همیشه به کتاب یا فیلمی علاقه مند هستید که به «داستان پشت داستان» نگاه می کند، به راحتی می توان به سمت خداحافظ کریستوفر رابین گرایش پیدا کرد، همان کاری که ممکن است با «خانم پاتر» انجام داد، جایی که ما داستان پشت بئاتریکس پاتر را یاد گرفتیم. داستان های پیتر خرگوش. در اینجا، داستان خلق محبوب ترین خرس در تاریخ ادبیات را می آموزیم و صد آکر وودز او به عنوان کارگردان سیمون کورتیس و شرکت ما را وارد زندگی خانواده میلن می کند. همانطور که همه می دانند، داستان های وینی پو توسط A.A. میلن با پسر کوچکی که با پو و پیگلت دوست می شود، کسی جز پسر خودش، کریستوفر رابین میلن نیست. اما چگونگی شکل گیری داستان ها و تصاویر به طور گسترده ای شناخته شده نیست. جالب است و متأسفانه برای شادی به اندازه A.A. میلن با داستان های وینی پو به نسل ها داده است، به همان اندازه درد دل میلن و خانواده اش وجود دارد.
فیلمنامه «خداحافظ کریستوفر رابین» که به خوبی ساختار یافته و ساخته شده است، تأثیرگذارتر، و همچنین دلخراش تر و دلچسب تر از بسیاری دیگر از فیلم های «داستان پشت داستان» در طول سال هاست. با تمرکز بر روابط بین پدر و پسر، شخصیت ها بدون توضیح غیر ضروری به خوبی توسعه می یابند. به روزهای اولیه و زندگی ع. میلن که زمینه زندگی او را به عنوان یک نویسنده و یک پدر و مادر فراهم کرد. به همین ترتیب برای همسرش دافنه. با رزرو فیلم با جنگ جهانی دوم، از «روز کنونی» به گذشته برمیگردیم و پس از یک داستان سرایی کاملاً تحقق یافته در پایان فیلم، به زمان حال بازمیگردیم. داستان به خوبی ساخته شده و ساختار یافته است، زیرا ما در زمان تغییر می کنیم و تصاویر بصری لحن هر دوره زمانی را تنظیم می کنند. جلوههای بصری خیرهکننده هستند، بهویژه وقتی میبینیم که صفحات کتابها با «ابرافریدن» بر کریستوفر رابین و بلو جان میگیرند (همانطور که کریستوفر رابین برای پدرش نام مستعار داشت). جایی که سیمون کورتیس کارگردان و فرانک کوترل بویس و سایمون وان فیلمنامه نویسان می توانستند داستان پس زمینه A.A. را توصیف و توضیح دهند. میلن، سی آر میلن و پو با صداگذاری، آنها تصمیم گرفتند که مخاطب را با صحنه های بصری درگیر کنند و به ما این امکان را بدهند که همان چیزی را که میلنز به صورت مجازی تجربه می کند، زمانی که پو برای آنها زنده می شود، تجربه کنیم. پویایی زندگی در خانه میلن کاملاً آشکار است که اکنون درک و زمینه بیشتری را در بازخوانی کتابهای پو میدهد.
این اجرایی است که همه را وادار می کند تا از جای خود بلند شوند و به دامنال گلیسون توجه کنند. یک دگرگونی عاطفی و همچنین عملکرد روشمند کنترل شده، لذتی که گلیسون برای A.A به ارمغان می آورد. وقتی میلن شروع به درگیر شدن و بازی با پسرش کریستوفر رابین می کند، مسری می شود. در مقابل آن، رواقی گری تقریباً عصبانی و PTSD در A.A. که بعد از پایان جنگ جهانی اول و نقل مکان میلنز به کشور، بیشتر فیلم را می بینیم، به لطف شدت گلیسون و «بسته بودن» که او در میلن ایجاد می کند، گاهی اوقات ترسناک است. اجرای احساسی بسیار پیچیده و ظریف.
اما دزد واقعی صحنه - و دزد قلب - ویل تیلستون در نقش پسر 8 ساله ای است که تمام این ماجراهای شگفت انگیز را با پو، ببر، کانگا، رو، جغد، خرگوش و البته ایور انجام می دهد. او یک افسون ناب روی پرده است. آنقدر دوست داشتنی، آنقدر باورپذیر، گویی که مخاطب به صورت اسمزی بدن کوچک او را درگیر تمام این ماجراجویی های شگفت انگیز با او و دوستانش می کند. ما باور داریم و می بینیم که او دارد. اگر آکادمی شروع به شناسایی نوازندگان جوان مانند جوایز امی کند، تیلستون (به همراه جیکوب ترمبلی) در صدر لیست من قرار می گیرد. و تماشای او با گلیسون به عنوان یک رابطه واقعی پدر و پسر، جادوی خالص است. هنگامی که مامی و دایه خانه را برای چند روز ترک می کنند و دو مرد به حال خود رها می شوند، همانطور که میلن گلیسون باز می شود، ما می بینیم که پسر کوچک در او شکل می گیرد و در تخیل کریستوفر رابین غرق می شود که منشاء آن است. از داستان ها اکنون شروع می شود
استفن کمپبل مور شگفتی خود را به بهترین دوست و همکار میلن، ارنست و تصاویر او از پو و شرکت می آورد. حالت چهره او با هر «یافتن» یا ماجراجویی جدید روشن می شود، درست مانند یک بچه در صبح کریسمس.
با قلب کریستوفر رابین اثر ویل تیلستون، زیتون کلی مکدونالد، پرستار بچه کریستوفر رابین همخوانی دارد. شیمی آنها جادوی خالص است زیرا عشق صفحه و قلب تماشای آن دو را پر می کند. مارگو رابی یک مزاحم پر زرق و برق است، دقیقا همان چیزی است که دافنه میلن شایعه شده بود.
الکس لاتر در نقش کریستوفر رابین 18 ساله که به جنگ می رود، کار قابل احترامی انجام می دهد. لاوتر منعکس کننده بسیاری از نافرمانی ها، رواقی گرایی و بسته بودن است که می بینیم گلیسون برای A.A. میلن در اوایل فیلم، خود را به پویایی متشنج پدر و پسر اختصاص داد.
فیلمبرداری بن اسمیتارد به زیبایی طراحی و اجرا شده است. لطافتی در آن وجود دارد که خوشایند است. از پلههای باریک کلاستروفوبیک در کشور میلن گرفته تا وسعت جهان پو و جنگلهای صد هکتاری در زمینهای میلن، ما در هر لحظه غرق میشویم. لحظاتی که از طریق POV یک پسر کوچک، پدرش و یک خرس ثبت شده است. اما پس از آن اسمیتارد همچنین در سالهای بعد از نظر بصری پدر و پسر را به زمین بازی برابر میآورد، زیرا اکنون سرباز C.R. Milne در جنگ جهانی دوم به جنگ میرود. نورپردازی پهنای باند تونال بصری را تنظیم می کند زیرا اسمیتارد هنگام تمرکز بر روزهای اولیه دافنه و A.A، تصاویر را خنک می کند. ثروت بی خیال میلن و دافنه، و همچنین صحنه هایی با این زوج که بر موفقیت کتاب های پو سوار شده اند. متضاد آن لحن طلایی گرمتر A.A. اتاق کار نوشتن میلن و اتاق خواب کریستوفر رابین. سایه های داخل خانه میلن به طور استعاری با A.A صحبت می کنند. مشکلات مداوم میلن با PTSD. جریان های نور خورشید روی بوم بازی می کند. اما پس از آن که دنیای کریستوفر رابین و دنیای پو در حال تسخیر شدن هستند، عدسیها سبک، روشن و با نور خورشید و سبزها و آبیهای واقعی طبیعت گرم میشوند. با دیدن کریستوفر رابین، پو و آ.ا. میلن همه رنگهایی به تن میکند که به نظر میرسد تقریباً آنها را بخشی از طبیعت و جنگلهای صد هکتاری میکند.
یکی از نکات کلیدی فیلم، استفاده از رنگ و سادگی بصری بیشتر فیلم است. چیزهایی مانند درب آبی خرگوش و بادکنک قرمز پو که در یک روز غم انگیز از دست داد، در لحظات کلیدی داستان در جلو و مرکز قرار دارند و سنگ محک فوری برای جهان هستند. مکانهای فیلمبرداری نیز مهم هستند زیرا کورتیس ما را به مکانهایی میبرد که دنیا به خوبی از روی کتابها میشناسد. ما روی پل واقعی هستیم که کریستوفر رابین «Pooh Sticks» را بازی کرد. در حالی که خانه روستایی Milne روی صفحه خانه واقعی نیست (اگرچه هنوز پابرجاست و در آن زندگی میشود، اگرچه بازسازی شده است)، یک خانه همسایه هنوز با پیکربندی معماری اصلی در داخل و خارج استفاده شد. صخره ای که پدر و پسر در آن نشسته اند و به دنیای وینی پو می اندیشند و کریستوفر رابین اغلب با پو در کتاب ها می نشیند، صخره واقعی است. نتیجه ترکیبی این عناصر، بی زمانی بودن فیلم در کل است.
طراحی تولید دیوید راجر به خوبی انجام شده است و نه تنها زیبایی آن دوره بلکه دههها و رویدادهای آن زمان را به تصویر میکشد که به ویژه کلاس را متمایز میکند. دست در دست کار راجر، لباس اودیل دیکس میرو است که به طور مداوم با آثار زیبای خود شگفت زده می شود.
مخصوصاً نه تنها طراحی کلی تولید و قاببندی سینمایی فیلم با دو نماهای صمیمیتر، بلکه تدوین نیز قابل تقدیر است. ویکتوریا بویدل، ویراستار، با یک حس شتابزدگی، به دیوانگی که کتابهای پو و کریستوفر رابین را احاطه کرده بود، میپردازد و به مخاطب اجازه میدهد بفهمد که چرا پسر میخواست از این پدیده فاصله بگیرد. از طرف دیگر، بویدل ما را با سرعتی آرامتر میبرد، زیرا پدر و پسر در حیاط خلوت خودشان دنیای پو را کشف میکنند. تعادل فوق العاده ای که از نت های احساسی هر شخصیت صحبت می کند و در مورد کریستوفر رابین، چه چیزی او را برای آینده شکل می دهد. تا حد زیادی به لطف سرعت فیلم، ما همچنین به خوبی درک می کنیم که چرا کریستوفر رابین از پدر و مادرش با علنی نشان دادن پوه رنجش می برد، تنها زمانی که او در خط مقدم نبرد در طول جنگ حضور داشت، تجدید نظر کرد. همانطور که از دیدگاه کریستوفر رابین می بینیم، پو یک نسل را از نابودی کامل عاطفی نجات داد.
امتیاز کارتر بورول بسیار عالی است زیرا او نه تنها حسی فراگیر از عظمت دنیای پو ایجاد می کند، بلکه صمیمیت و هوس یک پسر و پدرش و یک خرس را ایجاد می کند. برخی از تم های موسیقی دوست داشتنی در طول فیلم اجرا می شوند.
این موادی است که اشک، دستمال کاغذی و جوایز از آن ساخته می شود. . . و خواه ناخواه خرس های مسن احمق.
به کارگردانی سایمون کورتیس.
نوشته فرانک کوترل بویس و سایمون وان
بازیگران: دامنال گلیسون، کلی مکدونالد، مارگوت رابی، ویل تیلستون، استیون کمپبل مور و الکس لاتر
توسط دبی الیاس، 10/06/2017
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB