نویسنده: دبی لین الیاس
استیون سودربرگ - شما بخشیده شده اید. بعد ازتجربه دوست دختربا بازی ستاره پورنو که تبدیل به یک هنرپیشه نامتعارف شد، ساشا گری، فکر نمی کردم هرگز فیلم دیگری از سودربرگ را تماشا کنم. اگرچه به لطف فیلمبرداری چشمگیر از نظر بصری خیره کننده بود، اما «بازیگری» شنیع گری مرا سرد کرد. بعد آمدسرایت، هش مجدد یک هش مجدد فقط با نام های بزرگتر از تکرارهای قبلی. و من غمگین بودم که بدانم استیون سودربرگ قدیم کجا بود؟ سودربرگ که سرگرمی، هیجان و فتنه را به ما داداقیانوسسه گانه، مسحور کنندهسولاریس، قدرت (البته کمی نادرست) ازارین بروکوویچیا برش لبه هیجان فضول ازرابطه جنسی، دروغ و نوار ویدئویی. خوشبختانه، استیون سودربرگ «واقعی» با اسلحههای بینظیر با HAYWIRE بازگشته است - فیلمی که من با محبت و صداقت به آن اشاره میکنم.اوشن چهارده.با یکی از داغترین بازیگران برای زیبایی صفحه نقرهای، خوب،اوشن سیزدهسودربرگ داغ ترین و بهترین ها را با مک گرگور، فاسبندر، باندراس، تاتوم، پکستون و داگلاس، همراه با ستاره تازه وارد و فوق ستاره MMA، جینا کارانو، گرد هم می آورد تا یک سفر شگفت انگیز به سراسر جهان پر از جاسوسی، دسیسه، و... امتیاز فوقالعاده، بچهها بهنظر میآیند و یک قهرمان قهرمان، ناگفته نماند، مجموعهای عالی برای دنباله. HAYWIRE لگد می زند - به معنای واقعی کلمه و مجازی.
زمانی که یک تفنگدار بود، همیشه یک تفنگدار دریایی و مالوری کین تفاوتی با هم ندارند. مالوری کین، یک سیاهپوست سابق Devil Dog، پس از ترک سپاه، به زندگیای روی آورد که به راحتی میتوانست آن را در آغوش بگیرد – زندگیای که برای یک پیمانکار دولتی خصوصی استخدام شده بود تا مأموریتهای مخفیانه کثیف را در سراسر جهان انجام دهد، همه به بهانه تضمین امنیت ایالات متحده دولت ها و دموکراسی رئیس او، کنت، به مرد دولتی کوبلنز که با تاجر اسپانیایی رودریگو به عنوان تسهیل کننده یا رابط کار می کند، پاسخ می دهد. (همه اینها را دارید؟) همکاری با او در آخرین ماموریت، همکار آرون است. اما پس از تکمیل آخرین ماموریت خود برای آزادی یک روزنامه نگار چینی که در بارسلونا نگهداری می شد، جدول ها برمی گردد و مالوری ناگهان خود را هدف قرار می دهد. اما چه کسی؟
زمانی که یک تفنگدار بود، همیشه یک تفنگدار دریایی و مالوری کین تفاوتی با هم ندارند. مالوری کین، یک سیاهپوست سابق Devil Dog، پس از ترک سپاه، به زندگیای روی آورد که به راحتی میتوانست آن را در آغوش بگیرد – زندگیای که برای یک پیمانکار دولتی خصوصی استخدام شده بود تا مأموریتهای مخفیانه کثیف را در سراسر جهان انجام دهد، همه به بهانه تضمین امنیت ایالات متحده دولت ها و دموکراسی رئیس او، کنت، به مرد دولتی کوبلنز که با تاجر اسپانیایی رودریگو به عنوان تسهیل کننده یا رابط کار می کند، پاسخ می دهد. (همه اینها را دارید؟) همکاری با او در آخرین ماموریت، همکار آرون است. اما پس از تکمیل آخرین ماموریت خود برای آزادی یک روزنامه نگار چینی که در بارسلونا نگهداری می شد، جدول ها برمی گردد و مالوری ناگهان خود را هدف قرار می دهد. اما چه کسی؟
دو تن از جذابترین و جذابترین پسران روی کره زمین، یوان مک گرگور و مایکل فاسبندر، در نقش کنت و پل وارد صحنه میشوند. در حالی که هر دو مرموز هستند، مک گرگور به کنت کیفیت بسیار دلپذیری می بخشد، در حالی که پل فاسبندر برای او تاریکی صیقلی و ناگفته ای دارد. آنتونیو باندراس شما را با دو قیافه کاملاً متفاوت دعوت میکند - یکی ریشوار بهعنوان تاجری بالغ و برجسته و دیگری، تراشیده، سینههای برهنه، برنزه و زیبا، که در هر لحظه رمز و راز ظریفی از خود بیرون میدهد. چانینگ تاتوم نیروی جوانی و گستاخی را برای هارون به ارمغان می آورد، اما او را با کمی ساده لوحی که به طور خلع سلاح کننده ای جذاب است، نشان می دهد. لذت واقعی برای من تماشای اسکات مایکل آنگارانو است. آنگارانو، شخصیتی محوری که برای فیلم به عنوان یک ابزار داستانسرایی مهم است، شور و نشاطی در چراغهای جلو دارد که نهتنها التماس زمان بیشتری برای نمایش فیلم میکند، بلکه در داستان مالوری کین کاملاً باز گذاشته میشود تا مدخلی عالی برای یک دنباله باشد. و البته بیل پکستون و مایکل داگلاس هم هستند. پکستون، به عنوان پدر مالوری، شخصیت دیگری است که برای داستان بیشتر التماس می کند. یک تفنگدار سابق مانند دخترش، زبانی ناگفته و رمزگذاری شده بین دو شخصیت وجود دارد که پویایی خاص خود را ایجاد می کند، زبانی که پکستون با باورپذیری بی حد و حصر پیش می برد. در مورد Coblenz مایکل داگلاس، یکی دیگر از اجرای چند لایه که شما را به حدس زدن و پرسیدن سوال نگه می دارد.
ساختن داستان حول محور مالوری کارانو و گفتن آن در درجه اول از دیدگاه او چیزی است که خود داستان را به کار میاندازد. نوشته شده توسط لم دابز، همانطور که بااقیانوسسه گانه، بیشتر داستان در فلاش بک روایت می شود. با صحنهای پویا در یک غذاخوری کوچک در کوههای راکی شروع میکنیم، اولین بار با مالوری ملاقات میکنیم که تنها نشسته، کبود شده و بریدهشده و در حال نوشیدن یک فنجان قهوه است. اما این آرامش به سرعت به پایان می رسد، زیرا اکشن با سرعت بالایی به پایان می رسد و آرون تیتوم برای 'گرفتن او' هجوم می آورد، و درگیری شدیدی را به راه می اندازد که اسکات به ظاهر بی گناه مایکل آنگارانو را نه تنها وارد میدان می کند، بلکه به عنوان کمکی فرار می کند. برای Carano's Mallory. و در حالی که مالوری با سرعت از صحنه دور میشود، رویدادهای منتهی به غذاخوری را تکرار میکند و به اسکات دستور میدهد تا نامها، مکانها و توالیها را «به خاطر بسپارد». همانطور که اسکات آنگارانو با دهان باز مینشیند، ما نیز به همین ترتیب در راز و هیجان غرق میشویم. در حال حاضر نفس نفس تنها با تماشای این سکانس، داستان و تصاویر همراه آن فقط آن را از آنجا بالا می برد.
با این حال، HAYWIRE تماماً کنش و دسیسه نیست. شوخ طبعی زیادی در طول دیالوگ پراکنده شده است، که بیشتر آن ها به شکل یک خط بی نقص از مایکل داگلاس و آنتونیو باندراس است، که هر دو زمان بندی عالی را برای ارائه خود دارند.
هر چند که HAYWIRE واقعاً برتر است، تسلط فنی بازیگرانش است که کارهای بدلکاری و سکانسهای مبارزه خودشان را انجام میدهند که با لنز فوقالعاده سودربرگ (او فیلمبردار خودش است). این فیلمی با مهار، دوبل های ضعیف یا مشت های ضعیف ضعیف نیست. این فیلم ممنوع نیست، زن روی مرد، فیلم رزمی تن به تن که ورزشکاری و مهارت جینا کارانو تازه وارد، استعدادهای جسمی و عاطفی کهنه سربازان باتجربه ای مانند فاسبندر، مک گرگور و باندراس را به نمایش می گذارد، در حالی که از مهارت های فکری و دسیسه های آن تجلیل می کند. یک داستان عالی، شخصیت های عالی و ویرایش بی عیب و نقص.
اما جشن واقعی با عمل است. با دعوت از تخصص هماهنگ کننده بدلکاری R.A. روندل و مهارت فنی آرون کوهن، ضد تروریست سابق اسرائیلی، دعواها واقعی هستند، تاکتیک های معتبر. صحنههای توسعهیافته سودربرگ که بهطور پیوسته فیلمبرداری میشوند، به هجوم آدرنالین اضافه میشود، بنابراین ما تجربه حسی خاصی از دویدن، پریدن، پریدن از ساختمانهای بلند را در یک محدوده به دست میآوریم. ویرایش واضح و واضح است اما حداقل است. فیزیکال سرعت و لحن را تعیین می کند، چیزی که بسیاری از کارگردانان اغلب آن را نادیده می گیرند و به خودی خود، همراه با برخی زوایای خیره کننده دوربین، باعث می شود که به عنوان یکی از مخاطبان، نفس نفس نکشید و در کمال ناباوری پلک بزند. این بیشتر یک بلیط الکترونیکی با سوخت جت است. همانطور که کارانو توصیف می کند، همبازی های او، مک گرگور، تیتوم و فاسبندر می خواستند همه چیز را انجام دهند. از کوچکترین چیزها، حتی خارج از دوربین، که نمیدانم طبیعی است یا نه، اما خارج از دوربین گرفته تا دوربین، با گروه بدلکاری حاضر شدم و مبارزهها را با هم هماهنگ کردیم.»
برای مبارزه بین کارانو و مک گرگور (مک گرگور ممکن است آرزو داشته باشد که ای کاش یک شمشیر سبک در دست داشت)، 'ما صحنه مبارزه خود را در دو روز یاد گرفتیم. . این یک صحنه مبارزه طولانی بود و بعد آن را روی شن و آب گذاشتیم و همه آن عناصر دیوانه را به آن اضافه کردیم. اما آنها میخواستند همه چیز را انجام دهند، بنابراین فکر میکنم سودربرگ کار فوقالعادهای انجام داد و ما را با بهترین افرادی که میتوانست در یک فیلم محصور کرد.» مک گرگور چیزی جز تمجید برای کارانو ندارد. 'او بسیار دقیق است. من واقعاً احساس می کردم که هرگز مشکل یا نگرانی وجود ندارد که صدمه ببینم. تنها باری که صدمه دیدم، ضربهای تصادفی به سر جینا بود. . من او را تماشا کردم که در نیومکزیکو چند صحنه مبارزه با بدلکاران را انجام می داد. آنها یک برداشت را انجام میدادند و در پایان استیون میگفت: «کات» و بدلکاران، نه او، فقط نابود شدند. آنها عرق می کردند و جینا می گفت: 'درسته؟ برای برداشت دیگری آماده اید؟»
یکی از سکانسهای مبارزهای که بیشتر مورد بحث قرار گرفت، سکانسهای مبارزه بین کارانو و فاسبندر است که اتفاقاً اولین صحنه مبارزه بود. طبق گفته کارانو (و همانطور که از کار قبلی فاسبندر در موردسنتوریون)، «فاسبندر دیوانه است. او آن لعنت را دوست دارد او هیچ مشکلی نداشت که من را به چیزی سرکوب کند. در واقع استیون سودربرگ یک بار به او گفت: 'ما باید این عکس را بهتر بگیریم، وقتی سر او را به دیوار میکوبی' و من گفتم: 'لعنتی که میدانی همه چیز نرم نیست؟' اما سودربرگ پشت دوربین است و او هم خیلی شیطون است، مثل اینکه می خواهد اتفاق بدی بیفتد. من یک گلدان را به صورت [فاسبندر] میکوبم، بنابراین قرار است گلدان را فقط برای این برداشت از کنار او بیاندازم، زیرا فقط میخواهیم سرم را محکم به دیوار بکوبیم. ما برای آن می رویم. او آنقدر سرم را به دیوار کوبید که برای یک ثانیه آن را گم کردم و گلدان را درست به صورت فاسبندر کوبیدم. در طول همان سکانس، کارانو فاسبندر را در قبض ران دارد، که آنقدر واقع بینانه به نظر می رسد که صورت فاسبندر نه تنها قرمز چغندر است، بلکه رگ ها نیز برآمده هستند. فاسبندر در حالی که آن را پایین میآورد، اطمینان میدهد که چنگال آنقدر محکم نبود که در صورت من به نظر میرسد. . به اندازه کافی سفت بود، اما یک جورهایی خون به صورتم ریختم تا به نظر برسد که واقعاً [خفه میشوم].»
آخرین گره منسجم در HAYWIRE از آهنگساز دیوید هلمز می آید. مرد پشت موسیقی دراقیانوسدر سه گانه، هولمز همان حال و هوا و انرژی را در HAYWIRE به ما می دهد و هوش و کنش آشکار روی صفحه را تحسین می کند. باید بگویم، این در حال حاضر در لیست من به عنوان امتیاز مورد علاقه برای سال 2012 است.
خانم ها و آقایان. با پاسخ زن به جیسون استاتهام آشنا شوید. جینا کارانو اینجاست تا بماند. و امیدوارم فرنچایز HAYWIRE هم همینطور باشد! باهوش. پر اکشن لگد زدن. سرگرم کننده. شما به دنبال HAYWIRE هستید.
مالوری کین - جینا کارانو
کنت – یوان مک گرگور
پل – مایکل فاسبندر
کوبلنز-مایکل داگلاس
رودریگو – آنتونیو باندراس
آرون – چانینگ تاتوم
اسکات – مایکل آنگارانو
به کارگردانی استیون سودربرگ. نوشته شده توسط لم دابز
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB