نویسنده: دبی لین الیاس
من آن را قبول دارم. زمانی که اعلام شد جیمز گان (که من او را تحسین می کنم و از طرفداران کارهایش هستم) کارگردانی GUARDIANS OF THE GALAXY را بر عهده خواهد داشت، شک داشتم. اگرچه هیچ شکی در مورد اینکه گان به ایدئولوژی طنز و اکشن فیلم میخکوب نمیکرد، باید بپرسم که آیا او میتواند آن را در چنین مقیاس بزرگی اجرا کند؟ با توجه به گستره و بزرگی پیش بینی شده فیلم، بازیگران بزرگ، مضامین در کل، فقط عظمت ناب دنیای مارول و شاید مهمتر از همه، قلب داستان و شخصیت های فردی، GUARDIANS شبیه هر چیزی بود که گان به آن پرداخته بود. قبلا در حرفه خود اما اکنون، با دیدن GUARDIANS OF THE GALAXY، می توانم از صمیم قلب بگویم که جیمز گان و نگهبانان به دنبال ذوق هستند، کهکشان را تکان می دهند و با شلیک همه سیلندرها منفجر می شوند. نه تنها در مورد یک فیلم چادری تاثیرگذار، بلکه یک مکمل بسیار سرگرم کننده و پویا برای جهان مارول صحبت کنید! میخندی، گریه میکنی، بیشتر میخندی... و بعد متوجه میشوی که با انگشتان پایت به Blue Swede و Redbone میکوبی! بگو چی؟؟ GUARDIANS همه چیز را به دست آورده است!
گروهی متشکل از قهرمانان بین کهکشانی در سال 1969 به لطف آرنولد دریک و جین کولان، GUARDIANS OF THE GALAXY بخشی از جهان مارول شدند. نسخه 2008 ارائه شده توسط دن آبنت و اندی لنینگ، با گذر از تجسمهای مختلف در طول دههها، نگهبانان و ماجراجوییهای جدیدی را معرفی کرد، پایهای که GUARDIANS OF THE GALAXY از آن سرچشمه میگیرد. با فیلمنامه اصلی که توسط نیکول پرلمن نوشته شد و سپس به جیمز گان منتقل شد، بر خلاف سایر آثار مارول، GUARDIANS مجوز بازی را دارد و میکس و تطبیق را با مواد منبع انجام می دهد و چند شخصیت جدید اضافه می کند. کنار گذاشتن برخی دیگر، تغییر خط زمانی مارول برای گنجاندن شخصیت یوندو (اکنون یک پدر وحشی و جانشین برای پیتر کویل/Star Lord در مقایسه با خود او در سال 1969 به عنوان یک همدردی شکار بیگانه پیش از استار لرد)، و قرار دادن یک چرخش احساسی. در Quill که فیلم را به عنوان یک کل القا می کند. قابل توجه کار پرلمن است که داستان را نه تنها پایه و اساس آن، بلکه عناصر علم (که تا حد زیادی دقیق هستند) می دهد، که گان سپس همه آنها را با طنز و تصاویری توضیح می دهد. این یک نتیجه همکاری فوق العاده است.
پس از صحنهای از لحاظ احساسی قدرتمند بر روی زمین بین پیتر کویل جوان و مادرش که در حال مرگ است، دههها به آینده میپریم و با کویل ۲۰ ساله با نام مستعار لرد، یک لاشخور/آشکار شیاد خندهدار و سرگرمکننده که در حال جستجوی کهکشان است ملاقات میکنیم. پدر خوانده اش، یوندو. سیارهای تاریک که به چیزی جز استالاگمیتها و استالاکتیتهای فرسایشیافته یا ریشهکنشده به نظر نمیرسد، کویل ظاهراً از همه اینها غافل است، به واکمن قدیمیاش سونی متصل شده و به یک «بیا و عشقت را بگیر» محصول 1970 توسط Redbone را تکان میدهد. (و به من اعتماد کنید، با این یک لحظه، شما برای همیشه با نگهبانان 'درگیر یک احساس' هستید.) به نظر می رسد که کویل به دنبال نوعی گوی است که یوندو برای یافتن آن استخدام شده است. به نظر می رسد که گونه های دیگر نیز به دنبال همین گوی هستند. و این گوی و قدرت آن و جستجوی همه برای آن است که نه تنها پیتر کویل، گامورا، دراکس، یک راکون اصلاح شده ژنتیکی و مجهز به تکنولوژی به نام راکت و درختی همدل و قدرتمند به نام گروت را گرد هم می آورد، بلکه منجر به یک کهکشان تمام عیار می شود. نبرد با رونان خبیث و تانوس قدرتمند، که دومی اتفاقاً پدر گامورا است.
با زمان محدودی که نه تنها سرگرمی، هیجان، ماجراجویی و اکشن را به تصویر میکشید، باید تاریخچه این دنیاها و شخصیتها معرفی و توضیح داده شود، جایی که اجراها وارد بازی میشوند. با هر بازیگری فوقالعادهتر از بازیگر قبلی، بدون کلام صحبت کردن، با تکیه بر انرژی و لمس انسانی برای گفتن چیزهای زیادی در مورد هر شخصیت، سطوح احساسی ارگانیک و روان هستند.
کریس پرت در نقش پیتر کویل/استار لرد، بیش از چند سایه از هان سولوی جوان تا بازوی کناری پا است و شوخیهای سرگرمکنندهای دارد در حالی که به طور کامل نکاتی از کوین بیکن و مایکل جکسون را به تصویر میکشد. روال های رقص بالا (همه در داستان یکپارچه شده اند)! برای پرت، اعتبار 'نگرش ارباب ستاره' به جیمز گان تعلق دارد. «این واقعاً فقط [در مورد] باز بودن و تمایل به انجام آن و امتحان کردن چیزهای مختلف و داشتن کارگردانی است که بتوانید به او اعتماد کنید. نگرش چیزی نیست که من قصد یا ایجاد آن را داشته باشم. این چیزی بود که جیمز در نظر داشت و با وادار کردن من به آزمایش چیزهای مختلف، آن را خلق کرد. . و تاب های بزرگی می گیرم و گاهی روی صورتم می افتم.» دوست داشتنی و دوست داشتنی به عیب، پرت یکی از خوش آمدترین قهرمانانی است که در چند وقت اخیر دیده ایم.
ما عاشق آبی بودن او در «آواتار» بودیم، اما زوئه سالدانا همه ما را با حسادت سبز رنگ به عنوان یک گامورا در چهره تو دارد، گامورا. سالدانا هسته سخت، باهوش، سریع فکر می کند، قوس احساسی بصری فوق العاده ای دارد که بدون از دست دادن هوش و ذکاوت خود نرم می شود. با طراوت برای دیدن. در مورد قدرت دختر صحبت کنید! یک الگوی فوق العاده
یک فیلم جیمز گان بدون مایکل روکر چه خواهد بود. یوندو توسط گان مخصوصاً برای روکر در فیلمنامه نوشته شده است. روکر با تغییر خط زمانی GUARDIANS برای همزمان کردن پیتر کویل و یوندو، با طنز بد - و همهچیز زیر پوست آبی- به سراغ شکستگی میرود. (به رنگ آبی توجه کنید زیرا چیز مهمی را در مورد شخصیت ثابت می کند.) روکر تعادلی بین غرور پدرانه/بهترین دوست/بدترین دشمن پیدا می کند و سپس به سراغ شکسته می رود و ترفند جدیدی را از کوله بار حقه هایش بیرون می کشد. اجرای سرگرم کننده، سرگرم کننده، سرگرم کننده.
گلن کلوز در نقش Nova Prime کمال است. آرام، خونسرد، حسابگر، ملکه یخی، مسئول اداره سیاره صلح دوست زاندار. به عنوان رئیس امنیت Nova Corps Nova Prime، Corpsman Dey، John C. Reilly یک مزخرف سرگرم کننده اضافه می کند که توجه شما را به خود جلب می کند. واقعاً کسی نیست که انتظارش را داشته باشید در جایگاهی از قدرت امنیتی قرار بگیرد، اما این کج بودن است که دی را سرگرم کننده می کند و به لذت فیلم می افزاید. بنیسیو دل تورو که شبیه یک لیبراسه کهکشانی است، به خوبی به عجیب بودن «کلکسیونر» (معروف به نگهبان باغ وحش) عمل می کند. همانطور که دل تورو تجربه خود را نقل می کند، 'من احساس می کردم حیوانی هستم که در یک قفس حفر شده است، و سپس شما ناگهان در را باز می کنید، و او بیرون می آید و آزمایش می کند.' یک چیز عجیب و غریب که به خوبی در کهکشان GUARDIANS قرار می گیرد.
اما، بیایید به تعقیب و گریز ادامه دهیم. راکت سنگ! گروت گرررآت است! (بازرگانی را برای این دو شخصیت آماده کنید!) هر دو دزد صحنه، فراتر از طراحی بصری شایان ستایش هر شخصیت، بردلی کوپر و وین دیزل با صدای خود فوق العاده هستند - به خصوص دیزل که تنها با یک جمله (و به لطف چند CGI زیبا) انیمیشن صورت) تنها با سه کلمه 'من گروت هستم'، کل تک گویی های احساسات را از طریق عطف و لحن صوتی به گروت القا می کند. بسیاری از احساسات ملایم تری که از دیزل در «پستانک» دیدیم، در درون گروت آغشته شده و در عین حال با نگرش «مرد سرسخت grrrrr» که او بیشتر به آن شهرت دارد، تحسین شده است.
با ارائه تنها احساسی ترین اجرای فیلم، شاید داستانی است که در پشت درگیر شدن دیزل در GUARDIANS وجود دارد که گویاتر باشد. زمانی که کوین فایگی با من تماس گرفت و گفت که او و جیمز در مورد بازی کردن من صحبت میکنند، نمیدانستم چه نقشی خواهد بود. و سپس، آنها یک کتاب از هنر مفهومی فرستادند، و من با بچه هایم به اتاق نشیمن خود رفتم و کتاب را باز کردم، و از بچه ها پرسیدم که می خواهند بابا چه شخصیتی را بازی کند. همه آنها به درخت اشاره کردند، بنابراین من می دانستم که این نشانه خوبی است. برای من، زمانی که این فیلم را ساختم، در زمان بسیار مهمی بود، زیرا در ماه دسامبر بود، و اولین باری بود که دوباره دور انسانها میرفتم و دوباره کار میکردم [پس از مرگ «سریع و خشن» ستاره پل واکر]. چیزی بسیار درمانی وجود داشت، در زندگی شخصی و زندگی حرفه ای من، پس از مواجهه با مرگ، بازی در نقش شخصیتی که زندگی را جشن می گیرد، به شیوه ای که گروت زندگی را جشن می گیرد.
وقتی صحبت از بردلی کوپر می شود، لعنتی! الاغ باهوش، الک باهوش، لهجه خفیف فیلی را می گیرد در حالی که لحن و انحراف آواز را به بیت مس و دزد تقریباً دهه 1930 می رساند. سرگرمی نابغه ای!
آدمهای بد، رونان متهم، پیرو دماغ قهوهایاش (و خواهر گامورا) سحابی و البته تانوس شرور تا حدودی کمرنگ هستند. به عنوان رونان، لی پیس تقریباً غیرقابل تشخیص است که از پوست تا لباسش پوشیده شده است. بافت خیرهکننده و رنگهای رنگی، به پیس اجازه میدهد که فقط از طریق صدا و رفتار خود احساس احساس کند. نتیجه آنقدر پویا است که میخواهید بیشتر ببینید. سحابی کارن گیلان نیز در کنار راه قرار میگیرد تا اینکه در اواخر پرده سوم، زمانی که گیلان میخواهد نقشهای بازیگریاش را تغییر دهد، درگیر نبردی اوج میشود. ما با پوشیده از اسرار جادوگر بزرگ و قدرتمند اوز، فقط طعم تانوس جاش برولین را میچشیم، اما این مزه باعث میشود بیشتر بزاقم. صداي برولين با هر هجايي كه بيان ميشود، شرارت ميكند. (و همانطور که از Comic-Con می دانیم، برولین و تانوس باید برای نقش برجسته تری در GUARDIANS 2 بازگردند.)
همانطور که گان می گوید، در ابتدا فیلمنامه پرلمن به عنوان الگوی کار در نظر گرفته شد، '[من] 100٪ با من صحبت نکردم. من می خواستم تغییرات بزرگی ایجاد کنم، بنابراین کل فیلمنامه را بازنویسی کردم.' با وجود حفظ داستان اصلی و دنیاهایی که توسط پرلمن در صفحه زنده شده است، چیزی که به وضوح به عنوان جیمز گان می بینیم، نوع طنز است. ثبت اختراع Gunn است. با صدای بلند خنده دار بخندید و بدون شک مطمئناً با جمعیتی حتی گسترده تر طنین انداز می شود زیرا همه اینها از فرهنگ موسیقی و فرهنگ پاپ سرچشمه می گیرد، واقعاً هیچ مرجع مبهم پنهانی وجود ندارد، همه چیز به طور گسترده برای چندین نسل شناخته شده است و بنابراین جذابیت شوخی و طنز نکته کلیدی این است که گان و شرکت خود را خیلی جدی نمی گیرند. اینها قهرمانان کاملاً متفاوتی با اونجرز یا مرد آهنی هستند. آنها مانند تونی استارک و هیچ سابقه ای در جنگ نازی ها ندارند. شور و نشاط جوانی وجود دارد که کریس پرت به ارمغان می آورد و سپس در طول فیلم تزریق می شود. تماشای تغییر عاطفی زوئی سالدانا در نقش گامورا یک پرتره شخصیت زیبا است. گان دنیایی پر از کنار هم قرار دادن متضاد می آفریند که با جنب و جوش، انرژی، زمان و بافت جان می گیرد، گویی که تقریباً در طول زمان به طور یکپارچه می چرخد. جالب اینجاست که به نظر میرسد جنبههای علمی فیلم نه تنها از طریق تصاویر بصری ارائه میشود، بلکه از طریق موشک با دیالوگهای تشریحی علممحور که از بین رفته و با مرجع طنز سبکتری جایگزین شدهاند، ارائه میشوند.
به همان اندازه برای طنز GUARDIANS مهم است، اگر نه بیشتر، قلب آن و قلب شخصیت ها است. به گفته گان، «فیلم درباره چند چیز است. . . شماره یک، این در مورد رابطه یک پسر با مادرش و چگونگی تجلی آن در بقیه زندگی او است. این برای من یک چیز احساسی است. نکته دوم، این است که ما در دنیایی زندگی می کنیم که در آن همه باید خونسرد باشند و سرسخت رفتار کنند و جبهه ای را به نمایش بگذارند، و همه بسیار بدبین هستند. . [T]این فیلم در واقع در مورد این است که به خودتان اجازه می دهید اهمیت دهید و به خودتان اجازه می دهید که هول کنید. این یک چیز طبیعی برای من احساسی است. و بعد سوم اینکه من در حین ساختن فیلم عاشق این شخصیت ها شدم و در حین ساختن آن عاشق این بازیگران شدم. فقط حساسیت طبیعی من به آن، و شخصیت ها، افراد و احساسات، چیزی است که به طور خودکار در فیلم بیان شده است. این یک فیلم درباره خانواده است.» عناصر و مضامین خانوادگی برجسته هستند که در صحبت با والدین/فرزند ظاهر می شوند و مهمتر از همه این که عشق، دوستی و خانواده لزوماً با خون تعریف نمی شود، بلکه بیشتر با قلب، با اعمال، وفاداری، با فداکاری تعریف می شود. این تجربیات مشترک هستند که واقعی ترین و عمیق ترین پیوندها هستند که پیوند می خورند.
تازه و با طراوت، تأثیرات بصری «روز استقلال»، «جنگ ستارگان»، «ایندیانا جونز» و به جرأت میتوانم بگویم، طنز «جستجوی کهکشانی» وجود دارد. همه چیز قابل استقبال است و کار می کند، نه تنها به این کهکشان اضافه می کند، بلکه به کل دنیای فانتزی علمی تخیلی اشاره می کند و لحظاتی را تضمین می کند که برای همه طنین انداز خواهد شد.
بدیهی است که کمک بزرگی به Gunn with GUARDIANS داشتن تعداد زیادی از افراد پایینتر از خط مقدم آشنا با دنیای مارول است - فیلمبردار بن دیویس، طراح تولید، چارلز وودز، کارگردان هنری ری چان، فقط به نام چند نفر. این صنعتگران نه تنها از نزدیک با مارول آشنا هستند، بلکه همه آنها با کار روی «خشم تایتانها»، یک جهان کاملاً خارقالعاده دیگر، علمی تخیلی و فانتزی و خلق و لنز آنها را از درون میدانند. از سفینههای فضایی و غلافها گرفته تا موزه کلکسیونر (فراتر از خنک) تا هالهی خنک و درخشان بورلی هیلز «پیونفروشی» که در آن کویل تلاش میکند تا گوی را به تاریکی و تاریکی زندان Kyln بفروشد – هیچ جزئیاتی از دست نمیرود. , بدون جزئیات خیلی کوچک. درست به قورباغه آبی کریستالی شیشه ای رنگارنگ یوندو. و ترول ها!
نورپردازی دیویس با طراحی متمایز و بافت نورپردازی برای هر جهان، بد خلق و خاطره انگیز است که به نوبه خود احساسات خاص خود را دارد. ساختار نورپردازی بصری فوق العاده قوی و گویا است. و به همان اندازه در دنیای روشن، هوا، پنجرهدار و پاستلی زاندار زیباست، همانطور که در لانه تانوس تاریک، پیشآمیز و اسرارآمیز است.
آیا میتوانیم به زیبایی محاصره آسمان در هم تنیده که توسط جنگندههای زاندریان در اطراف کشتی رونان ایجاد شده است، نفس بکشیم؟ خیره کننده مطلق، این یک صحنه گواهی بر تیم VFX است. همچنین طراحی نورپردازی VFX استثنایی است. گان و شرکت با استفاده کامل از طیف رنگی، فراتر از رنگهای قرمز و سبز و زرد/نارنجی که اغلب بیش از حد استفاده میشوند، رفته و انرژی این دنیا را با بنفش پر میکنند! ته رنگ های استعاری رنگ سلطنتی به زبان خودش صحبت می کند و لایه ای دیگر، بافتی دیگر به دنیای ملیله کاری شده اضافه می کند. زیبا.
بیش از هر فیلم دیگری از مارول، لباس و گریم/پروتز در جلو و مرکز قرار دارد و دیوید وایت، طراح گریم جلوههای ویژه، رهبر این فیلم است. غنی، بافت، نوآورانه، منحصر به فرد و زرق و برق دار. راه را برای اسکار باز کنید. نه تنها دیو باتیستا با خالکوبی های سه بعدی و پروتزهای بدنش یک ناک اوت است، بلکه آرایش صورت لی پیس در نقش رونان یک شگفت انگیز هیپنوتیزم کننده است. رونان ممکن است بد باشد، اما نمیتوانی مسحور این پسر بد نباشی - و این از لباس، کاپوت، جلوههای زنجیرهای سیاه میآید. و اون آرایش صورت
اما جایی که من مشکلات یا کاستی های سینمایی را می بینم، برخی گسست های بصری درون فیلم است. به ویژه سیاره زاندار. جلوههای بصری شهر با مردمی که قدم میزنند، مستقیماً از یک طراحی معماری آیندهنگر دهه 1950 که ممکن است در نمایشگاه دنیای فردا دیزنیلند در دهه 50 پیدا کنیم، به نظر میرسد. زیبا، درخشان، استعاره ای از سیاره شاد و آرامی است که هست، اما مهم نیست که چند بار گان به بالای سرش می زند، شبیه یک نقاشی قدیمی به نظر می رسد. در حالی که به خودی خود برای چشم خوشایند است، اما نه تنها در بین بقیه کهکشان جای خود را ندارد، بلکه انگار یک فتوشاپ است.
حواس پرتی بسیاری از عکس های 2-شات یا کابین خلبان هستند. من متوجه شدم که گان سعی می کند کادربندی کند و توجه ما را بر روی شخصیت ها متمرکز کند، اما به دلیل طراحی تولید کابین خلبان و فاصله بسیار زیاد بین دو صندلی خلبان (بدیهی است که طراحی شده است تا به هر 5 شخصیت اصلی اجازه دهد تا در یک 2 یا 2 قرار گیرند. 3 ردیف عمیق شات کابین خلبان) قاب خیلی باریک است و در نتیجه شانه ها و بازوهای کناری و بخشی از جزئیات داخل کشتی را از دست می دهیم. قاب را فقط چند فوت پهن کنید تا با برخی از جزئیات طراحی تولید به بدنه کامل برسید و این نه تنها تعادل بصری بهتری ایجاد میکند، بلکه به زیباییشناسی صحنه نیز میافزاید.
اما پس از آن ما موسیقی و پیتر کویل 'میکس نوار 1' را داریم. 100% جیمز گان، «اولین چیزی که به آن فکر کردم این ایده واکمن و نوار کاست بود، که در واقع ارتباط این شخصیت با سیاره زادگاهش زمین است. اگر مک گافین فیلم این گوی است که همه دنبال آن می گردند، مرکز احساسی این واکمن است. از Raspberries 'Go all the way' تا Elvin Bishop 'Fooled Around and Fall in Love' گرفته تا Blue Swede 'Hooked on a Feeling' و حتی جکسون 5 با 'I Want You Back' و 'Cherry Bomb' مورد علاقه زوئی سالدانا توسط Runaways، درج آهنگهای خاص «تنها بخشی طبیعی از روند فیلمنامهنویسی بود. تمام آهنگ هایی که در فیلم می شنوید همگی در فیلم نوشته شده اند. همه آنها بخشی از فیلمنامه هستند.' از دیدن این موسیقی متن در بین 100 آهنگ برتر بیلبورد تعجب نکنید.
او ممکن است تیم گان نباشد، اما جیمز گان «آن را به کار میاندازد» زیرا GUARDIANS OF THE GALAXY با نوع جدیدی از سرگرمی، طراوت و خانواده به کهکشانی میرود و آماده است تا دنیای مارول و شما را تکان دهد.
به کارگردانی جیمز گان
نویسنده: نیکول پرلمن و جیمز گان
بازیگران: کریس پرت، زویی سالدانا، دیو باوتیستا، وین دیزل، بردلی کوپر، گلن کلوز، مایکل روکر، جان سی ریلی، لی پیس، جاش برولین
'ملاقات با نگهبانان - پیتر کویل' -فیچرت
'ملاقات با نگهبانان - گامورا' -فیچرت
نگاه گسترده ویژه -فیچرت
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB