نویسنده: دبی لین الیاس
مدتهاست که مجذوب جنایات و قتلهای حلنشده، بهویژه آنهایی که مضمون یا مبتنی بر هالیوود هستند، بنابراین برای من، اکران فیلمها برای چند هفته آینده اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا هالیوود دو مورد از جالبترین پروندههای حلنشده را به روی پرده نقرهای میآورد. 100 سال گذشته افتتاحیه این هفته HOLLYWOODLAND است، یک روایت تخیلی مبتنی بر رویدادها و شواهد واقعی پیرامون مرگ سوپرمن، جورج ریوز، و به ویژه زندگی و تحقیقات انجام شده توسط پی، لوئیس سیمو. مرگ ریوز که سه روز قبل از عروسی اش با لئونور لمون، هنرپیشه نامتعارف (و در اطراف ترولوپ) با یک گلوله به سرش پیدا شد، تا به امروز یک راز باقی مانده است. آیا قتل بود؟ یا خودکشی بود؟ و آیا ما هرگز خواهیم فهمید که کدام؟ جورج ریوز قهرمان همه بچه های دنیا بود. بالاخره او سوپرمن بود. (البته برای برخی از ما، او برای همیشه به عنوان برنت تارلتون، یکی از دوستداران اسکارلت اوهارا در 'بر باد رفته' شناخته خواهد شد.) اما پشت آن 'S' بزرگ قرمز مردی بود که تلاش می کرد خود را پیدا کند و در در همان زمان تبدیل به A-lister هالیوود شد. ریوز تاریک و عذاب دیده مصمم است چیزی بیش از یک چهره زیبا و بیش از یک قهرمان بچه باشد. طولی نمی کشد که جاه طلبی های شخصی ریوز بهترین ها را از او به دست می آورد و او به زودی با تونی مانیکس، یک بانوی خوش تربیت، «با کلاس» (هر چند پر زرق و برق) با امکانات آشکار، راحت می شود. متأسفانه برای ریوز، او قبل از خوابیدن به او شناسه او را بررسی نمی کند و تنها پس از این واقعیت است که هویت واقعی او را کشف می کند - او همسر معاون رئیس جمهور MGM، ادی مانیکس است. اوه اوه نیازی به گفتن نیست که وقتی ادی مانیکس از آن باخبر شد این رابطه برای ریوز خوب نیست - و زمانی که ریوز به عنوان میخ در مرده شد.
با لویی سیمو آشنا شوید. او همان چهره و تصویری است که با ذکر «بازپرس خصوصی شلخته» فوراً در ذهن انسان ظاهر میشود. در بهترین حالت، سیمو لجن میریزد و التماس میکند که به عنوان یکی از نخبگان PI شناخته شود، مانند سم اسپید. متأسفانه، این هرگز اتفاق نخواهد افتاد، اما سیمو ناامید نیست. با مرگ جورج ریوز، سیمو غاز طلایی خود را میبیند - در مورد قتل تحقیق میکند و هر چیز عجیب و غریبی را که کشف میکند به مطبوعات بفروشد. که در فلاش بک تحقیقات سیمو گفته شد، ما از زندگی هر دوی ریوز و سیمو مطلع هستیم و ما را شگفت زده می کند، شباهت های بین این دو - ریوز، مردی شکنجه شده که نه تنها از کیفیت 15 دقیقه خود راضی نیست. از شهرت، اما بیشتر از آن میخواهد و سیمو بالاتری دارد، مردی که از زندگی خود راضی نیست و در نهایت 15 دقیقه شهرت خود را بیشتر از طریق اتفاق به دست میآورد تا از طریق توانایی و تخصص در حالی که به طور همزمان چیزی را که باید برایش ارزش قائل است را از بین ببرد. قدردانی از آنچه قبلاً دارد - خانواده اش. داستانی که باز می شود، داستان دو مرد است تا دو اسطوره. در واقع، چند نفر از شما میدانستید که ریوز نقش سوپرمن را فقط به این دلیل بازی میکند که شکست خورده بود؟ بدون شک یکی از بهترین گروه هایی که امسال روی پرده های بزرگ قرار گرفته است، بن افلک در نقش سرنوشت ساز جورج ریوز رهبری گروه را بر عهده دارد. هر ذره از تصویر و افسانه «هالیوود»، او ریوز را هم از نظر شخصی و هم از نظر حرفه ای مجسم می کند. این بدون شک بهترین عملکرد حرفه ای افلک است. همینطور برای آدریان برودی که بازی در نقش سیمو حداقل باید برای او یک نامزدی اسکار به ارمغان بیاورد، اگر نه یک اسکار دیگر. برودی تا حد اصلی، همچنان میتواند همدردی و همدلی را برانگیزد و طولی نمیکشد که ممکن است واقعاً متوجه شوید که دنبال موفقیت آن مرد هستید. دایان لین در نقش تونی مانیکس با قدرت بسیار بالا می درخشد. پر زرق و برق، سکسی و اغوا کننده، احساسات ظریف او برای طلای اسکار فریاد می زند. اما قهرمان واقعی من باب هاسکینز در نقش ادی مانیکس است. مردی که قادر به روشن کردن یک سکه است، گرم و سرد می دود و شما را در تمام مدت در لبه لبه نگه می دارد. آیا او مسئول مرگ ریوز بود یا نه؟ چه قتل و چه خودکشی او به سادگی پرچ می کند. و شخصیتهای فرعی هم بیتفاوت نیستند! مولی پارکر بهویژه در نقش لوری، همسر سیمو، تأثیرگذار است، در حالی که رابین تونی، نامزد شلخته ریوز، لئونور لمون، را برمیگرداند که خواستههای او به وضوح با خواستههای خود ریوز رقابت میکرد.
پل برنبام، نویسنده، هالیوود دهه 1950 را به سه راهی می چسباند. او که پیش از این برای یکی از افسانه های زنده تینسلتاون، دبی رینولدز، با توجه به دیالوگ و درام نوشته بود، آنچه را که می توانست بازخوانی مجدد هیاهوی رسانه ای و کار پلیس باشد را به یک 'هودونیت' پرخاشگر تبدیل می کند که هیچ پاسخ روشنی در چشم نیست و همه چیز را ترک می کند. برای تفسیر و تخیل باز است. برنبام با بهرهگیری از علاقه جدید مردم به علم پزشکی قانونی، به آرامی و عمداً قطعات یا قطعات بالقوه پازل را فاش میکند و به مخاطب اجازه میدهد خودش نتیجهگیری کند. توجه به جزئیات، این شخصیتهای واقعی زندگی واقعی را که به طور مستحکم ساخته شدهاند، افزایش میدهد، لایههایی از شخصیت را آشکار میکند که عموماً در بین نورهای درخشان هالیوود پنهان شدهاند. مطابق با آن دوره، فیلمنامه مملو از افسانه ها و افسانه هالیوود است، از جمله روابط خود سیمو با هالیوود و صنعت فیلم، و همچنین تلاش های MGM برای خرید سیمو در تلاش برای کنار گذاشتن تحقیقاتش. داستان در کل فوق العاده جذاب است. کارگردان تلویزیونی، آلن کولتر، با ترکیبی جذاب از دو دنیای متفاوت و در عین حال همزمان، که به طور موثری تعلیق دراماتیک با سرعت یکسانی را با حاشیههای کمدی خفیف ترکیب میکند، اولین نمایش بزرگ چشمگیر را به نمایش میگذارد. واضح است که او به دنبال اصالت است، بدون شک نه تنها به لطف جزئیات فیلمنامه برنبام، بلکه به لطف فیلمبرداری بی نظیر جاناتان فریمن، طراحی تولید لسلی مک دونالد و طراحی لباس جولی وایس به آن می رسد. همه استعدادهای ارزشمند اسکار و طلای اسکار اجتناب ناپذیر را به ظاهر صیقلی فیلم تمام شده می آورند. اصالت ملایم و اجراهای خیره کننده همگی برای یک تجربه بصری خیره کننده و غوطه ور از فیلم نوآر ترکیب می شوند. آیا ما هرگز حقیقت مرگ ریوز را خواهیم دانست؟ چه کسی می داند. آیا این حالت ناشی از الکل خودش بود که ماشه را کشید؟ نامزد حسود؟ معشوقه سابق ناراضی؟ یا مدیر استودیو عصبانی؟ هالیوودلند برای هر سناریویی که بررسی و در نظر گرفته شده است، شواهد زیادی ارائه می دهد. جالب، جالب، هالیوودلند چیزهایی است که رویاها و کابوس ها از آن ساخته شده اند. جورج ریوز: بن افلک لوئیس سیمو: آدرین برودی تونی مانیکس: دایان لین ادی مانیکس: باب هاسکینز به کارگردانی آلن کولتر. نوشته پیتر برنبام انتشار ویژگی های فوکوس. دارای رتبه R (126 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB