس او را چیزی کاملاً متفاوت ببینیم. پریدن از یک جعبه به جعبه دیگر آسان بود. چیزی که دشوارتر بود نشان دادن رنگ‌های متفاوتی بود که دانیجل از سفید تا سیاه می‌گذراند.» کوستیچ کار بی عیب و نقصی را انجام می دهد که به دانیجل یک ضعف عاطفی می دهد که او را از انتخاب بین عشق به پدر/کشور و عشق به آجلا و انسانیت باز می دارد و باعث درگیری داخلی بزرگتر می شود - چرا ما با هم می جنگیم؟

خون و عسل 4

در مورد مارجانوویچ که در طول جنگ از سارایوو فرار کرد، «این دوران کودکی من است و این چیزی است که به یاد می‌آورم، و این دوره‌ای از زندگی من است که همه چیز عالی و شاد و دوست‌داشتنی بود. پدر و مادرم خوشحال بودند و ما خانه و دوستانی داشتیم. . .همه اینها را فقط در یک شب از ما گرفتند. با اولین تفنگ ساچمه ای همه چیز تغییر کرد. باید سریع بزرگ می شدم و می فهمیدم چه اتفاقی دارد می افتد. بنابراین، آن معصومیت برای من از بین رفت. بازبینی آن شخصاً برای من بسیار سخت بود.» قابل توجه ترین در مورد عملکرد مارجانوویچ، اعتقاد و قدرت شخصیتی او است که به ظرافت با آسیب پذیری عاطفی همراه است. در کل، او دیالوگ کمی دارد، بلکه با رساترین چشم‌ها صحبت می‌کند و احساس حسی از درد، دل درد، اندوه و بله، حتی قدرت حساب شده را به آدم می‌دهد.

خون و عسل 11

وانسا گلودجو که نقش خواهر آژلا را بازی می‌کند، خودش در طول جنگ در سارایوو نوجوان بود و در روز مطبوعات به یاد می‌آورد که در مسیر مدرسه و بازگشتش بین گلوله‌های تک تیرانداز دویده است. او با دیدن او روی صفحه، ترسی بسیار ملموس و واقعی را برای لژلا به ارمغان می آورد که در حین تماشای شما را به خود جذب می کند. خیلی واقعی است، لحظاتی وجود دارد که فرد فکر می کند می تواند وحشت او را احساس کند. گلودجو و مارجانوویچ با ایجاد پیوند خواهری فوق‌العاده قدرتمند، با سر به نقش‌های خود پرداختند. هر دو تک فرزند، عادت نداشتند خواهرانه لباس، دوست پسر و راز را به اشتراک بگذارند. همانطور که گلودجو در طول تولید به مارجانوویچ اشاره کرد، «ما زمان زیادی نداریم که آنها را به عنوان خواهران شادی که زندگی عادی دارند، نمایندگی کنیم. ما باید از آن زمان استفاده کنیم تا واقعاً پیوند بین این دو را احساس کنیم.» برای عناصر اوج فیلم، این دو زن برای دستیابی به رابطه لازم، وارد موضوعات دخترانه احساسی و لمسی شدند.

خون و عسل 2

یکی از محوری ترین و قدرتمندترین روابط بین دانیجل و پدرش است. برای کوستیچ، بازیگری بین او و راده سربیدزیجا نبود. من مدت‌ها بود که راده را می‌شناختم، اما ما'd هرگز با هم کار نکردند. وقتی همدیگر را دیدیم، به معنای واقعی کلمه سه دقیقه طول کشید تا من متوجه شدم که آن پسر واقعاً شبیه پدر من است و آنجلینا این را باور کرد. در صحنه‌ای که دانیجل توسط پدرش چند سیلی می‌خورد، ما واقعاً تظاهر نمی‌کردیم یا بازی نمی‌کردیم.»

برای کسانی که در جنگ بوسنی درس نخوانده بودند، جولی از شخصیت نبویسا، پدر دانیجل به عنوان وسیله ای آموزشی استفاده می کند. Nerbojsa با بازی بازیگر بسیار با استعداد کروات، Rade Serbedzija، درس تاریخ نسبتا دقیقی در مورد منطقه ارائه می دهد که به دوران ترکان در اروپای باستان بازمی گردد که به طور مختصر ما را به نقطه جنگ می رساند. به عنوان Nerbojsa، Serbedzija پرتره ای از ذهن مدرسه قدیمی را ترسیم می کند، صدایی تنگ نظر اما در قلب خود متضاد، به ویژه هنگامی که با پسرش روبرو می شود.

خون و عسل 13

این داستان که توسط جولی عمدتاً از دیدگاه یک زن، به‌ویژه آجلا نوشته شده است، در اصل داستان «به خشونت جنسی علیه زنان می‌پردازد. . کشمکش های درونی که یک زن از سر می گذراند و دیدگاه یک زن شاید کمی آن را متفاوت کند. اما، بیشتر تمرکز من تلاش برای درک مردان بود. سعی می‌کردم خودم را به جای مردان بگذارم که این بزرگترین چالش برای من بود. . اما، در قلب آن قلب من است. . این سؤال که آیا می‌توانم علیه کسی که دوستش دارم مخالفت کنم یا نه و این که چه چیزی می‌خواهد، رابطه‌ای است که با آن ارتباط برقرار می‌کنم. اما به ویژه تمرکز بر خشونت علیه زنان و نحوه رسیدگی به تمایلات جنسی.' با این طرز فکر، ممکن است تصور شود که داستان «زنانه‌تر» است. به من اعتماد کن. این نیست. من هرگز نویسنده یا کارگردان زن ندیده‌ام، اما برای کاترین بیگلو، بنابراین کاملاً عناصر تستوسترون موقعیت‌ها و شخصیت‌ها را جذب کنید، که تا به حال بوده است.

به دلیل تناقض عاطفی بین آجلا و دانیجل، در حالی که مارجانوویچ، کوستیچ و جولی صحنه‌ها را تمرین می‌کردند، و سپس ما از خدمه دعوت می‌کردیم و آنها می‌ایستادند و صحنه را تماشا می‌کردند و می‌دانستند چگونه آن را آماده کنند، در حالی که ما فقط می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم. در مورد آن، در آن زمان» به گفته مارجانوویچ، وقتی نوبت به او و کوستیچ رسید، «من فقط باید از او دور می شدم. من یک فرد منطقی هستم و یک بازیگر روش نیستم. . [اما] شما بسیار آسیب پذیر هستید و بسیار شکننده هستید.» و با توجه به ماهیت اغلب خشونت آمیز و ناپایدار رابطه روی پرده بین این دو شخصیت، آموختن از مارجانوویچ چه نجیب زاده کاملی در کوستیچ داشت، با طراوت بود. گوران مردی و بازیگر فوق‌العاده‌ای است. یادم می آید روز اول یکی از سخت ترین صحنه ها را گرفتیم، در اردوگاه کار اجباری وقتی زن ها تازه از اتوبوس پیاده می شدند و او مجبور شد من را بالای میز نگه دارد. او یک متر با من فاصله داشت و ما مدام برداشت را تکرار می کردیم. گفتم: «می‌خواهی نزدیک‌تر شوی؟» و او گفت: «آه، می‌توانم؟». گفتم: «بله، لازم بود.» او گفت: «فقط نیاز داشتم که به من بگویی که اشکالی ندارد.» او واقعاً نمی‌توانست این کار را انجام دهد، تا اینکه من گفتم: «برو!» این باعث شد که خیلی احساس کنم. راحت بود چون می شناختمش'مراقب من باش.»

خون و عسل 8

کلید موفقیت ساختار داستان، همکاری جولی با بازیگرانش است. با دادن زمان و مکان به آنها برای ارائه نظرات خود در مورد آنچه گفته می شود، او با 'سرسختی و احتیاط بسیار' به موضوع نزدیک شد و در عین حال به همه بازیگران خود، بازماندگان جنگ، زمان داد. و فضایی که آنها برای برقراری عدالت در مورد شخصیت ها و داستان نیاز داشتند.

جولی همچنین به بازیگران خود برای راهنمایی در اجرای فیزیکی نگاه کرد. «چون من اهل منطقه نیستم، از بسیاری جهات مرا راهنمایی کردند. من نمی توانم ونسا [گلودجو] را کارگردانی کنم و به او بگویم که چگونه در کوچه تک تیراندازها بدود. او آنجا بود، بنابراین او می تواند به من بگوید. خیلی وقت ها، من بودم که از آنها می پرسیدم: «آیا این درست به نظر می رسد؟ آیا این را درست متوجه شدیم؟ آیا این درست به نظر می رسد؟ از زمانی که بچه همسایه ات مرده بگو. او چه واکنشی نشان داد؟ چی شد؟ آیا می‌توانید جزئیات بیشتری در مورد آن به من بدهید؟»

خون و عسل 7

کارگردانی جولی در یک میدان مین فنی و احساسی و با غیرممکن بودن 'نرم کردن این نوع جنگ' از نظر فنی استادانه است. با دعوت از فیلمبردار دین سملر، استفاده از نور و سایه های شکسته یک مؤلفه احساسی قدرتمند در تصویر است. به ویژه درخشندگی و نور «اتاق سفید»، «زندان» دانیجل برای آجلا، جذاب است. بخش مهمی از فیلم، این امر به ویژه برای سملر چالش برانگیز بود، زیرا باید به نور داخلی، زمان روز، زوایای دوربین و کنتراست احساسی استعاری و تصاویر صحنه و سکانس خاصی در رابطه آجلا و دانیجل توجه می‌شد.

خون و عسل 9

افزودن جاذبه و تاثیر، لنز دستی گسترده ای است که به گفته جولی، به دلیل ضرورت اقتصادی و برای پیشبرد داستان به وجود آمده است. بخشی از [استفاده از گوشی دستی] این بود که ما وقت نداشتیم. راه اندازی پیست دالی زمان زیادی طول می کشد. به عنوان مثال، صحنه پایانی بین Ajla و Danijel بسیار تهاجمی روی یک شانه روی دیگری بود. [دین سملر] زمانی که شروع کردیم چیزی به من گفت. او گفت: 'شما هرگز عاشقان خود را از هم جدا نمی کنید. شما هرگز آنها را از هم جدا نمی کنید. شما همیشه سعی می کنید عاشقان خود را در یک شات به هم متصل نگه دارید.' . . ما هم می‌خواستیم کاری کنیم که یک فیلم بزرگ باشد. . و می‌دانستیم که می‌خواهیم واقعی باشد و واقعیت چندان صحنه‌سازی نشده است. خیلی چیزها باید از این طریق شکسته می شد. باید با همه داخل بودی. باید با زنانی که سپر انسانی هستند، داخل می شدی تا تماشاگران این احساس را داشته باشند.» نتیجه به طرز باشکوهی شخصی و صمیمی است.

وقتی صحبت از کارگردانی به میان می‌آید، مارجانوویچ و کوستیچ چیزی جز ستایش از جولی در مهارت‌های کارگردانی و انسانیت‌اش ندارند. به گفته مریانوویچ، «[جولی] دقیقاً می‌داند که دارد چه می‌کند. او به قربانیان قدرتی داد که واقعاً داشتند، به همین دلیل است که آنها بازمانده هستند. بوسنیایی‌ها به‌عنوان مردم، تنها قربانی نیستند. ما در واقع بازماندگان هستیم و دانستن این موضوع بسیار مهم است. . او این دیدگاه صمیمی و شخصی را پشت سر گذاشت و از این طریق، تماشاگر را به تماشای فیلم چنان مشغول کرد که گویی می تواند خود آنها باشد. این برخی از مردم نیستند، جایی، در انتهای اروپا، شاید حتی اروپا نباشند، و آنها'دوباره مسلمان او به بوسنیایی ها عزت داد و من واقعاً از آن قدردانی می کنم. ”

خون و عسل 5

کوستیچ به همان اندازه پرخاشگر است. او بین مشکلات می چرخد. او هرگز این کار را ناگهانی انجام نمی دهد. من مطمئن هستم که او در حال پردازش است، اما وقتی نوبت به بیان خود می رسد، همیشه بسیار خوب، ساختارمند و متفکر است. او واقعاً یک خانم است، به تمام معنی آن کلمه. حتی وقتی کارگردانی می‌کند، با آن ملایمت این کار را انجام می‌دهد که شما را به عنوان یک بازیگر در جایگاه خوبی قرار می‌دهد. این به شما آرامش می دهد. . . با آنجلینا، این فرآیند واقعاً در مورد ادغام، یادگیری، و دادن فضا و زمان به یکدیگر است، محیطی که او ایجاد می کند. فراموش می کنی که او آنجاست. در همان زمان، در پایان روز، او خط می کشید و می گفت: «این تصمیم من است» و کاری را که باید انجام می داد، انجام می داد.

اگر نمی‌دانستم که وارد این فیلم می‌شوم که در سرزمین خون و عسل اولین کارگردانی جولی را نشان می‌دهد، هرگز نمی‌دانستم، زیرا سطح عالی فنی یک کارگردان معمولی که اولین بار است را رد می‌کند. جولی که این را به یک دستاورد سینمایی بزرگ‌تر تبدیل کرد، دو فیلم را در فاصله یک فیلم ساخت. یکی به انگلیسی و دیگری به زبان بوسنیایی. جولی با فیلمبرداری صحنه به صحنه، ابتدا به یک زبان و سپس زبان بعدی، آن را به انگلیسی نوشت چون مجبور بودم. و پس از آن، زمانی که ما آن را ترجمه کردیم، آن را توسط افراد مختلف از طرف های مختلف ترجمه کردیم تا مطمئن شویم که ترجمه منصفانه و متعادل است. . ما احساس کردیم دلیل ساخت این فیلم فقط برای مردم منطقه نبوده و می‌خواهیم معتبر باشد. با این حال، ما می دانیم که افراد زیادی وجود دارند که می خواهیم در مورد این بخش از تاریخ بیاموزیم و در مورد این موضوعات صحبت کنیم، اما این افراد اغلب به سراغ فیلم های خارجی نمی روند. بنابراین، ما گفتیم: «آیا می‌توانیم این کار را انجام دهیم؟» به لطف حرفه‌ای بودن، آماده‌سازی و سبک فیلم‌برداری سریع جولی (در هفته اول فیلم‌برداری دو نسخه، جولی از قبل از برنامه‌ریزی شده بود و یک روز کامل را صرفه‌جویی کرده بود)، به سرعت انجام شد. مشخص شد که آنها می توانند دو نسخه کامل را شلیک کنند. و همه بازیگران متفق القول هستند که با فیلمبرداری به زبان مادری‌شان، به بازی‌هایشان کمک می‌کند و «ریشه زبان و پویایی و ژست‌ها» را به آنها می‌دهد.

خون و عسل 10

جولی در یک فیلمبرداری 41 روزه با بودجه 12 میلیون دلاری، «سه سال و نیم جنگ و چندین فصل مختلف برای بازسازی داشت. من متوجه شدم هزینه برف چقدر است. من می‌گفتم، 'من می‌خواهم در تمام این منطقه از یوگسلاوی برف ببارم،' و آنها می‌گفتند، 'خوب، خوب این برف 100000 دلار است.' و با تیراندازی به دو زبان، همه چیز دو برابر شده بود. ناگهان، برنامه فشرده‌تر شد. ما باید صحنه هایی را انتخاب می کردیم که باید می رفتند. ما مجبور شدیم فیلمنامه را هرچه پیش می‌رفتیم برش می‌دادیم و باید چیزها را فشرده می‌کردیم.» با اولین برش در 4 ساعت و 20 دقیقه، با توجه به کامل بودن محصول نهایی، تصمیمات فیلمنامه جولی و ویرایش پاتریشیا رومل به طرز شگفت انگیزی مختصر است.

خون و عسل 14

اعتراف به عشقش به «در آن سوی دوربین بودن، . . .با خدمه، در خارج. . در خاک، کار کردن با تمام مسائل، من شخصاً نمی‌توانم منتظر بمانم تا ببینم آینده جولی چه خواهد شد. با صدایی شفاف، دلسوزانه و مختصر، با آغوش باز از استعداد تازه کشف شده او استقبال می کنم.

با توجه به سفرهای جهانی، آگاهی و مشارکت بشردوستانه او در سراسر جهان، از جولی پرسیدم: «چرا بوسنی» به عنوان پس‌زمینه این داستان. ما می‌خواستیم فیلمی بسازیم که جهانی باشد و در هر جایی باشد، اما من به بوسنی رسیدم زیرا آن را به خاطر داشتم. نسل من بود. من 17 ساله بودم. یادم می آید کجا بودم'دهه 90، و من احساس گناه و مسئولیت می کردم که به اندازه کافی نمی دانستم و به اندازه کافی انجام نمی دادم.

برای کوستیچ، 'مهم بود که صدای زن و کارگردان زن باشد، در مقابل کارگردان مرد.' شخصاً نمی توانم صدایی بهتر از صدای آنجلینا جولی برای گفتن این داستان فکر کنم. او با IN THE LAND OF BLOOD AND HONEY گام بزرگی در 'انجام کافی' برداشته است.

زانا مریانوویچ – عقاب

گوران کوستیچ – دانیجل

فرمان Serbedzija - ژنرال Nebojsa Vukojevich

ونسا گلودجو - امشب

نویسنده و کارگردان آنجلینا جولی.

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما