هری پاتر و سنگ جادو

نویسنده: دبی لین الیاس

کارگردان، کریس کلمبوس و استیون کلاوز، فیلمنامه نویس، در مواجهه با چالش دلهره آور آوردن جادوگر افسانه ای 11 ساله به نام هری پاتر به پرده نقره ای، افتخار می کنند. کلوز با جادوی خاص خود به جی.کی وفادار ماند. رمان محبوب رولینگ. کلمب، مردی که روزی روزگاری ما را با پدیده کودکی به نام مک کولی کالکین آشنا کرد و بعدها با «خانم. Doubtfire» به ما نشان داد که یک پدر دوست داشتنی تا چه زمانی با فرزندانش می‌رود، نه به ذکر است که مورین اوهارا افسانه‌ای هالیوود را در «تنها تنها» به پرده سینما بازگرداند، حالا «هری پاتر و سنگ جادو» را برای ما به ارمغان می‌آورد. ” کلمب با تبلور هر تجسم تخیل خواننده با چنان شور و نشاط و دقتی به گونه ای که هیچ سنگ ادبی را نادیده نگیرد، هری پاتر را با وفاداری و دقتی که قبلاً با 'سکوت بره ها' جاناتان دمی دیده شده بود از کتابی به صفحه دیگر منتقل کرده است.

برای آن‌هایی که داستان را نمی‌دانند، ابتدا هری را به‌عنوان یک بچه کوچک که در قنداق پیچیده شده بود، می‌بینیم که توسط یک دوچرخه‌سوار ریشو، تنومند و بسیار بزرگ فرشته‌مانند جهنمی به نام هاگرید، که همراه با پروفسور مک گونگال از آسمان پایین می‌آید. و مدیر دامبلدور، او را به خاطر مراقبت و تربیت او در آستانه 'بدترین نوع ماگل ها' (غیر جادوگران برای من و شما) بگذارید. از قبل می دانید که چیز خاصی در مورد این کودک وجود دارد. با گذشت 11 سال، هری را می یابیم که هنوز تحت مراقبت عمو ورنون و عمه پتونیا است، جایی که اتاق خوابش 'کمد زیر پله ها' است و جایی که او در 'خانواده' خود منتظر است و هر روز از اضافه وزن، نفرت انگیز و خراب خود طعنه می زند. دادلی دایی نسخه مردانه سیندرلا را در نظر بگیرید.

ناگهان نامه ای برای هری می رسد، اما نه هر نامه ای. این تحویل ویژه توسط یک جغد پیک انجام می شود. علیرغم تلاش‌های عمو ورنون و خاله پتونیا برای جلوگیری از خواندن این نامه، نامه‌های مشابهی هر روز به دست یک جغد جدید می‌رسد و سپس در خانه کمپ می‌زند و در نهایت با طوفانی از نامه‌ها به خانه دورسلی می‌ریزد. هر گوشه و کناری در دسترس است، بسیار شبیه پرندگان در داستان کلاسیک ترسناک آلفرد هیچکاک، «پرندگان». هاگرید خسته از تأخیر دوباره ظاهر می شود تا هری را بیاورد و او را به مدرسه جادوگری و جادوگری هاگوارتز بیاورد، زیرا می بینید، نه تنها هری در واقع یک جادوگر قدرتمند است (که نیاز به آموزش دارد، بلکه در حال حاضر نیز یک سلبریتی برای خودش است. به دلیل عظمت مشخص شده است، زیرا تنها بازمانده یک حکومت وحشت توسط ولدمورت بدخواه و نبرد نهایی که پدر و مادرش را کشت. ولدمورت، یک جادوگر با قدرت بی‌نظیر، به سمت تاریکی رفت و از آن زمان دیگر دیده نشده یا درباره‌اش صحبتی نشده است.

هنگامی که در دستان توانا هاگرید قرار می گیرد، جادوی سرگرم کننده و فیلم سازی، واقعاً با شروع زندگی جدید هری در هاگوارتز آغاز می شود. از خرید لوازم مدرسه در کوچه دیاگون (می‌دانید، چیزهای معمولی روز اول - چوبدستی، جغد، معجون، دیگ و جارو) گرفته تا سکه‌های طلای پنهان شده در غارهای زیرزمینی که به‌عنوان صندوق امانات در بانک اجنه معروف به گرینگوت ذخیره شده‌اند. آجرها و پلکان های متحرک، تک شاخ ها، قنطورس ها، شمعدان های شناور، جاروهای پرنده، بچه اژدها، سگ های سه سر، کلیدهای پرواز و دام شیطان، ما نه تنها با تعجب در این دنیای عرفانی خیره می شویم، بلکه در ماجراجویی بزرگ هری سهیم هستیم. با دیدن همه اینها، می دانید که بخش عمده ای از بودجه 120 میلیون دلاری کجا خرج شد. وای! با وجود جلوه‌های ویژه، کلمب با شیواترین لحظه‌ای که هری به آینه حقیقت نگاه می‌کند، تلخ‌ترین لحظه فیلم را به تصویر می‌کشد و به او اجازه می‌دهد تا آرزوی واقعی قلبش را ببیند - پرتره‌ای با مادر و پدرش.

این سه نفر با دوستان جدیدش، هرمیون گرنجر و ران ویزلی، طرحی را کشف می‌کنند که شامل سنگ جادو و ولدمورت شیطانی است و مسئولیت رسیدگی به این موقعیت را بر عهده می‌گیرند. با نمایشی از شجاعت، شجاعت، وفاداری و دوستی بی پایان، ما می بینیم که هر شخصیت در مقابل چشمان ما زنده می شود، یاد می گیرد و رشد می کند، و حتی گاهی اوقات از نقاط ضعف و کاستی های خود به بهترین نحو استفاده می کند.

اما واتسون و روپرت گرین (هرمیون و ران) که هیچ تجربه بازیگری در خارج از بازی‌های مدرسه ندارند، معصومیت، زرنگی و حیرت را به نقش‌های خود می‌آورند که من شک دارم که با بازیگران با تجربه‌تر بتوان به آن دست یافت. دنیل رادکلیف در نقش هری، با عینک‌های گرد چسب‌دار و موهای مشکی ژولیده، دقیقاً همان چیزی است که من تصور می‌کردم، خجالتی آرام آمیخته با احترام و عزم را برانگیخته است، چیزی که باید مورد غبطه کهنه‌سربازان بازیگری باشد.

لذت واقعی در اینجا هنرپیشه‌های بریتانیایی است که نقش‌های بزرگسالان را پر می‌کنند. سر ریچارد هریس در نقش دامبلدور هم خردمند و هم دلسوز است (و احتمالاً روی زانوهایش از نوه یا خواهرزاده‌اش به خاطر متقاعد کردن او برای بازی کردن این نقش تشکر می‌کند) در حالی که مگی اسمیت در نقش پروفسور مینروا مک گوناگال کاملاً بازیگر است و ویژگی‌های شناخته شده خانم ژان برودی را با هم ترکیب می‌کند. مادر مافوق 'سیستر قانون' به مهربان ترین اساتید با عشق واقعی به اتهامات جوانش تبدیل شد. جان هرت در نقش استاد گرز اولیواندر بسیار لذت بخش است و ایان هارت در نقش پروفسور کویرل 'دو چهره' معنای جدیدی به 'شخصیت های چندگانه' می دهد. با این حال، این شرور همیشگی آلن ریکمن در نقش پروفسور اسنیپ و رابی کولترین در نقش هاگرید هستند که نمایش های یک عمر را ارائه می دهند. ریکمن، که احتمالاً با نام هانس گروبر در فیلم «سخت بمیر» شناخته می‌شود، به عنوان استاد معجون‌شناسی، انگشتان پای شما را به حالت فرفری درآورده و مخاطب را در حالی نگه می‌دارد که در تعجب است که او پسر خوبی است یا بد. مثل همیشه، تحویل ریکمن برنده و سرد کننده است. اما این رابی کولترین است که به طور ویژه توسط J.K درخواست شده است. رولینگ، به عنوان حافظ کلیدها و دروازه ها با قد 8 فوتی که گرمای واقعی را به شخصیت خود می بخشد و اشک را در چشمان شما جاری می کند.

و البته، نکات برجسته فیلم - یک بازی شطرنج در اندازه واقعی با قهرمانان ما به عنوان مهره های بازی (روپرت گرین در اینجا از خودش پیشی می گیرد) و بازی بسیار مهم کوییدیچ - با هر جلوه خاصی در تاریخ سینما رقابت می کند. 'هری پاتر و سنگ جادو' واقعاً داستانی برای همه اعصار است که برای قرن ها ماندگار خواهد بود. «مجلس اسرار» را بیاورید!

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما