HERE TODAY تا فرداهای خودتان با شما خواهد ماند

این را به بیلی کریستال بسپارید تا نه تنها خنده را به ما بدهد، بلکه اشک های قلبی را همراه با آن به ما بیاورد. مهیج و زیبا، HERE TODAY با خنده، عشق و دوستی، ریسمان قلب را می کشد. به عنوان نویسنده/کارگردان، ارزش های تولید بیلی کریستال و توجه به جزئیات بصری و استعاری بی عیب و نقص است. این یک داستان واقعی سینمایی است. اما پس از آن بازی ارزشمند کریستال را اجرا کنید که داستان قدرتمندی را که با همکاری آلن زوایبل نوشته شده است را به نمایش می گذارد، و سپس تیفانی هادیش را به عنوان همبازی کمدی برای کریستال اضافه کنید و نتیجه فوق العاده است.

ما در چند سال گذشته فیلم‌های بسیار عالی را در مورد زوال عقل و آلزایمر دیده‌ایم، از جمله،کوباییبا بازی لوئیس گوست جونیور وپدرافتخار یک نوبت برنده جایزه اسکار توسط آنتونی هاپکینز. در حالی کهکوباییما را از طریق موسیقی به موضوع سوق می دهد وپدرروی درام سنگین تمرکز می کند، نزدیک شدن به موضوع زوال عقل از طریق یک لنز کمدی صمیمانه، آن را برای تماشاگران عادی سینما پرطنین تر، امیدوارتر و جذاب تر می کند. و این همان کاری است که کریستال با چنین حساسیتی انجام می دهد. این ترکیب کمدی با درام اساسی این توانایی را دارد که ترس و درد بسیاری از افرادی را که با زوال عقل روبرو هستند یا اعضای خانواده آنها با زوال عقل روبرو هستند و امروز اینجا هستند و خاطرات فردا از بین رفته اند را کاهش دهد.

به همان اندازه که من کریستال را در آن دوست داشتمایستادن، سقوط کردنسال گذشته، که واقعاً شاید بهترین عملکرد بازیگری او تا به امروز بود، در مقایسه با آنچه او با HERE TODAY روی میز آورده است، کمرنگ است. «وای» برای قلب و احساساتی که نه تنها در نقش چارلی برنز بلکه در فیلمنامه و کارگردانی به ما می دهد، دست کم گرفته شده است.

HERE TODAY داستان کمدی نویس کهنه کار چارلی برنز را روایت می کند و اینکه چگونه با ملاقات خواننده خیابانی نیویورک، اما پیج، زندگی او تغییر می کند. تشکیل یک دوستی واقعاً «زن و شوهر عجیب و غریب»، نتیجه خنده‌دار و تأثیرگذار است و معنای عشق، اعتماد و خانواده را بازتعریف می‌کند، به‌ویژه زمانی که اما متوجه می‌شود که چیزی مرگبار در زیر خنده‌های چارلی پنهان شده است.

کریستال با کمدی شخصی‌سازی‌شده اوج می‌گیرد و به برخی از برجسته‌ترین لحظات کمدی خودش سر می‌زند (در ابتدا با برخاستن از ناهار ارگاسمیک وقتی هری با سالی ملاقات کرد با اِما از هادیش که با مگ رایان اضافه شده بود، ما را به شکل بامزه‌ای در می‌آورد. با پیشخدمت کنار می‌رود و سپس به جای ارگاسم، واکنش آلرژیک انفجاری به صدف‌ها نشان می‌دهد - خنده‌دار!)، و همچنین با تکان دادن سر به لحظات فراموش‌نشدنی فیلم. مانندشبکهو ذوب هوارد بیل روی آنتن 'من دیوانه جهنم هستم و دیگر آن را تحمل نمی کنم!'. چارلی برنز، بازیگر کریستال، لحظه هاوارد بیل خودش را دریافت می کند و فوق العاده است. آن صحنه باید برای بررسی جوایز سال 2022 ارسال شود. این یک نیروگاه احساسی است که لحن فیلم را تغییر می دهد.

مربیگری چارلی از دارل، نویسنده جوان کمدی، در سطوح مختلف برنده است، زیرا هر چه بیشتر در مورد دارل می آموزیم، بیشتر می بینیم که حتی اگر چارلی ممکن است در مقطعی ما را ترک کند، تا زمانی که کسی وجود داشته باشد که داستان ها و جوک های او را تعریف کند. با در آغوش گرفتن تمام آنچه چارلی بود و هست، چارلی هرگز نخواهد رفت. اندرو دوراند ثابت می کند که یک یافته واقعی است زیرا او یک خجالت شیرین واقعی را برای دارل به ارمغان می آورد که فقط باعث می شود قلب شما لبخند بزند.

یک عامل واقعی 'وای' به لطف تیفانی هادیش به دست می آید. به طور معمول با من ضربه بزنید و از دست بدهید، در اینجا به عنوان اما پیج، هادیش فوق العاده است. شیمی او با کریستال از جدول خارج شده است. و زمان بندی کمدی او کاملاً با کریستال تطابق دارد. این دو به طور یکپارچه از یکدیگر تغذیه می کنند. حدیش از اما یک نیروی حیاتی می سازد. چگونه می توانی زنده نباشی و عاشق زندگی با اما در اطراف نباشی؟ اعداد موسیقی او فوق العاده است. اما از طرف دیگر، احساسات، حساسیت و آرامش آرامی که او با دیدن اتفاقاتی که برای چارلی می‌افتد به ارمغان می‌آورد، فقط قلب را ذوب می‌کند. اما روح و قلب سخاوتمندی دارد که یک درس ضمنی برای همه ماست. می توانستم تمام روز حدیش و کریستال را تماشا کنم. این دو شادی بی دردسر حتی در غمگین ترین لحظات هستند.

در حالی که برای من او همیشه 'مک کال خیلی بلند' از راب راینر خواهد بودرئیس جمهور آمریکا، آنا دیور اسمیت یک کمال است زیرا او با برداشت خود به عنوان پزشک معالج چارلی، دکتر ویدور، مقدار زیادی جاذبه را به این داستان می آورد. کامیوهای برجسته نیز در میان همه افراد از شارون استون گرفته تا کوین کلاین و باب کاستاس وجود دارد که همگی نمایانگر قطعاتی از گذشته چارلی هستند.

پهنای باند تونال بصری که کریستال و فیلمبردارش وانجو سرنجول ارائه می کنند برای این داستان عالی است. در بیشتر موارد، کادربندی دوربین عریض‌تر یا در دو شات متوسط ​​نگه داشته می‌شود، اما برای چند ECU اولیه (مثلاً ماشین تحریر و «For Carrie» مهم‌ترین آن) و سپس وقتی وارد مرحله سوم می‌شویم، چارلی مجبور می‌شود. تا با زوال روحی خود روبرو شود. استعاره قاب عریض‌تر را دوست داشته باشید - به‌ویژه وقتی روی اما عاشق زندگی و یک دنیای بزرگ تمرکز می‌کنید. اما وقتی اما بیشتر با دنیای چارلی عجین می‌شود، دوربین شروع به نزدیک‌تر شدن می‌کند و دنیای او را نیز محدود می‌کند. استعاره تصویری شگفت انگیز

دلخراش، و جایی که اشک ها شروع به سرازیر شدن می کنند، نقطه میانی فیلم است که چارلی به دلیل ساخت و ساز نمی تواند مسیر معمول خود را برای رسیدن به محل کار طی کند. قدرت آن صحنه و این واقعیت که Cernjul و Crystal دوربین را 360 نمی‌چرخانند، بلکه آن را با حرکت 180 به جلو و عقب می‌چرخانند، گویای خوبی است. چارلی بر سر دوراهی قرار دارد و باید تصمیم بگیرد. 360 نشان می دهد که او فقط در یک دایره می چرخد ​​و کنترلش را از دست می دهد. با یک جنبش 180، او هنوز مقداری کنترل دارد اما باید تصمیم بگیرد. تصمیماتی که از گرفتن آنها می ترسد یا به دلیل ترس نمی تواند بگیرد. چهره کریستال، ترس، بالا رفتن دست ها به سمت گوش ها و فشار دادن دو طرف سرش، این ترس قابل لمس است.

طراحی تولید اندرو جکس با طراحی خانه چارلی و طبیعت گرم و در عین حال کلاستروفوبیک آن وارد بازی می شود، دنیای کوچک او را نشان می دهد، دنیایی که او می تواند آن را کنترل کند و اکنون در فضایی در حال کوچک شدن قرار دارد، به نام ذهن و خاطرات او. فقط به محل قرارگیری مبلمان و 'مسیرهای' کوچک ایجاد شده توسط آن نگاه کنید، دقیقاً مانند موانع یا مسیرهای موجود در ذهن. در مقابل آن استودیوی تلویزیونی است که دارای سطوحی از فضای منفی است که از تاریکی که وارد دنیای چارلی می شود صحبت می کند. سکانس‌های فلاش‌بک کری، همسر متوفی چارلی، نرم‌تر، با نور پس‌زمینه با آفتاب پراکنده با تمام زیبایی‌هایی هستند که اغلب خاطرات ما دارند. زیبایی ظریف.

سینتیا فلینت کار زیبایی را در لباس پوشیدن انجام می دهد، به ویژه با لباس های اما. او ظاهرهایی را به ارمغان می آورد که به دهه های گذشته سر می زد. به نظر می رسد که چارلی با نگاه کردن به لباس های اما به او کمک می کند تا خاطرات روزهای گذشته را حفظ کند. لباس‌های پولک دار کاملاً قاتل و برجسته از لباس است زیرا در مو، آرایش و جواهرات به کار می‌رود.

آیسینگ روی کیک امتیاز چارلی روزن است. این زیبا است و امیدوارم یک موسیقی متن کامل با موسیقی متن و آهنگ هایی که اما می خواند وجود داشته باشد. این موسیقی ما را به سفری موسیقایی دهه‌ها می‌برد و دارای موتیف‌های نفیسی است که مهم‌ترین آن‌ها یک آهنگ آرام آرام جاز است که «چارلی برنز» است.

در پایان، این فیلمی است در مورد زندگی و زندگی کردن در آن، فارغ از اینکه نتیجه چه باشد یا نباشد. شات پول مرده این فیلم غروب خورشید در دریاچه چارلی است. کمال ساعت طلایی با دریاچه ای بسیار ساکن. اگر در غروب خود هستید، امیدوارم این شکلی باشد که برای همه به نظر می رسد.

به کارگردانی بیلی کریستال
نوشته بیلی کریستال و آلن زوایبل با الهام از داستان کوتاه «جایزه»

بازیگران: بیلی کریستال، تیفانی هادیش، آنا دیور اسمیت، اندرو دوراند

توسط دبی الیاس، 05/01/2021

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما