نویسنده: دبی لین الیاس
مدتهاست که تایلر پری و آثارش را تحسین میکردم (به استثنای چند مورد)، کنجکاو بودم ببینم او با کارهای خوب چه چیزی برای ما به ارمغان میآورد، فیلمی که در آن پری شخصیت همیشگیاش یعنی Madea و شادی بیش از حد او را در صفحه نمایش میدهد. ، و مردی را به ما تقدیم می کند که همانطور که آموخته ام، نزدیک ترین چیزی است که تا به حال دیده ایم به خود پری. کنجکاوی من به خوبی پاداش داده می شود زیرا GOOD DEEDS با احساسات اوج می گیرد و بدون شک بهترین کاری است که تایلر پری تا به امروز انجام داده است. و با کار، این شامل تلویزیون و تئاتر نیز می شود. GOOD DEEDS نه تنها مملو از روحیه زیبایی است که از ارزش های اصلی تایلر پری حمایت می کند - عشق، خانواده، اخلاق درست و غلط، احترام و کردار خوب.
همانطور که وسلی دیدز، نجیب زاده و مدیر عامل شرکت نرم افزار کامپیوتری که توسط پدرش راه اندازی شده بود، مردی است که همیشه آنچه را که از او انتظار می رود انجام می دهد، از مادرش، برادر گوسفند سیاهش، کارمندانش و کارهای مشابه مراقبت می کند. نامزد کامل ناتالی، و دیگران نیازمند. با این حال، تنها کسی که مورد غفلت قرار می گیرد، خود وسلی دیدز است. وسلی هرگز خود را در اولویت قرار نمی دهد. او واقعاً «پسر خوب» است. از طرفی برادرش والتر را داریم. در حالی که وسلی علیرغم تربیت ممتاز و تحصیلکرده آنها خوب، مهربان، متفکر و سخاوتمند است، والتر نسبت به همه و هر چیزی که در اطرافش است، از جمله مادرشان، گستاخ، خشن، بی ادب و بی احترامی می کند. والتر فاجعه وجود وسلی است، و احتمالاً با توجه به عصبانیت و حسادت والتر از شرکتی که به وسلی داده شده بود، عمدی انجام شده است.
سپس لیندسی ویکفیلد وجود دارد. همسر لیندزی که مادر مجرد و دانشجوی سابق پرستاری بود در عراق کشته شد. لیندزی که برای حمایت و بزرگ کردن دختر خردسال خود آریل تنها مانده بود، مجبور شد مدرسه پرستاری را رها کند و به عنوان سرایدار در شرکت Deeds مشغول به کار شود. اما کودکان گران هستند و کار نظافت یک ساختمان اداری آنقدر پول نمی دهد که لیندزی را در تنگنای مالی قرار می دهد. لیندزی و آریل که به معنای واقعی کلمه از آپارتمانش بیرون انداخته شدهاند، وسایلی را که در خیابان پیدا میکنند جمعآوری میکنند و کارهای غیرقابل تصوری را انجام میدهند - آنها وارد ماشین خود میشوند. لیندسی مغرور، نه میخواهد خیریه بگیرد، بلکه نمیخواهد دخترش را نیز از دست بدهد، درباره وضعیت آنها سکوت میکند، تا زمانی که وسلی دیدز که خودش یک شب تا دیروقت در دفتر کار میکند، آریل کوچک را در کمد سرایداری میبیند.
در حالی که وسلی دیدز تایلر پری اوج میگیرد، بدون اینکه شخصیت Madea پشت سرش پنهان شود، از جعبه خارج میشود. برایان وایت که همبازیاش برایان وایت او را بهعنوان «لختترین تایلر که دیدهایم» توصیف میکند، حتی پری اعتراف میکند: «این نزدیکترین چیزی است که کسی تا به حال به من دیده است. من شخصاً می توانم آن را تأیید کنم. من زندگی ام را جدا از تجارت نگه می دارم.» و در مورد ترس از اینکه شخصیت خود را به «تایلر» برای وسلی دیدز کاهش دهد، پری آن را به عنوان «سختترین» کاری که انجام داده است توصیف کرد. 'دارم شوخی میکنی؟ برای گم کردن لباس؟ برای دراز کردن آن وجود دارد؟ این سخت است.» به عنوان وسلی، پری همان مردی است که همه آرزو دارند و در دل خود امیدوارند باشند و جای تعجب نیست، علیرغم رواقی بودن شخصیت، پری همچنان عنصر زیبایی 'پوشیدن قلب روی آستین' را القا می کند. می درخشد. به ویژه چندین صحنه دوش گرفتن که در آن وسلی تنها نشسته و افکارش و آب روی او جاری شده است، موثر است. دیدنش سخت است، اما تصور میکردم که اشک روی صورتش جاری میشود، در حالی که از دست دادن عاطفی ناشی از دنبال کردن رویاهایش رنج میبرد، در حالی که به طور خصوصی وزن «پسر کامل» بودن و همیشه در کنترل بودن را بیان میکرد. چند عکس واقعا زیبا و تکان دهنده. پری در اینجا ثابت می کند که او چیزی بیش از یک پونی یک ترفند است.
تاندی نیوتن بازیگری که ثابت کرده هیچ نقشی وجود ندارد که نتواند از پس آن بربیاید، تاندی نیوتن در نقش لیندزی از نظر احساسی درخشان است. در بیرون سخت، قوی و کاربردی، اما در درون مملو از آسیبپذیری، ترس و قلب طلایی است، گویی لیندزی برای نیوتن ساخته شده است. دامنه احساسات او طنین انداز است. او شما را به همدردی و همدردی وا می دارد، اما هرگز با هیچ ترحمی. او به شما احساس می کند. و شیمی او با پری جادوی خالص است. قلب آنها بسیار پاک است و پیوند آنها بسیار واقعی است .... کلمه جادو است، جادوی زیبا. رابطه بین شخصیت های پری و نیوتن یکی از بزرگترین نقاط قوت فیلم است. همانطور که نیوتن در مورد آن تأمل می کند، او آن را «یک رابطه واقعاً زیبا» می نامد. این بسیار درست است، حتی اگر به نحوی بسیار دور از ذهن باشد - چه کسی انتظار دارد این دو نفر همیشه با هم برخورد کنند.
به گفته نیوتن، «کار کردن با [تایلر] بسیار آسان است. ما یک رابطه بسیار طبیعی داریم. از کار کردن با او احساس راحتی می کنم. و همچنین بسیار آگاهم که او از کار کردن با من احساس راحتی می کند. این یک احساس واقعا خوب بین ما ایجاد می کند. این بسیار مهم است زیرا این نقش جدیدی برای او بود. او خیلی بیشتر به بازیگری شخصیت عادت کرده است ... و واقعاً سعی می کند در یک فیلم عاشقانه نیز به کاراکترهای هیجان انگیزتر و عمیق تر تبدیل شود و یک مرد برجسته باشد. نیاز او به حمایت از بازیگران مهم بود. بنابراین احساس افتخار میکردم که او با من تماس گرفت تا در تلاش جدیدش از او حمایت کنم.»
برایان وایت در نقش پسر بد، والتر دیدز، عالی است. ضد خود وایت، وایت، والتر را عبوس، خشمگین، حسادت می کند و این کار را نه تنها از طریق بیان بصری، بلکه از طریق ارائه دیالوگ و انحرافات لحنی انجام می دهد. و وقتی مادرش مکرراً او را مورد سرزنش قرار میدهد «چرا نمیتوانی بیشتر شبیه برادرت باشی؟» در دادن «چشم بد» عالی است؟ نکته مهم برای وایت و خلقت او از والتر این بود که او و پری «نشستند و در مورد داستان دو برادرمان و اتفاقاتی که در زندگی رخ داده و روابط آنها با پدرشان چگونه بود صحبت کردند... وس، والت و بابا رابطه پر سر و صدایی داشتند. . در بسیاری از لایهها و سطوح عمیق بود.» با توصیف پری نه تنها به عنوان 'دوست بسیار خوب من، بلکه او برادر من است'، واقع گرایی این دو باعث می شود هر ثانیه باور کنید که آنها برادر هستند. اما فراتر از آن، انتخاب فیلیسیا رشاد به عنوان مادرش بود.
یکی از محبوب ترین مادران آمریکا، خود خانم هاکستبل، فیلیسیا رشاد، کفش های Wilimena Deeds را به راحتی پر می کند. اما در اینجا به دنبال کلر هاکستیبل گرم و مبهم و مهربان نباشید. در یک قوس احساسی خیره کننده، و چیزی که ما روی صحنه از رشاد می بینیم اما نه در فیلم، دیدن او در اینجا به عنوان خانم دیدز یک هدیه است. با آوردن یک رواقی، احساس غرور و حتی قدری سنگدلی که از نظر شیوه و جوهره و حضور پری همسان است، هرگز برای لحظه ای باور نکنید که او هم برای وسلی و هم برای والتر مادر است. به گفته برایان وایت، «پس از حدود نیم ساعت پس از گذشت، «اوه خدای من! فیلیسیا رشاد است. این خانم هاکستبل است!»، وایت خاطرنشان کرد که «مادر من و فیلیسیا رشاد در واقع از نظر زیبایی شناختی از یکدیگر حمایت می کنند. این یک سفر واقعی برای من بود که نه تنها فیلیسیا [به عنوان مادرم] باشد، بلکه کسی را هم داشته باشم که خیلی شبیه مادرم در مقابلم باشد.» چیزی که وایت را بیش از همه در مورد رشاد متحیر کرد این بود که «نگاه کردن او در حال تغییر و فرود در...وبی بود که چرخید. شما مردم نمی دانید که او چقدر با استعداد است. عمق و وسعتی که او می تواند از هر دو طرف برود.»
جوردن تامپسون شایان ستایش فیلم و قلب همه را می دزدد. تامپسون با یک لبخند 100 مگاواتی، به عنوان آریل، میتوانست در سردترین روز با هر ایگلو در آلاسکا ملاقات کند. تامپسون در حالی که بیشتر وقت خود را با نیوتن و پری به اشتراک میگذارد، بیشترین تحسین را برای هر یک دارد، و نیوتن را بهعنوان «عالیترین»، «مزهترین دختری که میشناسم» و «سرگرم» توصیف میکند و در عین حال بهترین نظرات را برای پری رزرو میکند. 'او خیلی خوب است! او خیلی بلند است هر بار که با او صحبت میکنم، باید همینطور [تا نوک پا] بروم.»
اما گابریل یونیون را فراموش نکنیم. او همچنان خیره کننده است (آیا او هرگز پیر می شود؟)، همچنین رواقی را برای ناتالی به ارمغان می آورد که به زیبایی با وسلی پری ترکیب می شود. اما تماشای 'برش شل' او روی صفحه با رفکای واقعی، ربکا رومیجین، بسیار با طراوت و البته سنگ محک برای 'Bring It On' است. جالب است، و بدیهی است که عمدا انجام شده است، پری با دقت فیلمنامه و دیالوگ را می سازد تا بر عشق و احترام بین ناتالی و وسلی تأکید کند و در عین حال عنصری از لطف را به نمایش بگذارد... بله، لطف.
نوشته و کارگردانی تایلر پری GOOD DEEDS روح زیبایی دارد. با تجلیل از ارزشهای اصلی که پری برای همه مطالب خود به ارمغان میآورد، با کارهای خوب، با تماشای باز شدن داستان، قلب شما تحسین میشود. میدونم مال من بود این یک تایلر پری است که قبلا هرگز ندیده بودیم - چه به عنوان یک بازیگر و چه به عنوان داستان نویس. خوبی و مهربانی از پرده بیرون می آید و در داستان نفوذ می کند. این فیلم روح یا روح دارد و واقعا زیباست. GOOD DEEDS که توسط وایت به عنوان 'یک داستان واقعاً شخصی و واضح از طرف تایلر برای همه ما گفته شده' توصیف شده است، خود یک کار خوب است.
در حالی که پیام دیرینه پری و مفهوم اصلی عشق و خانواده (که به طور مؤثر از طریق نوع متفاوتی از خانواده ناکارآمد نشان داده شده است) اساس کارهای خوب است، او آن را تا حدی بالا میبرد و سطحی از لطف و متانت را به داستان و شخصیتها میآورد. ما در فیلم های قبلی او ندیده ایم. او به ما لطف واقعی را تحت فشار می دهد، لطف در تجارت، لطف در روابط……..و باز هم باید از عبارت «روح زیبا» استفاده کنم. یک کلمه که در ذهن من نیز تکرار می شود «احترام» است. او کیلومترها میرود و زیبایی احترام و نیاز به احترام را به ما نشان میدهد. به عنوان مثال، اگرچه والتر یک گوسفند سیاه است، اما در همه حال هنوز توسط برادر و مادرش مورد احترام قرار می گیرد (البته تا زمانی که به الاغ مستی تبدیل شود و باسنش در آسانسور قوز کند). و پری با خلق والتر با دهان و نگرش کلیشهای، تفاوت بین احترام و عدم احترام و آنچه را که اتفاق میافتد به ما نشان میدهد. انگار یک تکه کاغذ برمی دارد، آن را از وسط تا می کند و روی یک نیمه می نویسد – این همان چیزی است که وقتی شما به شما احترام می گذارید – و در نیمه دیگر، می نویسد – وقتی بی احترامی می کنید این اتفاق می افتد. این یک پیام بصری قدرتمند است که پری به سیاه و سفید خلاصه می شود.
برای پری بسیار جالب و خارج از چارچوب است که او خود را به سمت یک مرد پیشرو رمانتیک سوق می دهد - از جمله یک صحنه جنسی بسیار خوش ذوق بین وسلی و ناتالی. در حالی که تأثیرگذار است، می ترسم نمادهای استعاری برای اکثر مخاطبان از بین برود. و در حالی که وسلی را 'غیرقابل پیش بینی' نشان می دهد، ناراحت کننده است. در مقابل پنجرههایی که دیوارهای برج شیشهای را تشکیل میدهند که وسلی و ناتالی در آن زندگی میکنند، در حالی که به صورت استعاری نشان میدهد که وسلی چشمانش را به جهان باز کرده و همچنین به دنیا اجازه میدهد او را ببیند، و با طوفان شدید و باران سیل آسا در حال حرکت است. در بیرون (مثل آب زیر دوش) - ذهن من مدام به سمت شکستن پنجره می دوید و هر دو 100 طبقه را به زمین می افتند.
پری در اقدامی نادر صحنه فیلم را از آتلانتا و جنوب به سانفرانسیسکو منتقل می کند. عکسهای خط افق شهر ابزار انتقالی عالی برای نشان دادن گذر زمان هستند، اما من احساس میکردم که عکسهای خط افق بیش از حد وجود دارد. تغییر لباس روزانه وسلی همان کار را انجام داد و در عین حال صمیمیت بین تماشاگر و شخصیت ها را حفظ کرد. نماهای خط افق اغلب من را از لحظه دور میکردند – اما برای نگاهی اجمالی به آلکاتراز، تصویری استعاری دیگر برای زندانی احساسی وسلی.
موسیقی متن همراه برای فیلم ساده و شیوا است در حالی که انتخاب آهنگ های موسیقی متن جداگانه مجموعه ای از نظر احساسی التقاطی و در عین حال گذرا است.
تایلر پری کار خوب خود را در آوردن کارهای خوب برای ما انجام داده است. او دیگر نیازی به پنهان شدن پشت مادیا ندارد.
وسلی دیدز – تایلر پری
والتر دیدز – برایان وایت
لیندزی ویکفیلد – تاندی نیوتن
ویلمینا دیدز – فیلیسیا رشاد
ناتالی - گابریل یونیون
آریل ویکفیلد – جوردن تامپسون
نویسنده و کارگردان: تایلر پری.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB