نویسنده: دبی لین الیاس
هیچ چیز را بهتر از یک فیلم ترسناک خوب (و منظورم خوب) وجود ندارد. غولهای باحال و دیوانههایی که در حال دویدن هستند. جنون و جنون آماده است. جلوه های آرایشی مثال زدنی. فکر صرف باعث می شود ستون فقراتم از هیجان گزگز می شود. چقدر شادی آور و برای من، فیلمهای ترسناک همیشه مرا به یاد خانوادهام و بهویژه برادرم اد میاندازند (اگرچه متأسفانه برخی از اقوام من هیچ آرایشی ندارند، اما بهطور طبیعی وحشتناک به نظر میرسند و رفتار میکنند). بنابراین، همیشه با انتظار و قدردانی فراوان از فرصت نمایش هر فیلم «ترسناک» ممکن لذت می برم، به امید اینکه آن گوهری را بیابم که مانند خون تازه می درخشد از چاقوی ضد زنگ براق یک بدکار غرق در فیلم سایه های تاریکی متأسفانه، اما برای چند جواهر در چند سال گذشته، از دهه 80، وقتی صحبت از فیلم های اسلشر کلاسیک واقعی به میان می آید، چاه کمی خشک شده است. اما به لطف آدام گرین، او با یک کلاسیک واقعی، یک نامه عاشقانه به ژانر، HATCHET، از آن خلاء عبور می کند.
مردی گراس در نیواورلئان است! خانه ای برای وودو، نفرین، قتل و، البته، دخترانی که سینه می درخشند، وحشی شده اند. نیواورلئان نیز خانه یکی به نام ویکتور کراولی است. همیشه مکه ای برای گردشگران ساده لوح است، هیچ کدام ممکن است بیشتر از بن و مارکوس نباشد. در جستجوی هیجان و هیجان به فروشگاه Voodoo Shop Rev Zombie می افتند. این دو با افتخار «تورهای باتلاق خالی از سکنه»، مجذوب داستانهایی میشوند که توسط تونی تاد روان و شوم تابیده میشود و تصمیم میگیرند به آخرین تور باتلاقی به رهبری یک چرندی نرم به نام شاون بپیوندند. همچنین مریبت مرموز آرام، چند فرد مسن و میستی و جنا فوقالعاده سکسی و فوقالعاده شلخته که قطعاً درخشانترین لامپهای جعبه نیستند نیز به این سرگرمی میپیوندند. اما هی، بن و مارکوس از خدمه خود راضی هستند. با این حال، چیزی که هیچ یک از آنها نمیدانند این است که همین باتلاق، محل شکار ویکتور کراولی قاتل دیوانه است.
گروه تور بدون توجه به هشدارهای مردم محلی مبنی بر دوری از باتلاق، به جلو، و به جلو، و به جلو فشار می آورند تا زمانی که خود را مانند گیلیگان و غارگانش سرگردان می بینند، فقط اینجا یک جزیره گرمسیری نیست. این مکان تاریک، سرد، تیره و تار و شیطانی است و زمانی که مریبت در نهایت به آن می پردازد، خانه ویکتور کراولی قاتل آشفته و بد شکل است.
افسانه لوئیزیانا می گوید که ویکتور کراولی بد شکل به دنیا آمد. در نتیجه، او در خانه خود در خلیج مخفی ماند. اما فقط به این دلیل که او پنهان بود به این معنی نبود که مردم او را فراموش کنند. یک شب هالووین، بچهها ترقهها را به خانه کراولی پرتاب کردند تا ویکتور را مسخره کنند. اما با آتش گرفتن خانه این شوخی به فاجعه تبدیل شد. ویکتور در خانه به تنهایی در خانه گیر افتاد تا اینکه پدرش از راه رسید و متوجه شد که محل در آتش سوخته است. او با گرفتن یک دریچه، شروع به خرد کردن در ورودی کرد. چیزی که او متوجه نشد این بود که ویکتور کوچک به در فشرده شده بود. با بریدن و بریدن و ریزش کردن، ویکتور با هچت به صورتش اصابت کرد و جان سپرد... آقای کراولی 10 سال دیگر به عنوان یک گوشه نشین زندگی کرد که به خاطر قتل پسرش احساس گناه داشت. با مرگ او اتفاقات عجیبی شروع شد. مردم شروع به ناپدید شدن در باتلاق کردند و صدای گریه کودک برای پدرش از میان بیدهای گریان پیچید.
با این گفته، عامل ترس صد برابر می شود، زیرا احساس شر واقعی وجود دارد. گروه ما که برای زندگی عزیز به یکدیگر چسبیده اند، تلاش می کنند تا راه خود را از باتلاق بیابند، زیرا یکی یکی مانند مگس ها شروع به سقوط می کنند (البته به ترتیب قابل پیش بینی) با قرمز شدن آب ها و کوتاه تر شدن زمان با هر زندگی از دست رفته. و با ظاهر شدن 'ویکتور'.
اینجا خبری از تیترهای واقعی نیست، بلکه گروهی جمعی از بازیگران با استعداد بسیار شناخته شده ای هستند که نقش های خود را با چنان تندخویی بی وقفه ایفا می کنند که تماشای هر کدام لذت بخش است. جوئل دیوید مور نقش بن را بازی می کند. مور که قبلاً در نقش اوون در «Dodgeball» دیده میشد، در اینجا، گیک و بداخلاق، بهعنوان بن دلشکسته و پس از جدایی، دوستداشتنی است و او میتوانست نقش بن را بسیار شبیه به جیغی از «Saved By The Bell» بازی کند. او قدرت شخصیت را انتخاب می کند. به خوبی انجام شد. دیون ریچموند به عنوان مارکوس باهوش آلکی ایدهآل است که تسکین و زمانبندی کمیک را ارائه میکند که اغلب به صورت مستقیم انجام میشود. او با دزدی تقریباً هر صحنه، طعنه و کمدی خود را با تکنیک راپیر اسلایس و تاس به کار می برد. یکی از طرفداران پر و پا قرص مرسدس مک ناب، از برداشت او در مورد میستی خوشحالم. مکنب که بهعنوان هارمونی نوجوانان بیمبت به خونآشام تبدیل شده بود، در «بافی قاتل خونآشام» و «فرشته» شناخته میشود. با این حال، به عنوان مهآلود، او از زمانبندی کمیک ذاتی و شخصیت بیمبت کاملشده خود استفاده میکند و با اشتیاق افسارگسیخته عفونی، عملکرد خود را حتی بالاتر میبرد. اوه، بله، و برای بچه های آنجا - او تاپ خود را می اندازد. تامارا فلدمن با موهای کلاغ که از تبلیغات بیشمارش و همچنین اجرا در «Boston Legal» و «Smallville» قابل تشخیص است، یک انتخاب آشکار به عنوان Marybeth مرموز بود.
یکی از بهترین فیلمهای کمئو در این ژانر، HATCHET دارای فیلمهایی از برخی از بهترین و درخشانترین ژانرها است. برای مثال خود فردی کروگر، رابرت انگلوند افسانه ای را در نظر بگیرید. همانطور که به یاد دارید، او به عنوان فردی، قربانیان خود را از طریق قفسه سینه و شکم برش می داد. در اینجا، انگلوند خود را قربانی شکافته میبیند. کنایه برای کلمات خیلی خنده دار است. تونی تاد در نقش کلایو «Rev. زامبی» واشنگتن نسخه خوشایند هر فیلم ترسناکی است. یک کهنه کار کلاسیک مانند 'Candyman' که در آن نقش اصلی 'شب مردگان زنده' و 'مقصد نهایی 1 و 2' را داشت، وقتی روی صفحه چشمک می زند، می دانید وحشت در راه است و خوب خواهد بود. جاشوا لئونارد نیز از 'پروژه جادوگر بلر' با یک سریع فراموش نشدنی وارد می شود. اگرچه بیشتر با نام Jason Voorhees در چهار قسمت از «جمعه ۱۳هفتمدر این فیلم، بدلکار کهنه کار، کین هادر، یکی از دراماتیک ترین و موثرترین بازی های دوران حرفه ای خود را در نقش آقای کراولی ارائه می دهد. هودر که سالها پیش در بدلکاری به شدت سوخته بود، این زخمها را تا به امروز به همراه دارد. در یک حرکت بسیار نادر، چهره واقعی هادر در اینجا نشان داده می شود و به او فرصتی می دهد تا احساسات واقعی، درد دل واقعی و وحشت واقعی را به نمایش بگذارد. او مسحور کننده است. تأثیرگذاری بر این جنبه قدرتمند عملکرد او، پیشرفتهای پروتزی در قامت بزرگتر اوست، زیرا او به جنبه دیگری از فیلم میپردازد (که من آن را خراب نمیکنم).
HATCHET به نویسندگی و کارگردانی آدام گرین اثر فوق العاده ای است که اگر ژانر ترسناک را به عظمت و شکوه گذشته احیا نکند، هیچ چیز این کار را نخواهد کرد. گرین با خلق شخصیت ویکتور کراولی در سن 8 سالگی در کمپ تابستانی، زمانی که به کمپها هشدار داده شد که رفتار کنند یا 'Hatchetface' بیاید و آنها را خرد کند، گرین تمام عمر خود را صرف زنده کردن این شخصیت و این داستان کرده است. راه سختی برای سفر، هچت گواه این است که هر کاری ارزش انجام دادن دارد، ارزش جنگیدن را دارد.
گرین با توجه دقیق به جزئیات آثار کلاسیک روزهای گذشته، از این ژانر و طرفداران سرسخت آن تجلیل می کند، نه فقط با بازیگران عالی خود، بلکه با شوخی های درونی و ارجاع به آن فیلم های کلاسیکی که همه ما می شناسیم و دوست داریم. با این حال، او علامت خودش را میگذارد، در حالی که با غم و شکوه بیمعنی با جنون کشتار وحشیانه به آینده نفوذ میکند، خون از بازوی شما سرازیر میشود، همانطور که قرارتان ناخنهای او را با وحشت محض در پوست شما فرو میکند. ویکتور کراولی 21 نفر اول استخیاباننماد ترسناک قرن که باید خود را به همراه فردی و جیسون و مایکل وارد تاریخچه تاریخ کند. ادغام وحشت، خزنده و بله، سرگرمی، تعادل به خوبی بازی می شود و منعکس کننده است. از مکانهای تغزلی موضوع «داوسون کریک» تا ترساندن واقعی زندهها-**از شما، گرین شما را روی لبه صندلیتان نگه میدارد بدون اینکه ضربهای از دست بدهید. قابل توجه این است که بسیاری از صحنه ها در یک برداشت گرفته شده اند.
همچنین کارگردانی گرین کلیدی است که توسط بازیگرانش گواه است. آنها به وضوح اوقات خوبی را سپری می کنند و از مطالب لذت می برند. با گنگ های خوب بازی (مثل درختان خیس شده در خون با هر کشتن) و غر زدن، نمی توانید اشتباه کنید. نکته قابل توجه این است که گرین به جای انتخاب صرفاً بینایی یا نماهای ارزان قیمت، داستانی ساخت که تعامل و گفت و گوی شخصیت ها را الزامی می کند که به خودی خود سرگرم کننده و سریع است. همچنین مهم این واقعیت است که شخصیت های او دوست داشتنی هستند. شما می خواهید آنها زندگی کنند. شما می خواهید آنها را زنده نگه دارید. این یکی از موارد نادری است که فکر نمیکنم، عجله کن، حالا از شر آن خلاص شو.
اما یک فیلم اسلشر بدون شگفتی های گریم و جلوه های ویژه چه خواهد بود. فراخوانی از بهترین جادوگر، میکاپ و جلوههای موجودات، جان کارل بوچلر، همراه با کار رابرت پندرگراست، جادوی آنها از نظر گرافیکی شیوههای قتلآمیز باشکوهی است، بهویژه در یک سر بریدن. (آن را تماشا کنید و متوجه منظور من خواهید شد.) به هر حال، Buechler تنها جادوگری است که روی 3 بزرگترین فرنچایز ترسناک تاریخ کار کرده است - Freddy Kreuger، Jason Voorhees و Michael Meyers.
شادی این است که HATCHET چیزی است که جادوی فیلم در مورد آن است. بدون CGI بدون FX هر نگاه، هر صحنه با گریم، پروتز و جلوه های ویژه داخل دوربین انجام می شود. گریم ویکتور کراولی به تنهایی هر شب 3 ساعت طول می کشید. و نکته قابل توجه این است که تمام استفراغ های فیلم واقعی است زیرا هودر و مور هر دو می توانند به دستور پرتاب کنند.
ویل بارت، مدیر فیلمبرداری، همچنین با داشتن لنزهای خلاقانه روشن و متمرکز، نام تجاری برتر خود را برای پروژه ثبت کرده است. اضافه کردن میخ روی کیک، امتیاز اندی گارفیلد است که بسیار یادآور آثار کلاسیک است. فقط چند یادداشت شما را به زمانی منتقل می کند که گور خوب بود ... و اکنون دوباره است.
مجذوب کننده لبه صندلی شما وحشتناک است. وحشت را با جغجغه به ارتفاعات جدید می رساند. HATCHET راه خود را برای بازگشت به روزهای شکوه غم هک می کند.
جوئل مور – بن
کین هادر – ویکتور کراولی/آقای کراولی
دیون ریچموند – مارکوس
مرسدس مک ناب – میستی
تامارا فلدمن - مریبث
نویسندگی و کارگردانی آدام گرین. دارای رتبه R. (93 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB