رویا گیر

نویسنده: دبی لین الیاس

داستان ساده است. چهار دوست که پس از انجام یک عمل قهرمانانه از موهبت روشن بینی برخوردار شده اند، هر سال در جنگل های دور افتاده مین برای یک «سفر شکار» سالانه ملاقات می کنند. (هی، واقعاً شکار در حال انجام است - ناگفته نماند، نوشیدن، مهمانی و نان تست برای دوستشان دادیتز - که هرگز تا پایان فیلم ظاهر نمی شود.) هنری، روانپزشکی که از افسردگی رنج می برد، با خواندن ذهن ها ضرباتش را می گیرد. از بیمارانش در حالی که بیور (ببخشید بچه ها، نه جری ماترز) همه چیزهایی را که می داند با جوک های یکی پس از دیگری عذاب می دهد. پیت الکلیک فروشنده ماشین و پسر پوستر برای کلوپ مستر تنها قلب است در حالی که جونزی یک استاد انگلیسی است. هر کدام یک نوع روشن بینی دارند، خواه برای خواندن ذهن ها، یافتن اشیاء گمشده، دیدن آینده یا پیش بینی عذاب قریب الوقوع باشد. با این حال، امسال اوضاع کمی متفاوت از گذشته است، زمانی که غریبه‌ای وارد اردوگاه آنها می‌شود، در مورد نورهای آسمان غر می‌زند و زمزمه می‌کند و قهرمانان جوان ما را در مقابل یک نیروی بیگانه و یک سرهنگ نظامی روان پریش قرار می‌دهد. مجبور شدند از قهرمانی خود برای جلوگیری از قتل، ضرب و شتم و کنترل ذهن استفاده کنند. بر اساس رمانی به همین نام استیون کینگ، «رویاگیر» تمام پتانسیل های قابل تصور در کتاب پادشاه را دارد. به نظر جالب میاد. به نظر جذاب می رسد. هیجان انگیز به نظر می رسد. شوم به نظر می رسد. ترسناک به نظر می رسد. افرادی مانند کارگردان لری کاسدان و نویسنده همکار ویلیام گلدمن را اضافه کنید و برنده مطمئنی خواهید داشت. نه. من از گفتن آن متنفرم، اما دوباره فکر کنید.

'Dreamcatcher' در آغاز خود با جزئیات و اطلاعات بسیار زیادی در 40 دقیقه اول پرچ می‌شود که متوجه می‌شوید در حال غرق شدن هستید. پلک بزنید و ممکن است چیزی را از دست بدهید. اما هی، اگر الان این همه اتفاق می افتد، بقیه فیلم چه چیزی را می تواند نگه دارد! متأسفانه، چیز زیادی نیست، زیرا از این نقطه به بعد به سراشیبی می رود. در لحظات کمی، رازها از بین می روند، مرگ ها رخ می دهند، فرازمینی ها شکل می گیرند، هلی کوپترهای نظامی از بالای سر عبور می کنند و به یک قرنطینه گسترده توصیه می کنند، بیگانگان مبادله بدن ظاهر می شوند……..تنها چیزهایی که گم شده اند مولدر و اسکالی هستند! حیف که بیش از 60 دقیقه فیلم باقی مانده است.

تنها 'قدرت ستاره' واقعی اینجا از مورگان فریمن به عنوان شکارچی بیگانه سرهنگ آبراهام کورتز تابش می کند. فریمن، مثل همیشه، عمقی را به نقشی که در صفحه دیده یا احساس نمی شود می بخشد و فیلم برای آن بهتر است. به نظر می رسد هیچ کس بهتر از تام سایزمور دستیار نظامی را انجام نمی دهد و او به عنوان دستیار کورتز، کاپیتان آندرهیل، این صورتحساب را کاملاً پر می کند. جیسون لی، دامیان لوئیس، تیموتی اولیفانت و توماس جین به عنوان چهار دوست ما قانع‌کننده و باورپذیر هستند و تنها به دلیل استعدادهای ترکیبی آنهاست که نیمه دوم فیلم حتی قابل تحمل است.

نویسنده ویلیام گلدمن، که با موفقیت و ماهرانه فیلم‌های «مصائب» و «قلب‌های آتلانتیس» را هر دو اثر استیون کینگ و هم‌اکنون همراه با نویسنده/کارگردان کاسدان اقتباس کرده است، به‌طور شگفت‌انگیزی به نظر می‌رسد که در اینجا از نقش خود خارج شده است، شاید به این دلیل که آنها تا این حد منحرف شده‌اند. از رمان کینگ - حتی زمانی که فیلم به پایان می رسد، قابل توجه تر است. نوشته‌های نیمه دوم فیلم، به دلیل نداشتن توصیف بهتر، شلخته و ناقص و بدون توجه به شخصیت یا جزئیات است، گویی این بخش از فیلم صرفاً برای جلوه‌های بصری وجود دارد. اما به لطف Industrial Light & Magic چه جلوه های بصری دارند.

لورنس کاسدان، که با کلاه کارگردانی اش شناخته می شود، با آثاری مانند برنده اسکار «گردشگر تصادفی» و «سرطان بزرگ»، بدون در نظر گرفتن آثار کلاسیک اردوگاهی مانند «سیلورادو»، صرفاً کار کافی و ظاهراً بی علاقه ای را برای کشیدن فیلم انجام می دهد. با هم و سرپا نگه داشتن آن، اما قادر به غلبه بر نارسایی های کلام مکتوب خود نیست. او از قانع‌کننده، جذاب و حتی دل‌گرم‌کننده به ناهموار، غیر خنده‌دار، ترسناک و گیج‌کننده تبدیل می‌شود، اما با این وجود هنوز موفق می‌شود در یک صحنه ترسناک و نه بیشتر از آن در صحنه‌ای که شامل یک توالت و دسته‌ای خلال دندان است، جلوه کند. قطعاً یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های من، جان سیل، فیلمبردار، مردی که مسئول آثاری چون «هری پاتر و سنگ جادو»، «طوفان کامل» و «رئیس‌جمهور آمریکا» است، می‌رود. سیل استاد هنر خود است و از استعدادهای گسترده خود برای ایجاد فضای بصری مملو از لرز استفاده می کند.

افسانه ها حاکی از آن است که مدت ها پیش یک سرخپوست پیر لاکوتا بر بالای کوهی نشسته بود و دیدی داشت که در آن ایکتومی، حیله گر بزرگ و معلم خرد، در نقش عنکبوت ظاهر شد. ایکتومی با استفاده از حلقه بید، پرها، موهای اسب و مهره های پیرمرد شروع به چرخاندن تار کرد، یک رویاگیر، و تمام مدت با پیرمرد در مورد چرخه های زندگی صحبت می کرد. به گفته یکتومی، در هر دوره از زندگی، نیروها و جهت گیری های زیادی وجود دارد که بر هماهنگی طبیعت تأثیر می گذارد. با رویاگیر، یک دایره کامل با یک سوراخ در مرکز وجود دارد. اگر به ارواح خوب و عالی اعتقاد دارید، وب رویاهای خوب شما را می گیرد در حالی که بد از سوراخ مرکزی عبور می کند.

بدیهی است که حفره در 'Dreamcatcher' کمی بیش از حد کوچک بود، بنابراین بسیاری از جنبه‌های بد فیلم در کنار جنبه‌های خوب آن در وب باقی می‌مانند.

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما