نویسنده: دبی لین الیاس
کپی رایت عکس Universal Pictures
دن فورمن 51 ساله از پایان کار خود به عنوان مدیر اجرایی تبلیغات برای مجله Sports America فرار کرد. خبر خوب، درست است؟ اشتباه. اگرچه دن همچنان شغل خود را حفظ می کند، اما به عنوان دستیار کارتر دوریا، جوان 26 ساله، تنزل رتبه پیدا می کند. انگار که اختلاف سنی برای سرگردانی دن کافی نیست، او همچنین با این احتمال مواجه است که برای رئیسی که هرگز در فروش کار نکرده است، کمانچه دوم را بازی کند. اما روزگار دن زمانی بهتر میشود که او خبر حیرتانگیز حاملگی همسرش را دریافت میکند. آخرین فرزند آنها 16 سال زودتر به دنیا آمد.
طولی نمیکشد که کارتر متوجه میشود که او هم از نظر حرفهای و هم از نظر شخصی در سر اوست. اگرچه او به اندازه کافی خوش شانس بوده که شغل شگفت انگیزی پیدا کند، اما کسی را ندارد که موفقیت خود را با او در میان بگذارد زیرا همسر 7 ماهه اش او را ترک کرده است. دن ترسیده و تنها و بدون کسی که به او مراجعه کند، با نیمه جان از کارتر دعوت می کند تا برای شام به خانواده اش بپیوندد. نیازی به گفتن نیست که کارتر از دعوت خود می پرید. و دیری نمیگذرد که دن متوجه میشود چه اشتباهی بوده است که رئیس را کنار بگذارد. به نظر می رسد که کارتر به الکس دختر 18 ساله دن و او به او علاقه مند شده است. الکس و کارتر در تلاش برای مخفی نگه داشتن رابطه خود از دن، شروع به یک عاشقانه طوفانی می کنند، در حالی که کند شدن دن در زندگی او عذاب می دهد.
به نویسندگی و کارگردانی پل ویتز، در حالی که فیلم دارای عناصر خوب بسیاری است، ایرادات بیشماری اغلب آنچه را که میتوانست جریان یکنواخت کمدی و درام باشد تحت الشعاع قرار میدهد. علیرغم قدرت و پتانسیل خط داستانی اصلی (تقاطع پیش روی دن و کارتر و واکنش رفتاری انسانی هر کدام)، ویتز به جای پرورش نیروهای محرک پشت سر دن و کارتر، زمان بیشتری را بر روی طرحهای فرعی صرف میکند. محور اصلی داستان مطمئناً، باید به رابطه بین کارتر و الکس توجه شود، زیرا این امر به بسیاری از داستان دامن می زند، اما نه به اندازه ای که ویتز پرداخت می کند و قطعاً نه زمانی که کل این برخورد باعث می شود فرد احساس کند که صرفاً در فیلم رها شده است. بافته شده در داستان ویتز همچنین در ارائه اطلاعات اصلی در مورد حرفه کارتر و دن، عملکرد شرکت، موقعیت فروش تبلیغات، که همه آنها برای تثبیت هدف و معنای فیلم به شدت مورد نیاز هستند، قایق را از دست می دهد.
با این حال هیچ ایرادی برای بازیگران پیدا نمی شود. دنیس کواید در نقش دن، مثل همیشه، ستاره ای است. و از آنجایی که جای تعجب نیست، او این فیلم را بر اساس روابطش با شخصیتهای مختلف در حال فرورفتن است. این احتمالاً یکی از احساسیترین نقشهای چند بعدی است که او از زمان «تازه کار» بازی کرده است و از ابتدا تا انتها فوقالعاده است. قدرتمند و درگیر با یک دلبستگی مهم که فراتر از هرگونه درگیری یا ناملایمات درونی می درخشد. او انسانیتی در مورد خود دارد، ویژگی و صداقتی که هر کسی می تواند فوراً با آن ارتباط برقرار کند. تافر گریس که در «برنده یک قرار با تد همیلتون» سروصدا کرد. به وضوح نشان می دهد که او مهارت های بازیگری خود را حتی بیشتر تقویت کرده است و نه تنها کارتر مدیر جوان عصبی را پر می کند، بلکه ترکیب شیمیایی او با کوید فوق العاده است. و در حالی که او به خوبی با Quaid کار می کند، تعامل او با اسکارلت جوهانسون در نقش الکس حتی بهتر است. گرمای واقعی آشکاری وجود دارد که از لحظه ملاقات آنها روی صفحه نمایش ظاهر می شود که به بخشش وایتز برای زمان نامتعادل صرف شده برای رابطه آنها کمک می کند. از سوی دیگر، آنها از دیدن تعامل آنقدر لذت میبرند که وقتی رابطهشان هرگز بهطور کامل به نتیجه نمیرسد، ناامیدی آخرین احساس است. رابطه پدر و دختری بین کواید و جوهانسون که فقط به تقویت شخصیت کمتوسعه جوهانسون کمک میکند، نباید نادیده گرفته شود. متأسفانه، نقشهای حمایتی مارگ هلگنبرگر در نقش همسر دن و سلما بلر در نقش همسر سابق کارتر، در این اختلاط گم میشوند و به خوبی توسعه نمییابند و اگرچه برای توسعه شخصیتهای دیگر مهم هستند، اما فراموش شدنی هستند.
«در شرکت خوب» علیرغم کاستیهایی که دارد، فیلمی دلنشین است که به عناصر رفتار انسان میپردازد. راحت با یک جریان ملایم آسان، واقع گرایی وجود دارد که با همه ما ارتباط برقرار می کند.
دن فورمن: دنیس کواید کارتر دوریا: تافر گریس الکس فورمن: اسکارلت جوهانسون
نویسنده و کارگردان پل ویتز. دارای رتبه PG-13 (110 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB