فیگورهای پنهان به نویسندگی و کارگردانی تئودور ملفی و نویسندگی مشترک آلیسون شرودر، ملفی، بر اساس کتاب مارگو لی شترلی، فیلمی است که هر آمریکایی باید آن را ببیند.
این قطعاً زمان مناسبی برای انتشار فیگورهای پنهان است و در واقع باید یک ویژگی دوگانه برای جکی باشد، زیرا هر دو ما را به دوران کملوت و دولت کندی برمیگردانند، زمانی که آمریکا آرزوی رسیدن به ماه و ستارهها را داشت. فراتر از آن، و زمانی که زنی در زمان تراژدی شخصی به جهان فضل و وقار نشان داد. هر دو فیلمی برای زمان ما و تاریخ این ملت هستند.
مدتها قبل از اینکه تکنولوژی کامپیوتری جهان را فرا بگیرد، محاسبات اعداد خرد شده با دست و در مورد ناسا توسط 'رایانه های' انسانی انجام می شد. گروههایی از زنان که تنها کارشان بررسی محاسبات ریاضی و مسیر حرکت تیمهای مهندسین کاملاً مرد بود که در تلاش بودند مردی را در فضا قرار دهند. از سال 1935، زنان «رایانههای» کمیته ملی مشاوره هوانوردی، آژانس پیشین ناسا بودند. پس از جنگ جهانی دوم، آفریقایی-آمریکایی ها برای تیم های کامپیوتری استخدام شدند.
و همانطور که جای تعجب نیست در سال 1961 هنوز 'کامپیوترهای رنگی' و 'کامپیوترهای سفید' وجود داشتند. مسابقه فضایی در جریان بود و ایالات متحده از اتحاد جماهیر شوروی عقب بود و خواستار تلاش تیمی 'همه دست روی عرشه' برای برنده شدن در مسابقه بود. فیگورهای پنهان داستان سه تا از «کامپیوترهای رنگی» است که با تبعیض جنسی و نژادپرستی مبارزه کردند، برای حقوق برابر در دنیای مردانه ناسا و ما را به ماه و فراتر از آن رساندند - کاترین جی جانسون، دوروتی وان. و مری جکسون
این واقعیت که برای گفتن این داستان کاترین، دوروتی و مری اینقدر طول کشیده است، گیج کننده است. این واقعیت که ناسا یکی از اولین کسانی بود که تبعیضزدایی کرد، مطابق با ایدئولوژیهای علمی که ریاضیات زبان جهانی است و بافت پیوندی با گونههای بیگانه خواهد بود، منطقی و مناسب است. ریاضیات و علوم از دیرباز موضوع مشترکی در میان کشورهایی با زبان های مختلف بوده است. کاملاً منطقی است که ریاضی همان چیزی است که دیوارهای چندگانه تفکیک در ناسا را فرو می ریزد.
ما برای اولین بار با قهرمانان خود ملاقات می کنیم (و بله، آنها واقعاً قهرمان هستند) که در حال مسابقه دادن برای رسیدن به موقع سر کار هستند که Chevy Impala آنها خراب می شود. دوروتی وان در زمین زیر ماشین مشغول تعمیر است که یک افسر پلیس سفیدپوست پشت سر آنها میآید و از اینکه این زنان چه کار میکنند متعجب است. در حالی که زن ها کارت شناسایی کارمند ناسا خود را چشمک می زنند و به میهن پرستی افسر در شکست دادن شوروی در مسابقه فضایی متوسل می شوند، لحن او از حالت تقابلی به آژیرهایی که به عنوان اسکورت پلیس برای سه نفر خدمت می کند تغییر می کند.
با ناامیدی از اینکه به یک دفتر نگهدارنده زیرزمینی منتقل شدهایم، منتظریم تا وظایفی به ما داده شود، شروع به یادگیری بیشتر در مورد هر یک از زنان، هم در محل کار و هم در خانه میکنیم. دوروتی رهبر «گروه کامپیوتر غرب» است و برای زنانش با وحشیگری یک شیر میجنگد، همیشه به آینده فکر میکند، برای ترفیع و افزایش حقوق، از جمله یکی برای خودش، اصرار دارد. دومی یک نبرد سخت با ویویان میچل، یک سرپرست سفیدپوست است، که به دوروتی کمک میکند تا ارتقای سرپرستی بگیرد، بدون اینکه درک کند که دوروتی در حال انجام کار است و فقط میخواهد برای کار پول دریافت کند. در حالی که ویوین تا حدودی با تبعیض جنسی در ناسا همدلی می کند، اما از اینکه دوروتی می خواهد دستمزد یکسانی داشته باشد غافل است و رفتاری مشابه با ویویان و سایر کارمندان «سفید پوست» داشت. دوروتی همچنین از نصب قریب الوقوع رایانه های IBM آگاه است که نیاز به «رایانه های انسانی» را از بین می برد. او که مصمم است دخترانش را از دست ندهد، شروع به مطالعه برنامهنویسی کامپیوتر فرترن میکند و متعاقباً آن را به تیمش آموزش میدهد تا پس از راهاندازی رایانهها، آماده باشند تا به عنوان برنامهنویس وارد شوند.
در حالی که دوروتی به لطف مهارتهای ریاضی و تواناییهای محاسباتی فوقالعادهاش در یک زمین مبارزه میکند، کاترین خود را به شغلی در گروه وظیفه فضایی برجسته میبیند. تنها زن تیم و تنها آفریقایی-آمریکایی، اکثر مردان به حضور او توجه چندانی نمی کنند، اما برای پل استافورد. استافورد با غر زدن و همیشه در حال بوسیدن مدیر تیم، آل هریسون، متوجه می شود که کاترین چقدر ممکن است یک تهدید باشد - و چقدر باهوش تر از او یا هرکس دیگری در اتاق است - بنابراین تمام تلاش خود را می کند تا کارایی او را در هر لحظه تضعیف کند. . هریسون، جهنمی که برای حل مسیر فعلی و مسائل مربوط به ورود مجدد تلاش میکند، متوجه مشکلات پرسنل موجود نمیشود، تا اینکه به دنبال کاترین میگردد که به نظر میرسد در توالت رنگی در سراسر محوطه ناسا است که رسیدن به آن حدود 20 دقیقه طول میکشد. یک سرعت هریسون در صحنهای قدرتمند برای حقوق برابر ضربهای وارد میکند که در آن تابلوهای حمام «فقط سفیدپوستان» را پاره میکند و به شکل دیگری از تبعیض و جداسازی پایان میدهد.
مری جانسون خود را به یک تیم مهندسی میبیند که آرزوی قلبی اوست، اما رئیس او به سرعت متوجه استعداد او برای فیزیک میشود و او را تشویق میکند تا برای یک موقعیت مهندسی کامل درخواست کند. متأسفانه، این نیاز به مدرک تخصصی دارد و تنها مدرسه ای که مهندسی تدریس می کند یک مدرسه کاملا سفید است. مری بدون دلسردی به دادگاه می رود تا حق گذراندن دوره های شبانه لازم را به دست آورد. همانطور که تاریخ به ما می گوید، او در نبرد دادگاه خود پیروز می شود و به عنوان یک مهندس ناسا شغلی را به دست می آورد.
در صحنهای گویا، جان گلن جوانی از موانع مسابقه عبور میکند و نه تنها با «رایانههای رنگی» در حین استقبال از آسفالت رو به رو میشود، بلکه پس از آن به محاسبات ریاضی کاترین ایمان و اعتماد کامل دارد، در واقع، از انفجار در او خودداری میکند. اولین پرواز تاریخی تا اینکه کاترین شخصاً محاسبات ورود مجدد مسیر را برای او تأیید کرد.
در حالی که ما غرق در کار زنان در ناسا هستیم، از زندگی خانگی آنها نیز یاد می کنیم. کاترین، بیوه ای با فرزندان خردسال، در نهایت عشق دوباره با مردی پیدا می کند که استعداد و جاه طلبی او را تشویق می کند. با توجه به اینکه مادرش روزانه از بچه ها مراقبت می کند، پول تنگ است، بنابراین لباس ها دست ساز هستند، و خانه او ساده و در عین حال گرم و دنج است. دوروتی با شوهری که ظاهراً در تجارت موفق است، همیشه ظاهری باوقار دارد، سرش را بالا گرفته و هرگز نابرابری را نمی پذیرد. مری شیک پوش و شیک است با سبک دل ترین نگرش گروه.
کاترین جی جانسونبا محاسباتش که بر هر برنامه فضایی از عطارد تا شاتل تأثیر گذاشت، از جمله محاسبه مسیر پرواز آلن شپرد، اولین آمریکایی در فضا، در سال 1961 به یک ریاضیدان مشهور ناسا تبدیل شد. او با مشاهده مسیر به عنوان یک سهمی، هندسه را به سمت عقب کار کرد. در سال 1962، جانسون به درخواست شخصی جان گلن قبل از اینکه به فضا برود محاسبات کامپیوتری را دوباره بررسی کرد. جانسون در سال 2015 مدال ملی آزادی را دریافت کرد و ساختمانی در ناسا به نام او دارد.
دوروتی وانهمچنین یک ریاضیدان در NACA/NASA بود و اولین زن آفریقایی-آمریکایی بود که رئیس پرسنل NACA شد، یک ریاضیدان آمریکایی بود که در کمیته مشاوره ملی هوانوردی، آژانس سلف ناسا و در سال 1949، کار می کرد. اولین زن آفریقایی آمریکایی که رئیس پرسنل NACA شد. وان در سال 1971 از ناسا بازنشسته شد.
پس از پنج سال در ناسا،مری جکسوندر نهایت توانست برای تبدیل شدن به یک مهندس هوافضا آموزش ببیند. پس از ارتقاء به مهندس تمام عیار، او به تجزیه و تحلیل دادههای تونل باد و آزمایشهای واقعی پرواز، با تمرکز بر جریان هوا، نیروهای رانش و کشش پرداخت و در نهایت به کار مهندسان پرواز در ناسا منصوب شد. او در طول مدتی که با NACA/NASA کار می کرد، 12 مقاله فنی را در مورد کار خود تألیف کرد/نوشتن.
فیگورهای پنهان داستان آنهاست، داستانی آمریکایی، فصلی از تاریخ که می توانیم و باید از آن بیاموزیم و همه به شیوایی در فیلم گفته می شود.
از پالت بصری گرفته تا ساختار داستان، HIDDEN FIGURES بسیار قوی است. شخصیت ها به خوبی ترسیم شده، معتبر و انسانی هستند. برای هر کدام عمق و ابعاد وجود دارد، خواه کاترین، دوروتی و مری یا آل هریسون، پل استافورد یا خانم ویویان میچل. مسائل مربوط به نژاد، و حتی بیشتر از آن، جنسیت، منعکس کننده زمان است، اما یک سخنرانی 'در چهره شما' نیست. و همانطور که در قرن بیست و یکم می بینیم، در حال حاضر به موقع مانند سال 1961.
اجراها محکم هستند. لایه بندی شده. توانمندسازی. برای هر کدام یک اعتقاد و قدرت با نیت و هدف وجود دارد. تاراجی پی. هنسون در نقش کاترین جی. جانسون برجسته است و خود و تماشاگران را غرق در ناامیدی کاترین از نادیده گرفتن همتایان مرد می کند، در عین حال محکم و مطمئن به توانایی های خود می ایستد. هنسون همچنین در صحنههای متعددی که در پردیس ناسا به سمت حمام در باران، درخشش، برف و برف میدود، کمی طنز میافزاید – همه با کفشهای پاشنه بلند.
اکتاویا اسپنسر یک جنگجوی مطمئن است. با پذیرش جوهر دوروتی وان به عنوان یک رهبر و پیشرو، هیچ لحظه ای وجود ندارد که باور نکنیم او برای «رایانه های» خود به تشک می رود و این کار را با وقار انجام می دهد. ژانل مونایی به همان اندازه تأثیرگذار است، به ویژه در صحنه های دادگاه که برای حق شرکت در دوره های مهندسی شدن مبارزه می کند.
جیم پارسونز شخصاً یک پل استافورد موشوار و در عین حال بداخلاق را اسیر میکند که از خود راضی است و نگران از دست دادن شغلش به خاطر «یک زن» است. کرستن دانست یکی از ظریفترین و ظریفترین بازیهای خود را در نقش ویوین میچل انجام میدهد. Standout صحنه حمام بین Dunst و Dorothy اثر Octavia Spencer است که ذهنیت روز را در مورد نژاد و جنسیت در بر می گیرد و از ظرافت های جالب فیلمنامه می گوید - اشکال مختلف تبعیض که رخ می دهد و نحوه تفسیر و اجرای جنسیت ها و نژادهای مختلف. آی تی. هیچ انحصاری در مورد اینکه چه کسی یا چه چیزی تبعیض را به نوعی لمس می کند، خواه هوش و مهارت، جنسیت، نژاد، شایستگی باشد، وجود ندارد.
شخصیت کوین کاستنر، آل هریسون، ترکیبی از چندین مدیر پروژه ناسا است. کاستنر این صورت حساب را به خوبی پر می کند و طبق معمول، تجسم میهن پرستی و بهترین چیزی است که آمریکا را بزرگ می کند.
ملفی کارگردان و مندی واکر، فیلمبردار، از منظر سینمایی پیشی گرفته اند. از نورپردازی و لنز مکانهای کاملاً متفاوت گرفته تا ادغام فیلمهای آرشیوی و سپس ترکیب شده با استفاده واکر از فرمتهای فیلم 16 و 35 میلیمتری برای عکاسی برای صحت دوره، ترکیبی یکپارچه با اخبار و فیلمهای روز ناسا وجود دارد. نتیجه فراگیر و طنین انداز است. ما در سال 1961 ویرجینیا در تاسیسات ناسا هستیم.
طراحی تولید وین توماس به ویژه با سبک های مختلف بین محاسبات غربی و طراحی گرد اتاق تحقیق و توسعه ناسا عالی است. وست کوچکتر، کلاستروفوبیک، تیرهتر با کف مشمع کف اتاق تیره سرد، مبلمان استفاده شده از چوب تیره و میزهای کوچک است، در حالی که تحقیق و توسعه دارای پنجرهای از کف تا سقف در دفتر آل هریسون است. طرح گرد قابل توجه است زیرا به طور ضمنی به برابری بین همه پادشاه آرتور و میز گرد او اشاره می کند. زندگی در خانه برای هر زن گرم و جذاب است اما شخصیت متمایز را نشان می دهد و مری که مد روزترین سه نفر اصلی است.
لباس های رنی کالفوس کمال دوره است و مهمتر از آن، مناسب برای منطقه - زنان جنوب. ساختگیهایی که کالفوس برای کاترین هنسون انتخاب کرده، با توجه زیاد به جزئیات کوچکی که شخصی که لباسهای خودش را میسازد، به آن اضافه میکند، زیبا هستند و طراحی میکنند تا او را کمی از مردان تحقیق و توسعه ریاضی که همگی در شلوار مشکی، پیراهنهای سفید و لباسهایشان به تن دارند متمایز کند. کراوات سیاه اسپنسر دوروتی پارچههای ابتداییتری را در مدهایی میپوشد که کمی بادوامتر و حرفهایتر هستند، ارتقاء یافتهای از محصولات خانگی، اما نه کاملا مد روز جکی کندی. از سوی دیگر، مری جانل مونایی، ترکیبی عالی از دوریس دی و جکی کندی است.
این ظرافت و جهانی بودن فیگورهای پنهان است که این سفر را به یک سفر سینمایی میسازد که جدا از مجموعه است. درست مثل کاترین جی جانسون، دوروتی وان و مری جکسون.
به کارگردانی تئودور ملفی.
نوشته ملفی و آلیسون شرودر بر اساس کتاب مارگو لی شترلی
بازیگران: تاراجی پی هنسون، اکتاویا اسپنسر، جانل مونا، کوین کاستنر، جیم پارسونز، کرستن دانست
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB