نویسنده: دبی لین الیاس
تماشای پیشرفت یک فیلمساز همیشه برای من یک امتیاز است. یکی از این فیلمسازان جو مک کلین است. من برای اولین بار جو را چند سال پیش ملاقات کردم، زمانی که فیلم کوتاهش که پاییز برای اولین بار در Dance With Films عرضه شد. نوشته مککلین جالب و منسجم بود با تصاویر طلسمکنندهای که بهطور بینقصی احساسات را منتقل میکرد. می دانستم که مک کلین صدایی برای تماشا بود. سپس در سال 2009، با فیلم کوتاه MONEY, PLEASE!، نویسندگی و کارگردانی او، دوباره مرا شگفت زده کرد. جو با استفاده از تکنیکهای اولیه فیلمسازی، شخصیتهای مینیمال و صحنه، نگاهی خندهدار به ما نشان داد که در واقع با اکران آن در خلال سقوط مالی کشورمان، با خانوادهای خیالی که در طول دههها زندگی میکردند، به حقیقت نزدیکتر از داستان بود. یک بازی انحصاری توجه او به جزئیات بسیار دقیق بود و اجراهایی که از بازیگرانش میگرفت، بیدرنگ.
اکنون مک کلین توجه خود را به یکی از فیلمسازان مورد بحث زمان ما معطوف کرده است - دیوید لینچ. مدتهاست که بحثهایی در مورد اینکه لینچ یک نابغه است یا فقط کسی است که با داستانسرایی پیچیده، نامتعارف و غیرقابل تشخیص به رسمیت شناخته شده است، وجود داشته است. به طور خلاصه، فیلمها و طرفداران او به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند - یا متوجه میشوید یا نمیگیرید. با در نظر گرفتن این موضوع، McClean fs میدان مین حاصلخیز از ایدهها، این فیلم کمدی را مطرح میکند، چگونه یک فیلم دیوید لینچ بسازیم.
مککلین با استفاده از عناصر نمادین برخی از فیلمهای معروف لینچ، به طرز هوشمندانهای یک تقلید از یک «چگونه فیلمبرداری» قدیمی را به هم میپیوندد، در حالی که پاتریشیا روسلینی و بیل «سر پاک کن» مکلاکلان آماده میشوند تا از یک شب صمیمی آرام در خانه لذت ببرند. پاتریشیا با پیدا کردن یک بسته اسرارآمیز در آستانه در تعجب می کند که آن چیست و آیا باید آن را تماشا کنند. بیل، کمی هیجان زده تر، مشتاقانه می گوید بله. صدایی پرانرژی که به تلویزیون چسبیده است، از صفحه نمایش می پیچد. دیوید لینچ را می شناسید؟ آیا مخمل آبی را دیده اید؟ 'بزرگراه گمشده؟' «مالهالند درایو؟» تویین پیکس چطور؟ او چطور اینکار را انجام میدهد؟ چگونه می توانید یک فیلم دیوید لینچ نیز بسازید؟ خب بذار بهت بگم!
پاتریشیا و بیل در حالت خلسه، تمام عناصر ساخت فیلم دیوید لینچ را یاد می گیرند و حتی می بینند که بخشی از این روند می شوند. شامل شخصیتهای نمادین لینچ مانند مرد چهره سفید، مرد فیل، یک اوباش شبیه دنیس هاپر میشود، بدون اینکه به شرارتهای ضروری مانند سکس، برهنگی، قتل، جنون و ضرب وشتم اشاره کنیم. اوه، بله، و دیالوگ بی پایان یکنواخت استاکاتو مرده پان که یک فیلم لینچ را از بقیه متمایز می کند.
ما همراه با پاتریشیا و بیل، یاد می گیریم که چگونه یک فیلم دیوید لینچ بسازیم، و در این فرآیند بسیار لذت می بریم.
به نویسندگی و کارگردانی جو مککلن، از همان ابتدا، نمیتوان شباهتهایی را بین لینچ و مککلین مشاهده کرد که با جزئیات دقیق و زمانبندی عالی شروع میشود. مک کلین آنقدر با کارهای لینچ و توجه به جزئیات آشناست، به طوری که از فریم اول، لحظه ای را از دست نمی دهد. با صحنه آغازین و ورود پاکت اسرارآمیز، مککلین بلافاصله این توهم و پتانسیل را برای این ایده ایجاد میکند که فیلمهای لینچ آنقدر پیچیده هستند که حتی شخصیتهای خودش هم فیلمهای او را درک نمیکنند. بصری صحنه آغازین به تنهایی (و آن مجموعه!!) بلافاصله قابل تشخیص است و ماهیت 'لینچی' فیلم را تثبیت می کند. با تقلید کامل برونا متسین و دن بومن از سکانس نمادین لینچ 'بزرگراه گمشده' با بیل پولمن و پاتریشیا آرکت، جزئیات فیلم واقعی لینچ نه تنها لحن و سرعت چگونگی ساخت یک فیلم دیوید لینچ را تعیین می کند، بلکه تایید می کند. بیننده ای که مک کلین مطالب خود را می داند.
با سبک کارگردانی ساده، ابتدایی و تمیز، عکاسی با HPX300 McClean بهطور یکپارچه رنگهای سیاه و سفید را در هم میآمیزد و از نورپردازی برای ایجاد سایههای موثر و پیشران داستان استفاده زیادی میکند. بدون بهره مندی از CGI، McClean از عناصر فنی پایه متعددی برای دستیابی به جلوه های بصری بی شماری استفاده می کند. نکته مهم در زیبایی بصری فیلم، خود صحنه است و مک کلین از هیچ چیزی در بازسازی سکانس اتاق نشیمن از «بزرگراه گمشده» دریغ نمی کند. اگر نمیدانستم این مجموعه مککلین است، فکر میکردم در زمان به لینچ برده شدهام.
من به اندازه کافی خوش شانس بودم که برای برخی از فیلمبرداری سر صحنه فیلمبرداری بودم و باید به تمام بازیگران و گروه برای کارشان تبریک بگویم. در یک برنامه فشرده، هرکدام از شخصیتها، خطوط و فیلمهای دیوید لینچ میشناختند. با این حال، لذت واقعی در تماشای مک کلین بود. با تمرکز کامل روی کار در دست، میتوان چرخها را دید که در حالی که یک عکس را فریم میکند میچرخد و سپس در یک فلاش، با دیدن این که اثربخش نیست، روی پای خود فکر میکند و بدون از دست دادن ضربان، در عرض چند دقیقه تغییر موقعیت داده و فریمها را تغییر میدهد. او کارگردانی است که نه تنها می داند چه می خواهد، بلکه چشم بصری فوق العاده ای دارد و می داند چگونه به آنچه می خواهد برسد. مککلین با تدوین فیلم، بار دیگر ثابت کرد که حس کاملی از زمانبندی و زیباییشناسی بصری دارد.
از نقطه نظر داستان، چگونه یک فیلم دیوید لینچ بسازیم یک تقلید خنده دار و خنده دار است که می تواند مورد استقبال همه قرار گیرد - حتی اگر هرگز در زندگی خود فیلمی از لینچ ندیده باشید. شخصیت ها به خوبی تعریف شده و قابل شناسایی هستند. دیالوگ خنده دار است و با زمان تحویل بازیگران حتی خنده دارتر می شود.
در مورد اجراها، ابتدا باید به فیلم White-Face-Man فیلیپ کلی با نام مستعار دین بلیک بپردازم. کلی که مجموعهای از شخصیتهای رابرت بلیک و دین استاکول لینچ است، در فیلم حتی ترسناکتر و بدتر از دیدن او در چهرهای کامل است. و خندهاش….. لرزش را پایین میآورد! چاس میچل کهنه کار تجسم اوباش رابرت هاپر است، ترکیبی از بازیگران سرسخت لینچ دنیس هاپر/رابرت لوژیا، در حالی که بری فینگان به راحتی کفش های بالتازار گتی لینچ را در نقش بالتازار واتس پر می کند. و به هیچ وجه نباید از آن غافل شد، برونا ماتسین، در نقش پاتریشیا روسلینی، جدیدترین فیلم نوآر که به اکران نقره ای زیبایی بخشیده است. متسین بر اساس لینچیهایی که اغلب دیده شدهاند، پاتریشیا آرکت و ایزابلا روسلینی، جذابیت و رمز و راز جنسی روانی را به وجود میآورد. عملکردی که باید دید، اجرای سارجو پاتل به عنوان 'سر در جدول' است.
به مناسبت اولین نمایش جهانی آن در Dances With Films 2011، مردم، زمان لینچ شدن - لینچ شدن با خنده با یک فیلم خارق العاده - چگونه یک فیلم دیوید لینچ بسازیم.
بیل “Eraserhead” MacLachlan – Dane Bowman
پاتریشیا روسلینی – برونا ماتسین
دین بلیک – فیلیپ کلی
رابرت هاپر – چاس میچل
بالتازار واتس – بری فینیگان
نویسنده و کارگردان: جو مک کلین.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB