نویسنده: دبی لین الیاس
چه فیلم جذابی! تاریخی (در واقع، ریشه در تاریخ خانواده نویسنده/کارگردان کریستینا یائو)، جالب و زیبا، امپراتوری نقره از هر نظر می درخشد.
در چین در پایان 19هفتمقرن، سازمان بازرگان شانشی توسط لرد کانگ رهبری می شود. سازمان بازرگانان در واقع شکل بانکداری در آن روز بود که نقره «استاندارد طلا» و روش پرداخت بود و بازرگانان سعی در احتکار آن داشتند. ما لرد کانگ را در یک زمان حساس ملاقات می کنیم زیرا او باید جانشین خود را از میان چهار پسرش انتخاب کند. استاد اول، از شیوه زندگی بودایی پیروی می کند و از مدیریت سازمان خارج می شود. استاد دوم انتخابی منطقی به نظر می رسد، اگرچه او کمی مشکل مدیریت خشم دارد. استاد ثالث یک آدم مسخره بازی است و هرگز انتظارات پدرش را برآورده نخواهد کرد. استاد چهارم، کوچکترین پسر، تنها می خواهد به دنبال قلب خود برود و با عشق زندگی خود ازدواج کند، چیزی که پدرش به خاطر آن برکتش را می دهد.
متأسفانه، شرایط و اتفاقاتی رخ می دهد که لرد کانگ تنها یک جانشین - استاد سوم - باقی می گذارد. او شغل را نمیخواهد و پدر نمیخواهد او این شغل را داشته باشد، اما طبق قوانین جانشینی، استاد سوم باید این شغل را به عهده بگیرد. اما وقتی کسی در موقعیت هایی قرار می گیرد که برای آن آمادگی ندارند، اغلب چیزهای عجیبی اتفاق می افتد. آنها دست و پنجه نرم می کنند، یاد می گیرند و پیشرفت می کنند. و در حالی که استاد سوم دقیقاً این کار را انجام می دهد، این راه آسانی نیست زیرا اخلاق تجاری او با پدرش و سایر بازرگانان متفاوت است و دلش برای عشق زندگی اش که اتفاقاً اکنون نامادری او شده است، می سوزد.
با تبدیل شدن بریتانیایی ها و آمریکایی ها به بخش برجسته تر از فرهنگ و تجارت، جنگ، آشفتگی های سیاسی و تحولات تلفات خود را بر استاد سوم و بازرگانان شانشی وارد می کند زیرا پول کاغذی شروع به جایگزینی نقره می کند و کل روش زندگی آنها را تغییر می دهد. آیا استاد ثالث می تواند مطابق با زمانه پیش برود یا تسلیم دستورات پدرش و دیگران خواهد شد و در این فرآیند چه بر سر قلبش می آید؟
امپراتوری نقره یک درس تاریخی بزرگ است، نه تنها در مورد چین امپریالیستی، بلکه در مورد تجارت، که با جانشینی خانوادگی و خیانت به عنوان ابزار قانع کننده داستان سرایی آمیخته شده است که شخصیت ها و پیچ و تاب های جالبی را به وجود می آورد. پویایی و شخصیت چهار برادر - اول، دوم، سوم و چهارم بسیار ارزشمند و با جزئیات به تصویر کشیده شده است. به همین ترتیب، تاریخچه پیاوهائو بازرگانان شانشی و کل ساختار مالی تحت حکومت لرد کانگ. جای تعجب نیست که پسر گوفبال بهترین در میان این دسته در داستان است. چنین داستان حماسی و تعهدی حماسی برای هر کارگردانی، چه رسد به کارگردانی برای اولین بار مانند کریستینا یائو.
لباس از نظر اصالت و تثبیت زمان، نظام طبقاتی برجسته است. یائو آنقدر به اصالت علاقه مند بود که پارچه های عتیقه، جواهرات، دکمه ها، هاپس و غیره را به دست آورد که همگی در ساخت لباس اجرا می شدند. اصالت بی عیب و نقص است. و سپس به مکان ها نگاه می کنید. به یائو اجازه داده شد تا به ساختمان 500 ساله مینگ شلیک کند، یکی از تنها دو ساختمان بازمانده در چین که از ورقه های طلا در رنگ سطح استفاده شده است، چیزی که یائو وقتی می خواست ساختمان را با قدرت شستشو دهد تا گرد و غبار را پاک کند. و کثیفی قرن ها خوشبختانه، او قبل از تخریب تاریخ متوقف شد. عدسیسازی نیز در پل مشهور سلسله یوان انجام شد که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. تقویت اصالت تاریخ، عالی بودن فیلمبرداری است که واقعاً این مصنوعات و مکان های تاریخی را به نمایش می گذارد و همزمان به ما صمیمیت با هر یک از شخصیت ها می دهد.
مضمون اصلی فیلم از نظر یافتن خود، انتخاب کردن، بحران وجدان همگی نه تنها با دیالوگ بلکه از طریق بصری بسیار قدرتمند بیان می شوند. اجراها مثال زدنی هستند و از طریق زبان بدن به تنهایی، با تمجید از لباس، در مورد هر شخصیت و داستان صحبت می کند.
یک نقش انگلیسی زبان در این فیلم به جنیفر تیلی در نقش همسر مبلغ، خانم لندک می رسد. چنین عملکرد و شخصیت دست کم گرفته شده ای. نقشی محوری که داستان را از نظر دیدگاه زنانه به جلو سوق می دهد، با این حال، دوست داشتم نقش تیلی را گسترش دهد. با بازیگران آسیایی ناآشنا، این برای من یک تجربه چشم نواز بود. آرون کواک به عنوان استاد سوم شگفت انگیز است. من دوست دارم او را در فیلم های آمریکایی ببینم. او از حرکات کمدی تقریباً اسکروبال به قدرت، جدیت، شفقت، فرمان می رود. یک قوس شخصیتی زیبا که تماشای آشکار شدن آن عالی است. به طور مشابه، شیمی بین کووک و لرد کانگ تیلین ژانگ که به اندازه پدر و پسر/ استاد شاگرد بسیار گویا و باورپذیر است. و ژانگ - پرتره ای از قدرت ضمنی. هائو لی در نقش مادام کانگ دلربا بود. ظریف، قوی، لطیف، سرکش. او طیف کاملی از احساسات را روی میز آورد و هنرمندانه با هر یک مخاطب را دستکاری می کند. باید بگویم، من عاشق خیانت و «شیطانی» بودم که هی زی برای استاد دوم آورد. ایجاد تعادل در عدم قطعیت و قدرت ضمنی شی دا شنگ به عنوان استاد اول است.
و در مورد موسیقی سو کونگ، سیکو ناگائوکا و لین های صحبت کنید. نه تنها زیبا، بلکه گویای زمان، مردم و داستان است.
EMPIRE OF SILVER - فیلمی واقعاً مثال زدنی و زیبا.
آرون کواک - استاد سوم
تیلین ژانگ – لرد کانگ
هائو لی – مادام کانگ
جنیفر تیلی – خانم لندک
هی زی – استاد دوم
سی دا شنگ – استاد اول
نویسنده و کارگردان کریستینا یائو.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB