یک فیلم با توجه به چرخه انتخاباتی کنونی نمی تواند به موقع تر از دزیرتو باشد. به کارگردانی جوناس کوارون و نویسندگی مشترک کوارون و متئو گارسیا، ما بلافاصله وارد 'سرزمین هیچکس' صحرای خشن و آفتابزده یک گذرگاه مرزی میشویم که با یک کامیون 14 مهاجر مکزیکی روبرو میشویم که عازم ایالات متحده هستند. ایالت ها. وقتی کامیون خراب میشود، گروه مجبور میشوند بقیه راه را همراه با کایوت که آنها را حمل میکند پیادهروی کنند و در مقابل مسیری امنتر، اما طولانیتر، از «محلهای بد» عبور کنند. ما یک به یک در مورد هر یک از این افراد، به ویژه مویزس، چیزهایی می دانیم. او قبلاً در ایالات متحده بوده است و پس از اخراج به مکزیک، همسر و پسری را پشت سر گذاشته است. اما او به پسرش قول داده است که پیش او بازگردد و قصد دارد هر چقدر هم که تلاش کند به آن قول عمل کند. مویزس به عنوان یادآوری دائمی از عشق پسرش، یک خرس عروسکی سخنگو را با خود حمل می کند که پسرش در آخرین باری که او را دید، به او داده بود.
به دلیل تلاشهای قبلی مویزس برای عبور، او جزئیات سفر را میداند و زمین را میشناسد. در حالی که همه در زمین های باز محافظت نشده با دمای سه رقمی و خورشیدی نابخشودنی که روی آن ها فرود می آید به جلو می روند، ناگهان صدای شلیک گلوله ها بلند می شود و مسافران مانند مگس شروع به سقوط می کنند.
نامرئی برای گروه سام است. بدیهی است که با آموزش نظامی یا شبه نظامی، او یک تیم بیدار تک نفره است که قصد دارد مهاجران را از ایالات متحده دور نگه دارد. یکی از دوستان او، همراه او، سگش ردیاب است. و Tracker برای انجام این کار آموزش دیده است - آهنگ. اما اگر ردیاب شما را بگیرد، ممکن است متوجه شوید که برای یک گلوله از تفنگ پرقدرت سام التماس میکنید که بر خلاف آنچه ردیاب انجام خواهد داد، مرگ سریع را تضمین میکند. و سام و ردیاب یک به یک دسته را انتخاب می کنند و مویزس را در مبارزه برای بقا در برابر صحرا و سام رها می کنند.
بازیهای متقاعدکننده هم از گائل گارسیا برنال و هم جفری دین مورگان میآیند و مورگان در اینجا برجسته است. مورگان با چنین نفرت عاطفی قدرتمندی که به ویرانی عاطفی تبدیل می شود تا ذهنیت نفرت خود را به سمت انتقام هدایت کند، خیره می شود. نقشی که میتوانست بسیار تک باشد، به لطف مورگان، ما پیچیدگیهای سام، طرز فکر او و ویژگی بسیار رستگاریای که به او کمی انسانیت میدهد را درک میکنیم - سگش.
در صحبت انحصاری با مورگان، 'یک نت' همان چیزی است که او می خواست از آن اجتناب کند. مورگان با توصیف سام به عنوان 'یک شخصیت غمگین، یک مطالعه موردی غم انگیز'، خاطرنشان می کند که 'در صفحه، شخصیتی مانند این، و به اندازه یوناس کوارون به عنوان یک فیلمساز درخشان است. . .خیلی یک نت اومد. این مرد یک ماشین کشتار است. . . من نمی توانم فقط یک پسر بد را انجام دهم. من باید شخصیت را باور کنم. اگر بخواهم نقش او را بازی کنم، باید نوعی داستان داشته باشم و جایی که بتوانم به آنجا بروم، و هر چه نفرت او از عبور این افراد از مرز باشد، این از چه چیزی ناشی می شود. . من هرگز نمی خواهم شخصیتی را بازی کنم که کاملاً یک نت باشد. تلاش برای تحقق بخشیدن به شخصیتی مانند آن و جان بخشیدن به آن، چالشهای بیشتری نسبت به آن چیزی که در ابتدا تصور میکردم داشت. . من به دنبال همدردی یا همدردی با سام نیستم، فقط بفهمم او دارد چه میکند. هیچ توجیهی برای اعمال او وجود ندارد.»
طنین احساسی، به لطف رفتار مورگان و فیزیکی بودن شخصیت، به طور ضمنی سم را تعریف می کند. هیچ دیالوگ یا توضیحی لازم نیست. کوارون در طول فیلم به اندازه کافی سنگ محک بصری قرار می دهد تا به ما بگوید سم کیست.
و او همین کار را با برنال انجام میدهد، اگرچه مویزس دیالوگهای بسیار بیشتری نسبت به سام دارد، و بینش بیشتری در مورد طرز فکر پدری که از فرزندش جدا شده است، یعنی مهاجرت در کل، با لحن صوتی مشخص میکند. ترس، وحشت و نبرد دیوانه وار برای زنده ماندن که توسط برنال منتقل می شود، محسوس و جذاب است.
از آنجایی که سام به مهاجران مهلت نمی دهد، کوارون نیز به تماشاگران مهلت نمی دهد، زیرا او یک رقص موش و گربه با طراحی زیبا خلق می کند که مویزس و سام را به صدا در می آورد، mano-y-mano، و شدتی ایجاد می کند که هم پویا و هم پویا است. سرد. به لطف کار دامیان گارسیا، فیلمبردار و تصمیم گارسیا و کوارون برای استفاده از نور موجود و بهرهگیری از توپوگرافی طبیعی منظره، دوربین با صمیمیت دستی میچرخد و میبافد در حالی که بهخاطر عریض، بهطور همزمان جلوی یک نفر را میگیرد. لنزهای زاویه ای و فوکوس عمیق یک فیلم خوب ساخته شده، DESIERTO یک خیره کننده بصری از خورشید، شن، تیرگی و سایه است. پراکندگی پسزمینه، پراکندگی صحرا را منعکس میکند و ناخودآگاه توجه ما را به دو مرد و سگ در خط مقدم وادار میکند. فشار دادن مرزهای جمعی و فردی ما از تفکر و درک در مورد موضوعات کلید داغ.
برجسته این است که اما برای سکانس پایانی که شامل سقوط چند پا از کوهی از صخره ها بود، مورگان و برنال شیرین کاری های خود را انجام می دهند - کوهنوردی، پیاده روی، دویدن و در مورد مورگان، تیراندازی.
به کارگردانی جوآن کوارون
نوشته شده توسط یوناس کوارون و متیو گارسیا
بازیگران: گائل گارسیا برنال، جفری دین مورگان
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB