دنیس کواید هر چیزی است که شما تصور می کنید او باشد و بیشتر. نشستن دوباره با او، این بار برای صحبت در مورد فیلم جدیدش من فقط می توانم تصور کنم، لذت بخش است. همانطور که همیشه با آن لبخند قاتل و برق زدن در چشمانش مهربان است، او بیشتر نگران آسایش من است تا او، به عنوان یک میزبان عالی عمل می کند، میزها را برای تجهیزات ضبط جابجا می کند، و نوشیدنی ارائه می دهد. با اجرای برنامه ای بدون وقفه همراه با تبلیغات، اجرا و فیلمبرداری، انرژی او بی حد و حصر به نظر می رسد و او را کمیاب می کند. فیلم].' سخاوت او از زمان و روح هرگز تزلزل نمی کند، که باعث می شود من فقط می توانم یک وسیله نقلیه عالی برای او در این مقطع از زندگی اش تصور کنم.
I CAN ONLY IMAGINE داستان گروه راک مسیحی Mercy Me، بارت میلارد، و به طور خاص، داستان او است که منجر به نوشتن ترانه 'I Can Only Imagine'، پرفروش ترین آهنگ مسیحی تاریخ و یکی از آن ها شد. در موسیقی جریان اصلی نیز به یک موفقیت تبدیل شد. به کارگردانی برادران جان و اندی اروین با فیلمنامه جان اروین و برنت مک کورکل، I Can ONLY Imagine با بازی جی. مایکل فینلی از برادوی که اولین فیلم خود را در نقش بارت میلارد انجام می دهد در حالی که مدلین کارول در نقش دوست دختر شانون، کلریس لیچمن در نقش مادربزرگ میما و بارت ظاهر می شود. و Trace Adkins به درستی به عنوان یک تهیه کننده موسیقی انتخاب شده است. اما این دنیس کواید است که در نقش پدر آشفته، خشن و بدسرپرست میلارد، آرتور، بیشترین ضربه را میزند. داستان به همان اندازه درباره شیاطین آرتور و سفر او به سمت رستگاری و بخشش است، همانطور که بارت از آزار جسمی و روانی پدرش فرار میکند قبل از اینکه راه خود را برای آشتی و بخشش پیدا کند. این یک دنیس کوئید است که قبلاً هرگز روی صفحه ندیده بودیم، اما با هر کلمه، هر نگاه، هر حرکت، هر تفاوت ظریفی از آن لذت می برید، زیرا آرتور خدا، نجات و آرامش را می یابد.
در این مصاحبه اختصاصی، دنیس کوئید در مورد تجربه ساخت I CAN ONLY IMAGINE و اینکه چگونه برای او تجدید ایمان شد صحبت می کند.
دنیس کواید و جی. مایکل فینلی (از اول تا ر.) در I Can ONLY Imagine
دنیس، چیزی که خوشحالم که به آن بله گفتی این فیلم بود.
آره منم همینطور.
قوس تو، قوس آرتور. دیدن شما با چنین شخصیت رستگاری. و برای اینکه ببینم شما آن را بازی می کنید. دیدن روی صفحه زیباست
خب، این همان چیزی است که برای این شخص اتفاق افتاده است، این شخص واقعی نیز. این داستانی است از این که چگونه غیرممکن ها آن را ممکن کردند، و آن قوس چیزی، تغییر در زندگی فرد، تغییر واقعی.
باید این را بگویم، اما برای تماشای آنها که واقعاً شما را کثیف می کنند و در ابتدای فیلم شما را پیر می کنند، از کلریس [لیچمن] پیرتر به نظر می رسید!
[از ته دل می خندد] خب، فکر می کنم خیلی ممنونم!
اما در پایان فیلم، دنیس کوایدی وجود داشت که همه ما میشناسیم و دوستش داریم.
حتی اگر [آرتور] در پایان داشت می مرد. آره عالی بود در اولین فیلمم، نمی گویم فیلم، اولین کارم در این شهر بود، یک هفته بعد از اینکه به اینجا رسیدم. جاناتون دمی دوست برادرم بود و او داشت کاری انجام می داد. ما به آن ست رفتیم و کلریس لیچمن در آن پیشتاز بود. اسمش 'مامان دیوانه' بود. و دانی ماست، فکر می کنم، در آن بود. و یادم می آید که او را سر صحنه فیلمبرداری دیدم. البته من او را با 'مری تایلر مور' و همه این چیزها در دوران کودکی می شناختم و او هم سن مادرم است. اما من به عنوان ناقوس در هتلی که آنها در آن چک می کردند، کار پیدا کردم. و آنها اسلحهها را بیرون آوردند و هتل را غارت کردند و من یک خط زدم: 'اوه خدای من، به من شلیک نکن!' خط را قطع کردند. واقعا کار اضافه ای بود. اما این باعث شد که کارت SAG من از تگزاس به کالیفرنیا منتقل شود. پس از جاناتان دمی و کلریس لیچمن متشکرم! و سپس [اینجا] او نقش مادرم را بازی می کند! ما در آنجا با هم چند صحنه داشتیم. و او خیلی آنجاست مرد! 91 و لگد زدن به آن. منظورم لگد زدن است!
کلریس لیچمن و مادلین کارول (1. تا r.) در I Can ONLY Imagine
من همیشه عاشق دیدن کلریس هستم. ما چندین مصاحبه با هم انجام دادیم. و من کارگردانان زیادی را می شناسم که با او کار کرده اند و آنها می گویند: 'گله کردن گربه ها از کلوریس آسان تر است.'
آره [با خنده] اما او واقعاً چنین است. اوه، او فقط من را رها کرد. بداهه میکردیم کار کردن با او بسیار واقعی بود. این واقعیت با اوست. آنها میگفتند «برش»، و او چیزی میگوید که کلریس لیچمن میگوید که فقط شما را عصبانی میکند. شما نمی توانید باور کنید که کسی واقعاً این را گفته است، که برای من عالی است زیرا من آن را دوست دارم بدون توجه به شرایط سخت. در واقع، من فکر میکنم وقتی میگویید «برش»، به این موقعیت کمک میکند که کاملاً از آن دور نشوید، مخصوصاً چیزی شبیه به این، از نظر احساسی و همه چیز، و فقط آن را رها کنید و به آن برگردید. این راهی است که حداقل برای من کار می کند.
و این تجربه کار با جی مایکل فینلی چگونه بود؟
او مردی باورنکردنی، بسیار آسیب پذیر، مرد فروتن، استعداد باورنکردنی است. خود خواننده بزرگ و ما درست با هم بودیم، مرد. ما مراقب همدیگر بودیم.
جی. مایکل فینلی در I Can ONLY Imagine
من کنجکاو هستم، دنیس. شما شخصیت های واقعی زیادی را بازی کرده اید. مردان و افرادی که بسیار زنده هستند. جیمی موریس برای یکی، هنوز یکی از اجراهای مورد علاقه من جیمی موریس است.
آه، ممنون. من تازه پارسال دیدمش او یک پسر عالی است.
اما شما با این شخصیت ها مقابله می کنید. و بازیگران زیادی وجود ندارند که به اندازه کافی شجاع باشند تا با انسان های «واقعی» مقابله کنند.
اوه، من در مورد آن نمی دانم. فکر می کنم همه آنها این نقش را می خواهند. آنها مطمئناً کار می خواهند، اما، ادامه دهید، چه می خواستید بگویید؟
شما توانایی زیادی دارید که به انسانیت و قلب واقعی هر یک از این مردان واقعی که بازی می کنید، ضربه بزنید.
این چیزی است که من را در بازیگری مجذوب می کند. واقعاً به همین دلیل است که می خواستم بازیگر شوم زیرا مجذوب چیزهایی هستم که مردم را وادار می کند. چرا آنها اینگونه هستند که هستند، وقتی چیزهایی را می گویند که می گویند و انجام می دهند، چه کسی را دوست دارید. کاری که آنها انجام می دهند بر شخصیت آنها تأثیر می گذارد. چه دوران کودکی داشتند، چرا اینطور راه می روند. چه چیزی آنها را به این گونه فکر می کند. و ترکیبی از عوامل. بنابراین وقتی نقش یک شخص واقعی را بازی میکنید، سعی میکنم با او صادق باشم. من سعی می کنم در مورد آن اظهار نظر نکنم و آنها را قضاوت نکنم. من فقط سعی میکنم به درون ذهنشان بفهمم که چطور در درونشان نسبت به خودشان احساس میکنند.
دنیس کواید در فیلم I Can ONLY Imagine
حالا آیا فرصتی پیدا کردی که با بارت [میلارد] درباره پدرش صحبت کنی؟
وقتی برای اولین بار به تیراندازی رسیدیم او را نشستم. البته من فیلمنامه را خواندم و فیلمنامه بود، نمیتوانستم داستان را باور کنم.
شما از ماجرا خبر نداشتید؟
آهنگشو نمیدونستم من داستان را نمی دانستم من سی دی را نمی دانستم، چیزی.
شما یک نوازنده هستید و آهنگ را نمی دانستید؟ وای!
نه، من آن را نمی دانستم. و 'I Can Only Imagine' که او در مورد پدرش پس از مرگش نوشت، تبدیل به بزرگترین آهنگ مبتنی بر ایمان تا کنون شد و مورد استقبال قرار گرفت. وقتی مردم آن را می شنوند، دلیل بزرگ بودن آن است، زیرا هر کس شخصاً در زندگی خود با آن ارتباط برقرار می کند. این چیزی است که ضربه می زند. ولی من هیچی نمیدونستم بنابراین، سی دی و فیلمنامه را گرفتم. سی دی رو گذاشتم کنار. من فقط می خواهم فیلمنامه را بخوانم [چون] این کاری است که انجام می دهم. و آن چیزی که بارت در دوران کودکی و تا نوجوانی در جوانی از سر گذرانده بود، به طرز عمیقی به من ضربه زد. و چگونه پدرش می توانست این کار را با پسرش انجام دهد. حتی اگر او خودش یک کودک آزار دیده بود، یا در مورد رویاهای خود که برآورده نشدند، تلخ بود، این بهانه ای برای آزار نیست. اما او باعث می شد بارت هر روز احساس بدی نسبت به خودش داشته باشد. عزت نفس در این مورد! پدرش سرطان گرفت و بارت به خوبی در سنین نوجوانی خود بود. خانه را ترک کرده بود. او زود از خانه خارج شد. شما به آن می گویید فرار کنید یا فقط بیرون بروید یا هر چیزی که می دانید از ترس. رابطه او با پدرش مرده بود. و چیزی در مورد بارت وجود داشت که در درون نیز مرده بود. اما پدرش سرطان گرفت و این حکم اعدام از نوع سرطان بود و او به کسی در مورد آن چیزی نگفت. او برای همه این چیزها خیلی سخت بود. اما چیزی در او شروع شد. باید با خودش روبرو می شد. با مرگ روبرو بود. شما شب ها می خوابید و وقتی از خواب بیدار می شوید، با آن روبرو می شوید. و او از این طریق بیداری معنوی داشت. می توانید آن را تبدیل به اعدام بنامید.
دنیس کواید در فیلم I Can ONLY Imagine
من آن را دوست دارم.
شما می توانید آن را اینطور بنامید، اما به هر حال این اتفاق افتاد، واقعی بود. و او شروع به دیدن خود کرد که چه کسی بود و چه بوده است. و همانطور که بارت او را توصیف می کند، او یک هیولا بود. منظورم یک هیولای واقعی، آزار فیزیکی، عاطفی و کلامی است. از طریق بیداری روحانی و از طریق دعا، سنگ نگاره و در مسیر خود، عیسی را یافت. دعا باعث می شود ما حقیقت را در خودمان ببینیم. و مجبور شد با آن روبرو شود. و بارت مدتها بود که رفته بود. بارت حتی نمی دانست که سرطان دارد زیرا به کسی نگفت. [آشتی] قرار نبود اتفاق بیفتد. و پدرش اصرار کرد، واقعاً به دنبال بخشش بود، بخشش واقعی، زیرا او هرگز از کسی چیزی نخواست. و آهسته آهسته آمد. و آرتور نیز مجبور شد خودش را ببخشد. و هر بار به تدریج به هم نزدیک میشوند و نزدیکتر میشوند. در زمان مرگ آرتور، آنها عاشقانهترین رابطه صمیمانه، پدر و پسر را داشتند، که هدیه فوقالعادهای بود که میتوانستند به بارت بدهند، زیرا بارت مجبور نبود تا آخر عمر این احساس را نسبت به خود و پدرش داشته باشد. . تا آخر عمرش بود. و هنگامی که آرتور درگذشت، بارت آهنگ 'I Can Only Imagine' را نوشت که به پرفروش ترین آهنگ مبتنی بر ایمان تبدیل شد.
و از همه چیز عبور کرد. من آن را در ایستگاه های پاپ شنیدم.
آره درست. بود. و می دانید چرا؟ او آن را در مورد پدرش نوشت و در یک جامعه مبتنی بر ایمان برداشت شد. این در مورد عیسی است، که هست و نیست، اما می تواند باشد. به همه مربوط می شود زیرا برای همه شخصی است. هر کس برای خودش شخصی می سازد. هر کس چیزی در زندگی خود دارد، آن سوراخ، این، آن، که شما پر می شوید. این آهنگ امید و رستگاری است، و آهنگ شادی است. و زیباست
این است. آهنگ چه تاثیری در شنیدن آن برای این نقش داشت؟
همانطور که گفتم من قبلاً این آهنگ را نشنیده بودم. راستش را بگویم در واقع به آرامی روی من کار کرد. و دیشب، در واقع دیشب در دالاس بودم. من با بارت روی صحنه بودم و در صحنه پایانی فیلم که او در بین تماشاچیان حضور دارد، اینطور بود. من می آمدم آنجا و با او آهنگی می ساختم، و او این کار را انجام می داد، دوباره مثل پایان فیلم بود. و آهنگ زیبایی است و فکر میکنم 100 سال دیگر آن را خواهند خواند.
جی. مایکل فینلی و دنیس کواید (1. تا r.) در I Can ONLY Imagine
کاملا. شما قبلاً نقش پدر و پسری را انجام دادهاید، اما چه چیزی را از این اجرا حذف کردید، دنیس، که در زندگی یا کارهای آینده با خود خواهید برد؟ زیرا این قوس رستگاری، این شخصیت آرتور، چیزی است که قبلاً ندیده بودیم. تماشای شما در آن نقش تجربه جدیدی است. بنابراین من کنجکاو هستم که شما اکنون از این چه برداشتی خواهید کرد؟
می دانید، نمی دانم می توانم به طور کامل به آن پاسخ دهم یا نه. من می دانم که در حین انجام آن، مطمئن هستم که برخی چیزها را از آن حذف کردم. یک چیز را می دانم، اندی و جان [اروین] خیلی با این کار داشتند. و همینطور جی. مایکل [فینلی] که در آنجا بود. این یک تجدید ایمان برای من است. نه فقط به عنوان یک بازیگر بلکه به عنوان یک فرد در زندگی. درباره غیرممکن های ممکن شده. مثل این است که اگر بخواهی خدا راهی برایت باز خواهد کرد. اما برای انجام آن باید از میان آتش عبور کنید و کارهایی را که در طول جاده انجام می دهید انجام دهید. و سخت است بخشش آسان نیست، و به خصوص بخشیدن خود. چیز بزرگی وجود دارد.
توسط دبی لین الیاس، مصاحبه 2018/02/25
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB