یکی از موردانتظارترین فیلمهای سال بالاخره آمد - Beauty and the Beast. نسخه لایو اکشن انیمیشن محبوب کلاسیک دیزنی در سال 1991 با همین نام، اولین انیمیشنی است که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم (در مقابل بهترین فیلم انیمیشن)، زیبایی و جانور شده است، تحت عنوان رهبری کارگردان بیل کاندون و تهیه کنندگان تاد لیبرمن و دیوید هابرمن. نتیجه زیبایی خیره کننده باشکوه است! واقعاً 'دیدنی و دیدنی'!
با وفادار ماندن به «داستانی به قدمت زمان» که در سال 1740 توسط رماننویس فرانسوی گابریل-سوزان باربوت دو ویلنوو منتشر شد، و مطابق با انیمیشن سال 1991، «زیبایی و جانور» دیزنی بهروزرسانی داستانی قرن بیست و یکمی را توسط فیلمنامهنویسان استفان چبوسکی و. ایوان اسپیلیوتوپولوس، قهرمان ما بل را کمی بیشتر توانمند می کند و او را تا حدودی مخترعی می سازد که آرزوی چیزی بزرگتر از شهر کوچک استانی اش ویلنوو را دارد. ما هنوز هیولایی با نام مستعار شاهزاده را داریم که همراه با قلعهاش و تمام اشیاء موجود در آن، تحت نفرین یک افسونگر قرار دارند، و مقدر شده است که چنین باقی بماند، مگر اینکه قبل از افتادن آخرین گلبرگ یک گل رز جادویی، نفرین شکسته شود. البته، گاستون و لفو، دومی که قلمرو جدیدی را برای دیزنی به عنوان یک شخصیت همجنسگرا شکسته است، با تمام غرور گاستون و میل به درخشش و شکوه کامل، جلو و مرکز هستند.
با گسترش داستان، معرفی گل رز به عنوان دلیلی که موریس در اصل توسط هیولا به اسارت گرفته می شود، نقش می بندد، زیرا این سنت بین پدر و دختر است که در سفرهای سالانه موریس به شهر، در بازگشت برای او گل رز می آورد. موریس که در طول راه با اسب و گاری خود تصادف می کند، گم شده و گیج می شود اما به طور تصادفی به باغ زیبای گل رز سفید برخورد می کند. با چیدن یک گل رز عالی برای خوشگل، هیولا ظاهر می شود و زمینه را برای زندانی شدن موریس و ملاقات نهایی بین بل و هیولا فراهم می کند.
همچنین سکانس آغازین که یک مجموعه روایت صوتی را با تصاویر و تولیدات بسیار دقیق ارائه می دهد که بیشتر در مورد شاهزاده و غرور او به ما می گوید، در نتیجه نفرین افسونگر را همراه با آسیب جانبی آن به قلعه و همچنین به همراه دارد. روستاییانی که خاطراتشان از خاطره شاهزاده پاک شده است. تصاویر زیبا به شدت با یک نمای نزدیک از چشمان آبی شاهزاده با آرایش های زیبای هنری شروع می شود که با دوربین اعمال می شود و سپس به آرامی گسترده تر و گسترده تر می شود و در هر مرحله از فرآیند منجر به یک توپ ماسک و در نهایت نفرین می شود و در عین حال به ما می دهد. نگاه نفس گیر به شکوه و زیبایی قلعه و سالن رقص در تمام شکوه طلایی آن. و این موضوع چندین سال از فیلم انیمیشن منحرف میشود و به سن شاهزاده میرسد، در حالی که ما او را در 20 سالگی ملاقات میکنیم، جایی که غرور و حرص و طمع او را شکل داده است، برخلاف فیلم 1991 که از طریق اشعار آهنگ به او اشاره میکرد. نفرین شد و به عنوان یک پسر جوان تبدیل به جانور شد.
اما چیزی که نسبت به فیلم انیمیشن تغییر نمی کند، شماره های موسیقی تحسین شده برنده جوایز است. هر آهنگ فراموش نشدنی در BEAUTY AND THE BEAST به همراه سه آهنگ جدید گنجانده شده است و به عنوان شماره های تولید در مقیاسی به بزرگی عصر طلایی هالیوود در اوج فیلم های موزیکال طراحی شده است.
به دنبال داستان آغازین نفسگیر که به ما آرامش میدهد و با ریزه کاریها و توجه به جزئیات اتفاقاتی که در این دنیا قرار است به ما دست میدهد، بل و ویلنوو را با «Bonjour!» ملاقات میکنیم. برای طرفداران فیلم موزیکال، ممکن است خود را در حال یادآوری شماره تولید «خودت در نظر بگیر» از «الیور» در سال 1969 باشید. یک تولید گسترده با گروهی متشکل از صدها نفر از روستاییان، در حالی که در حال غرق شدن در سحر و جادوی موزیکال هستید، خود را در حال لبخند زدن با ضربان نبض خواهید دید. بچههای بیبی احتمالاً همان نشاط چشمهای گشاد را حس میکنند که وقتی یک بچه 10 ساله در حال تماشای «الیور» بودید! تمام آن سال ها پیش اما کلاههایتان را نگه دارید، زیرا هنوز به عنوان «مهمان ما باشید» هنوز چیزی را ندیدهاید! هیجان انگیز در مورد تعداد تولید در Beauty AND THE BEAST این است که آنها ترکیبی واقعی از گستردگی مجموعه نامحدودی هستند که توسط فیلم موزیکال و انرژی و شعله دراماتیک برادوی افزایش یافته است.
ما همچنین بل را از طریق موسیقی و رنگ ملاقات می کنیم - به دنبال آبی بودن چشمان آبی شاهزاده (اکنون هیولا) با لباس آبی او. جالب اینجاست که کاندون و توبیاس شلیسلر، فیلمبردار، از لنزهای عریض متوسط تا شدید برای معرفی Belle and the village استفاده میکنند، که کاملاً برخلاف کلوزآپهای افراطی معرفی شاهزاده است. استعاره ای که از دنیای بل در حال گسترش تر از دنیای هیولا صحبت می کند، حتی زمانی که یک شاهزاده، لایه دیگری را نه تنها به داستان، بلکه به شخصیت بل اضافه می کند - او چیزی بیش از خودش و آنچه در مقابلش است می بیند. . رنگ پادشاه استعاره در Beauty and the Beast است.
آمیختن داستان فیلم انیمیشن با افسانه فرانسوی و سپس افزودن عناصر و شخصیتها به فیلم طعمی قویتر و تنومندتر میدهد. روابط بین گاستون و لفو برقرار است و جاش گاد همه صحنهها را میدزدد، با حس فوقالعادهاش از زمانبندی کمدی، هم با بیان چهره و هم با ارائه. به همین ترتیب، چه کسی میدانست که لوک ایوانز در نقش گاستون با تمام کمپ و ذوقی که ممکن است بدون تبدیل شدن به یک کاریکاتور، نقش خندهدار و خندهداری دارد.
یک لمس دوست داشتنی و غیرمنتظره کوین کلاین در نقش موریس است. لطافتی که کلاین به ارمغان می آورد جذاب است و قلب را لمس می کند. به همین ترتیب، او جنبه ترس و وحشت شخصیت و داستان را باورپذیر بازی می کند. و شیمی بین کلاین و اما واتسون به شیرینی عشق و دوستی هرمیون جوان با هاگرید و دامبلدور در «هری پاتر» است. آهنگ جدید آلن منکن و تیم رایس که برای BEAUTY AND THE BEAUTY نوشته شده و توسط کلاین خوانده شده است، جذابیت بسیار زیادی دارد.
در حالی که تنها اجرای لایو اکشن هیولا که من واقعاً تا این لحظه از آن لذت بردهام این است که از ران پرلمن در مجموعه تلویزیونی 'دیو و دلبر'، دن استیونز از من یک باورمند ساخته است. استیونز به لطف مجموعه مهارتهای خود در استفاده از چشمانش بهعلاوه ظرافتهای فیزیکی، که اولی با فناوری MOVA با کابوکی گرفته شده است، احساسی را در ما ایجاد میکند. ما خشم هیولا، سردرگمی، شرم و عشق فزایندهاش را احساس میکنیم. و ما آن را باور می کنیم. زمانی که هیولا عاشق دختر خوشگل می شود و لحظاتی از ارتباط را برای او شرم آور می کند، بسیار دوست داشتنی است. استیونز چانه را پایین میآورد، سرش را میچرخاند و چشمها را پایین میآورد، جذابیت پسر مدرسهای را جادو میکند. و چه کسی می دانست که دن استیونز می تواند آواز بخواند؟ در حالی که او در حال تماشای مسابقه دختر خوشگل برای نجات پدرش بود، اشک می ریخت. او صدای زیبایی دارد.
اما واتسون به عنوان خوشگل، کمال است. توانمند، مستقل، دوست داشتنی و مهربان. واتسون تمام آن چیزی است که می شد در انتخاب بازیگران Belle به آن امیدوار بود. با این حال، با این حال، قطع ارتباط صدای آواز اوست. در حالی که دوست داشتنی است، با توجه به قدرت شخصیت، انتظار و امیدواری برای صدای قوی تر در آهنگ وجود دارد. این همان نقصی است که در عملکرد واتسون وجود دارد.
و در حالی که انتخاب بازیگران خانواده کمال است – و همچنین معرفی شخصیتهای جدیدی مانند مادام و استاد با بازی آدرا مکدونالد و استنلی توچی، همراه با افراد مورد علاقه قدیمی مانند خانم پاتس با صدای فوقالعاده اما تامپسون و چیپ – اوان است. مک گرگور در نقش لومیر که بیش از همه در طول فیلم می درخشد، به ویژه با شماره موزیکال «مهمان ما باش». از زمانی که مک گرگور و نیکول کیدمن در «مولن روژ!» چند قطعه هنگفت کلیدی را اجرا کردند، هیچ شماره موزیکال را تا این حد دوست نداشتم. که باعث می شود این را در مورد 'مهمان ما باشید' بگویم. . . . گیج کننده! چشم به هم زدن! کلیدوسکوپیک! تماشایی و دیدنی! صحبت از ادای دین به موزیکال های فیلم!! بین «لا لا لند» سال گذشته و اکنون BEAUTY AND THE BEAST، و به ویژه این شماره «میهمان ما باش»، بازبی برکلی و آرتور فرید در حال آواز خواندن در ابرها و رقصیدن روی ستارههای بالا هستند. و موریس شوالیه احتمالاً با تکان دادن سر مک گرگور به او در نقش لومیر، گوش به گوشش پوزخند می زند. وای وای وای وای وای!
مک گرگور خیره می شود. طراحی تولید بی عیب و نقص است و نه تنها به 'مولن روژ' مک گرگور ادای احترام می کند! بازی، بلکه ادای احترام او در آن فیلم به شماره «آواز خواندن در باران» جین کلی. و چه میتوان گفت که کوگزورث (با صداپیشگی شگفتانگیز ایان مککلن) در «مولن روژ» روسری خانواده سلطنتی هندی آلا جیم برودبنت، هارولد زیلدر را بر تن کرده است! با یک مینی تاج محل پشت سرش در حالی که لومیر در تمام «مولن روژ» ظاهر می شود. شکوه پایانی؟ کار دوربین بالای سر به سبک بازبی برکلی که هندسه طراحی رقص را جشن می گیرد، تماشایی است. طراحی رقص کل این تعداد مستلزم در نظر گرفتن جوایز رقص است. اما این جزئیات و پیچیدگی این عدد است - به ویژه با توجه به این واقعیت که این 'اکشن زنده' نیست بلکه از طریق CGI زنده شده است - که هم برجسته و هم شگفتانگیز است.
BEAUTY AND THE BEAST یک ازدواج واقعی بین طراحی تولید، صحنه و لباس و فیلمبرداری است. این سه گانه است که BEAUTY AND THE BEAST را به همان اندازه که هست شکوهمند می کند. سارا گرینوود، طراح تولید، بهخاطر کارش در فیلمهایی مانند «آنا کارنینا» و «خانم پتیگرو برای یک روز زندگی میکند» شناخته میشود، هر دوی این فیلمها تعادلی بین تاریکی، مجلل و شادی دارند، بنابراین هیچ شکی وجود نداشت که او بیدار بود. به وظیفه اینجا. او ناامید نشد. طراحی تولید سرسبز، غنی، بافت و خارق العاده با تخیل و جزئیات است. طراحی داخلی روکوکو برای شکوه قلعه و دنیای طلایی شاهزاده عالی است. باز هم، این به جزئیات طراحی مربوط می شود - طراحی سالن رقص، کتابخانه، دهکده، خانه موریس و بل با تمام تغییرات آن، و طراحی 'زنده' قلعه هیولا که دائما در حال تغییر است.
در کنار طراحی گرینوود، فیلمبرداری توبیاس شلیسلر و بهویژه نورپردازی که همراه با قلعه مدام تغییر میکند، قرار دارد. دگرگونی و تضاد آسمانهای آبی روشن تابستانی و زمینهای سبز دنیای خوشگل با تاریکی و سایههای درخشان هیولا – بدون در نظر گرفتن سرزمین عجایب زمستانی پوشیده از برف بیرونی – این اثر را در صدر فهرست من تا کنون برای بهترین فیلمبرداری قرار داده است. برای اسکار 2018. باز هم، این جزئیات طراحی و دکور کیتی اسپنسر است که توسط دوربین جشن گرفته می شود. قابل توجه این است که برخی از نماهای کلیدی از فیلم انیمیشن در اینجا بازسازی شده است که باید پیر و جوان را به یک اندازه خوشحال کند.
سپس لباس ژاکلین دران وجود دارد. وای! رنگ پادشاهی استعاری با نخ مداوم آبی است که دختر خوشگل و هیولا را به هم گره میزند، و همچنین لباس زرد مشخصی که با طلای هیولا/شاهزاده مزین شده است. رشته بین این دو شخصیت از ابتدا تا انتها آنها را به هم پیوند می دهد. لباسهای پارهشده هیولا نیز با آبی تیرهتر دنبال میشوند. این همکاری آشکار دیزنی با سواروسکی دوباره زیبایی خاص خود را ارائه می دهد. کت گلدوزی شده و کریستالی شاهزاده نفس گیر است. لباس مجلسی ارگانزا Belle's با بیش از 2100 کریستال از نظر سبکی تقریباً اثیری است. جزئیات لباس، نه تنها برای اصالت دوره، بلکه چیزهای کوچکی مانند روبانهای گلدوزی و پاپیون، روفلههای دکلته و کت و شلوار، دکمهها و کفشها برجسته هستند و غوطهور شدن در این جهان را کامل میکنند که تلفیقی کامل از واقعیت و خیال است. لباس عروسی Belle نباید نادیده گرفته شود. چاپ گل روی سفید عالی است. و دوباره، به لنز و نورپردازی توبیاس برمی گردیم - ما به طور اتفاقی جزئیات را در حین والس زدن او می بینیم.
به طور کلی رقص - از توپ آغازین (زیبا در هر سطح از لباس گرفته تا دوربین جرثقیل - کار با موسیقی و لباسهای مجلسی) تا 'Bonjour!' به والس Belle & Beast - و حتی رقص مبارزه در میخانه محلی با Gaston، LeFou و شرکت - به طرز شگفت انگیزی طراحی و اجرا شده است.
طراحی صدا و به خصوص میکس صدا که دیالوگ ها را مبهم نمی کند و به ما امکان می دهد ادای متن آهنگ را بشنویم بسیار قابل قدردانی است. هیچ قدرت بیش از حدی در موسیقی و صدا FX وجود ندارد (به عنوان مثال، زمستان و گرگ ها زوزه می کشند) تا از داستان و جلوه های بصری کاسته شود. منظره صوتی فوق العاده ای که تجربه صوتی فوق العاده ای را ارائه می دهد.
یکی از دلتنگی های بصری گرگ های جنگل است. پس از نمایش فیلم به صورت دو بعدی، باید فکر کنم که آیا این در سه بعدی یا IMAX قابل توجه نیست، اما چیزی در تصاویر نهایی گرگ ها وجود دارد که بر اساس تماشای من 'درست' نیست.
برای طلای اسکار در سال 2018 برای Beauty AND THE BEAST، از جمله بهترین آهنگ اصلی برای 'Evermore' نوشته منکن و رایس، که در فیلم توسط دن استیونز و در تیتراژ پایانی توسط جاش گروبان اجرا شد، آماده شوید. حتی تنظیم های موسیقایی روی آهنگ های کلاسیک برای فیلم تازه و احیا شده است.
داستانی به قدمت زمان مثل همیشه تازه و جدید است. یک شاهکار داستانی و سینمایی که برای اعصار دوست داشتنی است.
به کارگردانی بیل کاندون.
این رمان بر اساس رمان گابریل سوزان باربات دو ویلنوو نوشته شده است
بازیگران: اما واتسون، دن استیونز، لوک ایوانز، یوان مک گرگور، جاش گد، کوین کلاین، اما تامپسون، ایان مککلن، استنلی توچی، گوگو امباتا راو، آدرا مکدونالد
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB