انحصاری 1:1 با دنیس ویلنوو نویسنده/کارگردان INCENDIES

نویسنده: دبی لین الیاس

دنیس ویلنوو کارگردان کانادایی برگرفته از بازی بسیار موفق و تاثیرگذار واجدی موعود، برنده جایزه اسکار INCENDIES را برای ما به ارمغان می‌آورد - یک نیروگاه احساسی مرموز با زیبایی و برتری سینمایی جسورانه که تنش، عشق، نفرت، درک، شفقت را به پیش می‌برد. و شجاعت یک زن و خانواده اش، به ارتفاعات جدید، تضمینی برای حرکت حتی سخت ترین قلب ها. به نویسندگی و کارگردانی ویلنوو، به لطف روایت ساختاری محکم، بازی های مثال زدنی، به ویژه لوبنا آزاوال در نقش نوال، و ارزش های سینمایی صیقلی، INCENDIES یک تجربه سینمایی شگفت انگیز و شیوا است که مدت ها پس از فرود آمدن پرده در ذهن شما طنین انداز می شود.

گویی مرگ مادر محبوبشان، نوال، کافی نیست، با قرائت وصیت نامه او، به فرزندان دوقلوی نوال، جین و سایمون، ضربه ای دیگر وارد می شود - تحویل دو پاکت توسط لبل، وکیل اسناد رسمی/وثیقه وکالت. علایق نوال تکان دهنده تر از خیره کننده بودن، مخاطبان پاکت نامه ها هستند – یکی، به برادری که هرگز از وجودش خبر نداشتند و دیگری، به پدری که مدت ها تصور می شد مرده است.

آرزوی نوال این است که جین و سایمون پدر و برادرشان را بیابند و تاریخچه خانوادگی و حلقه‌ای از زندگی گمشده را تکمیل کنند. ژان نه تنها می خواهد آرزوهای در حال مرگ مادرش را برآورده کند، بلکه کنجکاو و کنجکاو است و پر از سوالات بی پاسخ در مورد زندگی او و مادرش است. از سوی دیگر، سایمون نسبت به دستور و درخواست مادرش بی احساس و بی توجه است و کمتر به پدر یا برادرش اهمیت می دهد. با این حال، او به جین اهمیت می‌دهد، و اگرچه سعی می‌کند در برابر پیوستن به جستجو مقاومت کند، نمی‌تواند در برابر درخواست‌های او برای کمک مقاومت کند.

آتش افروزی 3

جین و سایمون با کمک لبل برای ماجراجویی یک عمر به خاورمیانه می روند. آنچه سفر به ارمغان می آورد، درک جدیدی از زنی است که آن ها تنها به عنوان «مادر» می شناختند، در حالی که تاریخ با هر قدم جدید گشوده می شود، نتیجه آن باعث می شود که شما در کمال ناباوری نفس نفس بزنید در حالی که قلبتان در کنار قلب های ژان و سایمون متوقف می شود.

من اخیراً این افتخار را داشتم که با دنیس ویلنوو برای یک مصاحبه اختصاصی در INCENDIES صحبت کنم. متواضع، پرشور و متعهد به هنر فیلم، صحبت با ویلنوو مانند تماشای یکی از فیلم های اوست. صداقت و حقیقتی وجود دارد که از ته دل صحبت می‌کند و آدمی را به هاله‌اش می‌کشاند که در فیلم ویلنوو کشیده می‌شود.

باید به شما به خاطر یک فیلم درخشان و درخشان تبریک بگویم. خیلی متحرک است، خیلی حیرت انگیز است. تا پایان فیلم، شما فقط باید آنجا بنشینید و چند دقیقه خودتان را جمع کنید. من قبل از نمایش فیلم یا نمایشنامه چیزی نمی دانستم.

بسیار از شما متشکرم. شما بسیار سخاوتمند هستید.

وقتی این را به عنوان یک نمایشنامه دیدید، چه چیزی با شما صحبت کرد و باعث شد متوجه شوید که INCENDIES را باید به فیلم تبدیل کنید؟

من فکر می کنم که شما در مورد واکنش خود پس از فیلم صحبت می کنید. من هم واکنش مشابهی با بازی داشتم. من کاملاً از نحوه اجرای نمایشنامه و قدرت و زیبایی داستان شگفت زده شدم. نمایشنامه چهار ساعت است و در تصور من پنج دقیقه بود. خیلی داستان قدرتمندی بود من شگفت زده شدم که چگونه وجدی [مواد] توانست از این تراژدی واقعا شاعرانه یونانی در مورد خشم درون یک خانواده صحبت کند. برای اینکه دیدگاه این داستان را در نظر بگیرم، فکر کردم که بسیار عالی است. به عنوان یک فیلمساز خیلی غیرمعمول است که می شنوم که این یک داستان عالی است. من در آن زمان به دنبال اقتباس نبودم. اینطور نیست که فکر نمی کردم روزی اقتباسی بسازم، فقط عمیقاً عاشق INCENDIES شدم. هیچ وقت راجع بهش فکر نکردم. من فقط از ته دل نوشتم. وقتی در پیاده‌رو بودم و از تئاتر بیرون می‌رفتم، همسرم به من نگاه کرد و گفت: «اوه نه. تو داری فیلم می سازی.» و من گفتم: 'بله.' من کاملا متحیر شدم.

انطباق نمایشنامه با فیلمنامه چقدر چالش برانگیز بود؟

فورا، وجدی، نویسنده به من آزادی کامل داد. او به من این آزادی را داد که هر کاری می خواهم انجام دهم. 'شما فقط می توانید عنوان را بگیرید. اگر بخواهید می توانید فقط یک صحنه بگیرید. یک شخصیت داستان را انتخاب کنید و آن را از آن خود کنید. من به شما حق می دهم تا زمانی که فیلم به شما برسد. می دانستم که مهم نیست [تو] چه کاری انجام می دهی، فیلم متعلق به توست، حتی اگر فیلم یک شکست کامل باشد.» این یک هدیه زیبا و هنری بود، بنابراین داشتن چنین آزادی برای اقتباس بسیار مهم بود، زیرا حقیقت این است که من چیزهای زیادی را تغییر دادم. من شخصیت های اصلی و همان داستان را البته حفظ کردم، اما مجبور شدم تمام تصاویر تئاتری زیبا و قدرتمندی را که روی صحنه بود حذف کنم، زیرا همانطور که گفتم بسیار قدرتمند و زیبا بودند اما بسیار نمایشی بودند. مشکل اصلی من این بود که مثل نمایشنامه داستان را در یک سرزمین داستانی قرار دهم تا غیرسیاسی بمانم. و در عین حال، برای من یک چالش بزرگ بود که در مورد فرهنگ عربی صحبت کنم. فکر می کنم برای من بسیار مهم بود که مقدار زیادی تصویر جلوی دوربین داشته باشم. این چالش اصلی من بود زیرا، البته، فرهنگ من نیست. فیلمبرداری از چیزی که نمی دانید برای یک کارگردان ایده بسیار بدی است. بنابراین ما تحقیقات زیادی انجام دادیم و چندین سفر به اسرائیل اردن انجام دادیم تا این فرهنگ را درک کنیم. دیدگاه هایم را کنار گذاشتم و خیلی خواستم تا بتوانم پرتره ای از این فرهنگ را جلوی دوربین ببرم.

با توجه به اینکه فیلم «میرال» جولیان اشنابل نیز اخیرا اکران شده است، زمان اکران را بسیار جالب می دانم. اکنون 'میرال' مشخصاً متعلق به کشورهای خاصی است و خشم اعتراضات را برانگیخته است. آیا تاکنون با استفاده از یک کشور خیالی در INCENDIES با اعتراضی نسبت به فیلم خود مواجه شده اید؟

این در مورد اعتراضات نبود، بلکه بیشتر درباره این واقعیت بود که فیلم درباره صلح بود. وقتی با این قسمت از جهان با آن سرزمین ها سر و کار دارید، اگر می خواهید فیلمی درباره صلح بسازید و می خواهید غیرسیاسی باشید، می خواهید بی طرف باشید، برای اینکه بتوانید بدون ایجاد خشم در مورد عصبانیت صحبت کنید، کاملاً درست است. یک وظیفه. این داستان [INCENDIES] آنقدر پیچیده است که در حال حاضر داستان بدون صحبت در مورد سیاست به اندازه کافی پیچیده است. دشواری‌های جنگ داخلی بخش بسیار پیچیده‌ای از تاریخ است و نمی‌توان نظری درباره آن داشت. برای من بسیار مهم بود که تماشاگران از ساختن یک فیلم داستانی آگاه شوند. همانطور که گفتم، برای غیرسیاسی کردن آن، مجبور شدم آن را در یک سرزمین داستانی بسازم.

گفتی که باید بخشی از تئاتری بودن صحنه را از بین ببری.

زیبا بود، خیلی زیبا روی صحنه، اما جلوی دوربین غیرممکن بود.

آتش زا 1

شما با داستان و با جلوه های بصری و احساسی که با عناصر سینمایی خود ایجاد می کنید زیبایی فوق العاده ای در جلوی دوربین دارید. بسیاری از آن با لنز است. شما از نماهای بسیار صمیمی استفاده می کنید - کلوزآپ و عکس های میانی از دو نفر - و با ایجاد نماهایی از صحنه که پارامترهای موقعیت را ارائه می دهند، به زیبایی آن را متعادل می کنید.

دقیقا. حق با شماست. راهی که من توانستم وارد این داستان شوم، زیرا این دنیای من نیست - صحبت از چیزی است که من می دانم، یعنی خانواده و صمیمیت. این درب من برای داستان بود. بسیار مهم بود که همیشه از دیدگاه قربانی از نقطه نظر صمیمی باقی بمانیم و به شخصیت بسیار نزدیک باشیم تا همیشه در دیدگاه او باشیم. هدف من این بود که بتوانم مناظر را به نمایش بگذارم و به شخصیت نزدیک شوم. به همین دلیل است که من از Steadi-cam زیادی استفاده کردم، که یک ابزار روایی بسیار خارق العاده برای چنین فیلمی است.

این واقعا برای شما کار می کند. با عکس‌های وسیع‌تر، عکس‌های پانوراما، صحنه را تنظیم می‌کنید و هنگام جابه‌جایی بین دوره‌های زمانی مختلف، بسیار خوب عمل می‌کند. اما پس از آن شما این صمیمیت را با نماهای نزدیک خود حفظ کردید. شما این حس را ایجاد می کنید که مخاطب دقیقاً با این شخصیت همراه است.

همچنین راهی برای فروتنی من در مورد جنگ است. من جنگ را اصلا نمی شناسم. این واقعیتی است که از من بسیار دور است. و برای اینکه صحت آن را پیدا کنم، ماندن در دیدگاه صمیمی برای من بسیار مهم بود.

این فیلمی است که می‌توانست به‌راحتی بارها و بارها نمایش داده شود. این اتفاق نمی افتد. ویرایش شما سخت است. در کنار هم قرار دادن همه عناصر بسیار منسجم است. هنگامی که به مکاشفه اوج می رسیم، مخاطب بر لبه صندلی خود نشسته است، و با این حال ما همچنان در لبه نشسته ایم و منتظریم تا ببینیم ژان و سایمون قرار است چه کار کنند. من فکر می‌کنم برای ساختن این اوج عاطفی دقیق، ساختن در ویرایش باید زمان می‌برد. چقدر طول کشید تا ویرایش کنید؟

[انسجام و عناصر] در فیلمنامه ساخته شد و فیلمنامه بر اساس نمایشنامه بود. تمام عناصر کلیدی سازه در نمایشنامه حضور داشتند. می دانستم که این نمایشنامه موفقیت بزرگی داشت. من خودم تجربه کردم من در تئاتر بودم و دیدم که چقدر زیباست با همه عناصر کلیدی تا بتوانم داستان کار کند. نمایشنامه همیشه کتاب مقدس من بود. فقط سعی کردم تعادلی را که در نمایشنامه وجود داشت در فیلمنامه حفظ کنم. من با پول زیادی تیراندازی می کنم. من باید قبل از فیلمبرداری فیلم را «ادیت» می کردم. هر چیزی که روی صفحه می بینید تقریباً همان چیزی است که من عکاسی کردم. من این تجمل را نداشتم که صحنه‌ها را فقط برای اینکه پشتیبان داشته باشم فیلمبرداری کنم. فقط یک تیراندازی بسیار دقیق بود. بنابراین، آنچه من در مورد آن صحبت می کنم این است که ویرایش آنقدرها هم سخت نبود. موضوع نوشتن بود. سازه تقریباً آنجا بود. فیلم بسیار نزدیک به فیلمنامه است. برخی از فیلم‌های بلند قبلی‌ام تقریباً همگی به صورت بداهه در صحنه فیلمبرداری بودند و همه در اتاق تدوین انجام می‌شد. اما، INCENDIES یک فیلم بسیار نوشته شده است.

آیا ترجیح می‌دهید با یک فیلم نوشتاری بسیار ساختارمند مانند این کار کنید یا چیزی که بداهه‌تر و روان‌تر باشد؟

من هر دو را دوست دارم. اما فکر می‌کنم ترجیح می‌دهم با یک فیلمنامه دقیق کار کنم و برای بداهه‌پردازی در اطراف آن وقت داشته باشم. این بهترین راه کار است. روزی آن تجمل را خواهم داشت. برای داشتن یک فیلمنامه قوی و زمان برای بداهه پردازی.

و پول برای تامین مالی آن به روشی که می خواهید!

اوه، بله، بله! [خنده]

به نظر شما چالش برانگیزترین جنبه فیلمبرداری INCENDIES چیست؟

همانطور که گفتم، فکر می کنم دو چیز وجود دارد. اول از همه، این بود که باید فرهنگ عربی را یاد بگیریم. ثانیاً، یافتن تعادل مناسب برای محتوای دراماتیک فیلم بود. هر سکانسی از این فیلم می تواند به تنهایی یک فیلم بلند باشد. گرانش آنقدر زیاد است که می ترسیدم این وسط شکست بخورم. من باید 10000 بار به بازیگرانم 'متشکرم' بگویم زیرا آنها بسیار محکم بودند. من به کار آنها بسیار افتخار می کنم. کار زیادی در مورد تعادل گرانش داستان بود.

اجرای آنها بسیار ظریف و بافت بود. به سادگی زیبا. تماشای بازیگران روی پرده و تماشای این داستان بسیار جذاب، بسیار جذاب بود. بازیگران شما بی عیب و نقص است.

یعنی من خیلی مدیون آنها هستم. این چیزی است که در مورد این فیلم بیشتر به آن افتخار می کنم. مخصوصا دو زن فیلم روی شانه آنهاست. من هرگز از آنها تشکر نمی کنم.

شما شخصا چه چیزی از این تجربه برداشتید؟

خیلی چیزها. تفاوت‌های فرهنگی زیادی در سراسر جهان وجود دارد، اما چیزی در خانواده‌ها که بسیار جهانی است. چیزهای بیشتری وجود دارد که از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر نزدیک است تا متفاوت. شباهت ها بیشتر از تفاوت هاست. چیزی که من در مورد این داستان دوست دارم این است که هیچ بدبینی وجود ندارد. این به من امید داد که چگونه با خشم درون خانواده کنار بیایم و چگونه خشونت را در جامعه مدیریت کنم. فکر می کنم برای من این یک امتیاز خالص بود که روی این داستان کار کنم. برای من امید و شادی زیادی به ارمغان آورد.

دیدن INCENDIES یک امتیاز مطلق است زیرا بسیار شیوا انجام شده است. اگر یک دلیل وجود داشت که یک مخاطب باید برود INCENDIES را ببیند، چه می‌گویید؟

پسر، این یک سوال بزرگ است. [با خنده] خجالت می کشم جوابش را بدهم. به نظر من یکی از زیبایی های سینما ایجاد پل بین فرهنگ هاست. حتی اگر فیلم من یک پل کوچک باشد، یک پل کوچک است. داشتن دیدگاه دیگری در مورد این بخش از جهان خوب است. برای داشتن دیدگاه متفاوت در مورد این بخش از جهان، دیدن فیلم خوبی است. و چیزهای سخت زیادی در مورد خانواده می گوید.

نمیتونستم بیشتر موافق باشم.دنیس، خیلی ممنون

آه، ممنون شما بسیار سخاوتمند هستید. برای من واقعاً خوشحالم که با شما صحبت کردم زیرا مدت زیادی است که کسی با من در مورد تدوین یا حرکت دوربین صحبت نکرده است. صحبت کردن با شما خیلی جالب بود. خوشحالم که در این مورد با شما صحبت کردم.

#

در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد

ادامه مطلب

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما