نویسنده: دبی لین الیاس
ما آنقدر به دیدن جان کیوزاک به عنوان شخصیتی حساس، با اعتماد به نفس، باهوش، سکسی، دوستداشتنی و بسیار دوستداشتنی «لوید دابلرسک» عادت کردهایم که وقتی او بهعنوان مدیر فروشگاه خانگی عینکدار، بیحوصله، خمیده و گیجآلود، استنلی فیلیپس روی پرده ظاهر میشود، اولین تصور شوک، تعجب و میل شدید به دانستن اینکه این مرد کیست و داستانش چیست.
استنلی یک مرد نظامی گونگ هو بود. اعتقاد او به این کشور به حدی بود که کورکورانه بدون چشم و هم چشمی به خدمت، محافظت و دفاع می پرداخت. اعتقاد و فداکاری او تا آنجا پیش رفت که فقط برای اینکه بتواند به ارتش بپیوندد، در معاینه چشم 'تقلب' کرد. گریس نیز مانند استنلی می خواست به کشور ما خدمت کند. این دو با همدیگر در بوت کمپ عاشق هم شدند و با هم ازدواج کردند. متأسفانه، فریب استنلی متوجه او شد و در حالی که او از خدمت خارج شد، گریس در رده های نظامی بالا رفت. استنلی در صفوف یک فروشگاه لوازم خانگی حرکت کرد. در طول راه صاحب دو دختر به نام های هایدی و داون شدند. و بعد عراق آمد.
گریس که با واحد خود به بیرون فرستاده می شود، خود را در گرماگرم نبرد و آفتاب عراق می بیند در حالی که استنلی خود را در گرماگرم نبرد خودش می بیند - سعی می کند دو دختر کوچک را به تنهایی بزرگ کند. او که نمی تواند با آنها ارتباط برقرار کند، به نظر می رسد در کار خود آرامش پیدا می کند. استنلی که مانند یک تیم قبل از بازی جمع می شود، اجمالی از نور و زندگی و سایه هایی را که زمانی بوده نشان می دهد. در خانه، او ساکت، سفت و سخت و نامطمئن است، اما کارها را با زمان بندی نظامی و قطع ارتباط شخصی اجرا می کند. به دنبال هر راه ممکن برای مدیریت سختی های زندگی بدون گریس، او حتی در یک گروه حمایت از همسران نظامی شرکت می کند و در حالی که زنان در موضوع خود پرحرف و بی شرم هستند، استنلی با مشت های گره کرده و زانوهای گره کرده تنها می نشیند و قصد دارد چیزهای خصوصی را خصوصی نگه دارد. .
اما پس از آن، استنلی باید با چیزی روبرو شود که هر همسر نظامی از آن می ترسد. کوبیدن در. در یک لحظه هنوز تکان دهنده، زندگی و عشق استنلی به زمین می خورد. گریس رفت استنلی متلاشی شده از اینکه چگونه بگوید هایدی و داون مادرشان رفته است، از دست داده است. با امتحان کردن شام بیرون، نشستن آنها، او نمیتواند کلمات یا قدرتی پیدا کند. و بنابراین، در میان وحشت و ناامیدی کامل، لحظه ای شفافیت او را فرا می گیرد. یک سفر جاده ای - هر کجا که بخواهند بروند - یک سفر جاده ای خودجوش و پر از سرگرمی پدر و دخترانش. سحر که همیشه برای تفریح آماده است، فوراً میداند به کجا میخواهد برود - باغهای افسونشده - پناهگاهی زیبا از یک پارک تفریحی در فلوریدا با خاطرات شاد خانوادگی. هایدی، زمینگیر و از نظر مغزی ارگانیک، مشکوک است و به شدت در مورد مدرسه و تکالیف بحث میکند.
حتی بدون اینکه برای تعویض لباس یا مسواک به خانه برگردند، این سه نفر تصمیم گرفتند که تجربه ای متحول کننده زندگی را برای همه آنها ثابت کند.
چند هفته پیش بازی جان کیوزاک در «کودک مریخی» را مرور کردم. من آن را به عنوان لحظه اسکار او توصیف کردم. حالا، ممکن است مجبور شوم این جمله را پس بگیرم یا رای دهندگان آکادمی را بیشتر گیج کنم، زیرا کیوزاک پس از دیدن او در اینجا در نقش استنلی فیلیپس، نقشی سوزناک، صمیمی، پیچیده از نظر عاطفی و دگرگون کننده را ایفا می کند که به همان اندازه اگر نگوییم ارزش طلای اسکار را دارد. کیوزاک برای اولین بار در دوران طولانی حرفهای خود، دچار دگرگونی فیزیکی شد تا جایی که در ضربه ابتدایی قابل تشخیص نبود. کیوزاک با عینکهای مربعی بزرگ با لبههای طلایی یادآور بسیاری از مردان نظامی که در دهههای 70 و 80 میشناختم، شلوار خاکی با روکش تفلون چروکیده، ژاکت به سبک «Members Only» با پاهای چاقدار و قوز کرده، مسحورکننده است. با صداقت ناامیدانه، فقط با نگاه کردن به چشمان کیوزاک، اندوه و درد او را احساس می کنید. حرکات حداقلی بدن به خوبی از شخصیت و گذشته استنلی صحبت می کند. من که به طور خاص برای کیوزاک نوشته شده است، تحت تأثیر توانایی جیمز استروز نویسنده/کارگردان در جذب و خلق شخصیتی متفاوت از خود کیوزاک هستم. من حتی بیشتر از عملکرد کیوزاک متاثر و متحیر شدم.
داستانی صمیمی که عمدتاً سه عضو خانواده فیلیپس را درگیر میکند، انتخاب بازیگران زن که میتوانند شدت و احساسات موقعیت را منتقل کنند و همچنین خواهرانه و مانند بچههای 8 و 10 ساله رفتار کنند، بسیار مهم بود. تازه واردها، Shelan O’Keefe و Gracie Bednarczyk را وارد کنید. این دو که قبلاً هرگز بازی نکردهاند، مانند پیشکسوتان و خواهران باتجربه روبرو میشوند. شلان یک بانوی جوان، عاقل و با استعداد فراتر از سالهایش است و «روح پیر» خودش در هیدی همسطح نفوذ میکند که از کودکی به بزرگسالی درست جلوی چشمان ما بالغ میشود. استعداد او بی حد و حصر است و در حالی که امیدوارم بیشتر او را روی پرده ببینیم، هر راهی که شلان در زندگی انتخاب کند به خاطر او بهتر خواهد بود. گریسی فراتر از لذت است. او سرسخت، تندرست، پر از زندگی، گیج، احمق است. به عنوان سپیده دم، او دختر کوچکی است که دوست دارد خواهرش را انتخاب کند و بیشتر از هر کسی که من تا به حال ملاقات کرده ام، روی صفحه نمایش (و همچنین خارج از خانه) سرگرم می شود. یکی از صحنه های مورد علاقه او را یادداشت کنید - پریدن روی تخت هتل، شیرجه رفتن روی زمین و فرود به صورت شکاف - در حالی که می خندید.
الساندرو نیولا در نقش برادر استنلی، جان، تعادل سیاسی را اضافه می کند. کاملاً برعکس استنلی، در نقش جان، نیوولا شور و شوقی عفونی ارائه میدهد که به خوبی به شخصیتها و داستان کمک میکند، بهویژه زمانی که با دختران ارتباط برقرار میکند و سعی میکند مغالطههای میهنپرستی بیچون و چرا و ایمان کورکورانه را تحت تأثیر قرار دهد.
نوشته جیمز استروز که اولین کارگردانی خود را نیز در اینجا انجام می دهد، داستانی است که مدت هاست نیاز به روایت دارد و نه تنها چشم اندازی ناگفته از جنگ ارائه می دهد، بلکه چهره ها و قلب ها را به جنگ عاطفی در خانه و خسارات متحمل می کند. این فیلم نه طرفدار جنگ است و نه ضد جنگ، بلکه متعادل است و با عشق و از دست دادن یکنواخت است. لحظات حساسی مانند تماس استنلی به خانه فقط برای شنیدن صدای همسرش در منشی تلفنی حتی اگر میداند که او رفته است، قلب شما را تحت تأثیر قرار میدهد. هر کدام از ما چند بار در طول زندگی خود چنین کاری انجام داده ایم؟ و گرفتن نفس زندگی دختران با طراوت و نشاط است. بهطور قابلتوجهی غایب استنلی است، اما در حالی که کیوزاک در درون خود یکی از آنها را به منظور تجسم شخصیت ساخته است، من دوست داشتم آن را کمی بیشتر دیده باشم.
از نظر کارگردانی، استروس کار قابل قبولی انجام می دهد. با استفاده از نماهای لوازم التحریر در بیشتر فیلم، او به اندازه کافی می داند که دیدگاه های خود را گسترش دهد و با رشد، توسعه و نفس کشیدن شخصیت ها، دوربین های Hi-Def نیز بهبود می یابد. و در حالی که ممکن است در برخی مواقع کادربندی او خاموش باشد و برخی نماها نامناسب باشد، استروس هرگز تأثیر احساسی و پختگی داستان خود را از دست نمی دهد.
GRACE IS GONE دلخراش و کوبنده، ساده و با وقار، به آرامی با قلب و روح صحبت می کند در حالی که جهان و جنگ اطراف ما را ویران می کند.
استنلی فیلیپس – جان کیوساک هایدی فیلیپس – شلان اوکیف داون فیلیپس – گریسی بدنارچیک جان فیلیپس – الساندرو نیولا
نویسندگی و کارگردانی جیمز استروز. دارای رتبه PG-13. (85 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB