گرد و غبار دختران و پسران تار عنکبوت را پاک کنید! ما برای یک دوره تکمیلی در ادبیات همراه با برخی تاریخ واقعی که ممکن است خیلی ها بدانند یا ندانند، به مدرسه برمی گردیم. در طول دههها، 'موبی دیک' اثر هرمان ملویل ثابت کرده است که یا یک اثر ادبی در حال تغییر زندگی است یا وقتی عنوان را به عنوان یک تکلیف خواندن در مدرسه به او داده میشود. اما مهم نیست که با شما می ماند. شاید نه همه کلمات ('مرا اسماعیل صدا کن')، اما مضامین، احساسات، درس های زندگی، همه به طور آگاهانه و ناخودآگاه سال ها بعد طنین انداز می شوند. اما خود داستان چطور؟ ملویل از کجا الهام گرفت؟ این چیزی است که اکثر ما هرگز نمی دانیم. این تا به حال با داستان دریانوردی ران هاوارد، در قلب دریا بود.
بر اساس گزارش غیرداستانی ناتانیل فیلبریک به همین نام، در قلب دریا داستان زنده بقای واقعی و الهام ملویل برای 'موبی دیک' - تخریب و غرق شدن کشتی نهنگ نانتاکت اسکس در سال 1820 است. و فقط چه چیزی اسکس را نابود کرد؟ چطور در مورد یک نهنگ اسپرم سفید بزرگ.
IN THE HEART OF SEA توسط هرمان ملویل جوان در حال مصاحبه با تام نیکرسون 30 ساله، آخرین بازمانده خدمه اسکس، قاب می شود. نیکرسون که از طریق فلاش بک به آن سفر سرنوشت ساز گفته شد، راهنمای ما است. ملویل که قبلاً یک نویسنده جوان تثبیت شده است، می خواهد به عمق گذشته اسکس بپردازد. داستانهای طولانی در مورد این نهنگ سفید که اسکس را سقوط داد، گفته شده بود، اما بازماندگان کشتی حاضر به صحبت در مورد این رویداد نشدند. این رمز و راز برای ملویل خیلی زیاد بود. او جزئیات می خواست و همانطور که می دانیم، او همچنین به دنبال نهنگ سفید ادبی گریزان خودش است.
روغن نهنگ یکی از گرانترین کالاهای دهه 1800 و حرفه اصلی (در کنار خرچنگسازی) همه کسانی بود که در منطقه نیوانگلند ایالات متحده زندگی میکردند و نانتاکت خود را به عنوان «پایتخت نهنگهای جهان» میبالید. زمان 1820 است. افسر اول اوون چیس، کهنه کار شکار نهنگ و دریانورد ماهر، مدتهاست که کارفرمایش وعده کشتی خود را به کاپیتان داده است. اسکس، که به تازگی بازسازی و بازسازی شده است، باید فرماندهی او باشد. اما، خویشاوند گرایی مانع می شود و کشتی به جورج پولارد جونیور بی تجربه داده می شود تا با چیس به عنوان افسر اول فرماندهی کند. چیس با ناراحتی این موقعیت را می پذیرد، اما این بار با ضمانت کتبی مبنی بر اینکه در سفر بعدی خارج می شود، میله های کاپیتان خود را دریافت می کند - اگر حداقل 1800 پوند نفت در این سفر به او بازگرداند. ملحق شدن به چیس بهترین دوست و همکار، متیو جوی و تازه وارد به دریا، پسر جوانی به نام توماس نیکرسون است که دقیقاً شبیه چیس و جوی در سنینش، تنها است و در خیابان ها به دنبال زنده ماندن است. و به این ترتیب سفر ما آغاز می شود.
هدف پر کردن اسکس با بشکه ها و بشکه های روغن نهنگ است. و همانطور که می آموزیم، روغن های مختلف از نهنگ های مختلف می آید و دارای درجه های مختلف (و پول) است. در حالت ایدهآل، فرد میخواهد نهنگها را در سریعترین زمان ممکن پیدا کند و ماموریت آنها را تکمیل کند تا به خانه برگردند، امیدوارم در یک سال یا بیشتر. هیچ چیز به اندازه فریاد 'بزن!' برای تام نیکرسون جوان، این تجربه یک عمر است.
همانطور که نیکرسون هیجان اولین مشاهده نهنگ خود را به یاد می آورد، ما به دریا و اسپری نمک منتقل می شویم و هیجان او را در حالی که گذشته در حال پخش می شود، هم برای ملویل و هم برای تماشاگران فیلم احساس می کنیم. مسابقه با نهنگ، انتظار در حالی که او زوزه می کشد و خود را فرسوده می کند قبل از اینکه مردان بتوانند کشتن خود را پردازش کنند. اما برای تام جوان، لذت شکار نهنگ به زودی با انزجار و بوی بد مرگ جایگزین میشود، زیرا به عنوان کوچکترین پسر خدمه، از سوراخ دمنده به نهنگ فرود میآید تا «کوره طلایی» روغن نهنگ را در اعماق آن استخراج کند. در چین های موجود غول پیکر.
بازی کردن در کنار هیجان شکار، درام شخصی سلسله مراتب کشتی با پولارد بسیار سبز است که مردان را در معرض خطر قرار می دهد و سعی می کند برتری خود را به First Officer Chase «ثابت کند». نیازی به گفتن نیست که پولارد همیشه در چراغهای جلو بهعنوان یک آهوی مجلل روبرو میشود.
به جای چرخش و بازگشت به نانتاکت پس از هفته ها و ماه ها بدون مشاهده نهنگ، تصمیم گرفته می شود که سفر به سمت جنوب را از طریق اقیانوس اطلس و در اطراف کیپ هورن به اقیانوس آرام ادامه دهیم. توقف در اکوادور مثمر ثمر است زیرا آنها صحبت از مکانی در 2000 لیگ در غرب می شنوند که در آن غلاف صدها نهنگ وجود دارد. اما یک هشدار وجود دارد. یک شیطان وجود دارد، یک شیطان، که همه کسانی را که ممکن است برای گرفتن این نهنگ ها تلاش کنند، می کشد و نابود می کند.
پولارد و چیس با نادیده گرفتن اخطارها بهعنوان غرغرهای دیوانهکننده، علیرغم اختلافهایشان (که تقریباً به مشتها رسیدهاند)، تصمیم میگیرند به پیش بروند. پولارد میخواهد از شهرت خانوادهاش محافظت کند و چیس میخواهد در بازگشت از این سفر فرماندهی کشتی خود را بر عهده بگیرد.
با فشار کم یا بدون باد، جیره های غذایی محدود، تنش ها در میان مردان داغ می شود. تام نیکرسون جوان منتظر می ماند و تماشا می کند و تقریباً به طور اسمزی وقایع هر روز را جذب می کند. اما بعد، اتفاق می افتد. فوت کردن، دمیدن!!! نهنگ بر نهنگ بر نهنگ. همانطور که مردان به دنبال زوبین بردن طعمه خود هستند، جزر و مد احساسی تغییر می کند. این تا زمانی است که چیزی شبیه به هر چیزی که قبلا دیده اند از اعماق بیرون بیاید. هیولا. بزرگتر از هر چیزی که تا به حال کسی دیده است. IT 'دیو' است. نهنگ سفید. زخمی از جنگ و فرسودگی زمان، با یک نگاه به چشمان او احساس میکنید که او میداند به چه فکر میکنید، و او نقشه میکشد تا شما را متوقف کند. اما پولارد و چیس متوقف نخواهند شد. حداقل تا زمانی که این نهنگ خاکستری و سفید آنها را متوقف کند.
تقریباً 3000 مایل از جزیره ایستر، اسکس ویران می شود، مردان کشته می شوند و بازماندگان در سه پرتاب کوچک شناور می شوند. با حرکت بیهدف در جوار جزر و مد، معجزهای رخ میدهد که آنها به جزیرهای بزرگ نسبتاً بایر میرسند. در حالی که برخی از مردان تصمیم می گیرند در جزیره بمانند و سعی می کنند زنده بمانند، چیس و پولارد به همراه برخی دیگر، از جمله تام نیکرسون، به دریا باز می گردند که یک ماه تبدیل به دو و دو ماه سه می شود. در حالی که مرگ و گرسنگی چنگال آنها را سفت می کند، مردان مجبور می شوند تصمیماتی برای زندگی و مرگ بگیرند که تا آخر عمر او را تحت تعقیب تام نیکرسون قرار می دهد، این همه در حالی است که زیر چشم بی امان نهنگ بزرگ.
چه کسی زندگی می کند؟ چه کسی می میرد؟ چگونه؟ و نهنگ بزرگ چه می شود؟ ملویل با نگرانی به دنبال این پاسخ ها از نیکرسون است. اما آیا نیکرسون میتواند به خاطر ملویل، و مهمتر از آن، به خاطر خودش، آن اعماق گذشتهای مدفون را حفاری کند؟
از منظر احساسی و از نظر حضور فیزیکی، کریس همسورث در نقش اوون چیس کار بسیار مفیدی انجام می دهد. لحظات بین همسورث و تام هالند جوان یا کیلیان مورفی طنین انداز، باورپذیر و اغلب لمس کننده است. پا به پای بنجامین واکر، احساس نارضایتی، حسادت و رنجش میکنید. با این حال، جایی که او به طرز وحشتناکی شکست میخورد، لهجهاش است و بهطور قابلتوجهی بین لهجه متمایز استرالیایی-اروپایی او تا تلاشی وحشتناک برای لهجه نیوانگلند/بوستونی در نوسان است. وقتی همسورث در دریا و در تب و تاب اجراست، مشکلی نیست و لهجه او تداوم اروپایی دارد. اما در لحظات آرام در خشکی، ناتوانی تداوم دست کم حواس را پرت می کند.
به عنوان پولارد، بنجامین واکر ساده لوحی «سبز» را با جسارت حیاط مدرسه نشان می دهد که به خوبی به شخصیت و داستان کمک می کند. کیلین مورفی در نقش متیو جوی بهترین دوست چیس است. هیچ لحظه ای نیست که به دوستی و برادری جوی و چیس شک کنی. یک لمس جالب برای جوی این است که یک الکلی اصلاح شده باشد، همیشه یک بطری باز نشده ویسکی را با خود حمل می کند، گویی دائماً خود را در معرض آزمایش قدرت درونی قرار می دهد. تام هالند با هر اجرا بهتر و بهتر می شود و در اینجا به عنوان تام نیکرسون جوان، با پیشرفت داستان و مواجهه با ناملایمات، او بلوغ رو به رشدی رصدی را برای نقش به ارمغان می آورد. مرد جوانی که اگر قبلاً این کار را نکردهاید، مراقب شما باشد. بقیه خدمه کشتی پر از چهره های فرسوده و رفتار فیزیکی هستند که هزینه خدمه روز متشکل از دزدان، جنایتکاران و بی بضاعت را پر می کند که همه به دنبال فرار و زنده ماندن هستند.
نکته قابل توجه فرانک دیلان است که در نقش هنری کافین، پسر عموی پولارد، عنصر غیرقابل اعتمادی را ارائه می دهد. حتی نام این شخصیت برای بیشتر فیلم پیشبینی میکند.
با تشکر از همه اعضای گروه بازیگران دریانوردی که به گفته همسورث، همه در رژیم های غذایی 500-600 کالری در روز قرار گرفتند تا وزن خود را کاهش دهند تا دریانوردان گرسنه را به تصویر بکشند.
روی خشکی، IN THE HEART OF THE SEA بر ملویل مضطرب بن ویشاو و اجرای زمینی و تکان دهنده برندان گلیسون در نقش تام نیکرسون مسن تر تمرکز می کند. هاوارد آگاهانه دوربین را روی چهره رسا گلیسون نزدیک نگه می دارد و به داستان نیکرسون عمق و جاذبه بیشتری می بخشد. گلیسون مسحور کننده است.
چارلز لیویت، فیلمنامه نویسی که برای پرده بزرگ اقتباس شده است، ظرافت سینمایی مدرسه ای قدیمی در ساختار فیلمنامه وجود دارد که بر ماجراهای دریایی چند مرد خشن (و عمدتاً خوش تیپ) تمرکز دارد. به عظمت و رمز و راز خود اقیانوس اشاره می کند. طراحی فلاش بک از طریق روایت نیکرسون به ملویل موثر است. همه اطلاعات مربوط به دوران، صنعت صید نهنگ، دریاها، قایقرانی که از طریق انتقال صدا به صحنه و خود دیالوگ ارائه می شود، قدردانی می شود. در اینجا باید یک درس تاریخ آموخت! اما آنچه در زیر سطح نهفته است، بحث های وجودی ضمنی انسان در برابر طبیعت، انسان در برابر خدا، وسواس در برابر جنون و غیره است. این جنبه واقعاً جالب IN THE HEART OF THE SEA است، زمانی که شما فراتر از تصاویر و «ماجراجویی اکشن» نگاه کنید.
کارگردان ران هاوارد اکنون با IN THE HEART OF THE SEA به اقیانوس باز می گردد و این کار را به طرز شگفت انگیزی انجام می دهد و نه تنها داستانی متقاعد کننده، بلکه تصاویری که حکایت از ماجراجویی و هیجان دارد ایجاد می کند. پالت بصری که دومین همکاری او با یکی از «واقعگراترین» سینماگرانی است که امروز کار میکند و یکی از محبوبترین فیلمبرداران من، آنتونی دود مانتل است، از نظر وسعت و اندازه چیزی کمتر از عظمت چشمگیر است. تصویربرداری در جزایر قناری در جزیره لا گومرا به تصویری واقعی از طوفانهای قاتل آبهای آزاد که از طریق CGI و در فیلمبرداری در انگلستان در استودیو Leavesden ایجاد شدهاند، اصالت میافزاید. استفاده از یکی از بزرگترین مخازن آب صنعت با عرشه کشتی ساخته شده بر روی گیمبال برای تقلید از زمین و چرخش یک کشتی بر روی امواج در طول طوفان. رئالیسم به طور کامل به دست می آید، به ویژه با 500 گالن آب سرد که از توپ های آب روی صحنه و بازیگران می ریزد. عرشه Essex یک کپی در اندازه کامل است که به هاوارد و مانتل اتاق می دهد تا با دوربین هایی که در یک هرج و مرج کنترل شده در طول صحنه های طوفان می لرزند، بازی کنند و مخاطب را در محیط غوطه ور کند.
و بله. نهنگ بزرگ در CGI ساخته شده است، اما باید اعتراف کنم، نتیجه فراتر از چشمگیر است. (در فیلمبرداری IN THE HEART OF THE SEA به هیچ نهنگی آسیبی نرسید.) شک داشتم که چقدر 'واقعی' خواهد بود، به خصوص در مورد سکانس های زیر آب. اما دامنه، اندازه و جزئیات فراتر از قابل لمس است. قابل توجه توجه به چشم نهنگ است. هر بار که چشم در قاب دوربین قرار می گیرد، حس 'روح' وجود دارد. این فیلم تاثیرگذار است و به موضوعات ناگفته فیلم صحبت می کند، و به ویژه در دنیای امروزی 'Blackfish' و 'Racing Extinction' طنین انداز است. Hit and Miss CGI شامل سکانسهای زوزهکشی و آسمان پسزمینه است که اغلب شبیه یک نقاشی مات بوم از مجموعه قدیمی MGM با آسمانی روشن است که ابرهای طوفانی سیاهی را که بقیه پالت را میپوشانند، رد میکند، گویی طراحی شدهاند ظاهری «خداگونه» به کریس همسورث، پرتاب کننده هارپون.
Standout طراحی تولید مارک تیلدزلی است. جزئیات اسکس و نانتاکت 1820 و 1850 با بسیاری از عناصر طراحی که به شکل آموزشی در فیلمنامه کار شده است، دوره کاملی است.
Roque Banos سفر را با یک موسیقی غنی و سرسبز تکمیل می کند که قدرت و قدرت دریا را تداعی می کند و نهنگ در برابر آسیب پذیری مردان پر از منیت قرار می گیرد.
اگرچه هاوارد و شرکت بسیاری از جنبههای کتاب فیلبریک را کمرنگ کردهاند، اما او هرگز از عناصر موضوعی عمیقتر در بازی کوتاه نمیآید و در عین حال ماجرایی پر از اکشن را در قلب دریا ارائه میکند.
به کارگردانی ران هاوارد
نوشته چارلز لیویت بر اساس کتاب ناتانیل فیلبریک 'در قلب دریا: تراژدی کشتی نهنگ اسکس'
بازیگران: کریس همسورث، برندان گلیسون، بن ویشا، کیلیان مورفی، بنجامین واکر، تام هالند
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB