نویسنده: دبی لین الیاس
کارگردان فرانک اوز این را به بهترین وجه می گوید. وقتی این فیلمنامه به من داده شد، «فقط با صدای بلند خندیدم. و من از داستان متاثر شدم.» برای خودم، از قاب ابتدایی فیلم، میخندیدم، میخندیدم، میخندیدم، پیش از اینکه در نهایت به دوشاخه افتادم، اشک از خنده روی صورتم جاری شد. مشابه در سبکهای کمدی و اجراهای «آرسنیک و توری قدیمی»، مرگ در تشییع جنازه یک چیز را ثابت میکند، مراسم تشییع جنازه خندهدار است.
دانیل که مصمم است برای پدرش مراسم تشییع جنازهای را که در هنگام مرگش با وقار زندگی میکند، فراهم کند، در دوران بحرانی خانوادهاش پارو زحمت میکشد. دنیل که در خانه پدر و مادرش با همسرش جین و مادرش ساندرا زندگی میکند، کسی است که او را به سر میبرد. دنیل، نویسندهای مبارز که زیر سایه برادر موفق ادبی خودشیفتهاش، رابرت، زندگی میکند، در خانه خانواده میماند، از مادرش مراقبت میکند، بر زمینهها نظارت میکند، روی کتاب خودش (سالها و سالها و سالها) کار میکند، در اصل، یک 30 ساله -چیزی که پاشنههای پاشنهاش را خنک میکند و منتظر میماند و ناله میکند تا کشتیاش وارد شود. اگرچه او عاشق شوهرش است، اما تنها کاری که جین میخواهد انجام دهد این است که یکبار برای همیشه از مادرشوهرش دور شود. رابرت، زندگی در نیویورک مظهر 'طعم شامپاین با بودجه 7-11 بیگ گلپ' است. سپس مارتا، دختر عموی محبوبی که فقط میخواهد پدرش را راضی کند و نه بیشتر از نامزدش سایمون که برای اولین بار با خانواده در مراسم تشییع جنازه معارفه میکند. و سیمون بیچاره چطور. او که یک وکیل صریح و صریح است، هنوز هم مثل یک عصا از ملاقات با خانواده و به ویژه پدر مارتا ویکتور عصبی است. خانواده ای که در مواقع بحران به دنبال دوستان واقعی خود هستند، دنیل از بهترین دوستش هاوارد، یک نلی عصبی هیپوکندریال خاص، می خواهد تا او را برای این روز حمایت کند. هاوارد البته به دوستش جاستین تکیه می کند که فقط در مراسم تشییع جنازه ظاهر می شود تا وسواس او، مارتا را ببیند. کوزین تروی، یک دانشجوی شیمی/فارماکولوژی، با انجام روش ترکیب شناسی خود و ایجاد داروهای طراحی شده با ترکیب کتامین، مسکالین و سایر مواد توهم زا برای آنچه که او به عنوان 'سفر نهایی' توصیف می کند، پول بیشتری به دست می آورد. و سپس عمو آلفی پیر قلابدار است که من را به یاد نقش دیک ون دایک از بانکدار پیر پست در «مری پاپینز» میاندازد.
از آنجایی که خانواده و دوستان شروع به ورود می کنند، مراسم رسمی امری عادی است. خوب، حداقل تا زمانی که دانیل متوجه شود که خانه تشییع جنازه جسد اشتباهی را به تماشاچیان آورده و وحشت می کند. اگرچه او ممکن است از ورود رابرت و عشق و تحسین همه نسبت به رابرت بیشتر وحشت کند. هر 10 ثانیه یک بار با پرس و جوهایی روبرو می شود، 'آیا رابرت هنوز اینجاست؟' مشتاقانه منتظر مداحی رابرت هستم» (اگرچه دانیل کسی است که آن را ارائه می دهد)، دانیل از دومی بیشتر آشفته و خشمگین می شود. و جین به آتش او سوخت می افزاید که اکنون که پدر مرده است در حال ترک خانه است. خانه را بفروش، تعدادی وسایل را بفروش، مقداری پول نقد بگیر و برو.
اما قانون مورفی فقط با سفر به مراسم تشییع جنازه برای خیلی ها وارد عمل می شود. سیمون و مارتا در حال برداشتن تروی هستند. تروی، تاجر کامل تصمیم می گیرد تجارت را با لذت مخلوط کند و برخی از محصولات خود را بعداً در روز برای فروش می گیرد. سیمون که حتی در ملاقات با تروی تا حد مرگ میترسد و از حملات پانیک رنج میبرد، برای آرامش به مارتا نگاه میکند. مارتا که عاشق معشوقش است، متوجه میشود که تنها کاری که باید برای آرام کردن او انجام دهد این است که او را درمان کند، بنابراین برخی از داروهای تروی را قرض میگیرد - داروهایی که با علامت Valium مشخص شدهاند. اما با شناخت تروی، آیا واقعاً Valium است؟ هوارد و جاستین مجبور می شوند عمو آلفی و ویلچرش را حمل کنند. و هاوارد نمی تواند فراتر از شیفتگی و پارانویای وسواسی خود در مورد تغییر رنگ رنگدانه های خفیف روی پوستش بگذرد و متقاعد شده است که بر اثر جذام یا یک مرگ مرگبار به همان اندازه نفرت انگیز خواهد مرد. اما هاوارد بیچاره چطور؟ روزی برای او حتی بهتر می شود که مجبور است عمو الفی را روی شانه هایش حمل کند و به خاطر جاده سنگلاخی او را به خانه حمل ویلچر بکشاند. و این چیست؟ به نظر می رسد سایمون کمی عجیب و غریب عمل می کند. تلو تلو خوردن، با چشمان درهم، زمان واکنش کند به خزیدن، شیفتگی بیمارگونه با کاغذ دیواری و دستمال توالت؟ اوه اوه به نظر می رسد که این والیوم نبود که او گرفته بود. به نظر می رسد این یکی از محصولات تخصصی تروی بوده است.
بنابراین، ما تابوت نداریم. هيچ كس. جاستین در جستجوی مارتا است. هوارد در مورد ابتلا به یک بیماری عجیب وسواس دارد. جین میخواهد حرکت کند. دنیل از رابرت ناراحت است. رابرت به رابرت وسواس دارد. همه مهمانان در مورد رابرت وسواس دارند. مارتا از سایمون عصبانی است. سیمون در حمام پنهان می شود. ویکتور می خواهد سایمون را ملاقات کند. عمو آلفی در مورد هیچ چیزی گوز پرواز نمی کند. هاوارد وظیفه بزرگ کمک به عمو آلفی را در توالت بر عهده دارد. سیمونز است، خوب، سایمون است... شما فقط باید سایمون را ببینید که در این زمان برهنه روی پشت بام است. و گویی این هرج و مرج ناکارآمد کافی نیست، پیتر از راه می رسد. پیتر؟ پیتر، کی؟ خوب، اجازه دهید بگوییم که با پیتر عکسها، شواهد و داستانهای مخفی میآیند که همگی آنقدر کثیف و تکاندهنده هستند که انگشتان پای شما را فر میکنند، موهایتان را صاف میکنند، صورتتان را قرمز میکنند و باعث میشوند از خنده و گریه آنقدر نفس نفس بزنید. که روشن می شود که امروز بیش از پدر باید دفن شود.
کارگردان فیلم، فرانک اوز، او را 'بازیگران بزرگ و مناسب' توصیف کرد، 1 و نیم ماه تست بازیگری طول کشید تا بازیگران در محل حاضر شوند. اوز با فراخوانی از ثروت بازیگران بریتانیایی، به کرم دو لا کرم بریتانیا به اضافه یک آمریکایی (و چه آمریکایی است) ختم شد.
متیو مکفایدن که احتمالاً برای بازی در کنار کیرا نایتلی در نقش آقای دارسی در «غرور و تعصب» شناخته میشود، در نقش دانیل بیعیب و نقص است و در اینجا، چیزی جز آقای دارسی است. او معنای جدیدی به 'پوشیدن' می دهد. زمان بندی کمدی و فیزیکی او در عین حال عالی است، همانطور که توسط همبازی اش، اندی نایمن تایید شده است، تحویل مک فایدن، و به خصوص زمان ستایش نشان می دهد که او چقدر بازیگر خوبی است. «آن مداحی یک نوشته قابل توجه است. و اجرای متیو فوق العاده است. رفتن از آن سطح هیستری به چیزی که بسیار باهوش و مهربان است، گواهی واقعی بر استعداد دین به عنوان یک نویسنده است.»
اندی نایمن در نقش هوارد یک شورش است. تازه نوبت او در یکی دیگر از فیلمهای مورد علاقه من، «برخوردگی»، علیرغم عزم اوز برای داشتن او به عنوان هاوارد، هر دو باید تمام مراحل تست بازیگری را منتظر بمانند تا تهیهکنندگان اجازه استخدام نایمن را بدهند. احتمالاً بهترین اجرای هیپوکندریال از زمان جک لمون یا تونی راندال در نقش فلیکس آنگر، نایمن یک جواهر است. بیتردید، شادترین نقش او تا به امروز، نایمن از کار کردن با یکی از بتهایش، کهنه سرباز بریتانیایی پیتر وان، شگفتزده و «بسیار هیجانزده» بود. 'او آنجاست. مردی 82 ساله یک بازیگر شگفت انگیز و خوشحال بود که شلوار و زیرشلوارش را بارها و بارها پایین می کشیدند. واقعی می خواستم آیا واقعی است. این یکی از قهرمانان من است و من شلوارش را پایین می کشم.» روپرت گریوز مظهر طبقه «جعلی» بداخلاق و خود شیفته و مکملی عالی برای مک فایدن است. پیتر دینکلیج بی نظیر در نقش پیتر مرموز قدم می گذارد. با تراوش باورپذیری بیگناه با لحنی کمی شوم همراه با کمی شیرینی، با ظاهر او، کل فیلم از خندهدار به حالت هیستریک تبدیل میشود و او در میانهروی میچرخد و لحظاتی فراموشنشدنی را فراهم میکند.
اما دزد صحنه فیلم آلن تودیک در نقش سایمون است. من تمام آثار او را دیدهام، از «داستان یک شوالیه» گرفته تا استیو دزد دریایی در «دوجبال» تا چیزی که باید نامزدی امی را برای یک مهمان هیجانانگیز بهعنوان یک پدوفیل در «CSI» به دست میآورد. او شگفت انگیز است. اول از همه، بله خانم ها، او کار خودش را انجام می دهد. و بله، او واقعاً برهنه و ناامن روی یک پشت بام است. و بله، او جهشهای خودش را روی پشت بام انجام داد (و همچنین سواری خودش در «3;10 به یوما» آینده.) برای تودیک، چون باید سرعتی را شبیهسازی میکرد که سیمون القا شده بود، «این نقش سختی بود. هر صحنه ای مهم نیست که صحنه چقدر معمولی باشد، شما باید در سطح خاصی لرزش داشته باشید، بسیار طاقت فرسا بود. داشتم با تخیلم بازی می کردم. گول زدن خودم.» با استفاده از تحقیقات حسی، او مجبور بود به طور مداوم راههای جدیدی برای نشان دادن واکنش بالای سایمون به دنیای اطرافش بیابد - که همگی منجر به خندههای بیرحمانه میشوند. همچنین گرما و سنگریزه روی سقف و میل به حفظ باسنی بدون خراش و آفتاب سوختگی بسیار نگران کننده بود.
نکته برجسته فیلم، تعریف دقیق و وضوحی است که هر یک از اصول با آن نوشته شده است. فیلمنامه نویس دین کریگ کار فوق العاده ای روی فیلمنامه انجام داد. در عرض چند دقیقه پس از معرفی هر شخصیت، شما دقیقا می دانید که آنها چه کسانی هستند و چه کسانی هستند. دیالوگ واضح و هیجانانگیز با خندهای سریع است که تقریباً تمام سناریوهای بالقوه «قانون مورفی» را که میتوان تصور کرد و سپس برخی از آنها را متبلور میکند. درخشان!
برای کسانی که نمیدانید، فرانک اوز، که بیشتر به عنوان صدای یودا، فوزی خرس، هیولای کوکی، گروور، برت و حتی دوشیزه پیگی شناخته میشود، کارگردانی ماهر است که یکی از محبوبترین فیلمهای «خانهدار» و نیکول کیدمن را کارگردانی کرده است. «همسران استپفورد»، «در و بیرون» و «بوفینگر». اما با مرگ در مراسم تشییع جنازه او به اوج حرفه کارگردانی خود می رسد. به گفته اوز، 'مهمترین چیز برای من این است که آیا صادقانه است؟' به من اعتماد کن. این به همان اندازه که صادق است. عکسهای میانی و تنگ ابزاری فوقالعاده توسط Oz برای انتقال دیوانگی و جنون آنچه در حال رخ دادن است هستند، در حالی که عکسهای عریض بالای سقف واقعا معنای جدیدی به «فریاد زدن از پشت بام» میدهند. یکی از بزرگترین چالش های او تلاش برای اینکه صحنه ها چندان کلاسیک نباشد. 'کارهای کوچکی بود که من انجام دادم که شما مجبور نیستید در مورد آنها بدانید که باعث ایجاد حس حرکت و هوا می شود.' چالش دیگر این بود که «همه لحظه ها را زنده نگه داریم». این فیلم به قدری زنده است که داستان، دیالوگ ها و اجرای پرشور گروه آنقدر قوی و محکم است که صحنه های بصری واقعی مانند نویز سفید در پس زمینه قرار می گیرند.
به گفته اوز، در مرحله سوم که در آن مسخره و خنده واقعی رخ می دهد، صحنه های واقعی، و به خصوص صحنه حمام با هاوارد و عمو آلفی، واقعا نمی توانید خطوط را انجام دهید. بسیاری از آنها بهرغم فیلمنامهنویسی کریگ که نایمن آن را «با صدای بلند شگفتانگیز بخند» میخواند، بداهه بود.
همانطور که فیلم روی صفحه نمایش کمیک است، به همان اندازه خاموش بود. در طول یک سکانس محوری، دانیل و رابرت در حال نگاه کردن به مجموعه ای از اسناد هستند که سعی می کنند وضعیت موجود را ارزیابی کنند. به گفته اوز، او میخواست بازیگرانش بدون اطلاع بازیگران و عوامل فیلم «شکه و مبهوت» شوند، اما برای طرفدارش، «از طراح تولیدم، مایکل هاولز، که همجنسگرا است، خواستم یک پورن واقعی قوی همجنسگرا برایم بیاورد. بنابراین، چیزی که آنها به آن نگاه می کنند، هر بار که ما عکسی می گرفتیم، در یک پورن جدید همجنس گرا لغزیدیم [عکس]. میدانستم که در غیر این صورت نمیتوانیم واکنش نشان دهیم.» نه مکفایدن و نه گریوز هیچ سرنخی نداشتند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، بنابراین آنچه ما روی صفحه میبینیم واقعاً شوک و هیبت است. نتیجه فوق العاده خنده دار است.
مشکل ساز برای فیلمبرداری، خنده دار بودن داستان و خود بازیگران بود. به گفته نایمن، 'هیچ چیز دیگری نبود جز اینکه قرار است بدون خنده از این صحنه عبور کنیم.' اوز موافق است. 'اوه بله. خدایا من تازه خروجی هایی از دی وی دی دیدم. خیلی خنده دار بود. گاهی به سختی می توانستم سرپا بایستم. خیلی هیستریک بود این بخشی از دلیلی است که من تیتراژ پایانی [فیلم] را به این شکل انجام دادم. میخواستم مردم ببینند که چقدر به ما خوش میگذرد.»
با دیدن محصول نهایی، اندی نایمن، که میگوید 'این فقط یک زمان شاد و شاد بود' یک کلمه داشت، 'لذت'. این احساس بسیار گرم و انسانی و خنده دار بود.» برای من، مرگ در تشییع جنازه یک کمدی به طرز منحرف آمیزی پوچ، خنده دار، عجیب و غریب، خنده دار است. مرگ می تواند خنده دارتر از زندگی باشد.
دانیل – متیو مک فایدن
رابرت-روپرت گریوز
سیمون – اندی تودیک
هوارد – اندی نایمن
پیتر – پیتر دینکلیج
عمو آلفی – پیتر وان
به کارگردانی فرانک اوز. نوشته شده توسط دین کریگ دارای رتبه R. (90 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB